به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : این خانواده به همراه نسرین، خواهر نقی و ارسطو امسال هم با اتفاقات پیشبینی نشدهای مواجه میشوند که قرار است نوروز 97 مردم را با خود همراه کنند. سیروس مقدم کارگردان فصلهای مختلف «پایتخـت» در گفتگـویی با ویژهنامه نوروزی جام جم، از ویژگـیهای این سریال، شخصیتها و مخصوصاً فصل پنجم آن میگوید. این کارگردان سالهاست در رسانه ملی فعالیت دارد و سریالهای پرمخاطبی را هم ساخته؛ از «پلیس جوان» با بازی شهاب حسینی گرفته تا سریالهای مذهبی و اجتماعی و این اواخر سریالهای کمدی همچون «چک برگشتی» و «پایتخت»، که بیشترشان هم جزو پربیننده های تلویزیون بودهاند.
یکی از جذابیتهای خانواده «پایتخت» دو شخصیت اصلی آن یعنی نقی و هما و ارتباط محبتآمیزی است که بین این زوج دیده میشود یا ربطهای که بین نقی و پدرش بابا پنجعلی وجود دارد؛ روابطی که قرار نیست کلیشه باشد و مخاطب به راحتی آنها را میپذیرد. چطور به این شخصیتپردازی رسیدید؟
شما نمیتوانید فردی را پیدا کنید که در زندگی خود ناموفق باشد و بعد بتواند چنین رابطه موفقی را بنویسد. من، خشایار الوند، محسن تنابنده و... روابط حسی و عاطفی خوبی با والدینمان داشتهایم. حسی که به پدر و مادر و همسر در این سریال میبینید پیشازاین توسط خود ما تجربه شده و به همین دلیل اینقدر خوب در سریال نمایش داده میشود. زیرا کسی که عشق را نشناسد، نمیتواند آن را تصویر کند. عشقی که بین نقی و پدرش هست بین خود محسن تنابنده و پدرش نیز وجود داشت. پدر آقای تنابنده فوت کرده است، اما شما نمیدانید در دورانی که بیمار بود او چگونه مثل پروانه دور پدرش میگشت. رابطه هما و نقی هم از این قاعده خارج نیست. ما به زوجی نیاز داشتیم که در آن زن صبورتر، آرامتر و با برنامهریزی بیشتری نسبت به خانواده و معضلات پیرامونش نگاه کند و از سوی دیگر نقی مردی باشد که اگرچه بهشدت خانوادهاش را دوست دارد و زحمتکش و غیرتی است، اما خودخواهیهایی دارد. قرار بود وقتی این زوج کنار هم قرار میگیرند ضمن اینکه خصوصیات خوب و بدشان در کنار هم بارز میشود و نوعی کمدی ایجاد شود، نکات آموزشی و تربیتی هم داشته باشد. در اوج ناراحتیها و دلخوریها زن آخر شب غذا درست میکند یا نقی برای دوپینگ کشتیاش با همسرش چای میخورد و دوباره شارژ میشود.
پس علت استقبال مخاطبان، باید همین خانوادهمحوری باشد؟
خلأ این ارتباط گرم بین زن و شوهرها در جامعه حس میشود و به همین دلیل با خود فکر میکنند ای کاش این ارتباط بین همه زوجها و والدین وجود میداشت.
در قصه «پایتخت 5» ظاهراً سراغ داعش هم رفتهاید...
ما سراغ داعش نرفتیم داعش سراغ ما آمد (میخندد) و اتفاقاتی رخ میدهد که باید در سریال ببینید. داستان ناخواسته به اتفاقاتی میکشد که خانواده از آن سر درمیآورد. مثلاینکه شما وارد قایقی شوید که ناخواسته به سمت پاناما میرود و این میان مجبور هستید خودتان را نجات دهید وگرنه در پاناما غرق میشوید.
فکر میکنم فصل پنج سریال جذابیتهای زیادی داشته باشد، اما آیا نگرانی هم دارید که این فصل علی رغم تلاشهایتان دیده نشود یا بازخورد لازم را نگیرد؟
هر اثر هنری مثل هندوانه در بسته است که تا زمانی که روی آنتن نرود نمیتوانید متوجه بازخورد و چگونگی آن شوید. این بازتابها خیلی هم به شرایط جامعه و اوضاعواحوال کشور بستگی دارد، یعنی اگر مردم حال خوشی داشته باشند بازتاب خوبی هم خواهد داشت و اگر شرایط چندان مساعدی نباشد، این بازخوردها افت خواهد داشت. بااینحال ما مجموعهای از جذابیتها را در «پایتخت» کنار هم چیدهایم. شما در این سریال برای اولین بار با صحنهها و دکورها و موقعیتهایی روبهرو میشوید که نهتنها در سینما و تلویزیون ایران، که به نظر من در دنیا هم کمتر تجربه شده است.موقعیتهایی که ایجاد شده و تصاویری که خلق شده، کمتر دیده شده است و شما هیچ فیلم و سریالی را نمیبینید که یک ساعت در بالنی در آسمان با 10 پرسوناژ دچار حادثه شود، در طوفان گیر کند و... محال است جز «جادوگر شهر از» و سایر انیمیشنها این تصاویر را در کنار هم دیده باشید. به همین دلیل دیدن این صحنهها برای مخاطب جذاب است و موقعیتهای جدیدی دارد.
