به گزارش شبنم ها،همانطور که در اکثر رسانهها گفته شده، روند توافق تبادل زندانی به این شکل است که ابتدا ۶ میلیارد دلار ایران از کره به حسابی در سوئیس واریز شده، تبدیل به یورو میشوند، ایران ۵ زندانی را از اوین خارج و به حصر خانگی میفرستد، ۶ میلیارد دلاری که تبدیل به یورو شده به بانکی در قطر واریز میشوند، زندانیان آمریکایی آزاد شده و سپس زندانیان ایرانی آزاد میشود. از سویی تهران کالاهای غیرتحریمی را با این ارزها میخرد. دقت کنید کالای غیرتحریمی نه فقط غذا و دارو. نقطه قوت توافق در واریز پول و سپس آزادی زندانیان است زیرا در تیر ماه ۱۴۰۰ توافق تبادل دقیقا پای پلههای هواپیما با بهانه جدید آمریکا لغو شد. به نظر میرسد روند اجرایی نیز چنین بوده که ابتدا سلطان عمان در تماس تلفنی با آقای رئیسی آخرین پیشنهادات را ارائه کرده، دکتر باقری با سفر به عمان موافقت کشور را اعلام کرده و آقای امیرعبداللهیان نیز با سخن از اجرای تبادل بدون پیششرط توپ را در زمین آمریکا انداخته است. (البته ما همچنان بر سر انتقادات خود هستیم که در ادامه خواهیم گفت). مزایای این توافق چیست؟ قبلا نیز گفتیم که دولت برای پرداخت واردات کالاهای اساسی مشکلاتی مالی دارد که آزادسازی منابع برای واردات کالاهای اساسی بخشی زیادی از این مشکل را در مقطع فعلی حل میکند. طبعاً با آزادسازی این پولها، ارزهایی که از مسیر دور زدن تحریم و ... به صورت تهاتر یا کش به دست میآید صرف امور دیگر میشود. یکی از مشکلاتی که کارشناسان همواره به آن انتقاد دارند، تکیه بیش از حد کشور بر امارات و درهم آن به عنوان پایه واردات کالاهای اساسی به کشور است. انتقال بخشی از بار به قطر و عمان این وابستگی را در کوتاه مدت کاهش میدهد. هر چند استفاده از یورو، وابستگی به نظام دلاری را تداوم میبخشد. نفس آزادی زندانیان ایرانی نیز امری مثبت است. این البته برای زندانیان ما در سایر کشورها نیز صادق است امری که بسیاری به آن توجه نمیکنند. بر خلاف خانوادهای زندانیان آمریکایی که هر روز در حال مصاحبه با یک رسانه و در بوق و کرنا کردن برای فشار به دولت هستند ما شاهد صبوری خانوادههای زندانیان ایرانی هستیم به طوری که بسیاری حتی نام آنها را نمیدانند. خود زندانیان آمریکایی هم برای ما هزینهزا هستند. سال گذشته پس از حوادث ۲۳ مهر زندان اوین، سلطان هیثم با تهران تماس گرفته و میگوید: ۴ زندانی آمریکایی در اوین با ارزش هر کدام ۱ میلیارد دلار در اوین هستند؛ آیا به آنها توجهی دارید؟" همچنین برخی سران که به تهران سفر میکردند از سوی آمریکاییها مامور میشدند تا با زندانیان دیدار کنند مانند الکاظمی. ضمنا این پرونده آزادی زندانیان و ۷ میلیارد کره نزدیک به ۵ سال بخش عمدهای از توان دستگاه دیپلماسی، حقوقی، اقتصادی و رسانهای ما را درگیر خود کرده بود. اما نکتهای که وجود دارد بیاعتبار شدن آمریکا نزد متحدینش در منطقه است. آمریکا در حالی که مقاماتش هر روز به یک کشور سفر میکنند و به مسئولین آن کشور فشار میآورند که با ما همکاری نکنند یا ایران را ناامن کنند و ... حال خود با ایران توافق کرده است و طبعا این سوال در ذهن سیاستمداران سایر کشورها پدید میآید که وقتی خود واشینگتن با تهران میبندد چرا ما نباید این کار را کنیم؟ رویکرد اصلی آمریکا به مسئله تبادل این بود که این توافق در قالب احیای برجام دنبال شود. دلیل آن بود که بخشی از امتیازها را در آن قالب فروخته و ستانده را از داده در توافق بیشتر کند. مقاومت ایران این استراتژی بایدن را خنثی کرد. حفظ محرمانگی توافقات تا شروع فرایند اجرایی از دیگر نقاط قوت بود بر خلاف دفعات قبل که چند روز مانده به توافق، جزئیات آن درز میکرد.
