به گزارش شبنم همدان ، سمیه نوش آبادی در یادداشتی نوشت:
پیشرفت های چشمگیر علمی و فرهنگی جوامع بشری و به تبع آن جامعه امروز ایران نسبت به دهه های گذشته ، تغییرات بسیاری در زندگی افراد ایجاد کرده است که بخشی از این تغییرات آسایش و رفاه را به همراه داشته اند و از نقاط مثبت زندگی مدرن عصر حاضر هستند. اما همین امکانات مدرن نیز میتوانند دردسر ساز باشند. طبیعی است که وقتی مدرنیته با فرهنگ عمومی جامعه همسویی نداشته باشد مشکلاتی را نیز در پی خواهد داشت.
به گفته بیشتر متخصصان و صاحبنظران، جامعه ایران پس از یک دوره پدرسالاری وارد بحران بزرگی به نام فرزندسالاری شده است که می توان آن را یکی از مصادیق منفی مدرن شدن به شمار آورد. فرزندسالاری آسیب ها و تبعات بسیاری برای فرهنگ نسل آینده خواهد اشت که بحث در مورد آن مفصل است اما در این یادداشت به یکی از مصادیق آن می پردازیم.
امروزه بسیاری از خانواده ها با فراهم آوردن همه امکانات رفاهی ، علمی و ارتباطی برای فرزندانشان سعی در خوشبخت کردن آنها دارند. عده ای از آنها با فرزندانشان به دوران کودکی باز می گردند و می خواهند همه کمبودهای کودکی خود را برای فرزندانشان جبران کنند و این همزادپنداری با کودک موجب می شود به طور افراطی تسلیم خواسته های او باشند. شکی نیست که نیت همه والدین خوشبختی و سعادت فرزندانشان است اما گویا تعریف برخی از آنها از خوشبختی تغییر کرده است. در اطراف ما بسیاری از کودکان همپای پدران و مادرانشان از امکانات ارتباطی دنیای مدرن بهره مند هستند و این روند تا حدی افراطی شده است که والدین نادانسته و بدون غرض فرزندان خود را در دام هلاکت می اندازند.
در جامعه ما کم نیستند کودکانی که از سنین بسیار پایین و حتی از دوران مهدکودک یا اولین سالهای ورودشان به مدرسه که اوج شادی و نشاط و حرکت و بازی آنهاست، از امکاناتی مانند تبلت و لپ تاپ برخوردارند. حال آنکه این هدایای گرانقیمت و با کلاس از چند جهت به رشد صحیح کودکان خدشه وارد می کند. اگر تنها بُعد بازی و سرگرمی این امکانات الکترونیکی را در نظر بگیریم به کودکان خود چه چیز را هدیه کرده ایم؟ آیا جز این است که یک پدیده وحشتناک و اعتیاد آور را جایگزین بازی های شاد کودکانه شان کرده ایم؟ کودک وقتی وابسته به بازیهای کامپیوتری می شود ترجیح می دهد ساعت ها تنها در گوشه ای مشغول بازی باشد بدون اینکه برای برقراری ارتباط با اطرافیانش احساس نیاز کند. این در حالی است که همه روانشناسان و متخصصان در زمینه پرورش و تربیت کودک تأکید ویژه ای بر روی بازی های شاد کودکانه دارند و معتقدند کودکان برای رشد و تکامل فکری و حسی نیازمند بازی و تحرک کودکانه اند و شخصیت انها در بازی با همسالان شکل میگیرد. شاید والدینی که با فراهم آوردن آخرین امکانات الکترونیکی روز و بازیهای مهیج کامپیوتری فرزندانشان را به انزوا، خشونت، هراس و تنهایی محکوم می کنند هرگز متوجه خیانت بزرگ خویش در حق آنها نباشند.
اما ماجرا به همینجا ختم نمی شود و این سکه روی نا خوش دیگری نیز دارد. اگر این امکانات مدرن قابلیت اتصال به شبکه های اجتماعی و ارتباطات مجازی را نیز داشته باشند که با فاجعه ای به مراتب بزرگتر مواجه هستیم و خیانتی که شاید هرگز قابل جبران نباشد. این کار درست مانند آن است که تیغ را به دست زنگی مست بدهیم. حال این سؤال مطرح می شود که چطور والدین راضی می شوند کودکشان را که هنوز از رشد فکری و عقلی برخوردار نیست در معرض خطر قرار دهند؟ چرا والدینی که به خوبی میدانند کودکشان در سنین پایین نباید از وسایل خطرناکی مانند چاقو و قیچی و امثال آن استفاده کند و در این مورد بسیار مراقب کودکانشان هستند خطر استفاده زودهنگام از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را که آسیب و بحران حاصل از آنها به مراتب بیشتر از خطر و عواقب ناشی از چاقو و قیچی است حس نمی کنند. اگر این کار والدین و تسلیم شدنشان در برابر خواسته کودکان نوعی باج دادن برای رهایی از مسئولیت است و می خواهند خلاء حضور خوبش را با این امکانات پر کنند که تکلیف نسل آینده روشن است و عاقبت کار آنها تیره و تار. اما اگر ناآگاهی و موج نوگرایی و روشن فکر مآبی موجب این سهل انگاری است ، شاید تفکر و اندیشه درد را درمان کند. به طور قطع بهتر است پیش از هر اقدامی از خود بپرسیم نتیجه این کار برای آینده فرزندانمان چه خواهد بود؟
انتهای پیام /
دیدگاه شما