16. شهريور 1399 - 10:24   |   کد مطلب: 7509
به مواد مخدر، الکل، سیگار. بیکاری، فقر و ناکامی در زندگ و روش نادرست همسرگزینی، هم تراز نبودن زوجین از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ازدواج های اجباری، زودهنگام، نابجا و نداشتن سازگاری و رضایت زناشویی از مهم ترین دلایل خشونت علیه زنان است.
اختلال روانی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل مهم ترین دلیل خشونت علیه زنان

به گزارش شبنم ها به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، عواملی که مجر به خشونت عیله زنان می‌شود، هم مربوط به قربانیان خشونت است و هم مربوط به مرتکبین خشونت، در کل اعتقاد بر این است که عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی در کنار هم پایه‌های خشونت را می‌سازند.

از دید برخی از نظریه پردازان، زنان و مردان با توجه به آسیب پذیری‌های زیستی خود با در نظر گرفتن اینکه مردان به صورت فطری گرایش بیشتری به پرخاشگری دارند با یکدیگر متفاوت هستند.

برخی روانشناسان اظهار داشته اند که تفاوت های جنسیتی در پرخاشگری بسیار زود و پیش از آنکه جامعه پذیری بتواند بر رفتار تأثیر بگذارد، بروز می‌یابند. به نظر می‌رسد در همه جوامع انسانی مردان پرخاشگرتر هستند و داده‌هایی نیز برای تأیید این نظریه در دست است. می‌توان گفت که مردان به دلایل تفاوت‌های فیزیکی و قدرت بدنی بیشتر، زمینه مساعدتری برای ابراز خشونت نسبت به زنان دارند، همچنانکه هورمون تستوترون که یک هورمون مردانه است گاه مردان را آن چنان خشمناک می‌سازد که ممکن است زندگی خود و دیگران را به خطر اندازند.

افرادی که دچار اختلال شخصیت مرزی هستند با ویژگی‌هایی مانند ترس از طرد و رها شدگی، روابط بین فردی بی‌ثابت، بی ثباتی عاطفی و خشم نامناسب یا اشکال در کنترل خشم مشخص می‌شوند. به نظر می‌رسد که این افراد در زمان‌های پر استرس برای تنظیم هیجانات منفی  به شریک صمیمی خود حمله ور می‌شوند، افرادی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز با ویژگی‌هایی نظیر تحریک پذیری و پرخاشگری مشخص می‌شوند به نظر می‌رسد این افراد از خشونت به عنوان ابزاری برای حل تعارض‌های زناشویی و اعمال قدرت و کنترل در روابط صمیمی استفاده می‌کنند. تحقیقات نشان داده اند در حالی که مران با اختلال شخصیت ضد اجتماعی از خشونت همچون ابزاری برای کنترل همسرانشان و همچنین نسبت به همه افراد و در همه موقعیت‌ها استفاده می کنند مردان با اختلال شخصیت   مرزی از   خشونت   برای       خنثی سازی برانگیختی های آزارنده یا هیجانات منفی استفاده می کنند، همانطور که مردان آزارگر و مرتکب خشونت دیده می شود، ممکن است سبک های رفتاری افراد با ابعاد شخصیتی ویژه توضیحی برای رفتارهای پرخاشگرانه آنها باشد.

خانواده تأثیر زیادی روی نحوه تفکر، احساس و عمل اعضای خود دارد، در واقع ابعاد و مولفه‌های اصلی شخصیت فرد در کودکی و در بستر خانواده شکل می‌گیرد. از این رو می‌توان گفت که خانواده نقش بسزایی در چگونگی عملکرد فرد در روابط زناشویی ایفا می کند و در این ارتباط یادگیری عامل تبادلی مهمی است که بروز خشونت نقش موثری دارد. مردانی که در کودکی مورد خشونت و سرزنش والدین قرار گرفته اند یا در خانه شاهد خشونت علیه زنان بوده اند، احتمال بیشتری دارد که با همسران خود بدرفتاری کنند.

تعدادی از پژوهش‌ها نشان داده اند که اعمال خشونت، رفتاری اکتسابی است و خشونت‌های خانگی که مشخص در دوران کودکی به عنوان ناظر اولیه شاهد آن بوده یا خودش قربانی آن خشونت‌ها شده است، پیامدهای بدی بر آینده فرد می‌گذارد و شخص با یادگیری رفتار خشن، آن را از یک نسل به نسل دیگر منتقل می‌کند.

