به گزارش شبنم همدان سهیلا آقاجانی در یادداشتی نوشت:
دشوار است بیاموزیم که صرف نظر از اینکه دیگران چگونه با ما رفتار می کنند مانند آنها رفتار نکنیم. بسیاری از زوج ها از ازدواجشان رضایت ندارند و در این میان یکدیگر را سرزنش کرده و هر یک دیگری را مسئول ناخشنودی خود میداند. اما شاید هیچ یک از آنها ندانند دقیقاً مشکل در کجاست و راه حل آن چیست و در این میان شاید به جدایی هم فکر کنند ولی به دلایل متعددی از جمله حضور فرزندان ، وضعیت اقتصادی ، باورهای مذهبی و یا ترس از شروع یک زندگی جدید ، به زندگی مشترک خود ادامه میدهند و زندگی با رنج را بهتر از روبرو شدن با پیامدهای ناشناخته جدایی میدانند. باید بدانید سرزنش کردن و مقصر جلوه دادن طرف مقابل ، ناخشنودی شما را افزایش میدهد. در اینجا مقصر بودن یا نبودن منظور نیست بلکه مشکل مربوط به روشی است که برای برقراری رابطه با یکدیگر انتخاب کرده اید. باید بدانید که تمام آنچه از تولد تا مرگ از ما سر میزند یک رفتار است، و تمام رفتارها انتخاب میشوند. زوجهای ناخشنود روش مخربی را در مقابل یکدیگر به کار می برند. هر زمان که زن یا مرد بخواهند رفتار یکدیگر را کنترل کنند نشانه هایی چون اضطراب ، افسردگی و خشم و ترس که ممکن است هر یک از زوجین بدان دچار شوند دیده میشود که این نشانه ها نتیجه تلاش نا موفق برای کنترل دیگری یا برای گریز از کنترل شدن توسط دیگری و یا تلاش همزمان دو نفر برای کنترل طرف دیگر است. کنترل ، منشأ اصلی همه ناخشنودی های زناشویی است. افراد کنترل کننده همیشه فکر میکنند که میدانند چه چیزی برای دیگران خوب است و چون همیشه میدانند چه چیزی به صلاح دیگران است احساس میکنند که رسالت دارند دیگران را به انجام رفتارهایی که به صلاحشان است وادار کنند. معمولاً در همه فرهنگها به محض پایان یافتن شیفتگی و دلباختگی اولیه ، تمام زوجها رفتار کنترل را شروع میکنند. حتی اگر زوجها همچنان به زندگی مشترک خود ادامه دهند عشق و صمیمیت به سرعت از روابطشان رنگ می بازد و بکارگیری آن بدون استثناء هر ازدواجی را تخریب میکند. اگر از همسرتان خواسته باشید کاری برایتان انجام دهد که خودش تمایلی به انجام آن نداشته است ، وی اولین بار مشتاقانه این کار را انجام میدهد اما دفعه بعد از درخواست شما عصبانی میشود و البته اگر تهدید یا مجبورش کنید حتی اگر کار را برایتان انجام دهد دیگر از روی میل و مشتاقانه نخواهد بود و اگر این موضوع ادامه یابد رابطه بین شما و او آسیب دیده و به تدریج نابود میشود. اگر هنگام بکارگیری کنترل به خشونت جسمانی و عاطفی نیز متوسل شوید شما نیاز به کمک جدی دارید و هرچه سریعتر باید به کسی که میتواند به شما کمک کند مراجعه کنید. چون در یک رابطه آسیب زننده قرار گرفته اید و امنیت و حتی زندگی شما در خطر است. کنترل به عنوان آفت جامعه در زندگی زناشویی به وفور به کار گرفته میشود چون فردی که از آن استفاده میکند باور دارد که حق با اوست و درست فکر میکند. همانطور که در مورد انتخاب رفتار گفته شد ، همه ما آنچه را انجام میدهیم انتخاب میکنیم. باید بدانید وقتی همسرتان از شما انتقاد میکند ، انتخاب کرده است که این کار را انجام دهد و در مقابل وقتی شما شروع به مشاجره با او میکنید شما نیز انتخاب کرده اید که این کار را انجام دهید. او میتوانست انتخاب کند که از شما انتقاد نکند و شما هم میتوانستید انتخاب کنید که با او بحث نکنید. در واقع هر دوی شما کاری را انجام داده اید که انتخابش کرده اید و بر این باور بوده اید که که کاری که انجام میدهید درست است. واقعیت این است که تا زمانی که شما خودتان انتخاب نکنید که به دیگری اجازه دهید شما را کنترل کند هیچکس قادر به کنترل شما نخواهد بود. زوج های بسیاری تحت تأثیر نیاز خود به قدرت ، کنترل را در تمام جنبه های زندگی خود اعمال میکنند و درگیر یک نبرد روزمره ی زناشویی میشوند. اما اگر میخواهید بهتر با هم کنار بیایید باید یاد بگیرید که کنترل یک رفتار انتخاب شده است و نه یک نیاز اصلی و ضروری. اگر میخواهید زندگی مشترک خشنود و راضی داشته باشید باید رفتار کنترل را از زندگی خود حذف کنید. حال انتخاب با شماست.
انتهای پیام/
دیدگاه شما