به گزارش شبنم ها به نقل از پايگاه اطلاعرساني KHAMENEI.IR بهمناسبت فرارسيدن روز طبيعت (۱۳ فروردين) در اين يادداشت دغدغه رهبر انقلاب درباره «عدالت اجتماعي در بهرهبرداري از منابع طبيعي» را بررسي كرده است:
از جمله تفاوتهاي تفكر انقلاب اسلامي و مكاتب ديگر در زمينهي محيط زيست، توجه به «عدالت اجتماعي در بهرهبرداري از منابع طبيعي» است. رفع محروميتها در اين زمينه و بهرهمندي عموم مردم بهخصوص اقشار كمتر برخوردار از اين مواهب خدادادي يكي از دغدغههاي اصلي و تذكرات پربسامد رهبر انقلاب در ۲۵ سال گذشته بوده و از انگيزههاي اصلي مقابله با زمينخواريها و «كوهخواريها» را همين حق برخورداري و استفادهي عمومي مردم از كوه و جنگل و دشت تشكيل ميداده است.
حضرت آيتالله خامنهاي در همين ديدار ضمن هشدار دربارهي تملك منابع طبيعي توسط اشخاص حقيقي و حقوقي، بهعنوان يك نمونه از منطقهي «گردنهي قوچك» در شمال شرق تهران در انتهاي بزرگراه شهيد بابايي نام بردند و نسبت به تملك و نابودي اين منطقه هشدار دادند و فرمودند: «اينجا مال مردم است؛ اينجا بايد بهصورت يك گردشگاه عمومي مردمي دربيايد.» همين تذكر، مسئولين را بر آن داشت تا با رفع تملك و آمادهسازي اين منطقهي زيباي كوهستاني، امكانات لازم براي استفادهي مردم از آنجا را فراهم آورند:
«يك جاهايي هم هست در اطراف تهران - حالا اين را من اينجا بگويم - طرف شرق تهران، يك بوستان بزرگي است، يك منطقهي خيلي وسيعي است بين بزرگراه بابايي تا ارتفاعات قوچك؛ يك زميني است متعلق به ارتش. بنده گاهي اوقات در اين مسيرهاي صبحگاهي در بعضي از روزها از آنجا ميرويم و ارتفاعات را حركت ميكنيم، راه ميرويم؛ من هروقت آنجا ميروم، دلم ميلرزد! چون ميدانم دهها چشم طمعكار متوجه اينجا است. كارهايي هم شروع كردند، ما جلويش را گرفتيم، يك تشري زديم، دعوايي كرديم؛ ميدانم موقتاً دست برداشتند، اما منتظرند يك غفلتي صورت بگيرد؛ يا اين حقير نباشم، يا غفلتي پيش بيايد، بالاخره بروند اينجا را تصرف كنند؛ واقعاً انسان دلش ميلرزد؛ يك بوستان بزرگِ شايد چند صد هكتاري - نميدانم چقدر است - كه اصلش هم ظاهراً متعلّق به ارتش بوده لكن الان مورد استفادهي ارتش نيست و مورد اختلاف بين ارتش و وزارت اطلاعات و اينها است.