انواع خشونت خانگی علیه زنان

خشونت جنسی: خشونت جنسی به هر گونه رفتار غیر اجتماعی گفته می شود که می‌تواند از لمس کردن بدن زن آغاز شود و گاهی تا مرحله تجاوز جنسی، زن را آزار می‌دهد این نوع خشونت ممکن است در حیطه زندگی خصوصی زناشویی و خانوادگی اتفاق بیفتد و به صورت الزام به تمکین از شوهر علیه زنان اعمال شود. زنانی که مورد خشونت جنسی قرار می‌گیرند دچار صدمات روانی، عصبی و عاطفی می‌شوند که بر کلیه رفتارهای آنان نسبت به جنس مرد تأثیر می‌گذارد، مقوله سوء استفاده و تجاوز جنسی شامل برقراری ارتباط جنسی با همسر بدون تمایل او نیز می‌شود.

خشونت روانی: خشونت روانی یا عاطفی که اکثر زنان ایران با آن مواجه هستند به رفتار خشونت آمیز گفته می‌شود که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه دار می کند این رفتار به صورت انتقاد ناروا، تحقیر، تمسخر، توهین، فحاشی، تهدید مداوم به طلاق دادن یا ازدواج مجدد شکل می‌گیرد. نتایج این گونه خشونت عبارت است از اختلال در ادراک، از بین رفتن اعتماد به نفس، انواع افسرگی ها از بین رفتن کفایت زن در مدیریت خانواده، کاهش جاه طلبی در محیط کار، گریز از شکایت در امور اجتماعی، بازسازی رفتار خشونت آمیز در بچه ها، ناموفق بودن کودکان در تحصیل ، نداشتن کارآیی زن در محیط خانواده، پناه بردن به داروهای روان گردان، الکل، مواد مخدر، فالگیری و رمالی ..

تهدید آشکار یا پنهان قربانی به استفاده از خشونت فیزیکی، تحت مراقبت دائمی قرار دادن مانند کنترل تمام رفتارهای او به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، تلفن کردن دائمی به خانه یا سرزدن های وقت و بی وقت برای اطلاع از حضور فرد در خانه، خواندن نامه‌ها و سایر یادداشت‌های خصوصی، نمایش بیمارگونه حسادت، تحقیر و سرزنش کلامی دائمی (به خصوص در حضور شخص ثالث)، در انزوا دادن قربانی به صورت حبس در خانه یا ایجاد ممنوعیت معاشرت با دیگران، دوستان و حتی اعضای خانواده.

خشونت مالی: خشونت‌ مالی به هر گونه رفتار خشونت آمیزی گفته می‌شود که برای زیر فشار گذاشتن، آزار و تبعیض مالی دیگری انجام می‌شود، مانند بر آورده نکردن نیازهای مالی و فروش وسایل خانه ...

در ایران خشونت مالی به شکل های مختلف زندگی زنان را تحت الشعاع قرار می دهد که موج گسترده تلاش زنان برای کار خارج از منزل می تواند معلول همین خشونت مالی باشد.

عوام موثر در بروز رفتار خشونت آمیز بر علیه زنان عبارتنداز :

  • اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سیگار.
  • بیکاری، فقر و ناکامی در زندگی.
  • تعصب‌های نابجا و اعتقاد به الگوهای مردسالارانه، خودمحوری، توجه نکردن به نظرات زن و نادیده گرفتن دیدگاه‌های او و برخورد با زن به عنوان موجود حقیر .
  • روش نادرست همسرگزینی و هم تراز نبودن زوجین از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ازدواج های اجباری، زودهنگام، نابجا و نداشتن سازگاری و رضایت زناشویی

در خاتمه اینکه پدیده همسر آزاری موضوعی پیچیده و چند جانبه است و بنابراین هر گونه راهکار در جهت مقابله با آن نیز باید دارای جوانب مختلف باشد و به طور هماهنگ بکار گرفته شود.

همسر آزاری علیه زنان علاوه بر جنبه های انسانی و حقوق بشری یک مشکل عمده سلامتی به حساب می آید و عواقب جسمی، روانی و اجتماعی آن می تواند سلامت زنان، خانواده و جامعه را به خطر می اندازدو اگر می توانستیم مانع مردان برای ضرب و شتم زنان شویم، دیگری نیازی به درمان زنان مورد ضرب و شتم واقع شده نبود.

ناهید زندی پژوه

انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار