گفتم : چقدر احساس تنهایی می کنم …
گفتی : من که نزدیکم !
یوسف مى دانست تمام درها بسته هستند اما به خاطر خدا و به امید او حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش باز شد …
“اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند ، به طرف درهای بسته بدو چون خدای تو و یوسف یکیست”
.
.
همه را صدا زدم جز خدا …
هیچکس جوابم را نداد جز خدا …
.
.
هر کسی میتواند دانه های یک سیب را بشمارد
اما
تنها خداوند میتوانه سیب های یک دانه را بشمارد …
.
.
خداوندا
نادانی دیروز ، شادی امروزم را گرفت !
نادانی امروزم را بگیِر تا شادی فردایم را از دست ندهم …
.
.
چه بسا خداوند هر گره ای که در کار ما می اندازد همچو گره های قالی باشد که نهایتا قصد دارد با آنها نقشی زیبا را بیافریند …
.
.
خدایا منو ببخش اگر همیشه به فکر رضای همه ی هیچ ها هستم ولیبه فکر رضای تو که همه هستی ، نیستم …
.
.
میشنود صدایی به کوچکی صدای تو را ، “خدایی” که به بزرگی جهان هستی است …
منبع:آوای فامنین
دیدگاه شما