به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : منیره غلامی توکلی- بهار که مي شود، طبيعت جان مي گيرد اما فصل گل  به اندازه عمر گل کوتاه است بايد او را براي آينده پس انداز کرد! فرودين شکوه زيستن دوباره است؛ ارديبهشت؛ هديه خدا از آسمان ها به زمين است و خردادماه آماده باشي براي تابستان...  حال ما چه اندازه از طبيعت ، بهار و بهشتش استفاده مي کنيم بماند.. تابستان مي آيد ، آفتاب به مهر مي تابد، پاييز سلطان فصول هم سر مي  رسد و چهره زمين را طور ديگري نقاشي مي کند!  و زمستان روي سپيد زمانه را هم به ما نشان مي دهد...و ما بهار را در کنج قفسه عطاري ها شايد بتوانيم پيدا کنيم، آنجا که بوي بهارنارنج هنوز عطر زندگي مي بخشد وعرقيجات گلاب، نعناع و کاسني و ... در شيشه ها دلبري مي کنند. 

قطعا اين همه عطر زندگي، زيبايي و درخشش طيبعت که به کام مي نشيند  و تن و جان را سلامتي وشادابي مي بخشد عرصه اي قوي براي چرخش چرخ زندگي و به قول امروزي ها اقتصاد خانواده است. اقتصادي که امروزه با پيشوند مقاومتي در خانه هاي روستائيان و شهرنشينان ما تحقق ب" اشتغال خانگي" است.

مهرناز خالقي، بانوي از استان مازندران و ساکن شهر تنکابن است. وي متأهل، داراي سه فرزند و دانشجوي کارشناسي گياهان دارويي است. به قول خودش چرخ روزگار چنان رقم زد که اين دختر پرورش يافته در خانواده اي آشنا به هنردستي - پارچه بافي و گلدوزي و قلاب بافي- بعد از سال ها تشکيل خانواده به خاطر مشکلات مالي به سمت اشتغال خانگي قدم بردارد.

او که هرگز فکر نمي کرد در شغلي به غير از آنچه همسرش انتخاب کرده امرار معاش کند، مي گويد: خواست خدا بود که مسير زندگي ام تغيير کند، اگر چه  شغل همسرم که بازاري بودند از منظر جامعه بيروني، زيبايي خاصي داشت اما من از آن راضي نبودم! هميشه دوست داشتم کاري کنم که درآمدش صد در صد حلال باشد و به معناي واقعي آن طور که دلم مي خواهد به مردم خدمت کنم.

اين بانوي کارآفرين، معتقد است صنايع دستي بخشي از مشاغل خانگي بوده که امروزه اين پيکره قديمي هنر زنان را از مشاغل خانگي جدا کرده اند، اما هنوز خانه هاي روستايي و برخي از خانه هاي شهري با چراغ اين هنر روشن است!

مي گويد: خياطي اولين شغلي که بود که انتخاب کرد در 4 سال به صورت حرفه اي خياطي مي کردم لباس عروس و لباس شب مي دوختم تا اينکه به علت بيماري پزشک کار کردن در اين رشته را منع کرد، من که از صفر آغاز کرده بودم اين بار با پيشينه اي که از آشپزي و شيريني پزي خانگي داشتم وارد کلاس هاي آموزشي شدم و 4 سال هم از اين طريق کسب درآمد داشتم تا اينکه يک روز سر نماز حين مناجات با خدا به ذهنم خطور کرد به من پيشنهاد کاري مي شود، نبايد آن را رد کنم!

فرداي آن روز در کلاس شيريني پزي خانم ها صفاري و يگانه براي شرکت در يک نمايشگاه که در مصلاي شهر برپا شده بود، دعوت شدم به حس دروني ام پاسخ مثبت دادم و در طول مدت نمايشگاه براي شان کار تبليغاتي و فروش محصولات را انجام دادم و در کنارش شيريني هاي خانگي خودم را هم فروختم.

مهرناز خانم با اشاره به اينکه روزهاي اول برايم خيلي سخت بود با آن پشتوانه قبلي مادي و شغل همسرم وارد چنين کارهايي شوم، مي گويد: آنجا بانواني را ديدم که سرپرست خانوار هستند و وضعيتي سخت تر از من دارند در حالي که من همسرم، فرزندانم، خانه و .. را داشتم.

در روزهاي نمايشگاه از فرصت هاي پيش رويم استفاده کردم در آنجا صحبت از جشنواره هايي بهارنارنج در رامسر و خرم آباد بود؛ راستش را بخواهيد « خوب ديدن و خوب شنيدن و پيدا کردن فرصت ها  يکي از رموز موفيت است من هم سعي کردم بيشترين اطلاعات را در مورد اين جشنوارها و محصولاتي که آنجا بازار خوبي دارد، پيدا کنم.»

اين کارآفرين با اشاره به اينکه آن زمان ها به خاطر بيماري پسرم، مصرف داروهاي گياهي در خانه ما زياد شده بود، ادامه مي دهد: از گرفتن و فروش عرق بهارنارنج شروع کنم؛ خود گياه بهارنارنج و آموزش گرفتن عرق از اين گياه بدون هزينه در دسترسم بود، بهارنارنج را از باغ اقوام و آموزش آن را هم از طريق مادرم و مادرشوهرم فراگرفتم، دوسالي به خاطر عدم استطاعت مالي ديگ کرايه کرده بودم و کار مي کردم.

خانم خالقي بيان مي کند: براي شرکت در جشنواره بهارنارنج رامسر 40 شيشه عرق بهارنارنج و 40 شيشه عرق گزنه گرفتم، چيزي که کار مرا با ديگران متفاوت مي کرد اين بود که من براي اولين بار روي محصولات خانگي "ليبل" زدم و نوشتم « عرقيجات خالقي و بعد هم شماره تماس تا بتوانم نظرات و سفارشات خريداران را بگيرم»

 در همين ايام بود که از طرف آقايي براي مشارکت در کار پيشنهادي داشتم و من قبول نکردم – تا حال با کسي مشارکت نکرده ام- با قيمت مناسب محصولاتش را خريدم و مناسب تر فروختم، و با همين سود توانستم کارم را با ديگ هاي بزرگتر توسعه دهم.

وي با بيان اينکه وقتي مي خواستم وارد کار شوم هيچ نداشتم به يکي از روستاها رفتم و پخت چند نوع شيريني و کيک را به بانوان آموزش دادم و از درآمد 800 هزار توماني آن ابتدا قرض ها را دادم و بعد با 300 هزار تومان باقي مانده کارم را اغاز کردم مي گويد: براي بيزينس کار از هيچ کوششي دريغ نکردم بنشيني هيچ وقت پول و کار به سمتت نمي آمد بلکه اين ما ه ستيم که بايد دنبال مشتري برويم.»

اين کارآفرين با يادآوري خاطرات نخستين روزهاي شروع کارش مي گويد : عرقيجات گياهي را در ساک مي ريختم و به درب خانه ها و مغازه ها مي بردم و مشتري پيدا مي کردم؛ در همين مسير متوجه شدم که مردم به زيبايي پوست و درمان دردهاي مفاصلي اهميت زيادي مي دهند از اين رو وارد توليد روغن چل گياه و کرم شترمرغ شدم و الان بعد از گذشت قريب 6سال از فعاليت فکر مي کنم که توانسته ام 10 پله را يکباره بپرم!

مهرناز خانم،  اکنون درکارگاه غرق گياهي خود 25 نوع عرق گياه به انضمام 2 نوع شربت و روغن شترمرغ و روغن چهل گياه توليد مي کند. دختران، داماد و همسرش در اين مسير کمک حال او هستند. او معتقد است اگر همسرم نباشد من نيستم و در خيلي از جاها کمکم مي کند و با کاري که انجام مي دهند و پولي که به خانواده تزريق مي شود، آقاي خانه روحيه اش را مجددا به دست آورده است.»

اين تأثيرگذاري فقط منوط به اعضاي خانواده نيست بلکه مهرناز خانم، ديگي براي خواهر و يکي از آشنايان برپا کرده است و براي محصولات آنها هم بازار فروش پيدا مي کند؛ پدر و مادر در باغ خود گياهان مورد نياز او را مي کارند و يکي از دخترهايش که کارشناسي ارشد سراميک خواننده است در يزد چنان کار او را تبليغ کرده که در ارديبهشت ماه 4 بار سفارشات عرق بهارنارنج را براي آنها ارسال کرده است.

وي حتي پاي اين تأثيرگذاري را به دانشگاه محل تحصيلش هم باز کرده است و علاوه بر ايجاد انگيزه براي دانشجويان هم رشته و هم کلاسي اش باعث تحرک دانشجويان " گياه پزشکي" شده و آنها هم همقدم با او براي تهيه گياهان دارويي گام بر مي دارند.

او پاي ثابت تمام کارگاه هاي توليد و کسب کار است و معتقد است که اگر اين کلاس ها حتي براي يک نفر از شرکت کنندگان توليد انگيزه کند موفق شده ايم.

 اين دانشجوي کارشناسي گياهان دارويي توصيه اي هم به هموطنان درفصل بهار دارد و مي گويد از خوردن عرق بهارنارنج غفلت نکنند چرا که بهارنارنج، تنها گياهي است که ازگلش، برگش، چوبش وحتي تفاله عرقياتش مي شود استفاده کرد، عرق بهارنارنج براي اعصاب خوب است، از سيستم سمپاتيک ت انتحاي دم باليچه همه نرون هاي عصبي را تحت تأثيرقرار مي دهد، با خوردن بهارنارنج خواب بسيار خوب مي شود، ريتم قلب تنظيم مي شود، تمام عصب هاي معده را تحت کنترل در مي آورد و دردهاي خيلي ضعيف سياتيک را  برطرف مي کند .

خانم خالقي در ادامه با اشاره به اينکه اقتصاد خانگي پتانسيل زيادي براي کارآفريني ، توليد و درآمدزايي دارد مي گويد: به نظر من دو دليل عمده : 1- سنتي کارکردن در دنياي مدرن 2- وام با سودهايي که درصدش زياد است ، باعث عدم رونق اقتصاد خانگي مي شوند.

در توضيح مورد نخست مي گويد: يکي از کارهايي که براي رونق بخشيدن به کارم انجام دادم اين بود که در عصر تکنولوژي، اطلاعات خودم و بعد اطلاعات خريداران را در مورد عرقيجاتي که مي خريدند بالا بردم، ليبل ها را حرفه اي تر کردم ، عکس گياه مورد نظر را به صورت تمام رنگي همراه با ماده مؤثر عرق گياه، اينکه اين عرق گياه براي چه بيماري هايي مفيد است، چه کساني نبايد از آن استفاده کنند و ميزان مصرف را چاپ کرده وبه شيشه ها چسباندم. اين کار يکي از رموز موفقيت من بود فروش خيلي خوبي داشتم ...

اين بانوي کارآفرين در پاسخ به اين سوال که پتانسيل کارش را براي صادرات چقدر بالا مي داند، مي گويد:  « فرهنگ استفاده از گياهان دارويي بايد ايجاد شود و اين کاري دوردست نيست بکله با توجه به رويکرد مردم به سمت گياهان دارويي، مزارعي که توان کشت گياهان دارويي دارند و همينطور افرادي که مستعد اين کار هستند مي توان گفت: اين کار پتانسيل صادرات و جهاني شدن دارد و من خودم خيلي دوست دارم که حضور در يک جشنواره خارج از کشور را تجربه کنم.

وي تأکيد مي کند: اشکال ما اين است که با سطح تجارت بين المللي فاصله داريم؛ البته من سعي دارم که قدم هاي بلندتري بردام با اين تفکر که رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود اما مسئولين بايد به ما کمک کنند و با حمايت هاي آموزشي و مالي خود ، ياري کنند تا به آن استاندارد بين المللي برسيم .

خالقي ، موفقيت خود را ابتدا لطف خدا، بعد تلاش و سپس در ياري واحد بسيج سازندگي سپاه پاسداران مي داند و مي افزايد:  وقتي واحد بسيج سازندگي سپاه پاسداران با ما تعامل پيدا کردند ما را براي شرکت در تمام نمايشگاه هايي که در سطح شهر و خارج از شهر برگزار مي شد فراخوان و راهنمايي مي کردند و اين اقدامات در معرفي ما بسيار تاثير داشت و با عنايت به تسهيلاتي هم دريافت کردم توانستم براي فضاي کار خود سقف بزنم و دو ديگ و دو گاز بخرم.

وي در پايان اين گفت وگو اظهارداشت که مسئولين با حمايت هاي آموزشي، حمايت هاي مالي در قالب وام هايي با سود کم يا تضمين خريد محصولات و پيدا کردن بازار فروش مي توانند به کارآفرينان کمک شاياني کنند و در راه اقتصاد مقاومتي گام هاي مؤثري بردارند چرا که وقتي توليدات بالا مي رود بنيه اقتصادي و سطح اشتغال بالا مي رود و اين يعني چرخيدن اقتصاد با دستان جوانان ايراني .  

انتهای پیام/ص