به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم :
افسانه بایگان با چه انگیزهای به مجموعه پریا پیوست؟
متن سریال پریا برایم خیلی متفاوت بود، چون احساس میکردم یکی از مسائل روز جامعه را بیان میکند. ایدز موضوعی است که در گذشته و بلکه هم اکنون از نگاه افراد بسیاری، جزو خطوط قرمز محسوب میشود. فکری که به نظر من اشتباه است. تلویزیون با پرداختن به این موضوع آن هم در قالب یک سریال به نوعی به برگزاری کلاسی آموزشی و فرهنگی اقدام کرده است و معلومات بسیاری را در این حوزه به مخاطبان خود انتقال میدهد. البته باید از سالهای پیش به این موضوع پرداخته میشد. این سریال میخواهد نگاه جامعه را به بیماران ایدزی تغییر دهد، چرا که نوع برخورد جامعه و طردکردن این افراد صدمهای بیشتر از خود بیماری به آنها میزند. سریال پریا میخواهد ترس مردم را از ایدز به آگاهی و علم تبدیل کند و به عبارت بهتر یک نوع روشنگری در این موضوع خاص پدید بیاورد.
مساله ایدز اگر در کتابها، سخنرانیها و توصیههای مختلف آن در تیراژ زیاد مطرح شود، باز نمیتواند به اندازه یک سریال تلویزیونی موثر باشد، چرا که تلویزیون مساله را داستانوار بیان میکند و عموم مردم ذاتا داستان را دوست دارند و آن را به یاد میسپارند.
گویا بین شخصیت نیره که شما ایفاگرنقشآن هستید و حسین آقا با بازی آقای پاکنیت در این مجموعه چالشی وجود دارد. در این خصوص توضیح میدهید؟
در سریال پریا، چالشی بین نیره و حسین آقا بهوجود آمده است. هر دو شریک زندگی خود را از دست داده و به دلیل اینکه با هم فامیل هستند و چند سال از یکدیگر شناخت دارند، لذا درصدد ازدواج با یکدیگر برآمدهاند. در این میان فرزندان این دو نفر پاپیش گذاشته و حرف ازدواج میزنند و چون همیشه مادران و پدران به خاطر فرزندان خود فداکاری میکنند، عقب میکشند تا این دو جوان به یکدیگر برسند.
تجربه کار با سهیلیزاده چگونه بود؟
بسیار خوب بود. پریا اولین تجربه من با آقای سهیلیزاده به عنوان کارگردان بود. ایشان آدمی متین، صبور و قابل احترام است. همچنین تمام بازیگران، عوامل تهیه و فنی و پشتیبانی سریال پریا در جوی کاملاً دوستانه و صمیمی حضور داشتند که باعث شد روند تولید سریال، خوب پیش برود.
میخواهم به گذشته نگاهی کنم. خانم بایگان چگونه گذرش به دنیای تصویر افتاد؟
19 ساله بودم که به دنبال هویت و گمشدهای در درون خود میگشتم. احساس میکردم که تحولی در زندگیام رخ میدهد اما نمیدانستم چیست. لذا برخدا توکل کردم و از او خواستم تا تقدیر خوبی برای من مقدر کند. مدتی نگذشت که نقش «ترکان بانو» در مجموعه سربداران به من پیشنهاد شد؛ نقشی که احساس کردم هم دعایم مستجاب شده و هم نسبت به مردم مسئولیتی فرهنگی دارم. البته هنوز هم خود را مدیون مهر مردم میدانم.
در سربداران آنقدر انگیزه کار داشتم که تمام دیالوگهای مجموعه را حفظ کرده بودم. سربداران در حقیقت برای من یک دانشگاه برای فراگیری هنر بازیگری بود، چرا که خود را در میان بزرگانی همچون علی نصیریان، امین تارخ، سوسن تسلیمی و بسیاری دیگر میدیدم.
نخستین تجربه بازیگریام، صحنهای بود که باید مقابل استاد نصیریان حاضر میشدم. قبل از ضبط، ایشان با لباس قاضی شارح از پلههای هتل پایین میآمد و به من که گریم ترکان بانو داشتم، نگاه عمیقی انداخت و اندکی صحبت کرد. بازی کنار استاد نصیریان برایم نوعی عروج روحی بود، انگار که روی زمین راه نمیرفتم و کمی بالاتر از سطح زمین قدم میزدم.
از نگاه خانم بایگان اخلاق بازیگری چه معنایی دارد؟
همانطور که هنر از اخلاق جدا نیست، هنرمند هم باید با اخلاق باشد. لازمه کار هنرمند، تزکیه درونی است. هنرمند باید کانالهای حسی و معنوی خود را با مراقبت دائم، پاک نگه دارد تا آب پاک و زلال از آن عبور کند و به شکل خلق اثر هنری به دست مردم تشنه برسد. هنرمند اگر مراقبت درونی نداشته باشد، این شفافیت کدر میشود. مردم شفافیت هنرمند را متوجه میشوند و به همین دلیل است که او را در خاطر مردم ماندگار میکند. علاوه بر تزکیه درونی، هنرمند در قبال افراد جامعه خویش مسئولیت دارد و باید نزد آنان به اخلاق حسنه مشهور باشد، چرا که مردم بخصوص جوانان، رفتار و گفتار هنرمندان را برای خود الگو میکنند.
اخلاق در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را چگونه میبینید؟
متاسفانه در این روزگار شاهد رواج کلمات سخیف در فضای مجازی و بلکه حقیقی هستیم. انسان عزیزترین موجود کائنات است و نباید از کلماتی با معانی سخیف بهره ببرد. مدتی است که برخی افراد به صفحه شخصی آدمهای مشهور بخصوص هنرمندان میروند و پیامهای زشت و ناروا میگذارند. این کار باعث میشود برخی هنرمندان از فضای مجازی دوری کنند. استفاده از اینترنت و حضور در سایتها و شبکههای مجازی باید بر اساس نیاز فرد باشد. انبوهی از اطلاعات در اینترنت است اما آیا همه آنها نیاز من است؟ حضور در تلگرام و اینستاگرام نیازمند فرهنگسازی است. اگر فرهنگ درست استفاده از فضای مجازی نهادینه شود دیگر شاهد بسیاری از این بداخلاقیها در این فضاها نخواهیم بود.
آیا شما هم در فضای مجازی حضور دارید؟
من اینستاگرام ندارم. در تلگرام هم بسیار کمرنگ هستم. از اینترنت برای مطالعه و ایمیل استفاده میکنم. در عوض وقت بسیاری را برای کتاب خواندن میگذارم. فیلمنامهای را هم در دست تحریر دارم که تقریبا به نیمه رسیده است. این فیلمنامه، روایت دختری جوان با روحیاتی عارفانه است. زمان فراغت و همتی مضاعف میطلبد تا آن را تمام کنم.
تجربه بازی در فیلمهای کودک و نوجوان را هم دارید. آیا دوست دارید باز به فیلمهای کودک برگردید؟
خیلی دوست دارم در فیلمهای کودک و نوجوان حضور داشته باشم. چند فیلم هم برای این قشر سنی بازی کردهام و اگر باز نقش مناسبی پیشنهاد شود، میپذیرم. دنیای بچهها معصومیت و شفافیت خاصی دارد. کودکان به نظر من هر کدامشان یک شاهزاده کوچولو هستند با آرمانها و آرزوهای بزرگ و پاک. شاید به همین دلیل است که کودک درونم هنوز زنده و بازیگوش است. من با کودک درونم نه تنها رفیقی قدیمی بلکه همصحبتی صمیمی هستم و هیچگاه همدیگر را تنها نمیگذاریم. در یک کلام، نقشهای بسیاری را بازی کردم و کارهای بسیاری نیز پیشنهاد شده است اما هرنقشی را نمیپذیرم، چرا که معتقدم فراموش شدن بهتر از دیده شدن به هر قیمتی است.
شبکه جم سراب بازیگری است
امروزه شاهدیم برخی افراد به شبکههایی مانند جم مهاجرت میکنند. هنرمند باید ارزش کالای متعالی خود را بداند. شبکه جم بیشتر سراب بازیگری است، چرا که آن شبکه بوی مردم و فرهنگ ما را نمیدهد. از سوی دیگر برخی نهادها و مسئولان فرهنگی هم بیتقصیر نیستند، چراکه تحمل مسائل و مشکلات مالی برای همه هنرمندان یکسان نیست و برخی افراد برای کسب درآمد بیشتر مجبور به مهاجرت میشوند.
حرکت به سمت تولیدات فاخر
رسانه ملی باید به سمت تولیدات فاخر با استفاده از فرهنگ غنی تاریخی، ادبی و عرفانی خودمان برود، چرا که مردم ایران داستان را دوست دارند. تجربه سریالهایی مانند سربداران ثابت میکند که اگر صدا و سیما قصههای کهن فارسی را به تصویر بکشد، دوباره شاهد خلوت شدن خیابانها و استقبال مردم از سریالهای تلویزیونی خواهیم بود.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما