5. فروردين 1399 - 11:09   |   کد مطلب: 8529
یک روانشناس گفت: پس از مشاور لازم باید به بیمار روش لجبازی کردن با خود را بیاموزیم، به این صورت که بیمار وسواسی باید با خود لجبازی کند یعنی مدام با خود بگوید من نمی‌خواهم این عمل را تکرار کنم و ایستادگی زیادی در مقابل عمل انجام شده کند.

به گزارش شبنم ها به نقل از طنین یاس، قابل توجه بعضی از خانم‌های محترم که به مقوله پاکیزگی( البته از نوع افراطی) بسیار اهمیت می دهند و به تصور خودشان کار درستی  را انجام می دهند. ما با ترتیب دادن این گزارش سعی کرده ایم نظر و دیدگاه شما را به زندگی تغییر دهیم و این واقعیت دور از ذهن نیست. امید است با خواندن این گزارش آن دسته از خانم‌هایی که هنوز مشکل وسواس آن‌ها درمان نشده است برطرف شود، ماحصل گزارش تقدیمتان می‌شود:

ابتدای گزارش را در موردی خانمی که حدود 10 سال به بیماری وسواس مبتلا شده بود شروع کردیم، به همین خاطر به سراغ پزشک درمانگر این بیمار رفتیم، طبق همیشه خانم دکتر پروانه صفایی مقدم، روانشناس حوزه بالینی، پاسخگو ما بودند.

دکتر پروانه صفایی مقدم، در گفت و‌‎گو با خبرنگار طنین یاس، در این رابطه گفت:  یکی از مراجعه کنندگان من حدود 10 سال  به علت وسواس شدید به سمت آشپزخانه خود نرفته بود و احساس می کرد هنوز دستش آلوده است و این عمل او موجب شده بود تا با همسر خود مشکل پیدا کند. مشکل این خانم بسیار حاد بود اما از آنجایی که از نظر روانشناسان برای هر مشکلی راهی است من با روش‌های درمانی خاصی توانستم این خانم  را درمان کنم و سبک زندگی او را تغییر دهم.

وی ادامه داد: یکی از عمده دلایلی که باعث می شود تا بیماران وسواسی مداوا  نشوند این است که به توصیه‌های مشاور خود به درستی عمل نمی کنند و همین موجب می شود تا فرد بیمار درمان نشود، اما خوشبختانه این خانم به توصیه‌های ما به خوبی عمل کرد که در واقع خودش بهترین کمک را به خود کرد.

این روانشناس تصریح کرد: بیماری وسواس همانطور که از نامش پیدا است فرد را دچار وسوسه شیطانی می کند و جنبه تکرار دارد، بنابراین یکی از اختلالات روحی و روانی بیماری وسواس است که به دو نوع وسواس فکری و عملی تقسیم می شود.

وی ادامه داد: در وسواس فکری شخص احساس می کند که کاری را که انجام داده به نوعی گناه است  یا هنوز اطمینان از درستی کار نشده است و در برخی موارد حتی  فرد را از لحاظ مذهب دچار مشکل می کند؛ اما در وسواس عملی به تعدد و تعداد عمل بر می گردد.فرد هر چقدر کاری را تکرار می کند از دید خود احساس خوب بودن را دارد اما در حالی که اینگونه نیست و فرد در واقع خودش را اذیت می کند.

زیر بنای وسواس اضطراب است

این مشاور بالینی، زیربنای وسواس را اضطراب دانست و  گفت: زیر بنای وسواس اضظراب است، در واقع چون فرد اضطراب دارد با تکرار عمل می خواهد کاهش اضطراب داشته باشد. چون مدام نگرانند که دیگران در مورد آن‌ها چه  فکری می کنند.

وی در مورد شیوه درمان بیماران وسواسی خاطر نشان کرد: درمان بیماری وسواس یک فرآیند طولانی مدت است که در درجه اول درمان به صورت مشاوره بهترین نوع درمان است. پس از مشاور لازم باید به بیمار روش لجبازی کردن با خود را بیاموزیم، به این صورت که  بیمار وسواسی باید با خود لجبازی کند یعنی مدام با خود بگوید من نمی خواهم این عمل را تکرار کنم و ایستادگی زیادی در مقابل عمل انجام شده کند. از آنجایی که افراد وسواسی یک ندای درونی را احساس می کنند  که باید کاری  را تکرار کنند  و روی تکرارشان پافشاری می کنند این نوع شیوه درمانی به آن‌ها بسیار کمک می کند؛ بنابراین خواستن خود بیمار برای درمان و همکاری با مشاور و حضور مرتب و با نظم بیمار در جلسات از عواملی هستند که در درمان بسیار مورد توجه قرار می گیرند.