بخش بالن تا چه حد واقعی و تا چه حد براساس جلوههای ویژه بصری پیش میرود؟
بخش جلوههای بصری کار از بخش واقعی آن برایمان سختتر بود، چون باید خیلی موقعیتها را بازسازی میکردیم و 6 ماه است که مسئول این بخش در حال کار است.
شما در این سالها سریالهای متفاوتی داشتید، از «پلیس جوان» گرفته تا سریالهایی که در همین گفتگو از آنها نام برده شد تا آثاری مثل «روز حسرت». این سوژهها را چگونه انتخاب میکنید؟
هیچگاه سوژهای را که یک بار روی آن کار کردهام دوباره سراغش نمیروم و به همین دلیل تنوع ژانر و موضوع در کارهای من زیاد است و از سریال پلیسی تا فانتزی و ماورایی در کارنامهام دیده میشود. من خود را در انتخاب قصههایم محدود میکنم و به این فکر میکنم که قصه مورد نظرم چه دردی را از روزگار من دوا میکند. سعی میکنم قصهای بسازم که به روزگار جامعهام نزدیک باشد و حداقل یکی از دردهای جامعهام را در قصهام مطرح کنم. همچنین همیشه در انتخاب قصههایم دقت میکنم که با نویسندههایی کار کنم که سلیقههای مختلف داشته باشند.
بعد از «پایتخت» چه خواهید کرد؟
سریال «هنگام بیداری» را داریم که حدود یک سال هم هست درگیر آن هستیم و من خیلی دوستش دارم. ژانر این کار هم در سریالهای من تکرار نشده است. «هنگام بیداری» یک سریال تاریخی است که در مقطع جنگ جهانی اول رخ میدهد و لوکیشن آن در بوشهر است و هیچ ارتباطی با سریالهایی که تاکنون ساختهام ندارد. هماکنون هم مشغول مسائل مختلف این سریال هستیم و کار را بهنوعی پیش میبریم تا سال دیگر بتوانیم فیلمبرداری آن را شروع کنیم.
چقدر در فیلمنامه و ساخت دکورها پیش رفتهاید؟
حدود 20 قسمت از فیلمنامه به نگارش درآمده، لباسهای شخصیتها دوخته و بخشی از دکورها هم ساخته شده. ما در حال پیشتولید اولیه سریال هستیم و در سال 97 هم پیشتولید جدی کار را شروع میکنیم.
سریال در چه شهرهایی تصویربرداری میشود؟
احتمالاً بخش عمده کار در شیراز و بوشهر تصویربرداری و بخشی هم در شهرک دفاع مقدس ساخته میشود.
با توجه به اینکه سریالهای مختلفی در موضوعات متعدد میسازید چقدر باید مطالعه داشته باشید و چقدر شبکههای اجتماعی را برای با خبر شدن از وقایع و اتفاقات جامعه مرور میکنید؟
من شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مرتبط با تلفن همراه را بسیار کم پیگیری میکنم اما هرروز یکی، دو روزنامه میخوانم و حداقل 40 تا 50 کتاب در منزل جلوی من باز است که همینالان از تحقیقات آنها برای سریال «هنگام بیداری» استفاده میکنم.
چرا فضای مجازی را چندان پیگیری نمیکنید؟
ذهنم را مغشوش میکند و از طرفی شایعات را دامن می زند. به نظر من تا اخبار موثق نباشد، شنیدنش دردی را دوا نمیکند و فقط باعث میشود که ذهن شما مغشوشتر شود.
آیا این فصل از «پایتخت» آخرین فصل آن است و این کتاب را ببندید؟
از کجا میدانید که میخواهیم آن را ببندیم؟ ما تا زمانی که مردم دوست داشته باشند سریال «پایتخت» را میسازیم و وقتی مردم بگویند سریال به تکرار رسیده است دیگر روی آن کار نمیکنیم. اگر نوعی نیازسنجی از طرف مدیران سازمان باشد که مردم همچنان «پایتخت» را دوست دارند ما هم آن را میسازیم.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما