شبنم همدان ، گزارش می دهد:
مائده سنایی دختر بچه ابتدایی است که تنبیه را به عنوان یک اصل پذیرفته است. او از تنبیه دختر عمویش که کلاس پنجم است می گوید .مائده می گوید معلمش او را با خط کش تنبیه می کند . خطکش پشت دست حانیه را می خراشد و دستش خون می افتد. مائده با ترس از خط کش حرف می زند و می گوید معلم خط کش را بر سر و پا و دست او می کوبید. وقتی از مائده می پرسم چرا دختر عمویت تنبیه شد می گوید او خیلی شلوغی می کند و هرکس شلوغ باشد و کاغذ همکلاسی اش را پاره کند و وسایل دوستش را بشکند باید تنبیه شود. او حتی می گوید مادر حانیه خودش از معلم خواسته دخترش را تنبیه کند و گفته هروقت دخترم شلوغ کرد او را بزنید. با خنده از او می پرسم حانیه بعد از تنبیه باز هم شلوغ می کند یا دیگر او دختر خوبی می شود مائده می گوید او بعد از تنبیه شدن دیگر شلوغ نمی کند و دختر خوبی می شود. دلم برای مائده و حانیه ، می سوزد. ترسی که از تنبیه در روح آنها نقش بسته به عنوان یک امر عادی و طبیعی همواره همراهشان خواهد بود. کودکانی که حتی والدینشان هنگام کتک خوردن پشتیبان آنها نیستند و کتک خوردن را حق آنها می دانند.
نا آگاهی از روش های تربیتی گناهی بزرگ برای معلمان
شاید مادر حانیه از روی نا آگاهی گمان می کند چون دخترش پرانرژی و فعال است باید او را بزند و همین نا آگاهی با عث می شود اجازه دهد اولیای مدرسه او را تنبیه کنند. اینجا گناه مادر نا آگاهی است اما اگر سطح فرهنگی و سواد او را در نظر بگیریم این گناه بخشیدنی است و با دادن آگاهی و اطلاع می توان این مورد را حل کرد اما باید از معلمی تعجب کنیم که به عنوان یک متخصص پرورش کودکان را به او می سپارند در حالیکه از روش های صحیح تربیتی آگاهی ندارد. مادر حانیه تحصیلات کافی در این زمینه ندارد اما گناه معلمش بسیار بزرگ است.
اگر معلم نمی داند استفاده از تنبیه بدنی جلوی دیگر دانش آموزان چه آسیبی به روح و روان کودک می زند پس جایگاهش آنجا نیست و اگر می داند و این کار را انجام میدهد هرگز نباید از کنار آن بی توجه نمی گذریم.
معلم باید دانش آموز را مثل فرزندش ببیند
به سراغ یکی از معلمان جوان اما خوش فکر و با تدبیر می رویم تا نظر او را نیز در مورد تنبیه حانیه بپرسیم. محمدی بانوی جوانی است که هرچند در ظاهر بسیار پر جذبه و جدی است اما شاگردانش او را خیلی دوست دارند. خودش هم می گوید من عاشق دانش آموزانم هستم. وی رفتار نا مناسب برخی همکارانش با دانش آموزان را خیانت بزرگ می شمارد و می گوید: کاش هریک از ما به دانش آموزان به چشم فرزندان خودمان نگاه می کردیم آن وقت بیشتر از اینکه به ساکت کردن و تنبیه کردن آنها فکر کنیم به آموزش و تربیت و پرورش آنها توجه می کردیم. محمدی می گوید برخی از دانش آموزان از فقر فرهنگی خانواده ها زجر می برند و وظیفه ما است که خانواده ها را آگاه کنیم و رفتار درست را به آنها بیاموزین نه اینکه دست به دست آنها دهیم و دانش آموز را زیر پا له کنیم.
با توجه به اینکه هنوز هم هستند والدین و اولیای مدرسه ای که از روی ناآگاهی تنبه بدنی را به عنوان یک روش تربیتی و اصلاحی قبول دارند و در برخورد با کودک آن را به کار میگیرند خبرنگار شبنم همدان با چند تن از افراد متخصص در زمینه روانشناسی کودک در مورد تنبیه بدنی صحبت کرده است. شاید صبحت های کارشناسان و متخصصین در این مورد دیدگاه این عده را تغییر دهد.
والدینی که دست به دامن معلم شدند تا فرزندشان را تنبیه کند
فاطمه سعیدی معلم دیگری است که در پایه پنجم ابتدایی درس می دهد. او می گوید: تا به حال دانش آموزی را تنبیه نکرده ام و خیلی کم شاهد این قضیه بودم چون با توصیفی شدن درس ها دانش آموزان نقش فعالتری در درس ها دارند ولی امروزه تعداد دانش آموزان بیش فعال هم بسیار زیاد شده است. شاید نیاز به یک غربالگری جدی دارند. خود من شاهد دانش آموزی بودم که نه تنها کمترین سازگاری را با دوستانش در کلاس داشت بلکه تکالیف خودش را هم انجام نمی داد حتی والدین او هم نتوانسته بودند با تنبیه او را سر به راه کنند. برای همین دست به دامن معلم شدند تا فرزندشان را تنبیه کند بلکه او سر به راه شود.
وی ادامه می دهد: تنبیه گاهی در جامعه تنها به صورت کتک زدن نیست بلکه القاب زشتی که به بچه ها می دهیم هم نوعی تنبیه روانی است( مثل خاک برسرت چرا تکالیفت را انجام ندادی و یا خود والدین با دادن رشوه ببین دوستت چقدر از تو بهتره دیگه دوست ندارم و یا دست نزن, نکن, بشین سرجات ,الان تو را می برم آقای دکتر به تو آمپول بزند و........ )
برخی از والدین نیاز به تربیت دوباره دارند
سعی ادامه داد: از نظر من بعضی از والدین خودشان هم نیاز به تربیت دوباره دارند چرا که اگر آنها با یک کودک سر وکار دارند یک معلم با 20 الی 30 دانش آموز سر و کار دارد. شاید یک دانش آموز نداند باشوخی ساده او مثل هل دادن دوستش، ممکن است بدترین اتفاق ها برای دوستش رخ دهد و معلم مسئول همه رخدادهای کلاس نیست. البته بعضی از قوانین دست و پا گیرهم به این اتفاقات دامن میزنند مثل بازنشستگی و کم بودن حقوق معلم ها که واقعا در آرامش روحی انها تاثیر گزار است. چرا که یک معلم وقتی وارد کلاس می شود نباید دیگر دغدغه معاش داشته باشد. از سوی دیگر کمبود امکانات آموزشی و یا کتاب های آموزشی که هر سال عوض می شوند هم در اشتباه برخی معلمان بی تأثیر نیست. از نظر من که سابقه 5سال تدریس را دارم اینگونه به نظر می رسد که دانش آموزان نسبت به دوره های قبل بیش فعال تر شده اند و در داخل خانواده هم والدین هر یک به دلیل مشغله کاری کمتر وقت دارند با فرزندان خود بازی کنند و یا حتی یک گفتگوی دوستانه داشته باشند و بچه ها هم سراغ بازی های مهیج و یا به قول خودشان بزن بزن می روند و روحیه آنها بیشتر تمایل به خشونت پیدا می کند. مجموع این عوامل باعث می شود معلم از کوره در برود و با او برخورد فیزیکی کند. واقعا گاهی اوقات بزرگنمایی هایی هم در این مورد اتفاق افتاده است ولی یک معلم خوب باید بتواند علاوه بر معلم بودن دوست دانش آموزان هم باشد چرا که یک تنبیه در مقابل دانش آموزان دیگر باعث مورد تمسخر قرار گرفتن دانش آموز می شود.
ترس های ، حس دشمنی و انتقام ، استرس، شب ادراری و ... از پیامدهای تنبیه بدنی
دکتر محمد ترکمان متخصص روانشناسی کودک و خانواده در کلنیک سپیدار است. وی سالها تجربه کار در زمینه کودکان را دارد و در مورد تنبیه معتقد است:
1 تنبیه باعث ترس تعمیم یافته میشود ، به بیان دیگر تنبیه باعث می شود بچه از هر چیزی بترسد ، از دستشویی رفتن ، از تنها خوابیدن در اتاقش ، از تاریکی ، از موجودات خیالی ... خلاصه کودک به دلیل تنبیه مستعد هر نوع ترسی می گردد.
2 تنبیه به کودک می گوید چه کاری را نکند اما در مورد اینکه چه کاری درست است به کودک اطلاعاتی نمی دهد.. کودک نمی تواند بیکار باشد و نمی داندنه چه کاری خوب است و چه کاری بد است. مثلا وقتی کودک حس نقاشی دارد و روی دیوار خط می کشد. مادر به جای تنبیه باید یک کاغذ به کودک بدهد و بگوید روی دیوار خط نکش بیا روی کاغذ خط بکش . بنابراین اگر فقط به دلیل خط کشیدن روی دیوار تنبیه بشود رفتار صحیح را یاد نمی گیرد و دوباره همین کار را انجام میدهد یعنی باز هم روی دیوار خط می کشد چون هنوز نمی داند جای خط کشیدن کجاست .
3 تنبیه عملی است که صدمه زدن به دیگران را توجیه می کند و بچه هایی که مورد تنبیه بدنی قرار می گیرند خود را مجاز می دانند به دیگران آسیب برسانند . بچه ها از والدین رفتارهای خوب و بد را می آموزند بنابراین وقتی کتک بخورند فکر می کنند چون پدر یا مادر کتک می زنند پس کتک زدن خطا نیست و مجاز هستند ضعیف تر از خودشان را بزنند ...
4 تنبیه بدنی موجب میشود کودک در غیاب تنبیه کننده دوباره رفتارهای بد خویش را بروز دهد. مثلاً بچه در حضور پدرش مودب است اما وقتی پدر نباشد دوباره فحش میدهد و پرخاشگری می کند .
5 تنبیه بدنی موجب پرخاشگری کودک نسبت به تنبیه کننده میشود . یعنی بچه از پدر و مادری که کتکتش می زنند نفرت پیدا می کند و همیشه در ذهنش نقشه می کشد که چطور تلافی کند که خشم خود را خالی کند. بنابراین ممکن است دست به خرابکاری بزند یا کاری کند که والدینش اذیت شوند .
6 تنبیه رفتار نامناسب دیگری را به همراه دارد. مثلا کودکی که برای ریخت و پاش تنبیه میشو کودکیبی قرار و غرغرو از آب در میاد ، یا خواهر و برادرش را کتک می زند یا بهانه گیر میشود یا رختخوابش را خیس می کند ، ناخن می جود و ...
جایگزین های تنبیه
دکتر ترکمان برای تنبیه جایگزین های را به والدین پیشنهاد می کند.
وی می گوید یکی از آسان ترین راها دور کردن کودک از موقعیت است مثلا ظرفها را از جلوی دستش برداریم که آنها را نشکند .
راه دیگر این است که اجازه بدهیم کودک رفتار ناسازگارانه اش را تا حد اشباع انجام بدهد تا برایش بی مزه شود، مثلا اینقدر ناخن هایش را بجود تا دردنکا و خون آلود شوند یا اینقدر داد بزند و پرخاشگری کند که دیگر از این کار خسته شود یا اینقدر حرف های زشت بزند که برایش بی اهمیت شود.
وی معتقد است اگر بدانیم که رفتار ناسازگارانه مربوط به مراحل رشد است با خاطری آسوده تر با آنها مواجه می شویم و به کودکان پیله نمی کنیم .
جانشین کردن رفتار سازگارانه به جای رفتار ناهمساز با تقویت مثبت
یکی دیگر از متخصصانی که در مورد تنبه کودکان با وی صحبت کردیم دکتر مهدی زارع است. وی معتقد است والدین باید نکات ریز و اساسی را در برخورد با فرزندان رعایت کنند تا رفتارهای ناهمساز آنها اصلای شود. دکتر زارع نکات زیر را در برخورد با کودکان ضروری می داند:
1ـ هنگامی که یک فرد بزرگسال، کودکی را کتک می زند، بچه احساس عجز و نا امیدی می کند. این احساسات باعث می شود که کودک افسرده و پرخاشگر شود.
والدین باید به کودکان خود آموزش دهند که انتظار آنها چیست و دوست دارند آنها چگونه عمل کنند. چون کودکان اغلب نمی دانند چه کاری درست و چه کاری نادرست است. برای آموزش دادن به آنها باید صبور باشید.
۲ـ زدن یک کودک حل مشکل را به او نمی آموزد. فقط به او می آموزد که احساس بدی نسبت به خود داشته باشد و عزت نفس او پایین بیاید. عزت نفس پایین می تواند تا آخر عمر همراه کودک باشد. مراقب آنچه که می گویید باشید. معنی کلمات می تواند به اندازه کتک زدن، به آنها آسیب برساند.
۳ـ تنبیه بدنی باعث می شود که بچه ها عصبانی و رنجیده خاطر شوند و احساس دشمنی کنند و بخواهند انتقام بگیرند.
پس با گفتگو به بچه هایتان بیاموزید که آنها اشتباه کرده اند. تا زمانی که آنها کوچک هستند، اطمینان حاصل کنید که آنها قوانین خانواده را می فهمند. این قوانین ایمنی، وقت خواب، وقت غذا خوردن و... است.
۴ـ تنبیه بدنی می تواند کودکان را درباره شناخت درست و غلط به اشتباه بیندازد.
به کودکان خود یاد بدهید که روش های غیر مضر برای بیان احساسات خود به کار گیرند. سپس احساسات آنها را بپذیرید و به آنها نشان دهید که می فهمید و مراقب هستید.
۵ـ وقتی شما کودک را تنبیه می کنید، به این معنا است که کار شما درست است و حق با شما است. این رفتار سبب می شود که کودک از بزرگسالش تقلید کند و در آینده هم به دیگران صدمه بزند.
۶ـ تنبیه بدنی به احساسات بچه ها آسیب می رساند، نمرات آنها در مدرسه افت پیدا می کند. همچنین یافتن دوستان در مدرسه برای آنها کار دشواری می شود.
به آنها توجه کنید، از کارهای خوب او ستایش کنید و اجازه بدهید کودک بداند که شما او را به خاطر وجودش دوست دارید.
۷ـ تنبیه و بدرفتاری فیزیکی با کودک به آنان آموزش می دهد که من بد هستم و باید حرکات بدم را تا جایی که می توانم ادامه دهم.
هنگامی که کودکتان بی ادبی می کند، زود عکس العمل نشان ندهید. به او مهلت دهید. این مسئله کودکتان را مدت کوتاهی از شما جدا می کند. او را روی صندلی، پله یا در اتاقش قرار دهید. سپس به او اجازه دهید هنگامی که توانست خود را کنترل کند، به شما بپیوندد. این به او آموزش می دهد که شما به خاطر رفتار خوب برنده شده اید.
۸ ـ تنبیه بدنی، هرگز رفتار درست را به کودک آموزش نخواهد داد.
او را نزنید. بچه ای که زیاد کتک می خورد، کنترل درونیش توسعه پیدا نمی کند. او به افراد دیگر نگاه می کند تا به او بگویند که راست و غلط چیست. همچنین آنها فکر خواهند کرد که من نباید خودسری کنم چون تنبیه خواهم شد. به جای این که بگوید من نباید بی ادبی کنم چون بی ادبی بد است.
۹ـ صدمه زدن فیزیکی در هر صورت باعث ترسیدن کودکان می شود.
خود را کنترل کنید. هیچ چیز بهتر از این نیست که والدین در مقابل بچه ای که خارج از کنترل است، آرام باشند. به کودکتان آموزش دهید که عصبانیت خود را کنترل کند و به خود اجازه ندهید که به او توهین کنید. چون با این کار، عصبانیت او را دوباره زنده می کنید. به خاطر داشته باشید شما بزرگسالید.
۱۰ـ بعضی اوقات والدینی که خیلی خسته یا آشفته هستند، همزمان باگریه بچه شان او را بالا و پایین می اندازند. کوری، صدمات مغزی یا حتی مرگ بچه، می تواند نتایج چنین عملی باشد.
امید است با به کارگیری این راهکارها و آگاهی از پیامدهای تلخ تنبیه بدنی بیشتر مراقب روح و روان کودکان باشیم.
انتهای پیام /
دیدگاه شما