14. شهريور 1395 - 10:37   |   کد مطلب: 12184
به مناسبت سالروز وفات ایراندخت میرهادی پزشک فداکار و انسان دوست
یادی از بانوی پزشک فداکار در همدان/ عشق ورزیدن به مردم او را از خانواده و فرزندانش جدا کرد
زنده یاد ایراندخت میرهادی در طول 69 سال زندگی، لحظه ای از کمک به نیازمندان و مداوای فقرا و سرپرستی کودکان پرورشگاهی و حمایت دانشجویان غریب غفلت نکرد و خدمت به نیازمندان را به فرزندان و خانواده ترجیح داد.

به گزارش شبنم همدان، جمعی از همشهریان فرهنگ دوست به همراه اعضای تشکل های غیر دولتی و انجمن های « شهر من زنده بمان» ، «پویشگران سفر پاک» و «نبض سبز حیات» در کنار خانواده بانو ایراندخت میرهادی یاد و خاطره وی را  گرامی داشتند. شرکت کنندگان به حضور در کنار مزار این پزشک انسان دوست و مردمی و اهدای شاخه گل به وی ، از این بانوی ساکن دل های مردم شهر یاد کردند.

در طی مراسم هر یک از شرکت کنندگان از جمله همسایگان و فرزندان و بیماران دکتر میرهادی خاطره ای از وی و فداکاری هایش تعریف کردند.

بانو ایراندخت یک هنرمند واقعی بود  که در زمینه های نویسندگی, شاعری, مجسمه سازی, نقاشی, خطاطی, موسیقی, پزشکی , مترجمی و  تئاتر تبحر داشت و به سه زبان زنده ی دنیا مسلط بود.  آنچه مهم تر از توانایی ها و هنر وی بود انسان دوستی و بزرگواری این بانوی فداکار است.

در این مراسم علی نائینی  از تألیف کتاب جدیدش در مورد ایراندخت همدانی خبر داد. وی بخش هایی از بیوگرافی این بانوی مهربان و فعال را بیان کرد:

 

بیوگرافی پزشک فداکار

پدر ایراندخت  به نام سید فضل اله میر هادی در جنگ جهانی اول از دانشجویان تراز نوین بوده از این رو در همان زمان برای تکمیل دوره ی مهندسی به آلمان اعزام شد و در آنجا با مادر ایراندخت به نام گرتادیتریش ازدواج کرده و پس از اتمام دوره به ایران بازمیگردند اولین فرزند آنها ایراندخت است و پس از وی خواهرش توران و بعد از آن سه فرزند پسر به خانواده اضافه می شوند.

ایراندخت در دوران کودکی زبان انگلیسی و المانی و موسیقی و طراحی را از مادر فرا گرفته و و ادبیات فارسی و فرانسه و ورزش شنا را از پدر و اساتیدش می آموزد.

وی از کودکی باهوش بوده و تحصیلاتش را در دبستان آلیانس و سپس البرز بعنوان نفر اول گذرانده و پس ازاخذ دیپلم برای گذراندن دوره ی پزشکی به همراه مادر به المان می رود .

در جنگ جهانی دوم وارد آلمان می شوند.  وی در آلمان نیز یک لحظه دست از تلاش بر نمیدارد و به مداوای سربازان می پردازد و کارهای رسانه ای نیز انجام می دهد . اما در طول جنگ دچار آسیب های روحی می شود و از المان عازم اتریش میشود و نزد برادرش می رود. در اتریش ادامه تحصیل داده و با مردی هنرمند و مورخ به نام فردینار گراپنر ازدواج میکند.

ایراندخت یکی از فرزندانش را در اتریش به سبب بازتاب جنگ از دست می دهد و تحصیلاتش را در زمینه تئاتر و همچنین پزشکی به پایان میرساند و سپس به ایران باز می گردد. نیاز شهر همدان به پزشک و علاقه همسر ایراندخت به شهر های تاریخی ایران،  این زوج را به همدان می کشاند و ایراندخت در فاصله ی بین خیابان شریعتی و باباطاهر مطب دایر میکند و به درمان بیماران می پردازد.

 

عشق ورزیدن به مردم علت جدایی از خانواده و فرزندان

وی برای اولین بارشیوه درمان کچلی را وارد کشور میکند و به بیماران بی بضاعت رسید گی میکند. پنج فرزند ایراندخت در همدان متولد می شوند اما به دلیل اینکه تمام وقت خود را صرف مردم میکرد فرصتی برای رسیدگی به فرزندانش نداشت خانواده اش فرزندانش را به تهران برده و مراقبت میکنند بعد از حدود ۱۲ سال همسرش نیز به دلیل بی توجهی وی نسبت به خود و توجه زیادش او به بیماران و مردم از او جدا شده و به اتریش باز میگردد.

ایراندخت با ایرج اوانیان که مردی روس بود  ازدواج کرده ومجددا صاحب ۳ پسرو ۱ دختر میشود و پس از ۱۳ سال همسر دوم او فوت میکند و ایراندخت  به تنهایی از بچه هایش نگهداری میکند و به ادامه ی تحقیقات پزشکی و ادبی, شعر و نویسندگی میپردازد.

 

علت نامیدن ایراندخت میرهادی با لقب پزشک فداکار

وی به دلیل اقداماتی  از جمله کمک به بیماران بخصوص بیماران نیازمند و مستمند و درمان و تهیه ی نسخه دارویی سالها  حمایت از بیماران بی بضاعت و ناتوان , تهیه ی مسکن برای بی خانمان ها, کمک به دانشجویان بخصوص دانشجویانی که از شهرهای دیگر به همدان می آمدند و تهیه ی منزل برای آنان, سرپرستی از ناتوان ترین کودکان پرورشگاه و هزاران اقدام دیگر، با لقب پزشک فداکار مشهور و شناخته شدند.  کارهای انسان دوستانه وی هیچ گاه فراموش نمیشود و همواره در دل و ذهن  مردم همدان جای دارد. شعار وی در طول ۶۹ سال عمر گرانبهایش جمله «عبادت به جز خدمت به خلق نیست » بوده است.

مقبره ی خانوادگی بانو میرهادی نیز به جای دفن خانواده‌ی ایشان جایگاه دفن چندین نفر از افراد بی بضاعت است که نشان دهنده ی بخشندگی و فضل بی پایان وی حتی پس از مرگش است, به قول بزرگان ، یک هنرمند تاریخ تولد دارد ولی تاریخ وفات ندارد

امید است بزرگان و انسان هایی از جنس ایشان در جامعه ی ما روز به روز افزون گردد.

و همه باید تلاش کنیم انسانی مثل ایشان را به جامعه و به خصوص به جوانان بشناسانیم.

انتهای پیام/ 

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار