به گزارش شبنم ها، حجتالاسلام رضا غلامی (رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا): امروز در حالی بیست و ششمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام (رضوان الله علیه) را گرامی میداریم که خط تحریفگری آراء و مواضع امام (ره)، در سایه سکوت و برخورد گزینشی موسسهای که قانوناً مکلف به پاسداری از مواضع امام (ره) است، کار خود را آغاز کرده است.
عدهای در جهت دستیابی به منافع پوچ خود و با هدف رسیدن به امیال جاهطلبانه خود، در صدد ارائه تصویری دوگانه از مواضع بنیادی امام به نسلهای جدید هستند. در واقع، میخواهند درباره مواضع امام که بنای انقلاب بر روی آن استوار شده است، تردید بوجود بیاورند و مواضع سست و غیر انقلابیشان را به عنوان مواضع امام جا بیندازند. البته فرمایشات امام، هم مستحکم است و هم شفاف، لذا تحریف آراء و مواضع ایشان کار سادهای نیست لکن همین تردید افکنیها برای جریان انقلاب خسارت بار است بنابراین بنده پیشنهاد میکنم دوستان انقلابی ما، یک نهضت بزرگ برای بازخوانی افکار و اندیشههای امام به راه بیندازند و البته به بازخوانی صرف اکتفاء نکنند و وارد انطباق افکار و اندیشههای امام با گفتار و رفتار مسئولین هم بشوند. واقعاً باید دید آنهایی که ادعا میکنند در خط امام هستند چقدر در ادعای خود صادقند و عملکرد آنها چه نسبتی با افکار امام دارد.
یکی از مواضع بنیادین امام، ضدیت با غربزدگی و لیبرالیسم است. شما امکان ندارد در افکار امام، با غربزدگی و یا لیبرالیسم ذرهای مماشات مشاهده کنید. امام حقیقتاً در به چالش کشیدن غربزدگی و غربزدهها جدی است و تاکید میکند، تا زمانیکه قبله کشور غرب است، این کشور و این ملت روی سعادت و خوشبختی حقیقی را نخواهد دید. مثلاً ملاحظه کنید، ایشان میفرمایند باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق، با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشانند.
بنده این مطلب را در یکی از نشستهای اندیشه راهبردی از مقام معظم رهبری شنیدم که فرمودند، اگر امام نبود، عدهای دوباره استبداد را به این کشور برمیگرداندند. این یک واقعیت است که اگر امام و مقام معظم رهبری نبودند، لیبرالها همان کاری را که در انتهای نهضت مشروطه کردند یعنی از یک طرف شیخ فضل الله نوری را به جرم مخالفت با مشروطه در میدان توپ خانه تهران به دار آویختند و زیر چوبه دار کف و سوت زدند، و از طرف دیگر، با دادن کشور به رضاخان، استبدادی قوی تر از استبداد قجری را به کشور تحمیل کردند و دیدید که کشور چه مصیبتی از پهلوی ها کشید.
*روحیه استکبارستیزی و دفاع از مظلومین جهان
یکی دیگر از مواضع اصولی امام، استکبارستیزی و دفاع از مظلومین جهان است. از نظر امام، راس نظام استکبار جهانی رژیم ایالات متحده است؛ شما اگر مروری بر تاریخ معاصر جهان داشته باشید، تأیید خواهید کرد که منبع بیشتر مصیبتهای عالم آمریکاست. در حقیقت، نقش آشکار یا پنهان ایالات متحده در عمده جنگها و آدم کشیهای جهان و در غالب مظالم این عالم، غیرقابل انکار است. بنابراین، امام، امریکا را شیطان بزرگ مینامند. توجه داشته باشید که این یک شعار نیست؛ این، یعنی شیطان بزرگ بودن آمریکا، باور عمیق امام است لذا همانطور که انسان مسلمان نباید حتی یک لحظه با شیطان کنار بیاید، نباید با آمریکا نیز که تجسم شیطان در این دنیاست، کنار بیاید.
با این وصف، دیگر تعظیم کردن به آمریکا، لبخند زدن به او، اعتماد کردن به او، و توقع کنار گذاشتن خصلتهای شیطانی از طرف این رژیم پلید، هیچ نسبتی با افکار امام و با خط امام ندارد بلکه ضد فکر و خط امام است. از طرف دیگر، امام معتقد است آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند چراکه برای امام ذات سست و شکننده جریان باطل کاملا روشن است. جریان باطل به تعبیر قرآن مانند بیت عنکبوت سست است و سرانجام آن، مرگ و نابودی است. بر این اساس، امام از آمریکا هیچ ترسی ندارد و واقعا اعتقاد دارد این رژیم در برابر ملت مؤمن ایران، هیچ غلطی نمیتواند بکند. شما ملاحظه بکنید، ایالات متحده در این 36 سالی که از عمر پربرکت انقلاب سپری شده است با تمام توان وارد مبارزه با انقلاب اسلامی شده است اما هر روز شکست جدیدی را از این انقلاب تجربه میکند. در حقیقت، تاکنون آمریکا در هیچ قضیهای نتوانسته بر انقلاب اسلامی غلبه کند و امروز در برابر حرکت زنده و رو به رشد انقلاب کاملا درمانده شده است.
*اهتمام در راستای استقلال ایران
استقلال ایران، یکی دیگر از مواضع بنیادی امام است. بنده وقتی فرمایشات امام را مرور میکنم، ملاحظه میکنم، ایشان در اغلب بیاناتشان به نحو مستقیم یا غیر مستقیم بر روی ضرورت دست یابی به استقلال و سپس حراست از آن تاکید دارند. در واقع، بیانات و نوشتههای امام مملو است از تاکید بر روی استقلال و رفع همه وابستگیها به شرق و غرب. من تعجب میکنم کسانی که امروز ادعای پیروی از امام میکنند، چگونه به خود اجازه میدهند، به سمت ریختن قبح وابستگی و کم اهمیت یا بی اهمیت جلوه دادن استقلال و خوداتکایی بروند. حالا گفته میشود دیگر خودکفایی در همه زمینهها منطق اقتصادی ندارد. بله، ما هم میدانیم لذا میگوییم منظور از خودکفایی در فرمایشات امام و مقام معظم رهبری، خود اتکایی است که معنای ساده آن، برخورداری قدرت تامین تمامی نیازهای ضروری کشور است. یعنی اگر روزی خواستند درباره یک کالای ضروری ملت را تحریم کنند، بلافاصله بتوانیم با استفاده از توانایی داخلی، آن را با برترین کیفیت تولید کنیم.
یکی دیگر از مواضع بنیادی امام، اسلامی شدن کل نظام است. در این زمینه، اولاً، امام احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) در تاریخ معاصرند و ثانیاً، امام معتقد به اسلام سیاسی هستند که مولود اسلام ناب محمدی (ص) است. در حقیقت، امکان ندارد شما از اسلام خالص و حقیقی باخبر باشید و به آن ایمان آورده باشی، و بعد از بطن افکار یا عمل شما، سکولاریسم استخراج شود؛ اسلام ناب، اسلامی نیست که تماشاچی باشد، بلکه خود بازیگر اصلی و بی رقیب عرصه اجتماع و سیاست است. از طرف دیگر، توجه داشته باشید که نقطه مقابل اسلام ناب محمدی (ص)، اسلام آمریکایی صرفا به معنای اسلام غربزده و مقهور غرب نیست بلکه از منظر امام، اسلام جهال و متحجرین نیز مصداق بارز اسلام آمریکایی است و چه بسا اسلام جهال و متحجرین خطرناک تر از اسلام لیبرال باشد.
*قانون گرایی از مواضع اصولی امام خمینی
قانونگرایی، یکی دیگر از مواضع اصولی امام است. در نگاه امام، التزام به قانون چه قانون اساسی و چه قوانین موضوعه، چیزی نیست که قابل مسامحه باشد. برای حفظ ثبات در کشور و رفع گرفتاریها، همه باید قانون را که در جمهوری اسلامی و با احراز عدم مغایرت آن با شرع مقدس از سوی شورای نگهبان، اسلامی است، رعایت کنند. کسی حق ندارد هر کجا قانون مطابق میلش بود به آن عمل کند و هر جا نبود به آن عمل نکند. بعضیها اینگونهاند که قانون را با منافع خود میسنجند. هر کجا قانونی با منافع آنها سازگاری داشته باشد، فریاد قانون گرایی سر میدهند و برعکس، هر کجا قانون با منافع آنها در تضاد باشد، به آن بی محلی میکنند یا اصطلاحا، زیراب آن را میزنند.
امام به صراحت به قانون شکنانی مثل بنی صدر میگوید شما غلط میکنید که قانون را قبول ندارید؛ قانون هم شما را قبول ندارد! در قضیه فتنه 88 چه اتفاقی افتاد؟ خوب، همین افرادی که امروز خودشان را به امام میچسبانند، به صراحت به ستیز با قانون برخاستند. گفتند چون اسم ما از صندوقهای رای بیرون نیامده است، قانون را قبول نداریم و با کشور و منافع ملی همان کردند که دیدید. قانون باید مبنا باشد و اگر اینگونه شد، کشور م تواند از فتنه گریهای آینده با موفقیت عبور کند. من تعجب میکنم، مسئولین در کشور دائما میگویند فلان چیز با قانون اساسی مغایرت دارد. مثلا اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تایید صلاحیت رؤسای دانشگاهها یا تعیین سیاستهای کلی برای برنامههای پنج ساله توسعه و غیره. باید به ایشان گفت، همین حرف که فلان امر با قانون اساسی مغایرت دارد، خلاف نص قانون اساسی است چراکه تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان است نه شما!
*ولایت فقیه
موضع بنیادی دیگر امام، ولایت فقیه است. اساساً این امام بود که ابر نظریه ولایت فقیه را ارائه داد و آن را به معنای جامع خود، از متن تعالیم اسلامی خارج کرد. در حقیقت، کاری که امام انجام داد، کنار زدن گرد و غبار زمان و همچنین کنار زدن تفکرات غلط و نمایان کردن ولایت فقیه در تعالیم اسلامی بود. خب، ملاحظه بفرمایید، امام ولایت فقیه را هدیه الهی برای ما توصیف میکنند و میفرمایند، پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.
از نظر امام، رمز عبور ملت ایران از پیچ و خمهای پر مخاطره برای رسیدن به موفقیت، وجود ولایت فقیه و مهم تر از هر چیز، حمایت همه جانبه و قاطع ملت از آن است. شما نگاه کنید، اگر ما ولایت فقیه نداشتیم، انقلاب و نظام یک سال هم دوام نمی آورد. این ولایت فقیه است که موجب دوام نظام اسلامی و حفظ جمهوریت و اسلامیت آن شده است. لذا دقت بفرمایید، امروز، هم نقطه تمرکز دشمن بیرونی و هم ضد انقلاب در داخل، ضربه زدن به ولایت فقیه است چراکه تا زمانیکه ولایت فقیه باشد، این نظام پابرجا و پیشرو خواهد بود.
حالا در چنین شرایطی، ببینید مدعیان پیروی از خط امام با ولایت فقیه چه میکنند. در فتنه 88 چه کردند و هم اکنون چه میکنند. حالا که دیدهاند ولایت فقیه را نمیشود حذف کرد، به دنبال بی خاصیت کردن آن از طریق شورایی شدن و غیره یا تحت اختیار در آوردن آن از طریق مجلس خبرگان آینده هستند. مثل فیلمهای تخیلی امریکایی، فکر می کنند به راحتی این کار را می کنند و ملت هم سکوت می کند! لذا نقشه میکشند که مثلا اینگونه ترکیب خبرگان را به نفع خود تغییر دهند فلان عنصر را وارد کنند و در حد رهبری او را بالا ببرند و غیره. این در حالی است که اینها باید آرزوی بیخاصیت کردن ولایت فقیه و یا دسترسی نااهلان و نامحرم به این جایگاه را به گور ببرند. این ملت به لطف خدا بیدار است و با شناختی که از جریان های فکری و سیاسی دارد، اجازه نمیدهد با ولایت فقیه که ستون خیمه نظام اسلامی است، چنین معاملهای بشود.
