16. شهريور 1395 - 11:48   |   کد مطلب: 12230
روایتی دیگر از فاجعه عید قربان
24 سپتامبر از زبان شاهدان عینی
خودکامگی شاهزادگان عرب حتی در قرن بیست و یکم هم جان بی گناهان را میگیرد.

شبنم همدان گزارش می دهد:

فرا رسیدن ماه ذی الحجه و موسم حج ابراهیمی ، حال و هوای مسلمانان جهان را الهی می کند. همه ساله در این روزها، قلب تمام مسلمین برای طواف خانۀ خدا پر می کشد و عموم آنها آرزو دارند احرام بندگی بر تن کنند و پروانه وار بر گرد حریم یار بچرخند. اما امسال روزهای حج در ایران و دیگر کشورهای مسلمان حال و هوای متفاوتی دارد. با رسیدن این ایام ، یاد و خاطره ی عید قربان سال گذشته و فاجعه ی منا که موجب پیوستن هزاران زائر مُحرِم به لقای الهی و شهادت این مومنان تشنه لب  شد ، در خاطر مسلمانان پر رنگ می شود و حزن و خشم و نفرت آنان را تازه می کند.

حال و هوای حزن انگیز حج امسال موجب شد برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدای منا و جمعه خونین بیت الله الحرام، به سراغ چند تن از حجاح سال گذشته برویم و با آنها هم صحبت شویم.

حاج سید سعدی وفایی از حجاج بیت الله الحرام است که سال گذشته با کاروان همدان به دیار وحی رفته است.

 

نام حج تداعی گر فاجعه منا در عربستان

از وی  پرسیدیم در این روزها اولین خاطره ای که از حج برای شما تداعی می شود چیست؟

در پاسخ گفت: اولین چیزی که از حج به ذهنم می رسد حادثه ی منا است. متأسفانه به جای اینکه از شنیدن نام حج و رسیدن موسم آن، معنویت حج به ذهنم بیاید یک دلهره و ناراحتی عمیقی به سراغم می آید. فاجعه منا به واقع حادثه سنگینی بود و از کشور ما  حدود 470 زائر در شرایطی که هنوز لباس احرام به تن داشتند شهید شدند و حدود 30 یا 40 نفر در همانجا به خاک سپرده شدند.

وی با صدایی که خشم و نفرت در آن آشکار است ادامه داد: در این حادثه شدت درنده خویی حکومت منحوس وهابی و سعودی به جهان اسلام اثبات شد. حکومتی  که ادعا دارد خادم حرمین شریفین است اما انسانیت در وجودش نیست. نوع رسیدگی مأموران سعودی به حادثه دیدگان و برخورد وحشیانه آنها با زوار ثابت کرد که حکومت سعودی هیچ بویی از انسانیت نبرده است.

 آنچه از شنیدن نام  خادم به ذهن متبادر می شود ، وارستگی است و خادمین باید کرامت زوار خانه خدا را درک کنند. اما رفتار عمّال حکومت سعودی با حجاج به ویژه حجاج ایرانی بسیار توهین آمیز و زننده بود که نشانه ی سبک سری و بی کفایتی این حکومت است. فاجعه منا نیز یک نمونه عینی از این بی کفایتی است. آنها نه خود به حادثه دیدگان کمک می کردند و نه به نیروهای ایرانی اجازه این کار را می دادند.

 

علت وقوع حادثه

وی گفت آنچه موجب رخ دادن این حادثه شد، عبور پسر پادشاه عربستان از خیابان منتهی به منا برای رمی جمرات بوده است. محمد بِن سلمان که پسر پادشاه عربستان و وزیر دفاع آن کشور است به همراه کاروان همراه خود به سمت منا حرکت می کند. نیروهای امنیتی یکی از خیابان های عریض را می بندند و همه زائران را به خیابان 204 هدایت می کنند. حجم زائرین از گنجایش خیابان بیشتر می شود و همچنان سیل جمعیت به سمت آن خیابان هدایت می شود. طبیعی است وقتی حرکت سیل جمعیت همچنان ادامه دارد و خیابان از جمعیت اشباع شده فاجعه رخ خواهد داد. و بدین ترتیب با قربانی کردن هزاران زائر بی گناه ، مناسک حج برای محمد بِن سلمان کامل شده و در توهم قربت به خدا به خودکامگی خود ادامه میدهد.

 

ممانعت نیروهای امنیتی از کمک رسانی جمعیت هلال احمر ایران به حادثه دیدگان

وی گفت: فرزندان  دو تن از افراد کاروان ما ، که پزشک جمعیت هلال احمر هستند در صحنه حاضر بودند، آنها عنوان کردند نیروهای امنیتی به محض اینکه متوجه کمک رسانی ما به حادثه دیدگان شدند از این کار جلوگیری کردند. نکته جالب توجه این است که جمعیت هلال احمر ایران تا قبل از ممانعت نیروهای سعودی حدود 700 زائر را نجات داده بودند اما اجازۀ ادامه کار به آنها داده نشد.

هرچند حکومت عربستان تعداد شهدای این حادثه را زیر هزار نفر اعلام کرده است اما شاهدان عینی با چشمان خود شهادت هزاران نفر را دیده اند. به گفتۀ حاضران تنها نشانه ی مدیریت و درایت سعودی ها که خود عین بی کفایتی است، ریختن مصدومان همراه با شهدا در کانتینر ها برای پاکسازی مسیر بود. با این کار تعداد زیادی از مصدومین ساعتها و روزها در زیر آفتاب سوزان عربستان و در کنار شهدا بدون کوچکترین رسیدگی جان دادند.

 

سوء مدیریت عربستان علت شهادت بسیاری از زائران

این زائر دل شکسته گفت: اگر عربستان با مدیریت درست  قصد کمک به زائران را داشت قطعا تعداد شهدا خیلی کمتر می شد. آیا واقعا در کشوری که این حجم عظیم زائر را در خود جای داده است حتی یک هلیکوپتر وجود نداشت که با آب پاشیدن بر روی حادثه دیدگان از مرگ آنها جلوگیری کند؟ اگر این امکانات را نداشتند از بی لیاقتی و بی کفایتی آنها است و اگر داشته اند قاتل زائران بی گناه هستند.

از حال و هوای حجاج ایرانی بعد از رخ دادن فاجعه در منا پرسیدیم.

گفت: بعد از رخ دادن فاجعه کم کم زمزمه هایی از گوشه و کنار می رسید. شایعاتی مبنی بر کشته شدن چند نفر از زائران منتشر شده بود و شهدا را حدود 100 یا 200 نفر تخمین  می زدند. این اخبار در چادرهای منا می چرخید و ناآرامی را همراه خود گسترش میداد. شنیدن این خبرها سیل نگرانی را به سوی حجاج روانه کرد. از هر کاروان چند نفر هنوز باز نگشته بودند و این حادثه همه زائران را منقلب و مضطرب کرده بود. واقعا آن حال و هوا،  پر از تشویش و نگرانی بود و تحملش کاری سنگین و سخت. در همین حال و هوا بعد از اینکه تلویزیون ایران صحنه های فاجعه را پخش کرده بود متوجه شدیم شایعه شهادت حجاج ، کاملاً صحیح است و حالت روانی بدی ایجاد شد و جوی  سنگین تر از قبل حاجیان را فراگرفت.  

از وی پرسیدیم آیا با کسانی که در این فاجعه شهید داده بودند از نزدیک برخورد داشتید؟

پاسخ داد: خوشبختانه در کاروان همدان هیچ شهیدی نبود ولی در بین دیگر حجاج ایرانی، داغداران این فاجعه را میدیدیم. بعد از اینکه از منا به مکه بازگشتیم بازماندگان شهدا در هتل ها برای آنها مراسم یادبود و ختم برگزار می کردند. حال و هوای خانواده های شهدا بسیار بد بود و همه حجاج ایرانی مانند اقوام و فامیل آنها در کنارشان بودند. در آن حال و هوا همه ما داغدار بودیم درست مانند کسانی که نزدیک ترین افرادشان را از دست داده اند. در مراسم یادبود شهدا شرکت می کردیم و با خانواده های آنها همدل بودیم.

وی گفت: خوب به یاد دارم یکی از بازماندگان یک زن تنها بود. زنی که با پشتوانه دو مرد به عربستان آمده بود و اکنون داغدار همسر و برادرش بود. ترس و تشویش و پریشانی و ناراحتی او همه زائران را دگرگون کرده بود. او دو کوه استوار را از دست داده بود و یکه و تنها داغ شهادت آنها را بر دوش می کشید. او می گفت من بدون پشت و پناه چگونه به ایران بازگردم؟ می گفت در سرزمین خدا و در کنار خانه ی خدا عزیزانم را کشتند و مرا بی یار و یاور کردند. و شنیدن این خاطرات تلخ ، ما را نیز منقلب کرد.

 

موضع گیری قاطعانه حضرت آیت الله خامنه ای

از وی پرسیدیم، به نظر شما جمهوری اسلامی در سالگرد این فاجعه چه موضعی باید داشته باشد ؟

گفت: موضع گیری ایران باید بسیار قاطعانه باشد. ما قبل از این نتیجه برخورد قاطعانه را دیده ایم. وقتی دولت عربستان از بازگرداندن شهدا امتناع ورزید رهبر انقلاب با سخنرانی محکم و کوبنده  خود ، مستکبران  خود رأی عربستان را مجبور کرد شهدای ایران را به وطن بفرستند. آنها با سخنان رهبر انقلاب فهمیدند ایران با اقتدار و قدرتمند وارد صحنه شده و پیکر شهدا را مطالبه کرده است و به سرعت سر تسلیم فرود آوردند . پس از سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای، عمّال سعودی اجازه دادند شهدای ایران شناسایی شود و چند هواپیما برای بازگرداندن آنها در اختیار ایران گذاشتند. این تغییر موضع نشان می دهد که ایران باید محکم و مقتدرانه در مقابل دولت پلید عربستان بایستد. حکومت بسیار پلید عربستان با روی نرم و رفق و مدارای ما سر عقل نمی آید و باید با توپ پر با آنها رفتار کرد.

   وی در مورد شرکت نکردن زائران ایرانی در حج امسال گفت: حج فریضه واجبی است اما در فتوای بسیاری از مراجع آمده است که اگر در هنگام فریض واجب خطر جانی تو را تهدید می کند می توانی آن را انجام ندهی. در اینجا نیز مراجع باید تصمیم بگیرند زیرا ما شایستگی نظر دادن در این خصوص را نداریم اما اگر نتوانند امنیت جانی حجاج را تضمین کنند، باید تصمیم جدی بگیرند. همچنان که در گذشته حضرت امام خمینی (ر ه) چند سال حج را تحریم کردند. گرچه حج یکی از فرایض بسیار تأثیر گذار برای جهان اسلام و اتحاد مسلمین است اما تأمین امنیت جانی حجاج نیز امری واجب است.

 

ضرورت تغییر سرپرستی مسئله حج

وی ادامه داد: همچنان که رهبر انقلاب فرمودند باید ایران با تمام قدرت بایستد تا مدیریت حج را از دست دولت سعودی خارج کند. سرپرستی مسئله حج را باید به جهان اسلام واگذار کنند. حداقل،  اداره امور شهرهای مکه و مدینه باید به جهان اسلام واگذار شود. دولت سعودی در ادوار مختلف به جهانیان اثبات کرده است که قابلیت مدیریت حج را ندارد. فاجعه منا تنها سال گذشته رخ نداد بلکه همچنان که در تاریخ پیداست این وقایع چندین بار در عربستان تکرار شده است و این سندی است برای بی لیاقتی و بی کفایتی سعودی ها و وهابی ها در اداره امور حج. ایران با قدرت خود در منطقه و جهان می تواند از این اسناد استفاده کند و از نظر دیپلماتیک پیگیر مسئله باشد تا کشور های دیگر هم با آن همراه شوند و در این امر پیروز گردند.

 

رنج های تاریخ

سید سعدی وفایی از رنج های تاریخ گفت. از مظلومیت مسلمانان و شیعیان در قعر زمان. رنجی که در زمان امام حسین (ع) نیز دامن مسلمین را گرفت. در آن زمان ناامنی در مراسم حج  امام شیعیان را تهدید می کرد و  متولیان خانه خدا قصر ترور امام حسین (ع) را داشتند. در طول تاریخ هر جا صدای حق بلند می شود استثمارگران و سلطه جویان و طاغوت ها آشفته می شوند و سعی می کنند به با تمام توان آن صدای حق را خفه کنند و اوضاع را به هم بریزند تا بتوانند پایه های حکومت خود را مستحکم کنند.

اکنون نیزشرایط همانطور است. تاریخ شهادت می دهد که آل سعود و وهابیت دست پرورده ی انگلیس و استکبار جهانی هستند و به هدف ایجاد تفرقه در جهان اسلام تشکیل شده اند. رفتارهای آنها نشان می دهد که اصلاً بویی از اسلام نبرده اند و فقط حاکمان سرزمین عربستان شدند به مسلمین زور می گویند.

