به گزارش شبنم ها،فرض کنید سر چهار راهی ، یک ماشین با یک موتور تصادف میکند. پنج نفر از دوستان شما از سر آن چهار راه عبور کردهاند و هنگامی که شما را میبینند ، هر کدام میخواهند آنچه را که دیده اند برای شما تعریف کنند!
اولی میگوید:
یک موتور با یک ماشین تصادف کرده بود و راکب موتور غرق در خون شده بود!
دومی میگوید:
یک موتور با یک ماشین تصادف کرده بود و ترافیکی سنگین ایجاد شد!
سومی میگوید:
یک موتور با یک ماشین تصادف کرده بود و امبولانس خیلی زود خود را رسانده بود و راکب موتور را سریع به بیمارستان برد!
چهارمی میگوید:
یک موتور با یک ماشین تصادف کرده بود و ظاهراً راکب موتور مقصر بود!
و پنجمی میگوید:
یک موتور با یک ماشین تصادف کرده بود و من گمان میکنم رانندهی خودرو مقصر است چون سرعت خودرو بیش از حد مجاز بود!
این پنج نفر در حال گزارش دادن از یک واقعه هستند ، ولی از پنج زاویهی مختلف ، و نتیجهی آن میشود پنج قرائت متفاوت و پنج نتیجه گیری متفاوت...
گاهی هر کدام از روایت ها ، بخشی از یک حقیقت واحد هستند و میتوان آنها را کنار هم قرار داد تا صحنهی واقعه روشن تر گردد [مثل روایت های سه نفر اول] و گاهی برخی از روایت ها کاملا با هم در تناقضند ، مثل دو روایت آخر که یکی راکب موتور و دیگری خودرو را مقصر میداند. در چنین روایاتی باید تحقیق نمود که مدارک و منابع کدام روایت معتبرتر است. [مثلا در این صحنهی تصادف برای اعتبار سنجی باید به گزارش پلیس و دوربین های ترافیکی مراجعه کنیم تا دریابیم روایت کدام فرد حقیقت دارد و روایت کدام یک نه]
این یک مثال ساده برای درک چهارچوب جنگ روایت ها بود.
باید دانست که جنگ روایتها یکی از اصول بنیادی در خبرپراکنی و کار رسانهای است و نکته مهم در این امر این است که هر راوی و هر رسانه بنا بر سلایق ، اولویت،ها ، جهت،ها و منافع خود به روایتگری وقایع و تحلیل اتفاقات میپردازد و به همین خاطر است که ما در این عصر با روایات مختلف و بعضا متضاد روبرو میشویم ، چون رسانه های مختلف ، جهت ها و منافع مختلفی دارند و این اتفاق تکلیفِ مخاطبین در پیدا کردن روایت صحیح و کامل را سخت تر میکند.
پ.ن :
در عصر جنگ روایت ها ، کاربران نیز روایتگر وقایع هستند اما روایتگریِ اصلی از اتفاقات را صاحبان رسانه در رسانههایشان انجام میدهند و طبیعتا قدرت روایات کاربران در مقابل روایات صاحبان رسانه ، بسیار ناچیز است!
دیدگاه شما