به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : صفحه عروسکهایش در اینستاگرام پر از عروسکهای سنتی ایرانی و مادربزرگهای تپل و بانمک است. عروسکهایی که در نگاه اول یاد مادربزرگها و پدربزرگهایمان را برایمان زنده میکند. سازنده این عروسکهای زیبا کسی نیست به جز سحر تقیپور. او متولد اول فروردین ۱۳۷۱، اصالتا بختیاری و ساکن اصفهان است. فارغالتحصیل رشتهٔ فرش از دانشگاه هنر اصفهان است و بیشتر از یکسال میشود که به همراه خواهرش مشغول ساخت عروسک است. ایده ساخت این عروسکها از یک جستجوری ساده به ذهنش رسید و بعد در حالی که حتی یک چرخ خیاطی هم در خانه نداشت، شروع به کار کرد. او و خواهرش حالا مدتی میشود که اتاقشان را به یک کارگاه کوچک تبدیل کردهاند و از ساخت عروسکها کسب درآمد میکنند. این کار برای او و خواهرش انقدر درآمد داشته که به هیچ شغل دومی فکر نمیکنند. در ادامه گفتوگوی فردا را با این دهه هفتادی موفق یا به قول مشتریهایش «مادر مادربزرگها» میخوانید.
برای طراحی عروسکها و لباسهایشان ذهنی عمل میکنم، ولی بیشباهت به لباسهای سنتی و ایرانی نیستند.
چرا بیشتر پیرزن و پیرمرد میسازید؟ برای کودکان هم عروسک میسازید؟
در ابتدا سبکهای مختلفی کار میکردم، عروسکهایی میساختم که کودکان با آنها بازی کنند، اما مادربزرگها و پدربزرگها بیش از دیگر کارهایم مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که پیجم را با نامهایی مثلِ ننه دوز، پیجِ ننهها، مادربزرگ و... میشناسند و حتی به خودم لقب «آننه» دادهاند یعنی مادرِمادربزرگها. اما نکتهٔ قابل توجه برایم این است که مادربزرگها و پدربزرگها را تمام سنین و حتا خانمها و آقایان دوست دارند و گاهی آنها را برای کودکانشان و به خواست آنها سفارش میدهند. میتوانم بگویم آفرودالها عروسکهایی برای تمام سنین هستند.
بله، سعی کردهام عروسکها تپل و کوچک باشند، این مورد هم مدنظر خودم بوده و هم مورد استقبال بینندگان قرار گرفته، چون به استایل ایرانی و مادربزرگها و پدربزرگها نزدیکترند و خواستنیتر میشوند.
اکثرا خانمها برای سفارش با من ارتباط برقرار میکنند، در بیشتر مواقع عروسکها را برای تزئین و قرار دادن در دکور میخواهند، گاهی برای کودکانشان و سیسمونی آنها سفارش میدهند، گاهی سفارش از روی عکس دارم که عکس پدربزرگ و مادربزرگهایشان را برایم میفرستند تا عروسکی مشابه آنها برایشان بسازم و در نبودِ این عزیزان موجبِ دلگرمیشان باشد. در موارد محدودتر هم آقایان سفارش دهنده هستند به جهت هدیه دادن به مادر یا همسرشان.
این کار چقدر از شما وقت و هزینه میگیرد؟ ارزش انجامش را دارد؟
حرفهٔ من بخش مهمی از زندگی من است، تا جایی که بشود برایش عاشقانه وقت میگذارم. در این مدت یکساله بیش از هزار عروسک ساختهام اما نه برایم تکراری میشود و نه دلزدهام میکند. هزینهٔ کار در مقایسه با درآمدش پایین است، مدیریت کار و اجرا همگی دست خودم و خواهرم است، پس میتوانم بگویم از آنجایی که کار ما نوعی تفریح به حساب میآید، هزینهٔ اولیهٔ بالایی نیاز ندارد و اینکه شناخته شده و دارای محبوبیت هستیم و بازار فروش خوبی هم داریم. از همه مهمتر اینکه زیردستِ کارفرما نیستیم و هر زمان بخواهیم میتوانیم کار را تعطیل کنیم، این برای ما بسیار باارزش است.
بله، به این موضوع فکر کردهام. گاهی به دوستانم برای همکاری پیشنهاد دادهام. اما کار به نظرشان سخت بوده و یا مورد علاقهٔ آنها نبود و همکاری ادامه پیدا نکرد. فعلا تصمیم گرفتهام یک تیم دونفره (من و خواهرم) باقی بمانیم چون مدلهایمان زیاد است، ریزه کاریهای خاصی دارد و هرکسی از عهدهٔ ساخت، به خصوص صورت عروسکها، بر نمیآید.
یک یا چند خاطره شیرین که از فروش عروسکها در ذهنتان مانده برایمان بگویید.
خاطرات خوش زیاد داشتهام. وقتی کار را شروع کردم و ابزار و وسایل کارم بسیار محدود بود و حتی چرخ خیاطی و میز کار نداشتم، یک آرزو در ذهنم بود که باعث میشد عاشفانه کار کنم و سختیها و خستگیها را به جان بخرم، میگفتم:«به امید روزی که در خانهٔ هر ایرانی یکی از این مادربزرگها باشد». حالا آرزویم تا حدودی برآورده شده. حتی گاهی عروسکها به خانهٔ ایرانیان مقیم خارج کشور میروند. وقتی عروسکها به دست مشتریان میرسد، عاشقشان میشوند و یک جمله که از اکثر خریداران شنیدهام و برایم بسیار باارزش بوده این است که:«انگار عروسکهایت زندهاند!» خاطرهٔ خوشی که میتوانم به آن اشاره و افتخار کنم، این است که آقای یوسف علیخانی، نویسنده و مدیر نشر آموت تعدادی مادربزرگ از من خریدند که در مجموعهٔ شخصی ایشان (آموتخانه) نگهداری میشوند.
شخصیتهای این عروسکها از کجا در ذهنتان شکل میگیرد؟
تا به حال کسی بی اجازه کار شما را کپی کرده است؟
بله، این مورد برای همهٔ عروسکسازها و صاحبان سبک اتفاق میافتد، که بسیار برایمان ناراحت کننده است. بدتر از آن مواردی است که عکسِ کارهای ما را به اسمِ خودشان در پیج و کانالهایشان برای فروش قرار میدهند و متاسفانه مرجعی برای پیگیری و شکایت در این زمینه وجود ندارد. تنها به این دلخوشیم که شناخته شدهایم یا سازمان میراث فرهنگی سبک ما را میشناسد، اما این شناسایی کافی نیست، میراث فرهنگی باید سبکها را با نام خالقانشان ثبت کند. باید به هنر بیش از اینها بها داده شود.
قیمتها را متناسب با قدرت خرید مردم در نظر گرفتهام. اینکه عروسکهایم به دست همهٔ هنردوستان برسد، برایم در اولویت است. به لطف خدا درآمد خوبی دارم و از نظر خودم پایین بودن قیمتها در افزایش فروش بیتاثیر نبوده است. بعد از شروع این کار هرگز به شغل دیگری فکر نمیکنم.
دیدگاه شما