به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : این گزارش سعی کرده است ابتدا به مهمترین مسائل دختران دانشآموز در کشور بپردازد و در کنار آن با رصد کلی اقدامات وزارت آموزش و پرورش در طی سالهای گذشته، میزان همپوشانی طرحها و برنامههای اجراشده با اهم مسائل و مشکلات دختران دانشآموز کشور را بسنجد.
افسردگی و اضطراب
در دوران کودکی میزان افسردگی بین دختران و پسران تفاوت چندانی ندارد. ولی در دوران نوجوانی و جوانی تعداد دختران افسرده به مراتب بیشتر از پسرهاست و مشابه الگوی افسردگی بزرگسالی است که تقریباً میزان آن دو به یک است. این میزان در تمامی جوامع صرفنظر از سوابق قومی و نژادی و یا موقعیت های اقتصادی آنها یکسان است.
عموماً در سنین 11 تا 13 سال میزان افسردگی در دختران افزایش مییابد و تا سن 15 سالگی میزان افسردگی در دختران 2 برابر پسران میشود. دختران به علت وضعیت اجتماعی خاصی که در این سنین در آن قرار میگیرند، نسبت به افسردگی آسیبپذیرتر میشوند. تحقیقات نشان می دهد درحالی که بسیاری از پسران از تغییر اوضاع بدنی خود در سن بلوغ خرسند میشوند، دختران غالباً از تغییرات جدیدی که در آنها رخ میدهد دچار ناآرامی میشوند.
تغذیه و کمبود آهن
دوران مدرسه از نظر تغذیهای دوره قابل توجهی است؛ چراکه هنوز کودک در مرحله رشد قرار دارد، اگرچه روند رشد به صورت نسبتاً یکنواختی ادامه دارد ولی سالهای آخر دبستان مقارن با شروع جهش رشد بهویژه در دختران است. بنابراین تأمین انرژی مورد نیاز بسیار ضروری است.
کمبود آهن و کمخونی ناشی از آن یکی از شایعترین مشکلات تغذیهای در جهان است و بر اساس یک بررسي كشوري، بيشترين ميزان شيوع كمبود آهن در دختران 19-15 ساله (39درصد) گزارش شده است. خانوادهها و مسؤولان مدارس دخترانه در سنین بلوغ که قاعدتاً مترادف است با دوران راهنمایی یا دبیرستان، بیشتر باید مراقب کمبود آهن، روی، ید، ویتامین D و کلسیم باشند. چون کمبود این ویتامینها بسیار شایع است و میتواند روی عملکرد فیزیولوژیک و مکانیسمهای مغز و بدن تأثیرگذار باشد.
چاقی و کمتحرکی
یکی از مشکلاتی که دختران دانشآموز را تهدید میکند، شیوع پدیده چاقی است. در سالهای اخیر به دلیل تغییر سبک زندگی، شیوههای تغذیه و کمتحرکی، آمار چاقی و اضافه وزن در میان افراد جامعه بهخصوص دانشآموزان دختر افزایش یافته و به یک معضل تبدیل شده است. چندی پیش مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران اعلام کرد که مطالعات متعدد در کشور نشان میدهد که بهواسطه تغییر سبک زندگی، شیوع چاقی و اضافه وزن بهویژه در بین دختران نوجوان رو به افزایش است.
براساس نظر کارشناسان علوم تغذیه، چاقی در دوران کودکی و نوجوانی زمینهساز ابتلا به انواع بیماریهای قلبی و عروقی و عوارض جسمی و اجتماعی در بزرگسالی است و از لحاظ روحی و روانی عواقب نامطلوبی همچون کمخوابی، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی را در پی دارد که این مسائل بر روابط اجتماعی و تحصیلی دانشآموزان تأثیر میگذارد.
بازماندگی از تحصیل
عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی در بازماندگی درصدی از دختران از تحصیل که بیشتر در برخی استانها و مناطق روستایی رواج دارد، دخیل است. برای نمونه استان سیستان و بلوچستان با وجود رشدی که این در زمینه باسواد شدن داشته اما همواره بهعنوان یکی از استانهایی محسوب میشود که مشکل بازماندگی از تحصیل دارد. تیرماه 1390 ابراهیم اعتصام، مدیرکل وقت آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، پراکندگی بیش از حد استان، فقر اقتصادی و فرهنگی خانوادهها، نیاز به نیروی کار فرزندان برخی از خانوادهها، اعتیاد برخی والدین، محکومیت و حبسهای طویلالمدت برخی والدین، کمبود فضای آموزشی در مناطق صعبالعبور و حاشیه شهرها، فوت والدین و بیسرپرستی یا بدسرپرست بودن کودکان، جذب کودکان واجبالتعلیم در مراکز آموزش غیررسمی، مختلط بودن برخی از کلاسها در دوره راهنمایی و متوسطه را از دلایل وجود کودکان بازمانده از تحصیل در استان برشمرد.
