در ماه میهمانی خدا هستیم. ماهی که به خیر و برکت معروف است و مردم برای تقرب به پروردگار در شرایط سخت و دشوار روزه می گیرند و از خوردن و آشامیدن امساک می کنند. ساعات طولانی روز و گرمای هوا روح روزه داران را در ورطه آزمایش قرار می دهد و آنها را برای مشکلات و سختی ها آماده می کند. مومنین در این ماه با عشق به خدا فرمانش را اجرا می کنند و بر تمام ابعاد این ماه عزیز توجه دارند. کلام خدا در خانه ها زمزمه می شود و از هر خانه دری به آسمان گشوده می شود و همه روزه داران خود را بر سفره بیکران الهی میهمان میبینند. بر طبق احادیث بسیاری ، اطعام و افطاری دادن در این ماه عزیز بسیار سفارش شده است و یکی از سنت های پسندیده این ماه است. حال و هوای این ماه پر برکت، همه مسلمین را تحت تأثیر قرار می دهد و همه می کوشند به سفارش پیشوایان دین و امامان معصوم در گشودن سفره های رنگین افطاری و برگزاری میهمانی های بزرگ از یکدیگر پیشی بگیرند.
به طور حتم در این ماه پر برکت هر شب شاهد برگزاری میهمانی های افطار در بین اقوام و خویشان و دوستان هستیم و سفره هایی را که برای شریک شدن در ثواب روزه داری گشوده می شود می بینیم. نزدیک اذان سفره ای، با ایمان و اخلاص گشوده می شود و اقوام و خویشان بر سر آن سفره می نشینند و پایان یک روز روزه داری را جشن می گیرند. و شب بعد نوبت فرد دیگری از گروه است که همه افراد و اقوام را به افطاری دعوت کند و خود را با این کار مستفیض گرداند و به این ترتیب تا پایان ماه رمضان همه افراد فامیل میهمانی می دهند و در میهمانی یکدیگر شرکت می کنند. درست است که این سفره های باز و نزدیک شدن دلها از برکات ماه میهمانی خدا است اما اجرای این فرهنگ حسنه دینی که به سفارش بزرگان و پیشوایان ما انجام می شود با یک خلاء بزرگ همراه است. پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به افطاری دادن در این ماه سفارش کرده اند اما آیا قید شده است که این افطاری ها مختص اقوام باشد و به میهمانی های دوره ای فامیلی تبدیل شود؟ آیا سفارش پیامبر و امامان تنها برای میهمانی های مجللی بوده است که تا پایان ماه مبارک به صورت چرخشی هرکس یکبار آن را تحویل بگیرد و شب بعد آن را به نفر بعدی تحویل بدهد؟ و آیا اقوام و دوستان ما غیر از ماه مبارک به منزل ما دعوت نمی شوند که پیشوایان توصیه به افطاری دادن کرده اند؟ پس این همه سفارش به اطعام و افطار برای چیست؟
امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند روزه را واجب کرد تا به واسطه آن فقیر و غنی با هم برابر شوند. ساده لوحی است اگر گمان کنیم این سخن تنها به معنی گرسنگی کشیدن در این ماه است. آیا این حدیث به معنی نگاه برابر به فقیر و غنی نیست؟ درست است که سنت حسنه افطاری دادن در جامعه بسیار پر رنگ است و همه روزه داران در اجرای آن می کوشند اما در این سنت افراد فقیری که قوم و خویشی ندارند چقدر سهم دارند؟ همه افرادی که افطاری های باشکوه برگزار می کنند به امید اجرای آداب این ماه سفره می گشایند اما چند درصد از میهمانان آنها را فقرایی تشکیل می دهند که توان جبران مهمانی را ندارند؟ شاید بهتر است کمی در مورد افطاری دادن و فلسفه آن و دلیل سفارش های مکرر پیشوایان به این امر بیندیشیم و صادقانه به این سوال پاسخ دهیم که در سفره های افطار ما چند فقیر و گرسنه سیر شدند؟
در ماهی که عصاره همه خوبی ها و مهربانی هاست می توان با دستگیری از فقرا و میهمان کردن آنها همه خوبی ها و معنویت این ماه را چند برابر کرد. ماه رمضان فرصت مناسبی است تا فرهنگ اسلامی دستگیری از فقرا در همه آحاد جامعه نهادینه شود. اگر هر روزه دار در اطعام فقرا و تکریم ایتام گام بردارد و به جای پیشی گرفتن در برگزاری میهمانی های افطار در دستگیری از فقرا از یکدیگر پیشی بگیریم به بخشش و کرامت که از صفات الهی است مزین می شویم و بیشتر لایق میهمانی خداوند خواهیم بود.
انتهای پیام /
دیدگاه شما