به گزارش شبنم همدان به نقل از مشرق : انتقال فرهنگ و معـارف وقایع روز عـاشورا به انسانهای بی خبر همان روزگار و ساکنین سایر بلاد سرزمین هـای اسلامی و نسلهای آینده، از جمله مباحث بسیار مُهمی بود که بخش عظیم آن بر دوش حضرت علی بن الحُسین امام زین العابدین علیه السلام و بخش دیگر آن نیـز بر دوش دُخت گرانقـدر امیـرالمؤمنیـن علیـه السلام یعنی بـی بی دو سرا حضرت زینب کُبری سلام الله علیها و سایر منسوبین آن بزرگواران نهاده شده بود. عـاشورا دانشگاهی یک روزه بود که تمام معارف الهی و کمالات انسانی بصورت یکجا و برای بهره گیری و رشد همه ی انسانها در هر سنّ و سالی وجود داشت.
عاشورا سرچشمه ی فضائل و کرامات انسانی بود که جان تشنهی عاشقان و سالکان طریق تعالی را با گوارائی شراب طهور معرفتش تا صبح قیامت سیراب مینماید. اثرات و ثمرات این واقعه ی عظیم باید در ادوار مُختلف باقی بماند و جریان داشته باشد تا مُشتاقان حقیقت و پویندگان طریق تعالی انسانیّت همواره از آن فیض و بهره ی خود را ببرند. امام سجّـاد علیه السلام با اقداماتی زیربنائی و اصولی این امر مُهم را عُهده دار گردیدند و این فرهنگ را ضمن پـاسداری و پایدار نگاهداشتن به تمامی نسل های بشریّت تا آخر انتقال دادند. آن حضرت(ع) با پایه ریزی مجالس عزاداری برای امام حُسین علیه السلام بنیان فرهنگی عاشورا را تقویت نموده و باعث گردیدند که نوع تفکر عاشورائی تا به امروز به عنوان یک جریان زنده و پویــا و فعال در قالب مجـالس عزاداری در نسلها ادامه یابد و افراد مُتفکر به بررسی علل و دلایل این واقعه بپردازند و شعرا و خطبا و دانشمندان بسیاری پیرامون این موضوع به کنکاش و تحقیق مشغول گردند و مطالب ارزنده و کاربردی به جوامع ارائه نمایند.
علیرغم تلاش ها و سعی حکومت بنی اُمیّه، سخنرانی ها و خطبههای آتشین آن امام هُمام نهضت حق طلبانه سالار شهیدان(ع) را از هجوم تحریف نجات بخشید. هر چند دُشمنان دین و بنی اُمیّه مسلکها در هر زمان، تلاش های گسترده ای در جهت تحریف این واقعیت عظیم نموده اند ولی همین مجالس عزاداری باعث شده است، اسلام برای همیشه زنده بماند و مبارزه با ظلم و ستم و تجاوزگری به عنوان یکی از شعارهای اصولی حضرت سیّدالشهداء (ع) در سراسر جهان طنین انداز شود.
در مورد اهمیّت زنده نگهداشتن مبانی عاشورا و مُحرم در زمان حاضر، امام راحل رحمت الله علیه فرموده بودند: «حفظ کنید مجالس عزا را با همان شکوهی که پیشتر انجام میگرفت و بیشتر از او، حفظ کنید و اهل منبر - ایّدهم الله تعالی - کوشش کنند در اینکه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامی و مسائل سیاسی اسلامی و مسائل اجتماعی اسلامی و روضه را، دست از آن برندارید که ما با روضه زنده هستیم».۱
همچنین در ۲۵ مهرماه سال ۶۱ ایشان در دیدار عُلمـاء، خُطبـاء و روحانیون تهران، قُـم و آذربایجان فرموده بودند:
« این محرم را زنده نگه دارید. ما هرچه داریم از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است، از این قتل سیدالشهداست و شهادت اوست. ما باید به عمق این شهادت و تأثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تأثیر او امروز هم هست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند. الآن هم میبینید که در جبههها وقتی که نشان میدهند آنها را، همه با عشق امام حسین است که دارند جبههها را گرم نگه میدارند. لکن در این اجتماعاتی که در محرم و صفر میشود و در سایر اوقات، مبلغین عزیز و علمای اعلام و خطبای معظّم باید مسائل روز را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را و تکلیف مردم [را] در یک همچو زمانی که گرفتار اینهمه دشمن ما هستیم، معیّن کنند؛ به مردم و به کشور بفهمانند که ما در بین راه هستیم و باید تا آخر راه ان شاء الله، برویم. ما با این ترتیبی که تاکنون بوده است و کشور ما و افراد کشور ما بحمدالله، حاضر بودند، با این ترتیب اگر پیش برویم، آخر کارمان به پیروزی مطلق میرسد. لکن نباید سست بشویم». این بیانات امام خُمینی(ره) نشان دهنده ی تأثیرات مُستقیم و عمیق فرهنگ عاشورا و همانگونه که قبلاً اشاره شد پایا بودن یک جریان زندهی مُقاومت و مُبـارزه علیه ظلم و ظالم پس از گذشت چهارده قرن در شئونات مُختلف حرکت ملّت قهرمان ایران در این زمان میباشد، که ثمره ی تلاشها و مُجاهداتی است که امام علی بن الحُسین علیه السلام در این مسیر مُتحمّل گردیدند.»
