به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : دختر چنین والدینی در زندگی خود دچار کمبود محبت است که برای فراراز عقدههای روانی و بدون آنکه ملاکهای صحیح دوستیابی را بداند با افرادی دوست میشود که در نهایت دچار مشکلات روحی میشود.
طلاق والدین و پس از آن کمبود محبت، بحران هویت و مشکلات دوران بلوغ، نداشتن معیار برای دوستیابی، عقدههای روانی، دوستی با پسران و مصرف مواد مخدر، از جمله مواردی است که نابودی زندگی این دختران را رقم میزند. طلاق والدین آسیبهای ناگواری را برای فرزندان به همراه دارد. تحقیقات پلیس نشان میدهد دستکم 70درصد کسانی که بزهکار شده و یا در دام باندهای تبهکاری افتاده و گرفتار آسیبهای اجتماعی شدند فرزند طلاق هستند و باید گفت بچههای طلاق بعد از جدایی والدین خود سرگذشت سخت و دشواری را پیش رو دارند.
اگر فرزندان طلاق از حمایتها و پشتیبانی لازم برخوردار نباشند و مراقبتها و کنترل خوبی از آنها به عمل نیاید قطعا در ادامه زندگی با مشکل مواجه میشوند و میبایست از طریق مراکز حمایتی و مشاورهای چنین افرادی شناسایی و تحت پوشش و مراقبت قرار بگیرند و مهارتهای زندگی و راه صحیح مقابله با مشکلات و ارتباط با دیگران به آنان آموزش داده شود تا انشاءالله شاهد وقوع آسیبهای کمتری در این قشر از افراد جامعه باشیم. طلاق آسیبی است که امروزه بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر به آن مرتبط هستند و اگر به معضل اعتیاد، سرقت، انحرافات اخلاقی و دهها آسیب دیگر در جامعه بنگریم ریشه آن را در آشفتگی و از هم گسیختگی کانون خانواده میبینیم و بیشتر بزهکاران و مجرمان محصول چنین خانوادههایی هستند که بایستی در این زمینه برنامهریزیهای کلانی در سطح کشور انجام شود تا از بروز طلاق و جدایی والدین جلوگیری شود.یکی از این راهها نیز میتواند تقویت مراکز مشاوره و رسیدگی به خانوادههای آسیبدیده اجتماع باشد.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما