شرط هایی وجود دارد که با مشاهده ی آنها در فرد می توان گفت او به دسته بیکاران پیوسته است.
1. اگر توانایی انجام کار را داشته باشد.
2. اگر به دنبال یافتن کار باشد اما هیچ کاری یافت نشود.
بیکاری، برای افرادی که تحصیلاتشان را به پایان رسانده اما به دلیل نداشتن مهارت لازم و عدم تجربه ی کافی فرصتهای کاری ندارند نیز اتلاق میگردد.
مهمترین علل بیکاری در جوامع کدامند
1. مهاجرت از روستا به شهر
2. نقص در تولید و توسعه و عدم سرمایه مالی
3. سطح درسی و آموزشی
4. زشت و ناپسند بودن برخی از کارهای دستی مانند فروشندگی
5. عدم ارتباط مراکز آموزشی با برخی الزامات بازار کار
6. انصراف دولت از برخی خدمات کارگران از صندوق بین المللی و خصوصی سازی
7. اختلال در ساختار اقتصاد ملی کشور
8. برتری جنسیت و قومیت در برخی مکان ها بین افراد گوناگون
9. رشد جمعیت بیش از تولید داخلی
10. کار و تجارت خارج از کشور
11. افزایش ترکیب ارگانیک سرمایه
بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاریهای اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزهکار در جامعه مدتها است که ثابت شده است. کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سوء بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریانهای اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی هم چون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ میبازد.
در چنین شرایطی نیازهای فردی و خانوادگی فرد مغفول میماند و او برای برآورده کردن نیازهای خود به هر وسیلهای متوسل میشود. در جامعه متعادل نیروی کار متخصص در جای خود مشغول است، همه مردم نیازهای یکدیگر را برآورده میکنند، اما بیکاری در جامعه خلأ بزرگی ایجاد و توسعه شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی را با مشکل روبرو میکند. بدیهی است که اولین تاثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. در جامعهای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونق اقتصادی به چشم نمیخورد و واسطهگری و دلالی و روی آوردن به مشاغل کاذب و فساد، افزایش پیدا میکند. کاهش توسعه اقتصادی و کاهش رفاه اجتماعی از دیگر تبعات سوء بیکاری در عرصهی اجتماع است و اقشار فقیر که نیازمند کمکرسانی از سوی نهادهای حمایتی هستند بیش از گذشته در تنگنا قرار میگیرند.
کلام آخر
بدون تردید بسیاری از مردم و جوانان جامعه ما که تبعات منفی بیکاری را لمس کردهاند، نیازی به خواندن این مطلب ندارند. بر دولتمردان و سیاستمداران هر کشوری واجب است که با درک نیازهای واقعی مردم و جوانان جامعه خود، مسیر پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی را هموار کنند و برای نیروی کار موجود در جامعه، زمینه مناسب حضور و تلاش را فراهم کنند. دستاورد نهایی این تلاش، به وجود آمدن جامعهای بانشاط و پویا و فعال در تمامی عرصهها است که به یقین حق طبیعی مردم است.
انتهای پیام/ص
بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری بیکاری جوانان بیکاری جوانان بیکاری جوانان بیکاری جوانان بیکاری جوانان بیکاری جوانان اقتصاد اقتصاد اقتصاد اقتصاد اقتصاد اقتصاد اقتصاد
دیدگاه شما