برای نوشتن نیازمند ایدههای از هرجهت بکر و تازه هستیم. در حقیقت آنچه که یک نوشته را نسبت به هم ردیفانش متمایز میکند، ایدهای است که هم چون پی بنا، ساختار اصلی نوشته برآن بنا شده است. آیا ایدهها خود به سراغ ما میآیند یا ما هستیم که زمین را برای یافتنشان حفر میکنیم؟
ایدهها که هم چون جرقههایی جادویی پیکر اصلی نوشته را شکل میدهند در یک خلأ مطلق به سراغ ما نمیآیند. آن عدهای از نویسندگان که دور دنیای خود یک حصار چوبی کشیدهاند و راه نفوذ افکار جدید را برخود بستهاند، هیچگاه نمیتوانند موفقیتی که در پی آن هستند را کسب کنند. در این مقاله سعی شده است به آبشخور ده نمونه از ایدههای نویسندگی اشارهای کنیم.
1. مطالعهی کتاب: عمر ما محدود و تعداد کتابهای خوانده نشده نامحدود است. نویسنده، بسته به علاقهای که دارد و با توجه به ارزشهای ادبی کتابهای مختلف، فعالانه دست به انتخاب میزند. لازم به ذکر است که تکیه کردن به اینکه کدام کتاب جوایز ادبی دریافت کرده است کافی نیست. بسیاری از کتابهاگمنام هستند و سالها بعد مطرح میشوند. اطلاع داشتن نسبت به کارهای جدید نویسندگان معاصر و پویا بودن عرصهی ترجمهی کتابهای خارجی بسیار میتواند به زندهتر شدن حوزهی نویسندگی کمک کند.
2. مطالعهی وبلاگها: خواندن وبلاگها و روزنوشتههای عدهای از نویسندگان میتواند تا اندازهی زیادی الهام بخش باشد. البته لازم به ذکر است که خواندن هرنوع نوشتهای بدون توجه به سبک نوشتهها و باورهایی که پشتِ دیوار نوشته بر ذهن نویسنده نقش بسته بوده است، بیفایده است.
3. مجلات و روزنامهها: آگاهی داشتن نسبت به حوادثِ روز و داشتن نگاهی انتقادی نسبت به دنیای اطراف، نوشتههای یک نویسنده را نسبت به سایرین مطرح میکند. بیتوجهی نسبت به ذهن مردم زمان و توجه به مسائلی که برای مخاطبان قابل لمس نیست، ارزش کار ادبی را پایین میآورد. البته نوشتهای به عنوان یک اثرجاودانه در تمامی زمانها و مکانها باقی میماند و پا را فراتر از قفس محدودیت اکنون میگذارد که نویسندهی آن حوادث دنیای زمانِ خود را به دغدغههای اصلی بشری وصل کرده باشد. و به عبارت دیگر سخن از مفاهیمی بگوید که به ریشههای جادویی حقیقتی ابدی وصل میشوند.
4. فیلم و سریال: همان طور که بسیاری از کتابها الهام بخش کارگردانان بودهاند، تماشای فیلمها و سریالها نیز ذهن نویسنده را پذیرای درک مطالب جدید میکند.
5. سفر: آشنا شدن با مردمی که در شهرها و کشورهای دیگر زندگی میکنند و لمس شیوهی نگریستن آنان به زندگی، کوله باری از تجارب نوین را برای فرد به ارمغان میآورد. بسیاری از نویسندگان حاذق از همین هم نشینی با اهل فضل و سفر کردن به اقصی نقاط جهان بوده است که با نوشتن هر جمله برای مخاطب گنجینهای از تجارب را بازگو میکنند.
بسیاری با راه رفتن در خیابانهای شلوغ، قدم زدن زیر باران، شستن ظرفها و تماشای کودکانِ در حال بازی ایدههای جدید برای نویسندگی پیدا میکنند.
6. هنر: یک اثر هنری هم چون یک کتاب قطور بیان کنندهی ایدههای خاموش اما ارزشمند یک هنرمند است. یک نویسنده افکار خودش را با مروارید کلمات بیان میکند اما یک هنرمند ایدههایش را با طرحهای رنگارنگ، خموش اما رسا به تصویر میکشد.
7. اهل فضل: هم نشینی با بزرگان، اهل علم و ادب در برگرفتن ایدههای نوین بسیار اثرگذار است. اگر زندگینامهی بزرگان را مطالعه کنیم متوجه خواهیم شد که کسی نبوده است که یا از استادی بزرگ و یا از دوستانی اهل فضل بی نصیب بوده باشد.
8. طبیعت: نزدیکی به مادر طبیعت که بوی اصالتی ابدی دارد، بسیار الهام بخش است. آرامشی که در دامن طبیعت انسان را فرامیگیرد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. برای منظمتر کردن رشتهی افکار بسیاری به سکوت سبز طبیعت پناه میبرند.
9. تاریخ: یکی دیگر از روشهای مهم، مطالعهی فراز و نشیبهای تاریخ و درک کامل سرمایههای کنونی بشری که در روند پلههای تمدن کسب شده است، میباشد.
10. زندگی: کسب تجربه از تک تک اتفاقاتی که در زندگی هرفرد روی میدهد و با چشمانی باز و پنجرهی گشودهی دل به همه چیز نگریستن، بسیار اهمیت دارد. اگر به زندگی شاعران و نویسندگان بزرگ نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اکثر آنها غم از دست دادن عزیزانشان، طلاق، بیماری، جدایی و خلاصه دشواریهای زیادی را متحمل شدهاند. همین فراز و نشیبهای زندگی خودشان بوده است که باعث شده بتوانند شخصیتهای داستانیای خلق کنند که بیش از پیش به واقعیت نزدیک باشد. نتیجههیچ ایدهای بدون تلاشِ نویسنده و در خلأ کسب نمیشود. در این مقاله سعی شد تنها به ده نمونه از مواردی که میتوانند در مسیر نویسندگی، الهامبخش نویسندگان باشد اشاره میکنیم. در این راستا بسیاری دیگر از موارد نیز هستند که شخصی هستند و برای هرکس به شکل متفاوتی عمل میکنند. برای نمونه، بسیاری با راه رفتن در خیابانهای شلوغ، قدم زدن زیر باران، شستن ظرفها و تماشای کودکانِ در حال بازی ایدههای جدید برای نویسندگی پیدا میکنند.
منبع: تبیان
دیدگاه شما