5. اسفند 1393 - 15:58   |   کد مطلب: 5070
پرستار بزرگ صحراي كربلا، در آن روز سخت، وظايف سنگيني به عهده داشت: تقويت روحيه مجروحان و خانواده شهيدان، رسيدگي به بازماندگان و كمك به اطفال. هم چنين ايشان به مراقبت از حضرت سجاد (ع) نيز كه در بيماري شديد به سر مي برد، مشغول بود.
سالروز میلاد بانوی دشت کربلا  مبارک باد

به گزارش شبنم ها، پنجم جمادی الاولی روز ولادت باسعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچم دار نهضت پس از شهادت حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است.

 

این روز را روز پرستار می نامند و علت نام گذاری این روز به نام «روز پرستار» این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد.

 

درود بی پایان خداوند بر این بزرگ بانوی اسلام باد. نکته ای که لازم است به آن اشاره کنیم این است که: حیف است زینب را پرستار بیمار بخوانند زیرا پرستاری از بیمار یکی از کوچک ترین مسؤولیت های زینب(س) بود، و هر چند پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هر کس برنمی آید ولی با این حال مقام زینب، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود.

 

زینب(س) نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمی گرفت، خون حسین(ع) پایمال می شدو بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیش تازی زینب کبرا(س) در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل می آمدند و نام رسول الله(ص) را نه تنها از مناره های مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو می کردند و این بود نیت شوم آنان. و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان و همچنین فریب خوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد که تا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شموخ باید برده شود.

 

زینب در پس آن مصیبت بزرگی که آن چنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقه ایستاد و سخنرانی کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد و حرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگر حرکت های اسلامی آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار این حرکت عظیم زینبی، هویدا است و به برکت زینب(س) و قیام مبارکش، هم چنان بیرق های خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته می شود زیرا زینب بود که پیام خونین حسین را به تمام نسل ها و عصرها رساند.

 

در اینجا نتیجه ای که می خواهیم از این مطالب بگیریم این است که علت نامگذاری روز میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها به روز پرستار به خاطر دو وجه است:

۱ – تجلیل از مقام شامخ و شخصیت والای حضرت زینب(س) است که با برگزاری این مراسم یادی از این بزرگ بانو می شود و باعث الگو سازی در جامعه می شود.

۲ – تقویت روحیه زینب گونه در میان پرستاران و تقدیر و تشکر از زحمات و نقش پرارزش پرستار در جامعه.

امام حسین علیه السلام قبل از شهادت سفارش های لازم را به زینب نمود و پرستاری نهضت را به او واگذار کرد و او را به صبرو بردباری امر نمود و به میدان با قلبی محکم و بی هراس ازآینده نهضت، حرکت کرد. زینب نیز پرچم پرافتخار حسین را بر دوش گرفت و نگذاشت این پرچم الهی بر زمین افتد و با اقتدار وشهامتی که تاریخ نظیرش را ندیده در برابر امیر خون آشام کوفه و شاه پلید شام لعنة الله علیهما ایستاد و با سخنرانی های جاودانه اش زندگی را در کامشان تلخ ساخت. راستی چه رادمردی است این زن، که با آن همه مصیبت های سخت که هر یک کوهی را به لرزه درمی آورد و انسان را مضطرب و از خودبی خبر می سازد، در برابر سنگدل ترین و تندخوترین و تبهکارترین انسان روی زمین، آن سان با کبر و مناعت برخورد می کند که همه را به شگفتی وامی دارد.

 

هرچند روز ولادت زینب روز عید و شادمانی است ولی چه کنیم که این نام مقدس، پیوسته قرین رنج و اندوه بوده است. پس از گذشت شش سال از هجرت رسول الله صلی الله علیه و آله، زینب در مدینه منوره از آن شجره طیبه به دنیا آمد.

در آغاز ولادت، نسیم نوید بخش زندگی سعادتمندی در خانه زهراسلام الله علیها وزیدن گرفت چرا که هنوز رسول خدا صلی الله علیه و آله حیات داشت و خود نام نواده عزیزش را «زینب »نهاد.علی و زهرا هر دو از دیدن زینب، این گل خشبوی ولایت و رسالت خرسند بودند ولی گویا از همان آغاز، هاله ای از غم و اندوه،گهواره زیبای زینب را در برگرفته بود و گویا حوادث تلخ وجانگداز عاشورا از همان روز در رخساره زیبای این کودک، نقش بسته بود.

نوشته اند که پس از تولدش، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خم شد و نواده عزیزش را با قلبی آکنده از غم و اندوه و دیدگانی پر از اشک بوسید و به خاطر حوادث جانکاهی که درانتظار نواده اش بود، آهی از قلب مبارکش برآمد که دیدگان حاضران را پر از اشک نمود.

و این هاله غم -که در آن نخستین روز ولادت بر رخساره نازنین زینب نقش بست- هم چنان با گذشت ایام ادامه داشت و پیوسته گسترده تر می شد، چرا که پس از قریب پنج سال، رسول خدا از دنیارفت و با وفات پیامبر بارش سیل آسای صیبت بر خاندان گرامیش آغاز شد و زینب در تمام صحنه های غم انگیز حضور داشت و از نزدیک شاهد شهادت مظلومانه مادرش و اسارت پدرش و شهادت دلسوزانه برادرش حسن بود. حوادث و رویدادهای ناگوار بر برترین انسان های روی زمین باریدن گرفت تا آن که حادثه فراموش نشدنی عاشورا رخ داد و این هاله غم به اوج خود رسید.

 

زن مگو مردآفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار زن مگو کمتر کنیزش حور عین زن مگو دخت امیر المؤمنین

 

ابن زیاد که آن همه کبر و بی اعتنایی را از یک زن رنج کشیده وبا تمام وجود ماتم زده می بیند، انگشت حیرت به دهان می گیرد ومی خواهد او را کوچک شمارد، با تکبری انتقامجویانه رو به حضرت کرده می گوید: خدای را شکر می کنم شما را رسوا ساخت و مردانتان را کشت و سخنانتان را دروغ گردانید! زینب با عظمت و شموخ،نگاهی تحقیرآمیز به آن سرکش بی نام و نسب می کند و فریادبرمی آورد که: «الحمد لله الذی اکرمنا بنبیه صلی الله علیه وآله و سلم و طهرنا من الرجس تطهیرا… انما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر و هو غیرنا و الحمد لله ».

سپاس خدای را که ما را با انتساب به پیامبرش گرامی داشت و ازآلودگی و ناپاکی دور ساخت. و همانا شخص تبهکاری (چون تو) رسوامی گردد و بدکار و پلید دروغ می گوید و خدا را شکر که آنان غیراز ما هستند.

ابن زیاد که منتظر چنان جواب تندی نبود، از او می پرسد: کار خدایت را درباره خاندانت چگونه دیدی؟ حضرت زینب با همان سربلندی و مناعت می فرماید: «و الله مارایت الا جمیلا، اولئک قوم کتب علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم فتختصمون عنده…» به خدا قسم جز نیکی و زیبایی ندیدم.آن ها قومی بودند که خداوند کشته شدن در راهش را بر آنان نوشته بود و لذا با شجاعت به قتلگاه خویش شتافتند ولی به زودی خداوند تو و آنان را در یک جا گرد آورد تا در پیشگاهش محاکمه شوید. من هر گاه این قسمت از سخن زینب را به یاد می آورم، در برابرآن همه عظمت و بزرگواری، آن قدر احساس شرمساری و حقارت می کنم که این زینب پس از آن همه مصیبت، چون در راه خداست همه را جمیل و زیبا می بیند و ما در برابر کوچک ترین اذیت و آزاری بی تاب وزبون می شویم و چقدر فاصله است میان آسمان عظمت زینب و دنیای پست دنیاخواهان.