امام چهارم(ع) با گریه ی مُداوم بر مصائب پدر بزرگوارشان و شهیدان نینوا، احیـاء نهضت عاشورا و تدبیر و تدبُر در اتفاقات کربلا و اشاعه و صیانت از فرهنگ عاشورائی را پی میگرفتند. ایشان به بهانه های مُختلف در طول زندگی پُر برکتشان، باب تفکّر و تعقّل در خصوص قیام عاشورا را میگشودند و مصائب آن روز را به همگان مُتذکر می گردیدند. برای مثال هرگاه امام(ع) میخواستند آب بیاشامند، تا چشمان مُبارک به آب میافتاد، اشک از دیدگان سرازیر میکردند و هنگامی که سبب گریه آن حضرت(ع) را میپرسیدند میفرمودند:چگونه گریه نکنم، در حالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند.
همچنین خطبه های پر شور و رسواگرایانه آن حضرت(ع) در مواجهه با ابن زیاد ملعون و در دربار یزید بن مُعاویه لعنت الله علیهما، نمونه های بارزی از قدرت روحی و شجاعت آن بزرگوار در برابر دستگاه ظلم و ستمگران معاصر خویش است که این نیز خود برای وجدان های بیدار و جان های آگاه، آموزش پایداری و مُقاومت در سخت ترین شرایط بود و به همین جهت شیعه به عنوان عنصر مُقاوم و مُبارز که حامل پیام خون و شهادت بود در صحنه تاریخ معرفی گردید .
افشاگری های آن حضرت(ع) در شهر کوفه، که بر بیان ظلم ها و جنایات بنی اُمیّه و شرح بدعت های رایج شده توسط آنان در دین معطوف گردیده بود از سوئی، و مُعرّفی خود و نسب مُبارکش و آل بیت رسالت علیهم السلام از سوی دیگر باعث دگرگونی روحی در مردُم کوفه شد و وجدانهای ضعیف مردم آن روزگار کوفه را به خلجان و دگرگونی سوق داد، تا جائیکه صدای شیون و گریه ی آن جماعت به عفو و درخواست کمک و یاری به اهل بیت(ع) از هر سوی برخواست، و امام(ع) در آن حال فرمودند: «هیهات؛ ای بی وفایان مکار! میان شما و شهوات حایل آمد، می خواهید همان اعانت که پدران مرا کردید همان گونه مرا هم اعانت کنید؟ هرگز چنین نخواهد شد. سوگند به پروردگار (راقصات)۲ آن زخم که دیروز از کشتن پدرم و اهل بیت وی بر دل من رسید هنوز بهتر نشده و التیام نیافته است، و هنوز داغ پیغمبر (ص) فراموش نگشته و داغ پدرم و فرزندان پدر و جدّم موی رُخسار مرا سپید کرده است و تلخی آن میان حُلقوم و حنجرهی من است و اندوه آن در سینهی من مانده است، و خواهش من این است نه با ما باشید و نه بر ما!».
آنگاه فرمود:
«شگفتآور نیست اگر حسین(ع) کشته شد و پدر بزرگوارش علی(ع)، که بهتر از حسین(ع) بود، او نیز کشته شد. اهل کوفه! شادمان نباشید به این مُصیبت که بر حُسین(ع) وارد شد که این مُصیبتی است بزرگ.جانم فدای آن که در کنار نهر فرات شهید شد، و کیفر آنکس که او را کشت آتش جهنم است»
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما