به گزارش شبنم ها، در حادثه ترور سلمان رشدی، برخی معتقدند این اقدام احتمال دارد در خود آمریکا طراحی شده باشد، هرچند این عده تاکید دارند چنین نقشهای نمیتواند به آسانی منتسب به دولت آمریکا شود، اما میتوان آن را کار جریانات صهیونیستی در آمریکا دانست. علیرغم چنین توضیحاتی باید وضعیت آمریکا را در این ترور بررسی کرد؛
نخستین ترور خاص در چند دهه اخیر
تقریبا مدتهاست در آمریکا ترور خاص که مربوط به یک شخص سیاسی شود، رخ نداده است. عموما اقدامات صورتگرفته درمورد کشتن اشخاص، بیشتر قتلهای سیاسی بودهاند تا بتوان آنها را ترورهای خاص دانست.
درحقیقت آخرین ترور خاص صورتگرفته در آمریکا مربوط به 22 نوامبر 1963 است. از 63 سال پیش تاکنون که رئیسجمهور آمریکا با سطح حفاظتی بالا ترور شده، تاکنون شخص سیاسی و موردحفاظت در این کشور کشته نشده است. از اینرو به نظر نمیرسد آمریکا به بیش از نیمقرن بیتروری خود پایان داده باشد تا بهنوعی دست به ایرانهراسی بزند.
جریان ترور رهبران گروههای تروریستی
آمریکا با ترور ایمن الظواهری و حمله به خاک افغانستان و عراق، خواست تا تصویری قدرتمند از خود در جهت پیگیری کسانی که در خاک این کشور دست به عملیات میزنند، ایجاد کند.
تنها دو هفته پس از ترور الظواهری و در روز 22 مرداد، تروری خاص در خاک آمریکا رخ میدهد. از اینرو به سختی میتوان ترور را کار آمریکا دانست، مگر آنکه واشنگتن همانگونه که در بخش پیشین آمد، بهدنبال انجام اقداماتی بهشدت بزرگ باشد.
رابطه توافق هستهای و ترور
یک جریان تحلیلی قوی پس از ترور معتقد است این اقدام توسط طرفهای مخالف توافق هستهای در غرب صورت گرفت تا این توافق احیا نشود. در اینجا باید در نظر داشت اگر آمریکا واقعا بهدنبال عدم احیای برجام بود، راههای بسیار راحتتر و کمخطرتری را برای این موضوع پیشروی خود داشت. اساسا شاید برای این کار نیازی به یک اقدام عملیاتی نبود.
با بروز درگیری در اوکراین و بحران سوخت و موادغذایی در غرب، آمریکا به گفته اعضای تیم ایران در مذاکرات عقبنشینیهای خوبی داشته و برخی نظرات مهم ایران را نیز پذیرفته است. با این موضوع آمریکا دلیلی ندارد که برمبنای آن بخواهد برای عدماحیای برجام خودزنی کند. مگر آنکه همانگونه که در دو بخش پیشین گفته و تکرار شد، هدفی بسیار کلانتر را زیرسر داشته باشد.
دیدگاه شما