*حفظ روحیه انقلابی جوانان
یکی دیگر از مواضع بنیادی امام، انقلابیگری و حفظ روحیه انقلابی در بین جوانان است. بعضیها امروز میگویند، روحیه انقلابی برای همان چند سال ابتدای انقلاب بود، امروز دیگر روحیه انقلابی برای منافع ملی دردسر ساز است لذا انقلاب را حفظ کنیم لکن روحیه انقلابی را کنار بگذاریم! سئوال بنده از این افراد این است که مگر میشود به انقلاب باور داشت اما روحیه انقلابی پیدا نکرد؟ کسی که روحیه انقلابی ندارد، در حقیقت، با انقلاب خداحافظی کرده است. میخواهم تاکید کنم، اتفاقا این روحیه انقلابی است که مردم را در صحنه نگه داشته است. این روحیه انقلابی است که مردم را در قبال کشور و آرمانهای والای آن غیرتمند کرده است.
این روحیه انقلابی است که مردم را از بیتفاوتی در برابر سرنوشت کشور نجات داده است. بنابراین، روحیه انقلابی داشتن برای حفظ انقلاب و نظام و مقابله با دسایس نو به نوی دشمن، یک ضرورت است و بحمدالله امروز بر خلاف میل برخی، جوانان ایرانی دارای روحیه انقلابی هستند و اگر خدای ناکرده تجاوزی هم به کشور بشود، به مراتب قوی تر از جوانان دهه 60 برای دفاع از کشور به صحنه خواهند آمد.
*حمایت از مستضعفین
موضوع دیگر، امام و حمایت از پابرهنهها و مستضعفین است. امام میفرمایند، فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان انقلابها هستند؛ ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا به هر صورتی که ممکن است، خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. ملاحظه بفرمایید، میگویند خط اصولی. خب، جدای از اینکه امام پابرهنهها را ولی نعمتان همه ما میدانند، تاکید میکنند که ما باید کوشش کنیم، که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. از نظر امام، این اخلاق، اخلاق طاغوتی و میراث طاغوتها در ایران است.
لذا انقلابی بودن با اشرافیت، با تجمل گرایی، با دنیازدگی و با تکبر و این چیزها قابل جمع نیست. در جای دیگر امام میفرمایند یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخها و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد. پس ملاحظه کنید که امام سر این قضیه با کسی رودربایستی ندارد. حالا ببینید، کسانی که ادعا میکنند وارث امام هستند با حرم امام چه میکنند؟! من وقتی چند شب پیش عکسهای حرم را دیدم، عمیقا متاسف شدم. سؤال من این است که به چه اجازهای و با چه منطقی این جا را شبیه کاخ های پیروان اسلام آمریکایی درآوردید؟ چرا در ذهن نسلهای جدید تناقض بوجود میآورید؟
از یک طرف دیدگاهها و سلوک عملی امام درباره ساده زیستی و پرهیز از هرگونه اشرافیت را میبینند و وقتی به محل زندگی امام و حسینیه محقر جماران نگاه میکنند، شوکه میشوند و بعد میآیند حرم امام با چنین صحنهای روبرو میشوند و گرفتار یک تناقض میشوند. مسؤلان خارجی هم وقتی جماران میآیند از ساده زیستی امام شوکه میشوند و قطعا برایشان سئوال بوجود میآید که چرا ساده زیستی ایشان را در حرم نمیبینند؟ بعد میبینیم میآیند با افتخار حرم جدید که از محل بیتالمال ساخته شده را افتتاح میکنند و بی توجه به محرومین جامعه که کمرشان زیر بار مشکلات اقتصادی خم شده، زیر ستونهای تجملی ساختمانهای جدید آن، عکس یادگاری میاندازند.
بنده میخواهم در اینجا تاکید کنم که وارث حقیقی امام کسی است که از حنجره او حرفهای امام شنیده شود نه چیز دیگر؛ وارث واقعی امام کسی است که عمل او در تمامی زمینهها، رنگ و بوی عمل امام را داشته باشد نه کس دیگر. ما امروز این را در کسانی که خود را وارث امام معرفی میکنند نمیبینیم. ما در فتنه 88 چیز دیگری دیدیم و در قضایای دیگر. میآیند یک شبه نام علامه و آیت الله برای خودشان میگذارند و سفر استانی و استقبالهای چنین و چنان ترتیب میدهند. خوب اینجا که پاکستان و هند نیست که به همه طلبهها علامه گفته شود. اینجا علامه تعریف دارد. به کسی علامه گفته میشود که هم زمان در چندین رشته مهم علمی در قله باشد. حالا شما در کدام رشته در قله علمی بسر میبرید؟ کجاست کتابهای شما و نظریههای برجستهای که ارائه دادهاید؟ کدام جامعه علمی شما را به عنوان یک صاحب نظر بزرگ تایید کرده است؟ چرا به شعور مردم توهین می کنید؟
*جهانی شدن انقلاب اسلامی
یکی دیگر از مواضع بنیادی امام، جهانی شدن انقلاب اسلامی به مثابه مقدمه ظهور حضرت ولی عصر (عج) است. امام، جهانی شدن انقلاب را ناشی از ذات انقلاب و تکلیفی که بر عهده دارد میبیند و در جایی میگویند، امیدوارم که این نهضت و این انقلاب به ظهور امام عصر سلام الله علیه منتهی بشود و امیدوارم که این انقلاب ما، به همه دنیا و برای همه مستضعفین، برای نجات همه مستضعفین به همه دنیا صادر شود. از منظر امام، انقلاب را باید جهانی کرد ولی نه به روش غربیها در جهانیسازی. برعکس غرب که میخواهد خود را بوسیله فلج کردن مغزها و گرفتن هوشیاری از ملتها جهانی کند، اسلام میخواهد خود را از طریق بیدار کردن ملتها و آزاداندیش کردن آنها جهانی کند.
انقلاب اسلامی نشان داده است برای جهانی کردن خود نیاز به کشور گشایی و امثال این کارها ندارد. فکر اسلام ناب محمدی (ص) در هر شرایطی در بین ملتها و جوامع نفوذ میکند و کسی هم نمیتواند جلوی آن را بگیرد. بنده میخواهم این را مورد تاکید قرار دهم، کسانی که در صحنه انقلاب مردود میشوند، در انقلاب حضرت حجت ارواحنا فداه جایی ندارند. انقلاب برای همه ما امتحان است و اگر از آن سربلند بیرون نیاییم، باید برای همیشه فکر یاری دادن امام زمان (ع) را از ذهن خود بیرون کنیم. بنابراین حواسمان باشد در چه شرایطی هستیم و بدانیم اگر خدای ناکرده این انقلاب شکست بخورد، شاید یک وقفه طولانی در ظهور اتفاق بیفتد چرا که قرار نیست انقلاب مهدوی (ع) با معجزه و کرامت پیش برود.
باید مقدمات آن فراهم شود و این شیعیان حضرت هستند که با مجاهدتهای بسیار و غلبه بر فتنهها، مقدمه ظهور را فراهم میکنند.
در پایان عرایضم میخواهم این فرمایش امام را بخوانم که فرمودند، باید تمامی قدرتها و ابرقدرتها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون برای اعتلای کلمه الله ایستادهایم. و بنده عرض میکنم، برای جوانان انقلابی ما هیچ چیز شیرینتر از فدا کردن جانشان برای حفظ انقلاب و میراث قدسی امام نیست.
*سخنرانی در نشست امام و ایستادگی در برابر استکبار ، مورخ دهم خرداد ماه در کانون اندیشه جوان
انتهای پیام/
منبع فارس
دیدگاه شما