به گزارش شبنم همدان، مونا اسکندری در مورد شخصیت اصلی «زنی از تبار الوند» اظهار داشت: در دنیایی که هرکس کاری برای دوست و یا حتی خانواده اش انجام دهد توقع جبران از وی دارد چنین شخصیتی بی نظیر است. زندگی خواهر دباغ نشان می دهد ایشان با وجود مشقت ها و رنج های بسیار هیچ امیدی به اینکه انقلاب محقق شود نداشتند که بخواهند به فکر بهره برداری از ثمره آن باشند. بلکه تنها برای رضای خدا و آنچه گمان میکردند راه صحیح است قدم برداشتند.
وی افزود: وقتی در مبارزات پیش از انقلاب ، خواهر دباغ در نجف نزد امام می رود و به ایشان می گوید من اگر به ایران بازگردم بیم دستگیری و اعدام شدن دارم ، تکلیف من چیست، امام به وی می گویند: در نجف بمانید ان شاالله انقلاب پیروز می شود و با هم بازمیگردیم. خواهر دباغ در مورد این سخن امام می گفت: من اصلا نمی توانستم پیروزی را تصور کنم. اما باز هم به هدفم و راهم ادامه دادم.
اسکندری تاکید کرد: خواهر دباغ هیچ انتظاری از انقلاب برای جبران رنج ها و مبارزات نداشتند و نمی خواستند از سفره انقلاب سهمی داشته باشند بلکه بدون چشم داشت تنها راه درست را ادامه می دادند. این رفتار وی یک الگو برای این روزهای همه ماست. ما باید جمله امام (ره) را برای خود یادآوری کنیم. هرکس به امام می گفت « انقلاب برای ما چه کرد» امام می فرمود : « ما برای انقلاب چه کرده ایم».
وی بیان داشت: بزرگترین رمز انقلاب ما افرادی بودند که بدون توقع و چشم داشتی به سفره انقلاب، صادقانه برای انقلاب مبارزه کردند و از جان مایه گذاشتند. بزرگترین رمز پیروزی اخلاص در نیت و عمل بود .
وی در مورد ابعاد خاص شخصیتی خواهر دباغ گفت: ایشان برای خود شأن و شخصیتی قائل نبودند و هرگز فکر نمی کردند من چه کارهایی انجام داده ام و چه پست هایی داشته ام. ایشان با وجود اینکه در کارنامه خود عنوان هایی مانند زن مبارز، نماینده مجلس اسلامی، محافظ بیت امام و ... را داشتند در جمع هرگز خود را از دیگران برتر نمی دیدند و برای خود شأن و جایگاهی قائل نبودند و هرگز نمی گفتند این جمع یا این افراد در شأن من نیست.
از وی در مورد خاطرات خواهر دباغ و تأثیرگذارترین انها پرسیدم. در پاسخ گفت: در کشور ما زنان مبارز کم نبوده اند و همواره زنان ما در این عرصه ها موفق ظاهر شدند اما شخصیت خواهر دباغ به گونه ای دیگر بود و با همه زنان مبارز فرق داشت. ایشان در جایگاهی بودند که به عنوان سفیر نامه تاریخی امام به گورباچف برگزیده شدند و به عنوان یکی از دو نفر به همراه آیت الله جوادی آملی به روسیه فرستاده شدند.
وی افزود علت این انتخاب حضرت امام بسیار جالب است. اینکه چرا حضرت امام به جای مردان و زنان بسیاری که در اطرافیان خود می شناختند خواهر دباغ را انتخاب کردند.
وی خاطر نشان کرد: این سوالات که ذهن هر شخصی را به خود مشغول میکند در خاطرات خانم دباغ پاسخ داده می شود. خواننده خاطرات وقتی با ابعاد مختلف شخصیت وی آشنا می شود با دل و جان اغراق میکند که امام (ره) حق داشتند که ایشان را برای این مأموریت برگزینند. شخصیتی که از شکنجه های سنگین ساواک سربلند بیرون امده و حتی شکنجه دخترش را با چشم دیده و لب باز نکرده است قطعا بهترین گزینه برای این مأموریت خطیر است. زیرا در صورت دستگیری یا شکنجه از طرف دشمنان هیچ اطلاعاتی از ایران به دست دشمن نمی افتد و این بانو از این آزمایشات سرافراز بیرون آمده است.
وی اظهار داشت: هر شخصی که از موزه عبرت تهران بازدید کند چه زن باشد و چه مرد، با دیدن دستگاههای شکنجه و شرایط انجا دچار وحشت می شود و محال است تنش از تصور شکنجه های انچنانی نلرزد. اما خانم دباغ نه تنها خودش شکنجه را تحمل کرد و لب نگشود بلکه در برابر شکنجه دختر 13 ساله اش هم مقاومت کرد و شکنجه های پسربچه نوجوانی را تا لحظه شهادت او دید و باز هم نشکست.
اسکندری در مورد خاطرات خواهر دباغ بیان داشت: خاطرات زندان و شکنجه ها بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار است و هر خواننده ای را متأثر میکند.
وی در پایان تأکید کرد: با خواندن این مطالب در مورد بانویی هم عصر و از جنس ما می توانیم به یک الگوی دست یافتنی و ملموس برای زندگی دست یابیم. بانوان می توانند از ساده زیستی ایشان الگو بگیرند. ایشان در منزل خود از وسایلی استفاده می کردند که طبقه متوسط به پایین مردم از آن استفاده می کردند. برای آقایان به عنوان یک مسئول وظیفه شناس الگو هستند. به عنوان مادر برای مادران این سرزمین الگو هستند. برای مسئولین الگو هستند و در هر جایگاه و سنخی که باشیم می توانیم از خواهر دباغ الگو بگیریم .
انتهای پیام / ن
دیدگاه شما