21. اسفند 1395 - 1:39   |   کد مطلب: 15745
دختر طاهره دباغ از خاطرات مادرش می گوید: مادرم در برنامه ریزی عمیقی که برای آموزش بچه ها لحاظ می کردند تنها خانواده خود را در نظرنمی گرفتند و به فرزندان اهالی محل همزمان با ما آموزش می دادند.
شبنم ها, shabnamha,shabnamha.ia afkl ih, شبنم همدان, خواهر دباغ

به گزارش شبنم همدان،  همواره خداوند بزرگ بر احترام و تکریم والدین سفارش کرده است و جایگاه مادر را والا دانسته است. چناکه در قرآن کریم اورده است: (وَقَضَی رَبُّکَ اَلَّا تَعبُدُوا اِلَّا اِیَّاهُ وَبِالولِدینِ اِحسَنًا اِمَّا یَبلُغَنَّ عِندَکَ الکِبَرَ اَحَدُهُمَا اَو کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا اُفٍّ وَلَا تَنهَرهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَولًا کَرِیماً

و پروردگار شما مقررداشته است که جز او را نپرستید وبه پدر ومادر خود نیکی کنید اگر یکی از ان دو یا هر دو در کنار تو به کهنسالی رسیدند به آنان کلمه ای ناخوشایند مگوی ,با آنان پرخاش مکن ,با ادب و احترام با آنان سخن بگوی.سوره اسرا آیه 23)

مادر پرمعنا ترین واژه هستی و مهربان ترین موجود زمینی است که از تمام داشته هایش به عشق فرزند می گذرد. روز مادر ذهن را به سوی مادرانی میبرد که در همه عرصه ها برجسته اند. یکی از بانوان افتخار آفرین انقلاب که درهمه عرصه ها اولین بودند مرحوم مرضیه حدیدچی ( طاره دباغ) بود. وی یک  چریک ,سرباز ,معلم  و سیاستمدار بود که  در روزهای خوف و رجا محافظ ولایت شد تا بعدها سرباز میدان نبرد با دشمن شود. سیاستمداری که وامدار هیچ جناح و خطی نبود. خط او ولایت وجناحش روح الله بود.  برایش فرقی نمی کرد آن روز نوفل لوشاتو پشت در و امروز بهشت زهرا پشت در . بانوی افتخار به مناسبت روز مادر گفتگویی با رضوانه دباغ دختر مرضیه حدید چی انجام دادیم .

رضوانه درباره نقش تربیتی مادر می گوید : نقش تربیتی و مکتبی در شخصیت مادرم  بارز بود. وی با وجود تعداد زیاد فرزندان نقش تربیتی خود را به بهترین شکل ایفا می کرد ودر مسائل تربیتی بسیار دقیق بود و ما مطالب را عملا از مامان می آموختیم .

رضوانه مبارز بودن مادر را لحاظ می کند و اظهار می کند : مادرم به خوبی توانست تکالیف یک همسر موفق که مورد رضای خداوند باشد و یک مادر مسئولیت پذیر که تربیت خداپسندانه را درکنار دیگر فعالیت های مبارزاتی داشته باشد ، انجام دهد. وی در تابستان به گونه ای برنامه ریزی می کرد  که روخوانی قرآن را به بچه ها آموزش دهد.

مادرم  برای همه بچه های محل مادری میکرد

دختر مرضیه دباغ از خاطرات مادرش می گوید:  ما هشت فرزند بودیم که تفاوت سنی یک سال و دو سال را باهم داشتیم همه بچه ها کنار دیگر می نشستیم و از مادر قرآن می آموختیم . صبر وحوصله  و روشی که برای اموختن داشتند بسیار ستودنی است . وی همچنین از مترجم تفسیر المیزان، محمد موسوی همدانی خواستند که در منزل به ما درس توحید وخداشناسی بدهد و این کار در آن زمان حرکت مهمی بود. مادر در برنامه ریزی عمیقی که برای بچه ها لحاظ می کردند تنها خانواده خود را در نظرنمی گرفتند. ما آن زمان خیابان قیاسی زندگی می کردیم ، مطالبی را که خودشان از اساتید برجسته می آموختند صمیمانه و به طور گسترده در اختیار خانواده هایی که مادرشان پای سخنرانی ایشان می آمدند قرار می دادند و به فرزندان آنها همزمان با ما  آموزش می دادند و فرزندان آنها در گروههای مختلف سنی  صوت لحن _سرود یک مجموعه خود جوش را پرورش داده بودند و بیشتر این افراد به دختران خانم دباغ معروف بودند. همه این کارهای مادرم برای رضای خدا وقدم برداشتن در راه بندگی بود .