همچنین حمید طوقی، مدیرکل وقت دفتر امور روستایی استانداری سیستان و بلوچستان نیز دشواری ایاب و ذهاب دانشآموزان، شیوع مشاغل کاذب در بین عشایر و نبود فضای آموزشی در مناطق عشایری با توجه به دورافتاده بودن آنها را از دلایل نداشتن انگیزه برای تحصیل کودکان و نوجوانان عشایری دانست.
از سویی فروردینماه سال جاری روزبه کردونی، مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیان کرد که فقر یکی از علل بازماندن از تحصیل است اما تمام علل و دلایل بازماندگی از تحصیل، فقر نیست. معلولیت، دو زبانه بودن، کوچنشینی و نبود امکان انتقال به مدارس و محل تحصیل برای خانوادهها از علل عمده بازماندگی از تحصیل است.
(در همین زمینه: وضعیت دختران بازمانده از تحصیل در دورههای متوسطه؛ همه مشکلات را به پای ازدواج زودهنگام ننویسیم)
بلوغ زودرس
معمولاً پدیده بلوغ زودرس در دختران پنج برابر شایعتر از پسرها است. خصوصاً طی ۱۰ سال اخیر سن بلوغ دختران دانشآموز به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. عوامل متعددی در بلوغ زودرس دختران نقش دارد که میتوان آنها را در دو گروه عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی دستهبندی کرد. از جمله محرکهای محیطی که میتوانند بر سن شروع و پیشرفت تکامل بلوغ تأثیر بگذارند؛ نوع تغذیه، وضعیت عمومی سلامت، موقعیت جغرافیایی و اجتماعی، شرایط خانوادگی و نوع حالات روانی فرد است.
همچنین کمبود تحرک بدنی و اضافه وزن در دختران یكی از عوامل مهمی است كه موجب بلوغ زودرس میشود و این در حالی است که عامل اضافه وزن در پسران حالت عكس دارد و لاغری مفرط، باعث افزایش احتمال بلوغ زودرس میشود. معمولاً زمان شروع عادت ماهانه در دخترانی که وزنشان بیش از 30 درصد وزن طبیعی آنهاست و نسبتاً چاق هستند، زودتر از حد میانگین اتفاق میافتد.
از جمله پیامدهای بلوغ زودرس در دختران میتوان به کوتاهی قد، مشکلات رفتاری، شروع فعالیت جنسی در سنین پایین، استرس، افزایش اضطراب، کمبود اعتماد به نفس، پرخاشگری اشاره کرد. اگرچه دخترانی که به بلوغ زودرس دچار میشوند، اغلب نسبت به سن خود قد بلندتری دارند، اما زودتر از همسن و سالان خود رشد قدشان متوقف میشود و تبدیل به بزرگسالانی کوتاهقد میشوند. همچنین بلوغ اگر بهموقع اتفاق نیفتد، میتواند منشأ استرس و فشار روانی بسیار باشد و چون این افراد متوجه تغییرات جسمی خود متفاوت با همسالانشان میشوند دچار نوعی عدم اعتماد به نفس هستند.
رابطه با جنس مخالف و رفتارهای جنسی پرخطر
رشد سریع جسمانی در دوره نوجوانی که با رشد شناختی و اجتماعی مناسب همراه نیست و نیز بالاتر بودن ویژگیهایی مانند خطرپذیری و هیجانخواهی در این دوره نسبت به دورههای دیگر سنی، میتواند زمینههای درگیر شدن نوجوانان در رفتارهای پرخطر گوناگون را فراهم کند.
روابط هیجانی زودهنگام و بدون چارچوب با جنس مخالف در میان دختران نوجوان میتواند منجر به رفتارهای جنسی پرخطر در میان نوجوانان شود که میتوان از نقش عوامل روانشناختی همانند پایین بودن اعتماد بنفس، اختلالات اضطرابی و افسردگی در افراد به عنوان عوامل زمینهساز این رفتارها نام برد و بر این اساس راهکار کاهش این رفتارها، پرداختن به مسائل و مشکلات روانشناختی نوجوانان دانشآموز است. از سویی در تحلیل این نوع رفتارها بایستی به نقش عوامل اجتماعی و تغییرات اجتماعی در حوزه سبک زندگی نیز توجه کرد که ضروری است در برنامهریزیهای صورتگرفته به این مهم توجه شده و صرفاً تمرکز بر عوامل و راهحلهای خرددامنه نباشد.