حضرت زينب (س) پرستار نهضت وانقلاب حسينى

حضرت زينب (س) در سال پنجم هجري از مادري چون فاطمه زهرا (س) متولد شد و در دامان ايشان، پيامبر اسلام (ص) و حضرت علي (ع) پرورش يافت. يكي از سيره هاي عملي زندگي اين بانوي الهي، پرستاري و دست گيري از حال بيماران و درماندگان بود. اتفاقات سختي كه در طول حيات سراسر مرارت بار ايشان رخ داد؛ همچون بيماري مادر بزرگوارشان، ضربت خوردن پدر، مسموميت برادر و بالاخره حادثه بزرگ كربلا، زينب را به عنوان الگوي پرستاران معرفي كرد و سالروز ولادتش، به عنوان روز پرستار برگزيده شد.

پرستار بزرگ صحراي كربلا، در آن روز سخت، وظايف سنگيني به عهده داشت: تقويت روحيه مجروحان و خانواده شهيدان، رسيدگي به بازماندگان و كمك به اطفال. هم چنين ايشان به مراقبت از حضرت سجاد (ع) نيز كه در بيماري شديد به سر مي برد، مشغول بود.

حيف است زينب سلام الله عليها را تنها پرستار بيمار بخوانند زيرا پرستارى از بيمار يكى از كوچك‏ترين مسؤوليت ‏هاى حضرت زينب سلام الله عليها بود، و هر چند پرستارى وظيفه سنگين و ارزشمندى است و پرستار متعهد بايد با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملايمات براى انجام خدمتش ‏بنمايد و چنين كارى از عهده هر كس برنمى‏آيد ولى با اين حال ‏مقام زينب كبرى سلام الله عليها، آن‏قدر والا و عظيم است كه او را پرستار نهضت وانقلاب حسينى بايد بناميم، زيرا اين پرستارى به مراتب مهم‏تر و سرنوشت‏ سازتر از پرستارى بيمار بود.

زينب نقش نگهدارى از قيام خون بار حسينى را بر عهده داشت كه ‏قطعا اگر او اين بار را بر دوش نمى‏گرفت، خون سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين صلوات الله عليه پايمال مى‏شد و بسيار دشوار بود كه نهضت ابى عبد الله عليه السلام به مردم‏ اعلام و ابلاغ گردد و شايد بدون اسارت خاندان رسول الله وپيش‏تازى عقيله بنى هاشمى عليها السلام در رسوا نمودن هيئت‏ حاكم، و تبليغ او از انگيزه قيام برادرش، يزيديان به هدف پليد خود نائل مى‏آمدند و نام رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را نه تنها از مناره‏هاى مساجد بلكه از تاريخ، پاك و محو مى‏كردند و اين بود نيت ‏شوم آنان.

 

حضرت زينب عليها السلام با مجاهدت و قيام شجاعانه خويش در برابر زورگويان وهم‏چنين فريب ‏خوردگان زمانش، آن چنان از قيام امام حسين عليه السلام دفاع كرد كه ‏تا قيام رستاخيز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد و اين نام جاودان و مقدس براى هميشه با عظمت ‏بايد برده شود.

 

عقيله بنی هاشم عليها السلام در پس آن مصيبت ‏بزرگى كه «تصغر عندها المصائب‏» آن چنان ‏بار سنگين پرچم ولايت را بر دوش گرفت و در برابر كفر و زندقه‏ ايستاد و سخنرانى كرد و خطابه خواند و مردم را بيدار كرد و حركت را در مردگان آغاز نمود كه از آن جا حركت توابين و ديگر حركت‏هاى اسلامى آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار اين ‏حركت عظيم زينبى، هويدا است و به بركت اين بانوى بزرگوار و قيام مباركش، هم‏چنان بيرق‏هاى خونين عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته مى‏شود زيرا زينب كبرى سلام الله عليها بود كه پيام ‏خونين حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را به تمام نسل‏ها و عصرها رساند.

 

در خاتمه شايسته است از پرستاران فداكار و بي توقعي ياد كنيم كه همواره از مهرباني و دلسوزيشان بهره مند بوده ايم: به مادراني كه همواره در زندگي به شير زناني همچون زينب (س) تاسي نموده اند تا دررويارويي با مصائب و دشواريهاي زندگي مرهمي بر دلهاي مجروحمان گذارند.

تصاویر تکمیلی: 
سالروز میلاد بانوی دشت کربلا  مبارک باد

دیدگاه شما

آخرین اخبار