 

هرگز با پست و عناوینش فخر فروشی نکرد

دختر بانوی مبارز انقلاب درباره نوع تربیت هدایت گونه مادر بیان می کند : یکی از بانوان محل که جلسه مادرم می آمد به وی درباره نوع پوشش دخترش که متفاوت با مادرش بود گفت  و مادرم با دختر ان خانم صحبت کرد و کلامش به گونه ای در آن دختر اثر کرد که دختر آن خانم امروز  یک مبلّغ خاص است که در گروه خود جزو برترین ها است. نکته ظریفی  که دراین ماجرا وجود دارد این است که هدف مادرم تربیت خالصانه برای خدا بود. در مورد دیگری که دختر کمونیستی که  در زندان ساواک بود  واو را برای مجازات می بردند مادرم اظطراب را در چهره اش مشاهده می کند  با او صحبت می کند و او به یک آرامش باطنی می رسد و به باور قلبی و ایمان دست پیدا می کند. هدف مادرم جلب افراد به سمت خودش نبود بلکه هدف جلب به سمت خدا بود ,او همواره در راه رضای خدا گام برمی داشت .

 

بدون اینکه خواهر دباغ را بشناسم ، خواندن کتاب خاطراتش مانع انجام گناه در من شد

رضوانه خاطره ای از روز خاک سپاری مادر تعریف می کند : در بهشت زهرا در مراسم خاک سپاری مادر، خانمی نزد من آمد و گفت من خانم دباغ را ندیده ام وبا ایشان تلفنی هم صحبت نکرده ام تنها کتاب خانم دباغ را خوانده ام واین آشنایی با خاطرات ایشان مانع انجام گناه در من شده است .

وی افزود :اثر باطنی حرکت برای خدا زمینه هدایت جوانان می شود و مشکل امروز ما این است که کدهای حقیقی را دریافت نکرده ایم ,معرفت به خدا را ظاهری می بینیم مادر عزیزی بود که خدا عزیزش کرده بود جوانان امروز هیچ یک خطار کار نیستند بلکه ما توان هدایت آنها را نداریم .

اولین روز مادر،  بعد از مرگ خواهر دباغ

 یکی از خاطرات پررنگ روز مادر را تعریف کنید وامسال اولین سالی است که مادر درقید حیات نیستند این مسئله چه حسی در شما بوجود آورده است ؟

رضوانه دباغ از روز مادر پارسال نقل می کند: روز مادر روز ولادت وجود حضرت زهرا (س) است و نکته این روز بزرگ قدر دانستن وجود مادر است .افراد خانواده ما به جمع شدن دور هم اهمیت خاصی می دهند وما حرمت خاصی برای خانواده قائل هستیم. صفا وصمیمیتی که در منزل ما وجود دارد و نظم وترتیبی که مامان برای خانواده قائل بودند همه نشان از وجود مادر است . خانواده با با دامادهاونوه ها جمعا 50 نفر است. سال آخر حال مامان خوب نبود و ایشان  در بیمارستان بستری بودند ولی از پزشک معالج درخواست چند ساعت مرخصی کردند که در منزل حضور داشته باشند وباعث دلگرمی اعضای خانواده باشند. ایشان چند ساعت درد را تحمل کردند که کنار همسر وفرزندانشان باشند.

رضوانه درباره مادر گفت : بعضی گمان می کردند  مامان روحیه خشنی دارد  در حالی که ایشان بسیار رئوف ومهربان بود در مکتب حضرت زهرا پرورش یافته بود فردی ولایتمدار وهمسر ومادری نمونه بود خورشید منظومه خانواده بود حلقه بی بدیل اتحاد در عین وسعت،  با صلابت مثل الوند ساده مثل رود کاش هیچ رودی خشک نمی شد او معلمی بود که زندگی اش به من درس داد .

روحش شاد

انتهای پیام / 

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار