به گزارش شبنم ها به نقل از طنین یاس،"کیمیا" سریالی که نمی توان آن را برداشتی درست از نقش زنان در انقلاب و شاخصه های زنان انقلابی دانست. "کیمیا" دختر دهه نودی اما برگشت داده شده به دهه 50! "کیمیا" نماد یک دختر امروزی که گویی با یک ماشین زمان به گذشته پرتاب شده و سعی دارد برای مردمان آن زمان به بدترین شکل ممکن ادای انقلابی بودن در آورد.
در این نقش بازی کردن نه فیلم نامه ظرفیت دارد و نه بازیگر پیشینه و اعتقاد؛ تمام تلاشش بر پایه یک دست لباس سارافون جذب، روسری و صد البته آرایشی غلیظ است که با آنها نقش پُر رنگ یک دختر انقلابی را با تمام مناسبات رفتاری دختر امروزی به نمایش گذاشته است.
"کیمیا"ی عاقل، "کیمیا"ی جستجوگر، "کیمیا"ی تازه عروس انقلابی! کسی است که فردای ازدواجش با پسری که نمیداند بخاطر پیداکردن تکیهگاه یا از روی جبران خوبی یا لجبازی با رقیب عشقی، سر سفره عقدش نشسته با بدترین نوع آرایش و پیرایش در خارج از خانه با پسر همسایه یا همان رقیب عشقی به طعنه حرف میزند.
"کیمیا" زن سرسختی که برخی کنجکاوی هایی بی جا، تعقیب و گریز تنها مؤلفه انقلابی بودنش است! تفسیر افتضاحی از زن دهه 50 است که خودسرانه عمل می کند، عاشق می شود، تصمیم به ازدواج می گیرد، قهر می کند، طلاق عاطفی می گیرد و دوباره به سوی خانه بر می گردد و بار دیگر تصمیم به جدایی را به عمل تبدیل می کند!
بازیگر نقش اول سریال کیمیا ، دختر انقلابی! هیچگاه درست و حسابی بر سجاده نماز قرار نگرفته است ،هیچگاه پوشش یک دختر انقلابی و مؤمن را نداشته است، هیچگاه در پس لوس بازیهایش نتوانست ادای یک دختر مستقل و فهمیده را در بیاورد، تصمیم گیری های درستش به مراتب کمتر از تصمیمات نادرستش است، هیچگاه احترام پدر و مادر در تصمیماتش دیده نشده است و فقط او به زبان عاشق پدرش بوده ؛ پدری که حتی سعی نکرد به اندازه 2 سال تا آمدنش ازدواج خود را به تأخیر اندازد و با این همه دلدادگی افسردگی بگیرد!
و این فیلم فقط و فقط توهین به دختران انقلابی و شعور مردم بود، به تمسخر گرفتن وجه زن مبارز انقلابی، خط بطلان کشیدن به فرهنگ ها و باید ها و نبایدهای قریب 40 سال پیش درست اوایل انقلاب اسلامی !
زن انقلابی دهه 50 زنی است که همدوش مردان وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی می شود، آنقدر پخته عمل می کند و آنقدر ظریف به همه چیز نگاه می کند که نه تنها خود را به خطر نمی اندازد بلکه دیگران را نیز از خطر و اشتباه دور می کند.
زن انقلابی دهه 50 پوشش آنقدر هست که روسری بلندی حداقل زیینت حفظ حجابش باشد.
زن انقلابی دهه 50 شناخت و بصیرتش نسبت به آرمان هایش آنقدر هست که بداند چه کسی را برای ازدواج انتخاب کند و چگونه لباس بپوشد و نشست و برخاست داشته باشد.
از این موارد که بگذریم وارد فاز جدید این سریال می شویم آنجا که کیمیا به اشتباه خود پی می برد. ناگاه بعد از شکست عشقی و برچسب مطلقه خوردن ای وای "کیمیا" حجاب برتر را کشف کرد، بله این نگاه کارگردان است زن شکست خورده که نباید خوش پوش و زیبا و آرایش کرده باشد.!و این تکرار توهین به زن چادری است؛ شاید هم یک پیام دارد که ما نمی دانیم!
سریال جایی با سکته فرهنگی دیگری روبه رو می شود که "نرگس" دوست "کیمیا" که از قبل وِرد عاشقی و محبت "پیمان" را در گوش دوستش زمزمه میکرد و او را از ازدواج با " آرش" برحذر میداشت و صدالبته طعنههای زیادی هم در بخشی از فیلم از کیمیا شنید! حالا در مقام یک دوست تحصیل کرده، سنگ کیمیای مطلقه دهه 60 را به سینه میکوبد و پسرخاله اش را که حداقل یک چهره انقلابی را به نمایش گذاشته است، مجرم ازدواج ناموفق کیمیا می داند و از او میخواهد تکلیف کیمیا را روشن کند.!
و صد پله متعجبانهتر اینکه " پیمان خان" مرد دهه 60 زنی مطلقه که به عشق او پاسخ مثبت نداده و حال با بچهای شش ساله زندگی میکند، با نگاه به ازدواج در سال های کنونی برای زندگی میپسندد.
البته " نرگس" انقلابی هم در پس مبارزات خود عاشقی داشت، سینه چاک و او هم نرد عشق می باخت در مبارزاتش......این نگاه یک نویسنده به بچه های انقلاب است، جوانانی که نمی دانند عاشق اند یا انقلابی! نکند نویسنده سعی داشت بگوید " پیمان " و " فرشید" مشتی نمونه از خروار مردان انقلابی بودند که در پس مبارزات انقلابی چشمی هم به دختران داشتند شاید هم وقتی به این راحتی با هم صحبت می کنند دوست پسر و دختر بودند!
تمام نکته اینجاست که این قصه ضعیف که سعی دارد در پس عاشقانههای کیمیا خود را در خانهها جا دهد اگر بیش از این ادامه یابد قطعا باید "پیمان" در جنگ کشته شود و دوباره عشقی جدید و ایثاری جدید از سوی کیمیا تا دنباله این سریال را بشود نگاه کرد...
توجه به این نکات کمترین تویع از دست اندرکاران سریالی است که طولانی ترین زمان ساخت را به خود اختصاص داده است، اینکه مراقب باشد که روسری بازیگران زنش، روسری های مد امروز یعنی، دهه 90 نباشد. لوازم آشپرخانه و پرده اتاق ها مد امروزه نباشد! تکه کلام هایی که امروز جوانان برای هم به شوخی خرج می کنند از دهان بازیگران این فیلم خارج نشود! ...
کاش نویسنده و کارگران و تهیه کننده و اصلا کلیت سازمان صدا و سیما این را قبول داشتند که فیلمها و داستانهای آنها برای نوجوانان که هنوز واقعیت زندگی را به درستی درک نکردهاند و گرسنگی نچشیدهاند که عاشقی یادشان برود، یک الگو است و از این پس هر دختری میتوان فکر کند برای تهییج رقیب خود، انتقام، پیدا کردن یک تکیهگاه یا هر چیز دیگری باید دلباخت و اگر اشتباه کرد، قطعا مردی خواهد بود که از قبل او را دوست داشته و با شکستش دوباره به سمت او برمیگردد ، چرا که کیمیای قصه شبکه 2 اینگونه سرنوشتش رقم خورد و در پس هم داستانی واقعیتی است و صد پله بدتر که اگر زن جوانی فکر کند در کنار همسرش همیشه مردی هست که از نوجوانی او را میخواسته و حاضر است اگر زندگیاش بهم خورد او را به زیباترین شکل ممکن عقد خود کند.!
و قطعا پسران هم با الگوبرداری از " پیمان" توقع دارند خانوادههایشان در برابر انتخاب آنها که میتواند یک بیوه زن با بچهای شش ساله باشد سرتعظیم فروآورده و با او پیوند زناشویی ببندند و قطعا هم تا آخر عمر پشیمان نخواهند شد....
یک کلام سریال ضعیف " کیمیا" به مسلخ بردن نگاه، سبک زندگی و شاخصههای یک دختر انقلابی است .
انتهای پیام/ج
دیدگاه شما