معایب این توافق چیست؟ شاید بتوان گفت اصلیترین ایراد، اجرا در زمان افزایش فشار آمریکایی است. متاسفانه رویهای در کشور وجود دارد گویی زمانی که ما تحت فشار هستیم باید توافق کنیم! در حالی که آمریکاییها در حال تلاش برای فتنهانگیزی جدید در خلیج فارس، افغانستان، درون ایران، لبنان و سوریه هستند اجرای این توافق هر چند آن تلاشها را بیاعتبار میسازد اما پیامی منفی نیز در خود دارد. مطمئنا اجرای این توافق در دوره بهار امسال که شاهد ضعف شدید آمریکا در منطقه و جهان بودیم اثرات و پیامهای دیگری در خود داشت. ضمنا مشاهده شده برخی افراد با ذکر این نکته که این توافق آمریکا نشان دهنده قطع حمایت از ضدانقلاب و ... است چندان با واقعیات سازگار نیست. در ۱۶ آذر ۹۸ ایران شیوئه وانگ را و آنها نیز دکتر مسعود سلیمانی را آزاد کردند اما کمتر از یک ماه جنایت فرودگاه بغداد رخ داد. هر چند این توافق گستردهتر از ۹۸ است و البته در چارچوب توافقات محدود ادامهدار خواهد بود. سوالات ۱. چرا باید جاسوس را آزاد کنیم؟ اساس وجودی یک جاسوس در فعالیت پنهان وی است. طبیعتا وقتی او لو برود، خطوط و برنامهاش سوخته شده و حتی نامش اعلام عمومی شود و به حبس هم محکوم شود دیگر چیزی از وی باقی نمیماند و عملا یک مهره سوخته است. ۲. چرا طلب ۷ میلیارد دلاری، ۶ میلیارد شد؟ طلب ما از ابتدا به وون بود، با کاهش ارزش وون در سالهای گذشته و البته پرداخت بخشی از آن مبلغ به سازمان ملل و ...، جمع نهایی ۶ میلیارد دلار است که آن نیز به یورو تبدیل میشود. ۳. آیا به نفت در برابر غذا تن دادهایم؟ ما حتی اگر تحریم هم نباشیم چنین اتفاقی رخ میدهد. دولت نفت میفروشد و شروع به واردات میکند که بخشی از آن، همین کالاهای اساسی است. حال در شرایط تحریمی این موضوع بیشتر است. از سویی با اختصاص ارزهای مسدودی به این امر، میتوان ارز حاصل از صادرات با دورزنی تحریم را صرف واردات کالاهای دیگر یا امور زیرساختی کرد. جالب است که این انتقاد را اغلب افرادی میکنند که در سال ۹۸ برای راهاندازی اینستکس خود را به آب و آتش میزدند! آن چیزی که نفت در برابر غذا را بر سر زبانها انداخته اجرای این شیوه در سال ۱۹۹۵ در عراق بود. در این خصوص باید توجه داشت که فرق ما با دوره صدام این است که اولا برنامه نفت در برابر غذای عراق در قطعنامه ۹۸۶ شورای امنیت پس از حمله صدام به کویت وضع شد که اجازه میداد آنها نفتشان را صادر کرده و از عوایدش صرفا برای واردات کالای اساسی و دارو استفاده کنند در حالی که چنین قطعنامهای برای ما وجود ندارد و از سویی دیگر، عراق به هیچ وجه زیرساخت دورزنی تحریم جمهوری اسلامی را نداشت که بتواند زیر تحریم، بیش از یک و نیم میلیون بشکه نفت صادر کند! لذا برنامه نفت در برابر غذا به شکل معروف زمانی رخ میدهد که مثلا ما فقط یک راه فروش نفت داشته و پولش اتوماتیک به حسابی واریز و فقط غذا وارد شود در حالی که ما زیرساخت دورزنی خود را داریم و برای بخش اعظم ارزهای دریافتیمان تصمیم میگیریم. ضمنا بخش اعظم این داراییها در دولت روحانی پیشخور شده و ریال آن توسط بانک مرکزی به دولت داده شده است! ۴. ماجرای ۴ میلیارد دلار آزاد شده از TBI عراق چیست؟ در تیر ماه توافق شده بود که این منابع نیز آزاد شوند ولی با ایجاد بنبست در مذاکرات، همه چیز بهم خورد و صادرات گاز ایران به عراق هم کاهش یافت از این رو دو کشور برای اینکه هژمون آمریکا را در این زمینه بشکنند، وارد شده و مسئله تهاتر نفت و گاز را مطرح کردند(این تهاتر جزئیاتی داشت که امکان افشای آن نبود زیرا آمریکا ضربه میزد) اما به محض اینکه آمریکاییها متوجه شدند که دو کشور مستقل از آمریکا به توافق رسیدهاند، سراسیمه وارد و با انتقال ۴ میلیارد دلار از وجوه مسدودی از TBI عراق به یک بانک عمانی موافقت کرد. از مقامات امر انتظار میرود پس از پایان فرایند اجرایی حتما مردم را در جریان جزئیات توافق قرار داده تا از روایتسازیهای مغرضانه جلوگیری شود.
دیدگاه شما