3. خرداد 1399 - 21:58   |   کد مطلب: 10379
زن در اندیشه آیت الله جوادی آملی
نوش گل یا نیش عقرب
حضرت علی علیه السلام در حکمت 61 نهج البلاغه می فرمایند:« المرأةُ عقربٌ حُلوةُ اللـَسبَة » زن مانند عقرب است که نیش آن در آغاز شیرین ولی مسموم است؛ و نیز روایاتی شبیه این ذکر شده که در آن هشداری برای مردان است تا فریب شهوت را نخورند.

ایا منظور حضرت امیر مؤمنان از نیش عقرب در مورد زنان مذمت به این جنس و یا نکوهش آنان است؟

حضرت علی علیه السلام در حکمت 61 نهج البلاغه می فرمایند:« المرأةُ عقربٌ حُلوةُ اللـَسبَة » زن مانند عقرب است که نیش آن در آغاز شیرین ولی مسموم است؛ و نیز روایاتی شبیه این ذکر شده که در آن هشداری برای مردان است تا فریب شهوت را نخورند. نیش عقب مانند نیش زنبور عسل و نظیر سوزن نیست؛ بلکه اگر انسان نداند که عقرب است، از نیش آن احساس لذت و شیرینی می نماید؛ مانند شیرینی ای که ظاهرش شیرین، اما درونش تلخ و مسموم باشد. بر این اساس، امیر مؤمنان نمی فرماید که زن عقرب است؛ بلکه می فرماید: خود را با نگاه به نامحرم به آتش ندهید. دیدن نامحرم، شیرین اما این گناه، درونش عقرب است؛ چنان که اگر زنی به دام مرد بیفتد، آن مردپرستی عقرب می شود و میان زن و مرد فرقی نیست؛ منتها چون جاذبه از سوی زن بیشتر است، حضرت به آن اشاره نموده است.
همین تعبیر درباره ی دنیا هم ذکر شده است. حضرت امیر-سلام الله علیه- در نامه ای برای سلمان چنین می نویسد: مَثَل دنیا، مَثَل آن مار خوش خط و خالی است که رنگش زیباست و پوست او هم بسیار نرم است، اما همین پوست نرم، سم است؛ « فأنّما مثل الدّنیا مثل الحیّة؛ لَـَیَـّنٌ مَسُّها قاتلٌ سَمُّها»(حکمت68 نهج البلاغه) . اینکه مصافحه با زن نامحرم معصیت است، برای آن است که سمّی کشنده است.
نتیجه آنکه جمله ی امیر مؤمنان مذمّت به زن نیست؛ بلکه مذمت نگاه به نامحرم است؛ چنان که آن روایت نیز مذمت دنیاپرستی و به سوی دنیا جذب شدن است؛ وگرنه آن حضرت در نهج البلاغه از دنیا ستایش کرده و فرموده که هر کس به هر جا رسیده، در دنیا رسیده است.(حکمت131 نهج البلاغه)
این گئنه تشبیهاتی که در احادیث بکار رفته است، ناظر به بحرانی است که جهان غرب به آن مبتلا شده است، اما سخن حضرت علی علیه السلام در نامه31 نهج البلاغه به فرزندش:« فإنّ المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ همان فضیلتی است که جامعه ی اسلامی با آن متکامل است.
دین، زن را ریحان و گل می داند که مردها باید با آن معطر باشند و شامه ی خود را به بوهای متعفّن بدعادت نکنند. اسلام زن را در سایه ی حجاب و سایر فضایل به صحنه می آورد تا معلم عاطفه، رقّت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود ولی دنیای کنونی حجاب را از زن می گیرد تا به شکل لعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین کند و چنین زنی دییگر معلم عاطفه نیست. او فرمان شهوت می دهد؛ نه گذشت، و شهوت جز کوری و کری چیزی به همراه ندارد؛ از این رو اسلام اصرار دارد که زن به جامعه بیاید، ولی با حجاب که درس عفت و عاطفه دهد؛ نه آموزش شهوت و غریزه.
منبع:کتاب زن در آینه ی جلال و جمال

دیدگاه شما

آخرین اخبار