به نظر من اينجا مال مردم است؛ اينجا بايد بهصورت يك گردشگاه عمومي مردمي دربيايد. مكرر هم من اين را پيغام دادم به مسئولين گوناگون، شهرداري بايد برود اينجا را تصرف كند، دراختيار مردم بگذارد. جاي بسيار وسيع، خوب، خوشآبوهوا در شرق تهران، پُردرخت. حتي من يكوقتي آنجا ديدم يك گلهي آهو يا بز كوهي بود كه از دور ديده ميشد؛ يك جاي اينجوري. [اين] در اختيار مردم قرار بگيرد، مردم بروند استفاده بكنند. اگر كوتاهي بشود، آنجا هم مثل بعضي جاهاي ديگر [خواهد شد] كه متأسفانه كوتاهي شد و يكوقت ديديم كه ساختمانها آنجا سر بلند كردند و مدعي پيدا شد، بعضي از دستگاهها هم متأسفانه از روي غفلت - نه از روي غرض - فلان زمينها را به كارمندان خودشان دادند، آنها هم به يكي ديگر فروختند؛ اين كارهايي و بيانضباطيهايي كه متأسفانه در زمينهي زمينها و در زمينهي اين منطقهي تنفسي شهرهاي بزرگ بهوجود ميآيد و از اين قبيل [قبلاً هم] بهوجود آمده است.» ۱۳۹۳/۱۲/۱۷ [۲]
البته اين اولين بار نبود كه رهبر انقلاب، مسئولين را به تسهيل استفادهي مردم از طبيعت سفارش ميكردند. ايشان چهار سال پيش در ديدار با مردم چالوس و نوشهر به مسئولين در مورد حفاظت از دريا و جنگل در اين منطقه تذكر دادند و به آنها يادآوري كردند كه دريا و جنگل متعلق به همهي ملت است:
«در مورد مازندران دو ثروت عظيم و دو فرصت بزرگ براي اين استان عبارت است از دريا و جنگل؛ دو تا منبع ثروت عظيم، هم براي مردم اين استان و هم براي كل كشور. از اين دو ثروت عظيم، از اين دو فرصت بزرگ بايد هم بهدرستي حفاظت بشود، هم بهدرستي بهرهبرداري بشود. اين سفارش من به مسئولان كشور است: اين جنگل متعلق به ملت است، اين دريا متعلق به ملت است و مسئولان دولتي متوليان ساماندهي كار ملت و كار كشورند؛ مراقب باشند؛ مراقب باشند. بهرهبرداري بهينه و اقتصادي و صحيح و جلوگيري از سوءاستفادههاي گوناگون از جنگل يا به شكلي از دريا - كه بيشتر از جنگل سوءاستفاده ميشود - وظيفهي مسئولان كشور است. ايني كه دستهاي طمعگار و طالبان منافع شخصي به عناوين گوناگون اين ثروت ملي را به سمت جيبهاي خودشان بكشند، قابل قبول نيست. اين منطقه عموماً و اين شهر كه در كنار جادهي چالوس و تهران قرار گرفته است، و اين مناطق زيبا و خوش آبوهوا در اطراف اين منطقه، اينها همه نعمتهاي خدائياند؛ از اين نعمتها بايد استفاده كرد، ولي درست؛ بايد استفاده كرد، ولي با رعايت حريمهاي الهي؛ بايد استفاده كرد، ولي با احترام به ارزشها و دين و اخلاق اين مردم؛ ارزشهائي كه آنها را در طول ساليان دراز در ميدانهاي سخت نگه داشته.» ۱۳۸۸/۷/۱۵ [۳]
يك مصداق ديگر در اين زمينه توصيهي حضرت آيتالله خامنهاي به جوانان - بهخصوص جوانان تهراني- براي استفاده از نعمت خدادادي كوه و اهتمام به ورزش كوهنوردي است. توصيهاي كه مخاطب آن هم جوانان هستند كه بايد همت كنند و از اين نعمت خدادادي استفاده كنند و هم مسئولين كه بايد امكانات و شرايط لازم را براي استفادهي عموم مردم فراهم كنند:
«شما امكانات و اتوبوس بگذاريد كه اگر كسي خواست از پايين شهر و از راههاي دور به اين ارتفاعات بيايد، بتواند. ارتفاعات بعضي از شهرها يك خرده با شهر فاصله دارد؛ بنابراين، وسايلي فراهم كنيد كه اگر كسي خواست، بتواند بيايد - حالا اگر كسي همت نكرد و اراده نكرد؛ آن، بحث ديگري است - و تشويق بشوند؛ نگويند وسيله نداشتيم و نيامديم.» ۱۳۸۴/۸/۳۰
«من هر وقت چشمم به ارتفاعات شمال تهران ميافتد و ميبينم كه در اين منطقهي ضلع شمالي تهران - يعني از منتهاي شرق تا منتهاي غرب - شايد حدود ۱۰ معبر وجود دارد كه مردم را به اين سلسله كوههاي با عظمت و بسيار مصفا متصل ميكند؛ اما مردم استفاده نميكنند، تأسف ميخورم. هر وقت به كوه ميآيم، وقتي ميبينم خلوت است، تأسف ميخورم كه چرا جوانها و حتي غيرجوانها از اين نعمت الهي و اين فرصت كمياب استفاده نميكنند...
توصيهي من اين است كه جوانها به من نگاه كنند. من وقتي به كوه ميآيم و گاهي ميبينم حتي از من مسنتر هم كساني ميآيند كه با استحكام و استقرار جسماني و قرص و محكم اين راه را طي ميكنند، واقعاً لذت ميبرم.» ۱۳۷۵/۶/۲ [۴]
«بنده گاهي اوقات كه بر همان تنبلي مورد بحث و بر ضعفهاي مربوط به سن و پيري فايق ميآيم، چند قدمي از كوهستانهاي اطراف تهران ميروم بالا و ميبينم هيچكس نيست! غصه ميخورم!
در كوهستان، جاهايي هست كه ساختمانها در زير پا پيداست؛ اين همه آدم در اتاقها خوابيدهاند كه در بين آنها جوان هست، در بين آنها كساني هستند كه ظاهر جسمشان اقلاً ده برابر ما توان و قدرت دارد؛ اما از اين اتاقها بيرون نميآيند، ولي ما از اين گوشهي شهر با سنِ نزديك به هفتاد سال، ميرويم آنجا. دل انسان خيلي غصهدار ميشود كه چرا آنها در آنجا چهار قدم بالا نميآيند و از اين امكان استفاده نميكنند.
شما امكانات و اتوبوس بگذاريد كه اگر كسي خواست از پايين شهر و از راههاي دور به اين ارتفاعات بيايد، بتواند. ارتفاعات بعضي از شهرها يك خرده با شهر فاصله دارد؛ بنابراين، وسايلي فراهم كنيد كه اگر كسي خواست، بتواند بيايد - حالا اگر كسي همت نكرد و اراده نكرد؛ آن، بحث ديگري است - و تشويق بشوند؛ نگويند وسيله نداشتيم و نيامديم.» ۱۳۸۴/۸/۳۰ [۵]
يكي از مصاديق ديگر استفادهي عمومي مردم از طبيعت، استفاده از فضاي سبز شهري و بوستانهاي داخل شهرها است. رهبري در مقاطع مختلف درمورد توسعهي فضاي سبز شهري و لزوم برخورداري مردم از اين امكانات - بهخصوص مناطق كمتر برخوردار شهرها - تذكر دادهاند و از توصيههاي پرتكرار ايشان در روز درختكاري همين موضوع بوده است. مردم تهران حضور ايشان در مراسم افتتاح بوستان ولايت در جنوب شهر تهران را هنوز به خوبي به ياد دارند:
«بهخصوص آن چيزي كه بنده را تشويق كرد كه امروز در اين جلسه با حضور شما دوستان شركت كنم، اين بود كه اينجا متعلق به بخش كمبرخوردارترِ از شهر تهران است؛ بخش محروم تهران. وجود يك چنين بوستاني، يك چنين امكاني در اين بخش از تهران، به نظر فرصت بسيار خوب و مغتنمي است. خرسنديم كه بحمداللَّه در نهايت بين مسئولين امر - يعني كساني كه اين مجموعه متعلق به آنها بود، و كساني كه امروز از آن بهرهبرداري ميكنند؛ يعني شهرداري و نيروهاي مسلح - توافق برقرار شد و اينجا انشاءاللَّه سرانجامِ خوبي خواهد يافت.» ۱۳۸۹/۱۲/۱۷ [۶]
دیدگاه شما