29. تير 1395 - 16:07   |   کد مطلب: 11256
به دليل غلبه برخي نگاه هاي جنسيتي و نابرابري هاي اقتصادي، سهم برخي از شادي، سهمي ناچيز است. در اين ميان سهم زنان نيز سهمي اندک به چشم مي آيد. نبود بسترهاي لازم براي شادي کردن و بي توجهي به اين مقوله مهم براي زنان جامعه ايران، برخي را به سمت شادي هاي زيرزميني و پنهاني سوق مي دهد.

به گزارش شبنم همدان به نقل از بانو : شاد بودن و شاد زيستن ميل و خواست اغلب انسان ها است، همچنين جريان نشاط در هر جامعه بر حرکت، پويايي و کارآيي افراد اثربخش بوده و با کنار راندن خمودگي به نوعي بسترساز رشد در بسياري از زمينه ها خواهد بود. نکته مهم در اين ميان، برخورداري همه افراد جامعه در قشرها و گروه هاي سني مختلف از شادي و نشاط کافي است. از ديد برخي ناظران، به دليل غلبه برخي نگاه هاي جنسيتي و نابرابري هاي اقتصادي، سهم برخي از شادي، سهمي ناچيز است. در اين ميان سهم زنان نيز سهمي اندک به چشم مي آيد. نبود بسترهاي لازم براي شادي کردن و بي توجهي به اين مقوله مهم براي زنان جامعه ايران، برخي را به سمت شادي هاي زيرزميني و پنهاني سوق مي دهد. برگزاري جشن ها و محافل زنانه به سبک غربي، آسيب تازه اي در فضاي نبود شادي متعارف و برنامه ريزي شده براي زنان جامعه است. به منظور واکاوي اين موضوع و آگاهي از آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي اين پديده تازه، گروه پژوهش و تحليل با حجت پناه، جامعه شناس گفت وگو کرد. به گفته وي، شادي سهم کمي در ميان زنان دارد و کمتر فضايي را مي توان يافت که زنان در آن احساس آرامش و امنيت کنند و بر اساس هويت زنانگي، روحيات و خلق و خوي خود شاد شوند. به باور اين جامعه شناس، دولت بايد بر مبناي تحقيق و پژوهش، چارچوب درستي از شادي متعارف و مناسب با فرهنگ جامعه معرفي کند تا از اين راه، زمينه توانمندسازي افراد و توسعه نشاط در جامعه فراهم آيد. در ادامه متن کامل مصاحبه باحجت پناه را مي خوانيم: ***سئوال: چه ارزيابي از وضعيت زنان کشور از دريچه شادزيستن و نشاط فردي و اجتماعي آنان داريد؟ **حجت پناه: مشارکت افراد مختلف يکي از ضرورت هاي جامعه مدني و رشد مدنيت است که ايجاد فضاي همراه با نشاط و آرامش باعث افزايش مشارکت خواهد شد. در اين ميان، تنوع الگوهاي رفتاري و فرهنگي در جوامع مدرن و توسعه يافته، همه اقشار جامعه را به صحنه کشانده و بر مشارکت و حضور هرچه بيشتر آنان تاثيرگذار خواهد بود. اما در جامعه ايران، به دليل وجود برخي تفسيرهاي مضيق مذهبي و عرفي، فرصت حضور براي همه قشرها، به ويژه زنان در محيط هاي شاد و مفرح فراهم نشده و آنان از سال هاي دور به عنوان نيمي از جمعيت کشور، حضور کمرنگي در عرصه عمومي داشته اند. البته پس از انقلاب اسلامي، زنان در عرصه هاي عمومي حضوري چشمگيرتري پيدا کردند. از طرفي، زنان از گذشته با برگزاري مراسم مذهبي مانند پهن کرده سفره هاي منتسب به امامان و خواندن ادعيه، جمع هاي زنانه اي تشکيل مي دادند و در آن به تعامل و تبادل نظر مي پرداختند. اين شيوه اگرچه هنوز ادامه دارد و برخي جمع هاي زنانه به اين بهانه تشکيل مي شود اما همچنان زنان سهم کمي از شادي دارند. کمتر فضايي را مي توان يافت که از نظر جنسيتي، زنان در آن به طور کامل احساس آرامش و امنيت کنند. **سئوال: اينطور به نظر مي رسد که شادي ميان زنان در گذشته معنا و مفهوم متفاوتي داشت و اکنون اين معنا تغيير کرده است. نظر شما در اين مورد چيست؟ **حجت پناه: نمي توان گفت که زنان قديم ما از شرايط و شادي هاي خود راضي بوده اند يا خير. در واقع بايد از چنين کلي گويي هايي پرهيز کرد. در شرايط مکاني و زماني مختلف اين پديده متغير بوده و نياز به تحقيق دارد اما آنچه که بديهي است اين است که شادي در يک جهان معنايي شکل مي گيرد و اين جهانِ معنايي، از مجموع شرايط اجتماعي و خلقيات فردي ساخته مي شود. در آن دوره، از پديده جهاني شدن و گسترش رسانه هاي جمعي و آموزش عمومي خبري نبود و در نتيجه بستر حضور بيشتر و قدرت چانه زني زنان براي احقاق حقوقشان وجود نداشت. مي توان گفت، فرهنگ و نقش اجتماعي زنان در طول زمان و در جوامع مختلف متفاوت بوده و هر کدام ويژگي هاي خود را داشته است. ما مي توانيم بگوييم مادربزرگ هاي ما شب يلدا دورهمي داشتند اما اين را که آيا واقعا شاد بوده اند يا خير نمي توان قضاوت کرد. ***سئوال: به تازگي، محافلي زير عنوان «ديسکوهاي زنانه» و با پوشش شادي آفريني براي زنان ايجاد شده است. به نظر شما اين محافل، با چه هدف و انگيزه اي برگزار مي شود؟ **حجت پناه: نخست بايد نوع مراسم، هنجارها و رفتارهايي را که در هر مراسم شاد متصور است درنظر بگيريم. اما به صورت کلي، فضا، ميدان عملکرد است همانگونه که «پير بورديو» جامعه شناس و مردم شناس فرانسوي مي گويد جامعه را نه به عنوان ارگاني طبيعي بلکه بايد به چشم جهان خواسته ها يا گرايش ها ببينيم. برگزاري و شرکت در اين ديسکوهاي زنانه هم از طريق فضاي مجازي، اطلاع رساني مي شود. در شبکه هاي اجتماعي به دليل گستردگي و کنترل محدود، افراد به راحتي همسويگي ها را پيدا مي کنند. بنابراين مي توان گفت افرادي به اين ديسکوها تمايل دارند که هويت مربوط به ديسکو و ميدان آن را پذيرفته اند، به وسيله آن خود را مي شناسند و بر مبناي مجموعه اي از خصلت هاي فرهنگي، معنا و جهان خود را مي سازند. اين هويت مي تواند هويت مشروعيت بخش، هويت مقاومت يا هويت برنامه دار باشد. هويت اين ديسکوهاي زنانه، هويتي برنامه دار است. افرادي که خرده فرهنگ آنان اين است که شادي را در ديسکوهاي زنانه جست وجو کنند به اين سمت کشيده مي شوند. در واقع هدف و انگيزه اين ديسکوها نوعي مشروعيت بخشي به ارزش هايي است که با ارزش هاي جامعه ما در تضاد است و بازتوليد هنجارهاي مربوط به آن ارزش ها است. واقعيت اين است که ممکن است شمار به نسبت زيادي از افراد جامعه اين خرده فرهنگ را پذيرفته باشند اما افراد بسيارکمي در اين محفل ها شرکت مي کنند. دليل اصلي آن است که اين محفل ها هنوز مشروعيت لازم را پيدا نکرده است و افراد در اين فضاها، احساس امنيت نمي کنند. *** سئوال: چه آسيب هايي در کمين شرکت کنندگان در ديسکوهاي زنانه يا محافلي با اين پوشش، است؟ **حجت پناه: درباره چيستي اين ديسکوهاي زنانه بايد گفت که به دليل اين که هنوز فراگير نشده است، مساله اجتماعي محسوب نمي شود. اما از نگاه پاتولوژي (آسيب اجتماعي) مي توان به اين قضيه نگاه کرد. چرا که کارکردهايي دارد که ارزش ها و نظم جامعه را با چالش مواجه مي کند. نکته اين است که در جامعه ما بر اساس قوانين، ارزش ها و هنجارهاي موجود، تشکيل محافل شادي زنانه به شکل يادشده يک عمل ناهنجار است. جامعه امروز ما، يک جامعه در حال گذار است و مهمترين ويژگي جامعه در حال گذار اين است که بين ارزش هايي که در يک جامعه است و هنجارهايي که عمل مي شود، در پاره اي از موارد تضادهايي ديده مي شود. بنابراين مي توان گفت اين ديسکوهاي زنانه تنها بر مبناي بهره وري مالي بنا نشده است زيرا احتمال برخورد پليس و منع قانوني براي ادامه کار و بسته شدن مکان برگزاري اين محافل زياد است. اين اقدامي تشکيلاتي و سازمان يافته است که افرادي پشت پرده آن را هدايت مي کنند. افرادي که مشروعيت بخشي به ناهنجاري ها را در صدر کار خود قرار داده اند. اين محافل يک ميدان عملکرد هستند و در اين ميدان افراد کنش هاي برگزارکننده را دنبال مي کنند. در واقع از افراد شرکت کننده، انتظار مي رود که نقش هايي را به عهده بگيرند که گروه از آنان انتظار دارد. ***سئوال: اين آسيب هاي اجتماعي که از آن ياد کرديد، تا چه اندازه، در روابط خانواده ها تاثير گذار است؟ **حجت پناه: براي اين که ببينيم اين اعمال روي خانواده چه تاثيري مي گذارد بايد ديد افرادي که در اين محافل شرکت مي کنند از چه خاستگاه خانوادگي هستند و آيا کارکردهاي خانواده را به درستي دريافت کرده اند؟ از کارکردهاي خانواده اين است که در آن محيطي تربيتي، آرام، عاطفي و صميمانه وجود داشته باشد و روابط بين نسلي و ميان نسلي به شکل روابط سالم و همراه با احترام متقابل صورت گيرد. در چنين خانواده اي هدف هاي مشترک فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي وجود دارد. اکنون بايد ديد افراد شرکت کننده، بعد از رفتن به اين ديسکوها، با باورهاي غلط اخلاقي روبه رو شده اند يا وجود آن باورها موجب رفتن آنان به ديسکو شده است. از ديدگاه بنده، شخصي که به اين محفل وارد مي شود، در ابتدا يک روابط بهنجار با خانواد خود نداشته که سر از اين محافل درآورده است، در خانواده اي رشد کرده که کارکردهاي خود را نداشته است و شيوه تربيتي در تضاد با افراد بوده يا حداقل ارزش هاي آن خانواده با ارزش هاي جامعه همسو نبوده است. به عنوان مثال، ممکن است دختر مجردي که وارد اين محفل ها مي شود، قبل از رفتن به اين محافل با والدين خود اختلاف داشته باشد و بعد از رفتن هم وضع به همان منوال باقي خواهد ماند. *** سئوال: برخي بر تاثيرهاي هويتي و فرهنگي اين دست مراسم انگشت مي گذارند. در اين زمينه چه پيامدهايي را مي توان انتظار داشت؟ **حجت پناه: نمونه آرماني از شان و شخصيت زن بر اساس ارزش هاي اسلامي و ايراني وجود دارد که با ديسکو رفتن زنان کاملا در تضاد است. از نگاه مکتب پديدار شناسي، زماني که اين ديسکوهاي زنانه برساخته شود، معناها و مفاهيم خود را گسترش مي دهد و گام نخست اين برساختگرايي، مشروعيت بخشيدن به تابوها است. همين امر باعث مي شود که آن معناهاي حقيقي که متناسب با شان زن است، با ورود به اين محافل در تضاد قرار بگيرد و افراد اندک اندک کنش هايي از خود نشان دهند که متناسب با ارزش هاي جامعه نباشد. دامنه تعريف زنانگي به موجودي جسماني و مکانيکي کاسته شود، اين فروکاست معنايي زن است که در اين ديسکوها صورت مي گيرد. *** سئوال: نقش دولت و رسانه در فرايند ترويج روحيه نشاط اجتماعي دوري افراد از مراسم نامتعارف چيست؟ ** حجت پناه: دولت بايد سياست گذاري بلندمدت و برنامه ريزي ميان مدت و کوتاه مدت داشته باشد. براي نمونه، شهرداري با همت دولت، اقدام به ايجاد پارک هايي مخصوص زنان کرده است. اما ايجاد پارک بانوان در سطح شهر هم نتوانست از نظر ضريب امنيتي، طراحي فضا و ساير شرايط حس مالکيت يک فضاي خاص بانوان را به زنان بدهد. مشکل ديگري که در اين ميان خودنمايي مي کند، طرح ها و برنامه هايي براي گروه هاي مختلف زنان است که بدون درنظر گرفتن علاقه، سليقه و نظر زنان، به وسيله مردان به صورت برنامه ريزي از بالا انجام مي شود. دليل اين مساله هم اين است که کار مبتني بر تحقيقات نيست که نيازهاي افراد را بسنجند و براساس آن نيازسنجي، برنامه ريزي کنند. در نتيجه هر اقدامي که به صورت هرمي از بالا به پايين صورت مي گيرد، برنامه ريزي موفقي نخواهد بود. بنابراين اگر قرار اين است که براي بانوان کاري انجام دهيم ابتدا بايد نظر بانوان را بپرسيم چرا که براي جلب مشارکت حداکثري، بايد نگرش ها، ذائقه ها و خواسته ها به صورت واقعي شناسايي شوند. از شاخص هاي شهر سالم، امکان بازسازي و بازنگري است تا از اين راه، توانمندي افراد تقويت شود اما متاسفانه کلانشهري مانند تهران، از اين بازسازي محروم است. دولت بايد بنا را بر تحقيق بگذارد و راجع به اين مساله که اين پديده ها چگونه شکل گرفته و چه عواقبي مي تواند داشته باشد، پژوهش و بررسي کند و بعد عمل کند. پيشنهاد من استفاده از تحقيقات علمي و يک سياست گذاري مبتني بر دانش است. تجربه نشان داده تبليغ منفي در مواردي مانند ديسکو، نتيجه عکس دارد و به فراگير و شناخته تر شدن آن منجر شده است. واقعيت اين است که زنان جامعه به فضايي که در آن شادي مشروع و همنوا با ارزش هاي جامعه وجود داشته باشد نيازمندند.اما باز هم تاکيد مي کنم که ايجاد و گسترش اين فضاها به خصوص در شرايط کنوني جامعه نيازمند تحقيقاتي همه جانبه نگر، دقيق و علمي است.

انتهای پیام/ص

دیدگاه شما

آخرین اخبار