20. شهريور 1396 - 22:48   |   کد مطلب: 18533
بانوی پستچی داستانی از جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند؛ داستان زندگی سه زن که با پیدا شدن یک نامه بهم گره می‌خورد؛ آیریس رییس اداره ی پست شهر و اِما همسر دکتر شهر و فرانکی بارد خبرنگار جنگی.
انتشارات کوله پشتی,کتاب و کتابخوانی,رمان بانوی پستچی,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : انتشارات کوله پشتی رمان «بانوی پستچی» اثر سارا بلیک را با ترجمه سحر جراحی منتشر کرد.

بانوی پستچی داستانی از جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند؛ داستان زندگی سه زن که با  پیدا شدن یک نامه بهم گره می‌خورد؛  آیریس رییس اداره ی پست شهر و اِما همسر دکتر شهر و فرانکی بارد خبرنگار جنگی.  

این رمان سعی کرده تا دو دنیای متفاوت را به یکدیگر پیوند بدهد. نخست دنیای زیستی در اروپای درگیر جنگ جهانی و دیگری امریکای به دور از جنگ که کیلومترها دورتر از منطقه جنگی قرارداد، اما درگیر خشونت‌های جنگ است.

این رمان در زمانی قصه خود را تعریف می‌کند در امریکا همه چیز بر وفق مراد است و مردم خوشحال و بی‌خیال به زندگی عادی خود ادامه میدهند. درحالی که در اروپا، از شروع جنگ جهانی دوم دو سال می گذرد و زندگی میلیون‌ها نفر  تحت تاثیر جنگ خانمان‌سوز و اقدامات غیرانسانی نازی‌ها ویران می‌شود. در این میان فرانکی بارد، از اولین زنان خبرنگار جنگ، سعی دارد اوضاع اروپا را برای مردم امریکا تشریح کند. او با دستگاه ضبط صوتش شجاعانه به سرتاسر اروپا سفر مییکند تا صدای آوارگان را به گوش مردم امریکا برساند. رد این میان نامه‌ای که اتفاقی در میان بمباران‌های لندن به دست فرانکی می‌افتد او را وارد ماجرای زندگی دو زن دیگر در داستان می‌کند.

سارا بلیک خود در متنی که انتهای این رمان منتشر کرده است درباره انگیزه‌اش از نگارش این رمان آورده است درباره انگیزه‌اش از نوشتن رمانی با موضوع جنگ می‌نویسد: وقتی آن روز صبح در بهار ۲۰۰۱ روزنامه را باز کردم و چشمم به عکس به یادماندنی پدر و پسر فلسطینی افتاد که بین جنگجوهای اسرائیلی  و فلسطینی  و پشت بشکه‌ای گیر افتاده و بند و پسر در حالی که پدرش سعی در مخحافظت از او داشت، تیر می‌خورد و روی پای پدر جان می‌دهد. عکاس در واقع درست در لحظه قبل از تیر خوردن و کشته شدن پسر را شکار کرده است و این حقیقت که من در حالی که در شیکاگو نشسته‌ام و صبحانه می‌خورم و پسر خودم کنارم نشسته و مجلات فکاهی مخصوص کودکان را می‌خواند- می‌توانستم آخرین لحظه زندگی آن پسر را ببینم، غیر قابل تحمل بود. دلم می‌خواست به گونه‌ای  بتوانم درباره این مسئله بنویسم. این جنبه جنگ و حوادث وحشتناک آن و اینکه ما چطور با این حقیقت کنار می‌آییم  که جنگ‌ها همین الان، حتی الان که من دارم این کلمات را می‌نویسم و الان که شما دارید آن را می‌خوانید، در حال وقوع هستند. مای این هم‌زمانی را چگونه تصور می‌کنیم؟

انتهای پیام/ص

دیدگاه شما

آخرین اخبار