این عضو انجمن روانشناسان  بیماری وسواس را در خانم‌ها شایع تر نسبت به آقایان دانست و اظهار کرد: نگاه آقایان بیشتر انتزاعی است و معمولا هر چیزی را به طور سمعی و فکری بررسی می کنند اما خانم‌ها استراتژیک فکری  آن‌ها بصری است و معمولا همه چیز را دیداری و با جزئیات بررسی می کنند به طور مثال با شست و‌شوی مکرر و حمام رفتن می خواهند  اظطراب خود را کاهش دهند.

بیماری وسواس شخصی نیست

این عضو سازمان علوم شناختی عواقب و آثار بیماری وسواس را بیماری شخصی نداست و افزود: خانمی که وسواس دارد به مرور موجب اذیت دیگر اعضای خانواده هم می شود و افراد خانواده مجبورا باید از اعمال برخی کار‌ها منع شوند. بیماری وسواس ویروس نیست اما متاسفانه واگیردار است و کسانی که با این افراد زندگی می کنند به طور ناخودآگاه از بیمار وسواسی تاثیر می پذیرند.

صفایی مقدم؛ درمان نکردن بیماری وسواس را بسیار خطرناک برشمرد و گفت: بیمار وسواسی چون دچار شخصیت وسواسی شده است به نوعی جزء لاینفک شخصیت فرد می شود و ممکن است فرد در صورت عدم درمان دچار بیماری افسردگی و اضطراب و رفتار‌های پرخاشگرانه شود و متاسفانه زندگی بعضی از این افراد هم به طلاق منجر شده است.

خانم الف ب 55 ساله از تهران:

متاسفانه چند سالی است که به بیماری وسواس ازنوع فکری مبتلا شده ام و این بیماری در برخی اوقات فکر من را درگیر کرده است و مدام در حال فکر کردن به آن هستم. به طور مثال وقتی می خواهیم با جمع خانواده به مهمانی برویم من همیشه آخرین نفری هستم که منزل راترک می کنم و دقایق زیادی را دیگر اعضای خانواده در داخل ماشین به انتظار به سر می برند تا من از منزل خارج شوم. همش در حال چک کردن وسایل خانه به خصوص وسائل داخل آشپزخانه هستم، چند باری سماور یا گاز را چک می کنم که روشن نمانده باشد یا هنگام خروج قفل درب خانه را چند باری باز و بسته می کنم که از قفل شدن آن مطمئن شوم و بدتر از همه وقتی به مهمانی می رویم مدام فکرم داخل خانه است که آیا سماور خاموش شده است یا نکند درب خانه همچنان باز مانده باشد و این قبیل افکار مزاحم نه تنها من را اذیت می کند بلکه  اعضای خانواده را هم درگیر می کند که متاسفانه به دلیل افکار سنتی هنوز به روانشناس مراجعه نکرده ام.

نظر کارشناسی زهرا عبدی روانشناس در مورد بیماری وسواس فکری خانم الف.ب از تهران:

مهمترین مشکل بیماران دچار وسواس فکری اضطراب درونی آن‌ها است که عاملی برای ورود افکار مزاحم در درون آن‌ها شده است، این خانم به اعتقاد من دچار یک اضطراب و نگرانی درونی است که متاسفانه همانطور که خودشان گفتند به دلیل سنتی فکر کردن از مراجعه به روانشناس امتناع ورزیده اند و همین عامل باعث شده است تا اضطراب این خانم درمان نشود و در غالب بیماری وسواس فکری بروز پیدا کند.توصیه ما این است که این خانم در درجه اول باید به یک روانشناس برای درمان اضطراب و تشویش درونی خود مراجعه نماید و در کنار آن به  راهکار‌های درمان بیماری وسواس فکری هم از سوی مشاور عمل کند تا ان شالله بیماری این خانم درمان شود.

انتهای پیام/ج

دیدگاه شما

آخرین اخبار