عدم آگاهی دختران نسبت به بهداشت دوران بلوغ
سلامت بلوغ شامل اصول و مراقبتهايي است که منجر به حفظ و ارتقاي سلامت جسمي- رواني و عاطفي فرد در اين دوران و دورانهاي ديگر ميشود که بيش از هر چيز نيازمند آموزش است. بررسیها نشان میدهد که علیرغم تمایل دختران دانشآموز نسبت به دانش بلوغ، آگاهی آنان ضعیف بوده و درصد کمی از آنان میدانند که اصولاً در دوران بلوغ چه تغییراتی را در جسم و روان خود تجربه میکنند. این در حالیست که آموزش میتواند در افزایش میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دختران نسبت به بهداشت بلوغ تأثیر چشمگیری داشته باشد.
طرحهای وزارت آموزش و پرورش برای دختران دانشآموز
وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی امر تعلیم و تربیت دانشآموزان وظیفه سیاستگذاری و برنامهریزی برای حل مسائل و مشکلات دانشآموزان و همچنین مقابله با ناهنجاریهای آنان را برعهده دارد و این وظیفه در ساختار شرایط امروز به یک اولویت عملکردی برای این وزارتخانه تبدیل شده است. از آنجایی که چند سالی است نگاه جنسیتی در طرحهای اجرایی کشور برجسته شده است، توجه ویژه به مسائل دختران دانشآموز و اجرای برنامههایی مجزا برای آنان نیز در دستور کار قرار گرفته است که در ادامه به مرور برخی از این طرحها میپردازیم.
توزیع بستههای بهداشتی میان دختران دانشآموز مناطق محروم
این طرح با هدف افزایش آگاهیهای دوران بلوغ و رعایت نکات بهداشتی در بین دختران دانشآموز مناطق محروم اجرا شده است؛ به این صورت که بستههای بهداشتی میان دختران دانشآموز در مناطق محروم توزیع میشود تا آموزشهای لازم در زمینه دوران بلوغ به آنها داده شود. برای تهیه این بستههای بهداشتی که با تعامل معاونت امور زنان و وزارت آموزش و پرورش انجام میگیرد؛ ابتدا اعتبارات لازم در استانداریها توزیع میشود و مشخصات مدارسی که محروم هستند و مشکل تأمین ملزومات بهداشتی دوران بلوغ را دارند در اختیار آنها قرار میگیرد. اما از نکات قابل ذکر این طرح این است که میزان پوشش این طرح در مناطق محروم در کنار محتوای بستههای بهداشتی مشخص نیست. آیا برای فرهنگ سازی بهداشت هم اقداماتی صورت گرفته است؟ اگر آموزش هایی صورت گرفته بر اساس چه رویکردهایی بوده است؟
طرح آموزش بلوغ و بهبود وضعیت بهداشتی دانشآموزان دختر
در این طرح، آموزش بلوغ برای دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول ارائه میشود که البته در استانهایی که شیوع بلوغ زودرس در آن مناطق بیشتر از مناطق دیگر است، این طرح از پایه ششم ابتدایی آغاز میشود.
در مجموع قراراست در این طرح وضعیت دوران بلوغ و حفظ سلامت جسمی دانشآموزان دختر هم برای خود دانشآموزان، هم برای اولیای مدرسه و والدین آنها در کارگاههای آموزشی تشریح شود تا والدین نیز در جریان نحوه برخورد و ارتباط با دانشآموزان در این سن، قرار بگیرند. در این طرح نیز گسترده جغراقیای آموزشی و محتوای آموزشی مشخص نیست.
طرح آموزشهای مهارتهای ارتباطی
آموزش مهارتهای ارتباطی عنوان طرحی است که در سالهای گذشته انجام شده و در سال جاری نیز برای دانشآموزان دختر اجرا میشود. در راستای اجرای این طرح به دانشآموزان دختر و والدین، آموزشهای لازم ارائه میشود و مهارتهای ارتباط با همه افراد اعم از معلمان، اولیا، همکلاسی و جنس مخالف آموزش داده میشود.
طرح آموزش حقوق و تکالیف برای دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم
در سال 93 طرح "آموزش حقوق و مسؤولیتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی" ابتدا به صورت پایلوت در 15 استان اجرا و قرار شد در سال تحصیلی جدید به صورت ملی در کل کشور اجرا شود. در اجرای اولیه این طرح، حدود 48 هزار از دانشآموزان در ١٥ استان تحت پوشش قرار گرفتند و در مرحله دوم قرار شد کتابهای آموزش حقوق و تکالیف، ویژه دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم تدوین شود. تا در قالب کارگاههای آموزشی، این آموزشها هم به دانشآموزان و هم به معلمان و والدین آنها داده شود.
تاکنون انتقادات فراوانی نسبت به کتاب آموزشداده شده از ناحیه کارشناسان مطرح شده است. ازجماه اینکه گفتمان حاکم بر کتاب، گفتمان قانونمدارانه صرف است؛ این در حالی است که در آموزش حقوق برای کودکان و نوجوانان، فراتر از رویکرد حقوقی، نهادینه کردن رویکرد اخلاقمدارانه اهمیت دارد. همچنین در این کتاب مقوله آموزش حقوق به دانشآموزان صرفاً محدود به آموزش حقوق و موازین قانونی شده است؛ ازاینرو، یکی از ایرادات جدی وارد بر این کتاب را میتوان در اتخاذ این رویکرد دانست و حتی ارائه مباحث حقوقی بدون در نظرگرفتن رویکرد اخلاقمدارانه موجب میشود که نسبت به حقوق زن در دین نگاه منفی ایجاد شود.
از سویی تألیفکنندگان این کتاب اساساً فارغ از مقتضیات سنی دانشآموزان، به طرح مباحث این کتاب پرداخته و شاید فقط عنوان کتاب، هدف و غایت اصلی کتاب را به ذهن متبادر میسازد. حق بر آموزش و پرورش، حق بر بازی و تفریح، حقوق و تکالیف فرزندان در خانواده و... نیز از جمله خلأهای کتاب است که توسط کارشناسان به آنها اشاره شده است.
(در همین زمینه: دانشآموزان در طرح جدید معاونت امور زنان چگونه با حقوق و تکالیف خود آشنا میشوند؟/ بررسی کتاب)
آسیبشناسی روانی-اجتماعی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه
به گفته مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده آموزش و پرورش؛ برای اجرای این طرح، در سه سال گذشته آسیبشناسی روانی، اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام گرفته که در مرحله اول در هشت استان و پس از آن در کل کشور با کمک دفتر مشاوره وزارتخانه انجام شده است.
در مجموع برای اجرای این طرح، دو پرسشنامه استاندارد به دانشآموزان برای پرکردن داده شد که نتایج آن پس از جمعبندی و تجزیه و تحلیل در اختیار معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری قرار گرفت. هدف از اجرای این طرح نیز ارزیابی میزان آسیبهای اجتماعی استانها و تدوین برنامههای آموزشی کاهش آسیب، مطابق با مسائل هر استان عنوان شده است. به این صورت که مثلاً اگر در استانی افسردگی و در استان دیگر پرخاشگری آمار بالایی دارد، باید برنامههایی متناسب با این مسأله تدوین شود. از فرآیند و نتایج اجرای این طرح خبری در دست نیست.
سند ائتلاف نظام مراقبت اجتماعي از دانشآموزان (طرح نماد)
یکی دیگر از طرحهای موجود در خصوص ارتقای سلامت روانی دانشآموزان، «سند ائتلاف نظام مراقبت اجتماعي دانشآموزان» است که شوراي عالي رفاه و تأمين اجتماعي در آذر ماه سال ١٣٩٤، این سند را به عنوان ميثاق همكاريهاي چندجانبه تصويب كرد.
اين سند براي همافزايي و يكپارچهسازي ظرفيتها و گسترش همكاريها براي استقرار نظام مراقبت اجتماعي دانشآموزان تدوين شده است. چارچوب اين ائتلاف، با تأكيد بر سه محور شناسايي، آموزش و مداخله طراحي شده و فعاليتهاي ترويجي و مكمل را نیز در برمیگیرد.
طرح افزایش پوشش تحصیلی دختران مناطق محروم
این طرح در سال 93 آغاز شد و طبق ادعای مدیر کل امور زنان وزارت آموزش و پرورش در راستای اجرای طرح افزایش پوشش تحصیلی دختران مناطق محروم، 2 هزار و 500 دانشآموز دختر در سال 93 تحت پوشش قرار گرفتند.
این طرح، در 10 استان بوشهر، خراسان شمالي، خراسان جنوبي، خوزستان، سيستان و بلوچستان، كرمان، لرستان، گلستان، مركزي و هرمزگان با تخصیص اعتباراتی اجرا شده و تقریباً 10 درصد از دختران بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی در این مناطق تحت پوشش قرار گرفتند. تأمين لوازم التحرير و هزينه تحصيلي دانشآموزان و توليد و توزيع بسته فرهنگي ويژه والدين آنها و آموزشهایی که به شکل رایگان در اختیار این افراد قرار میگیرد از جمله اقدامات اجرایی این طرح عنوان شده است.
امسال نیز مدیرکل دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه اعتبار ویژهای از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تحت عنوان ردیف بودجه توسعه عدالت آموزشی برای این کار در نظر گرفته شده است، اعلام کرد: اکنون برنامه مصوب امسال علاوه بر تأکید بر این موضوع، اجرای طرحهای دیگری است که در ادامه اجرای طرحهای سالهای گذشته با اعمال اصلاحات و با توجه به بودجه هر استان در حال اجرا است.
طرح آهنیاری برای دانشآموزان دختر دوره متوسطه
طی تفاهمنامهای مشترک بین وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش اقداماتی در جهت بهبود وضعیت ریزمغذیها در دانشآموزان به تصویب رسیده است که یکی از این برنامهها، برنامه آهنیاری در تمام دبیرستانهای دخترانه کشور در هر سال تحصیلی جدید است. طبق این برنامه، مکمل آهن در بین دانشآموزان دختر دبیرستانی برای پیشگیری از کمبود آهن و کمخونی ناشی از آن هر هفته یک عدد و به مدت ۴ ماه در سال تحصیلی توزیع میشود.
این برنامه از سال ۸۰ به صورت پایلوت در چند استان کشور اجرا شد و به مرور در کل استانهای کشور به اجرا درآمد و در راستای توزیع قرص آهن در مدارس دوره متوسطه دخترانه آموزش معلمان، مراقبان بهداشت مدارس، دانشآموزان و اولیاء آنها توسط کارشناسان تغذیه نیز انجام میشود.
تأثیرات مبهم طرحهای وزارت آموزش و پرورش برای دختران دانشآموز
آنچه مشخص است، طرحها و برنامههای پرتعدادی در جهت پیگیری مسائل و نیازهای دختران دانشآموز در مدارس کشور در دستور کار قرار گرفته است؛ تا جاییکه همواره مسؤولان، هر زمان در رابطه با دختران دانشآموز مورد سؤال قرار میگیرند به گمان خود دست پری در پیگیری این مسائل دارند. اما خبرهایی که این روزها از مدارس کشور بیرون میآید جامعه و بهخصوص خانوادهها را در مورد میزان اثربخشی این سیاستها دچار شک و تردید میکند. علاوه بر آن رویکرد و محتوای آموزشی این طرح ها نیز جای سوال است؟
نکاتی که باید در مورد این طرحها به آن توجه شود این است که اولاً هیچ نتایج مستندی از اجرای برنامههای وزارت آموزش و پرورش در مدارس وجود ندارد و تنها به گفتهها و نقل قولهای مسؤولان استناد میشود. حتی با نگاهی سطحی به شرایط مدارس دخترانه میتوان فهمید که این مدارس همچنان در بحث مشاوره و روانشناسی دانشآموزان و مسائل جسمی و سلامتی آنان بیتوجه هستند و چگونه میشود بخشی از منابع خود را صرف اجرای اینگونه طرحها کنند؟
همچنین در مورد پدیدههای نوظهور مانند رواج خودزنی، خودکشی و رفتارهای جنسی پرخطر در میان دختران نوجوان؛ به سراغ سند آموزشی توسعه پایدار رفته که با زیست بوم و فرهنگ جامعه ایرانی در تضاد است و برای رفع مشکلات اجتماعی برنامه ای که در خور باشد ارائه نشده است و ارزیابی وضعیت موجود نشاندهنده این امر است که طرحهایی از این دست همپوشانی کافی را متناسب با این پدیدههای جدید ندارند.
به هر حال برای پرداختن به مسائل دختران نوجوان و رفع مشکلات آنها، مدارس یکی از گزینههای مهم هستند که میتوانند در مقابل آسیبهای دوران جوانی و بزرگسالی این افراد بایستند و اگر آموزش و پرورش در اجرای برنامههایی که در دست دارد مستندتر و مبتنی بر واقعیتها عمل کند، میتواند در خلق آیندهای پیشرو برای جامعه مؤثر باشد.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما