به گزارش شبنم ها،نسبت به یکدیگر سرد شدند و آن احساس سابق را ندارند، اما هنوز زیر یک سقف زندگی میکنند، زیر یک سقف دودی و نامشان در شناسنامه هم قرار دارد.
به اصطلاح زن و شوهر هستند ولی فقط در کنار هم به دلیل یک نقطه مشترک آن هم فرزندانشان نفس میکشند اما زندگی نمی کنند.
طلاق عاطفی، جدایی بدون طلاق است زمانی اتفاق میافتد که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی میکنند، ولی تقاضای طلاق قانونی ندارند و داشتن فرزند یا نگاه منفی جامعه به طلاق میتوانند دلیل عدم طلاق قانونشان باشد.
مریم ۳۴ سال است که از زندگی مشترکش میگذرد، اما چندسالی است با همسرش آن رابطه گرم سابق ندارد به گفته خودش ازدواج ما از اول هم اشتباه بود وقتی از او پرسیدم پس چرا جدا نشدی؟ گفت به خاطر بچهها دارم زندگی میکنم نمیخواستم اسم بچه طلاق روی فرزندانم باشد.
مرجان چند سالی میشود طلاق عاطفی گرفته و علت جدا نشدن قانونی اش را سنت قدیمی خانوادگی میداند و میگفت: در خانواده ما رسم است دختر با سفید بیاید با لباس سفید برود.
علت طلاق عاطفی چیست؟
مجتبی حبیبی روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره علت طلاق عاطفی اظهار کرد: زمانی که رضایت زناشویی وجود ندارد و خانواده از کارکرد مناسب برخوردار نیست، زوجین در ادامه زندگی مشترک مشکلات زیادی پیش رو خواهند داشت.
این روانشناس عدم وجود رضایت زناشویی در زوجین آنها را بر این میدارد که به دنبال راههای مختلفی برای رهایی از این موقعیت تنش زا باشند، افزود: مهمترین نکتهای که توجه به آن میتواند مانع از بروز بسیاری از جداییهای عاطفی شود، موفقیت همسران در شناخت و بر طرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر از جمله موانع بروز جداییهای عاطفی در زوجین است.
وی درباره نیازهای اساسی مردان گفت: نیازهای اساسی مردان شامل حمایت خانوادگی، تحسین، همراهی در تفریحات و غیره است، همچنین نیازهای اساسی زنان شامل محبت، گفتوگو، صداقت و روراستی، حمایت مالی و تعهد خانوادگی است.
حبیبی درباره عامل اساسی تأثیرگذار در روابط زناشویی، بیان کرد: صمیمیت، وفاداری، رابطه زناشویی ۳ مولفه اصلی هستند که نبود آنها به مرور زمان رابطه را از کیفیت خارج کرده و زوجها را برای طلاق عاطفی و یا ظاهری مهیا میکند.
این روانشناس بی اعتمادی زوجین به مروز زمان را یکی از علل طلاق عاطفی دانست و بیان کرد: چند پیشگی زن و شوهر که باعث دوری فیزیکی و خستگی است، پرخاشگری و کم نیاوردن مقابل یکدیگر که گاه بین بگو مگو حرفی گفته میشود که جبرانش دشوار است، خاطرات تلخی از خود برای زوجین به جای میگذارد.
وی ادامه داد: تولد فرزند که به همان اندازه میتواند امکان با هم بودن را افزایش دهد، باعث غلفت زن و شوهر از یکدیگر و کمرنگ شدن روابط عاطفیشان خواهد شد که از جمله علل بروز طلاق عاطفی است.
حبیبی با تاکید بر اینکه ازدواجهای تحمیلی در سنین پایین از دیگر علل طلاق عاطفی است، ادامه داد: ازدواجهای تحمیلی از یک طرف و پا فشاری بی مورد برای ازدواج با وجود مخالفت خانوادهها از طرف دیگر، دو سر طیفی هستند که میتواند منجر به سرد شدن عواطف زوجین از یکدیگر به مرور زمان شود.
این روانشناس با اشاره به اینکه کاهش ابراز علاقه از جمله علل طلاق است، اضافه کرد: در بسیاری از خانوادهها تصور غالب بر این است که بعد از گذشت چند سال و تولد چند فرزند به اصطلاح از آنها گذشته که به هم بگویند «دوستت دارم»، این دوری که در خانوادههای ایرانی بسیار دیده میشود، عامل موثر در سردی روابط عاطفی بین زوجین است.
قطعا این نوع جدایی نه تنها برای زن و مرد آسیب هایی به همراه دارد بلکه زندگی فرزندان آنها نیز با بحران مواجهه میکند و سلامت روان آنها تحت تاثیر قرار می گیرد همچنین آینده خوبی پیش رو فرزندان چنین خانواده ای نخواهند بود.
تاثیرات طلاق عاطفی بر فرزندان از نگاه کارشناس
نجمه جمالی روان شناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آسیبهای طلاق عاطقی بر کودکان اظهار کرد: علائم افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، و استرس در این فرزندان شدت قابل ملاحظه ای دارد و آنها به دوستان خود وابسته شده و مایل نیستند زمان زیادی در منزل باشند یا حتی اگر در منزل هستند به اتاق خود یا دوستان مجازی پناه می برند و از بودن کنار والدین به شدت امتناع می کنند.
جمالی علائم کم اشتهایی یا پر اشتهایی عصبی در این کودکان قابل مشاهده دانست و افزود: این کودکان به کرات دچار مشکلات خواب یا کابوس می شوند و کودکان معمولا در چنین خانواده هایی در انجام تکالیف درسی دچار ضعف شدید می شوند و مشکلات تحصیلی در آنها شدت می گیرد.
این روانشناس درباره تاثیرات مخرب طلاق عاطفی بر دختران و پسران، گفت: آثار مخرب این نوع زندگی (طلاق عاطفی والدین) بر پسران بیشتر از دختران بوده و آن ها دچار پرخاشگری های فیزیکی و کلامی بیشتری می شوند، این در حالیست که در دختران علائم افسردگی و اضطراب افزایش بیشتری دارد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از این فرزندان خود را مسئول قرار گرفتن والدین کنار هم می دانند، ادامه داد: بسیاری از اوقات والدین اعلام می کنند به خاطر فرزندان زندگی زناشویی توأم با بی مهری را تحمل می کنند. به همین دلیل کودکان در این حالت خشم و احساس گناه زیادی را تجربه میکنند. آنها در این خانواده نابسامان احساس امنیت نکرده و آرامش خود را از دست می دهند و دچار بدبینی شدید می شوند و حتی برای انتخاب کار، تحصیل و همسر دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
اما آسیب های طلاق عاطفی به همین جا ختم نمی شود چراکه علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن سلامت روان زوجین و فرزندان در نوع رابطه مشکلاتی به دنبال آن ایجاد می شود که برخی از روانشناسان طلاق عاطفی را مقدمه ای بر طلاق قانونی می دانند.
مراحل طلاق عاطفی
سمیرا اسماعیلی روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره طلاق عاطفی اظهار کرد: بسیاری از دانشمندان، طلاق عاطفی را مقدمهای بر طلاق قانونی میدانند، خاتمه دادن به ازدواج به این سادگی نیست و هر فردی از مراحلی عبور میکند تا سرانجام به طلاق قانونی برسد.
این روانشناس با بیان اینکه از شروع طلاق عاطفی تا رسیدن به طلاق قانونی ۵ مرحله مجزا وجود دارد، افزود: این ۵ مرحله معمولا ۳ سال طول میکشد، ولی ممکن است مدت آن در عدهای کمتر و در عدهای دیگر بیشتر باشد.
وی با اشاره به اینکه در مرحله اول، فرد به سرزنش طرف مقابل خود می پردازد، گفت: شروع کننده تمرکز خود را متوجه همسر میکند و او را در تمام اتفاق های گذشته، حال و آینده مقصر می داند. در این مرحله فرد دارای یک تصویر بد و نامناسب نسبت به خود است و ممکن است به راحتی آسیب ببیند.
اسماعیلی ادامه داد: مرحله ی بعد سوگواری است، در این مرحله غم و اندوه فراوان بر شروع کننده مستولی می شود. به هر اظهار نظری واکنش تند نشان می دهد و به شدت در افکار و احساسات خود غوطه ور می شود. تمرکز حواس خوبی ندارد، به گونه ای که در انجام کارهای روزمره اش با مشکلاتی مواجه خواهد شد. در این مرحله اگر زوج دارای فرزند باشند، به تدریج در انجام مسئولیت هایشان سستی به خرج می دهند و ممکن است یکی از والدین دست روی بچه بگذارد تا شاید همسر از دست داده را دوباره صاحب شود.
این روانشناس با بیان اینکه از خصوصیات بارز مرحله سوم خشم است، گفت: در این مرحله شروع کننده خود را محق می داند که عصبانی شود و همسرش باید تاوان اعمالش را پس دهد. حتی گاهی بی دلیل نسبت به فرزندان خود حساسیت های بی مورد دارد و به آنها پرخاش و توهین می کند ولی با این حال در پشت این چهره، ترس های بسیاری نهفته است؛ چگونه می توانم تنها زندگی کنم؟ توانایی گذران زندگی را دارم؟ می توانم از خودم حمایت کنم؟ آیا موفق به پیدا کردن شخص دیگری خواهم شد؟
وی با اشاره به تنهایی در افراد تصریح کرد: بسیاری از افراد بعد از دوران بلوغ، احساس میکنند تنها هستند، به تدریج شروع کننده شخصیت خود را طوری تطابق می دهد که دیگر نیازی به همسر ندارد، مرد یا زن سعی میکنند به خود اطمینان پیدا کنند و تصمیم نهایی را بگیرند.
اسماعیلی با بیان اینکه آخرین مرحله از فرایند، طلاق قانونی است ادامه داد: ورود مجدد به زندگی آخرین مرحله از فرایند طلاق قانونی است، مرد یا زن احساس می کند که دوباره کنترل بیشتری بر زندگی خود دارند در این مرحله فرد می تواند برنامه ریزی دراز مدت انجام دهد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما