هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : 6000 کیلومتر دورتر ازآنها، یک خانواده ایرانی اما با هنرش رو در روی چشم بادامیها ایستاده، نه در کارگاهی عظیم و با کیا و بیا که در یکی ازآپارتمانهای شاهین ویلای کرج. کارگاهشان خانگی است. نیروهای کار، خودشان هستند؛ یک زن و شوهر و فامیلهایشان، شبیه حلقههای یک زنجیر، همدل و متحد.
اتاق خواب این زوج یک کارگاه واقعی است؛ سرویس خوابشان جمع شده و دهها کارتن پر از جنس جایش را گرفته، بالکن هم مالامال است و جنسهای آماده توی پذیرایی.
ندا حسینی، مغز متفکر ایستاده پشت این خط تولید است. او توی ذهنش طرح میزند، رنگها را کنار هم میچیند و به خلاقیتش میدان میدهد. اکبر رحمتی هم جنس میخرد و سفارش میگیرد و هفتسین میفروشد.
زادگاه اجدادی اکبر، شهرستان بهار است؛ همانجا که لالجین معروف، زادگاه سفال، در دلش میتپد. این بهاری بودن اما در ایجاد جرقه تولید هفتسینهای اصیل در خانواده او نقش اصلی را نداشته، ولی وقتی هفتسینهای تولیدی ندا جان گرفت، لالجین شد پاتوقشان؛ شهری کوچک و سفالی که اکبر و ندا از لابهلای میلیونها سفالینه بزرگ وکوچک با وسواس، بهترین وجذابترینها را انتخاب میکنند تا مجموعهای چشمنواز به نوروز ایرانیها رنگِ نشاط بپاشد.
از کارِ دلی تا صادرات
طناز و طاها شلوغ میکنند و سر و صدا راه میاندازند، گاهی بلندبلند میخندند، گاهی جذب فیلمی میشوند، دقایقی محو دفتر نقاشی و مدادرنگی را میآورند و گاهی نیز گریه سرمیدهند. ندا لبخندی میزند و میگوید، این از مشکلات کار من است. او اما رفتار بچهها را مثل ساعت تنظیم کرده تا شب سر یک ساعت بخوابند و صبح در زمان مشخص بیدار شوند. وقتی دوقلوها خوابند، آرامش و سکوت دراین کارگاه خانگی برقرار میشود و کار رنگآمیزی ظروف هفتسین کلید میخورد.
ندا کنار چند کارتن مینشیند، روزنامهای روی زمین پهن میکند و قلمموها و رنگهایش را میچیند. اکبر هم قلم به دست میگیرد و به لبه کاسهای جگری، رنگ طلایی میزند. ندا میگوید، بعضی وقتها آنقدر که روی کار قوز کرده و مشغول شده که درد پا و کمر به جانش میافتد و او درازکش کار را ادامه میدهد.
ولی او خوشحال است چون کار دلیاش درسال 91 حالا به ثمرنشسته و چند خانواده را سرذوق آورده و برایشان منبع درآمدی شده است. پنج سال پیش، او برای خودش هفتسینی ساخت که در دید و بازدیدهای عید، چشم مهمانها را گرفت. بعد سفارشهای فامیلی یکی پس از دیگری از راه رسید و انگیزهای شد برای سال بعد که به تولید هفتسین، این بار به عنوان شغل نگاه کند.
اوایل، کار با کارگرهای غریبه پیش میرفت، اما آنها طرحهای خلاقانه این کارگاه را کپی میکردند و بدون زحمت، رقیبی میشدند برای صاحب ایده. همین شد که کمکم کارگرهای غریبه رفتند و اعضای فامیل، این آدمهای قابل اعتماد، جای آنها را گرفتند و تولید هفتسین شد حرفهای خانوادگی.
حالا بعد از پنج سال با این که وقتی طرحهای هفتسین اینها روی وبلاگ قرار میگیرد، بدون کوچکترین تغییری کپی میشود، ولی این تولیدات آنچنان جایش را میان مشتریان داخلی و خارجی باز کرده که این کپی کردنها نمیتواند ریشه تولیدکننده را بزند.
ندا روی یکی از کاسههای جام مانندِ سفالی، برچسبی طلایی میچسباند و میگوید حالا از ترکیه، آلمان و استرالیا هم سفارش دارند و اکبر اضافه میکند، مشتریان خارجی شیفته هفتسین ایرانیاند و هزینهاش را به یورو میپردازند.
سفالهای طرح سنتی ما، بخصوص آنها که بته جقهای است، گویا میان خارجیها طرفداران زیادی دارد. الحق که خارجیها قدر هنر ایرانی را بهتر از خودمان میدانند که چندسالی است، مشتری هفتسینهای زشت و بیاصالت، اما ارزانقیمت چینی
شدهایم.
درآمدمان خوب است
رنگهای اکریلیک با آب رقیق میشود. قلمموهای ریز و درشت داخل رنگها میرود و مینشیند روی بدن مجسمههای پلی استری و کاسهها و کوزهها و قاب آینههای سفالی. رنگها که خشک شد، نوبت ترانسفر و گلد فینگر میرسد و بعد هم نوبت وارنیش و کیلر.
از ماه آبان تا روزهای آخر سال، کار این کارگاه خانگی همین است؛ رنگ کردن و طرح زدن و تکههای هفتسین را جورکردن و پیچیدنشان لای کاغذ و ضربهگیر و ارسال کردنشان به نقاط مختلف ایران و جهان. کار پرزحمتی است، شب نخوابیدن، بیدارماندن، نشستن و تمرکز کردن و گاهی حرص خوردن دارد، ولی به عنوان یک کسب و کار خانگی، یک پیشه احیاکننده فرهنگ ایرانی، ارزشش را دارد. درآمدش هم خوب است، آنقدر که اکبر و ندا راضیاند و دلیلی نمیبینند که این رضایت را مخفی نگه دارند و نگویند که هر ست هفتسین سفالی 50 درصدش سود است و هر دست هفتسین پلی استری بین 30 تا 40 درصد سود عاید خانواده میکند.
نوروز البته همهاش سود است، اگر خوب نگاه کنیم. اقتصاد نوروز آنقدر بزرگ است که خیلیها حتی در رکود این سالهای بازار، چشم امیدشان به رونق شب عید است. نوروز این جشن باستانی، این بزرگداشت تولد طبیعت، پیشههای به رخوت کشیده شده را زنده میکند و اگر کسی فکری بکر داشته باشد، از این بازار پر اشتیاق، درآمدی برای خود میسازد؛ مثل سازندههای هفتسینهای اصیل؛ البته اگر تاجران بیذوق ِ خریدار هفتسینهای چینی دست از پایمال کردن تولید وطنی بردارند و به زنجیرهای از آدمها فکر کنند که از ساخت هفتسین نان میخورند.
انتهای پیام/ص
هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین ایرانی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی هفت سین چینی
دیدگاه شما