 

حال و هوای بانوان زائر ایرانی در روز حادثه منا

پس از صحبت با وفایی به سراغ حاجیه نرگس رضایی ، یکی از بانوان حاضر در فاجعه منا رفتیم و از وی در مورد حال و هوای بانوان زائر ایران در آن روز پرسیدیم. یادآوری خاطرات تلخ آن روزها برایش دشوار بود و می گفت با شنیدن نام حج فاجعه منا برایم تداعی می شود. از روز حادثه میگفت و حال و هوای چادر های بانوان در منا. اینکه بیشتر زائران ایرانی افراد سالخورده بودند و به دلیل بیماری ها ی متعدد باید از اضطراب و نگرانی دوری می کردند. می گفت ما جزء اولین نفراتی بودیم که خبر شهید شدن حجاج را شنیدیم و به همه جوانان کاروان سفارش کردیم افراد پیرتر فعلا چیزی نفهمند. اما بعد از چند ساعت پخش شدن خبر ناگزیر بود. وقتی خبر بین همه حاجیان پخش شد فشار روانی چندین برابر شد. فشارهای روحی،  نگرانی ، تشویش و اندوه برای شهدای منا موجب شد قند خون و فشار عده ای بالا برود. بی تابی در همه چادر ها موج میزد و نگاه زائران پریشان بود. گرمای هوا نیز به این ماجرا دامن میزد و پزشکان کاروان مجبور بودند در کنار زائران بیمار باشند و از آنها مراقبت کنند. با شنیدن خبر حادثه از تلویزیون جمهوری اسلامی، عده ای از بانوان برای فرزندانشان در ایران نگران بودند و نبودن تلفن و راه ارتباطی موجب می شد نتوانند از سلامت خود به آنها خبر دهند.

رضایی تلخ ترین خاطره آن روز زا برایمان تعریف کرد. میگفت وقتی از چادر بیرون رفتم یک بانوی ایرانی را دیدم که از تهران آمده بود. همه اعضای کاروان بازگشته بودند اما از شوهر او خبری نبود و او با شیون و فغان به هر سو می دوید و از چادرهای اطراف سراغ شوهرش را می گرفت. به هرکس می رسید نشانی همسرش را میداد و از همسرش می پرسید. از ترس تمام تنش می لرزید  و به قدری درمانده و مستأصل بود که هر بیننده ای را منقلب می کرد. حالت پریشان آن زن را هرگز فراموش نمی کنم.

 

ایجاد ناامنی جانی و روانی در خانه خدا

از وی پرسیدیم بعد از بازگشت به مکه اوضاع حجاج ایرانی چگونه بود؟ میگفت بعد از بازگشت هیچ یک از حاجیان امنیت جانی و روانی نداشتند. زائران خانه خدا به جای اینکه در حریمش احساس امنیت کنند هر لحظه نا امنی را با گوشت و خون خود حس می کردند. از ابتدای سفر حادثه های مختلفی رخ داده بود که بار روانی سنگینی برای زوار داشت. حادثه سقوط جرثقیل که یکی از بدترین خاطرات را برایمان رقم زد. بعد از آن زخمی شدن چند زائر در مسجد الحرام به دلیل سقوط پنکه و در آخر هم حادثه منا. همه این ها باعث میشد هر لحظه منتظر فاجعه جدیدی باشیم. بیشتر بانوان وقتی به مسجد الحرام می رفتند تصور می کردند دیگر باز نخواهند گشت . تصور چنین شرایطی برای کسی که تنها خاطرات آن را می شنود دشوار است و از حج برای ما چیزی جز خاطرات تلخ و خونین باقی نمانده است.

صحنه هایی که تحمل آن برای هرکسی دشوار است

میگفت تحمل صحنه هایی که ما دیدیم برای هرکسی دشوار است. مثلاً در جمعه خونین مسجد الحرام غافل از همه جا در هتل بودیم که یکی از بانوان با حالی پریشان و سر و رویی خونین به هتل برگشت در حالیکه تکه های گوشت و خون حادثه دیدگان بر لباسش باقی مانده بود.  این صحنه ها و امثال آن با نام حج در ذهن ما تداعی می شود.

بانوان مصیبت دیده علاوه بر اینکه داغدار عزیزانشان بودند باید به جای آنها نیزاعمال حج را انجام میدادند و این بار مصیبت آنها را سنگین تر می کرد. ما شاهد حجی همراه با خون و اشک بودیم. ما شاهد ضجه زدن زائرین خانه خدا بودیم. ما شاهد مظلومیت مسلمانان در چنگال گرگ های میش نما بودیم.

 

انتهای پیام / ن

تصاویر تکمیلی: 
برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار