سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : سرطان با نرخ 13 درصدی سومین عامل مرگومیر در ایران است و سالانه بیش از 30 هزار نفر در اثر سرطان، جان خود را از دست میدهند. همزمان با افزایش شیوع سرطان در کشور، میزان شیوع سرطان پستان نیز بالا رفته است. 98 درصد از موارد ابتلا به سرطان پستان در بین زنان است. به گفته متخصصان سن شایع این سرطان بین 40 تا 49 است. آمار سالیانهای که مرکز تحقیقات سرطان پستان از بروز این بیماری منتشر کرده، حدود 10 هزار مورد در سال است که از این تعداد یکسوم زنان فوت میکنند. 70 درصد زنان مبتلا به این سرطان در ایران بالای 5 سال عمر میکنند. این آمار در کشورهای پیشرفته رقمی بالای 90 درصد است. علاوه بر آن سن ابتلا به سرطان پستان نیز در ایران 10 تا 12 سال جوانتر است.
در ایران حدود 70 درصد زنان مبتلا به این بیماری بهدلیل تشخیص دیرهنگام، جان خود را از دست میدهند. افزایش سن، جنس (زنان)، سابقه فامیلی مثبت، مسائل هورمونی، سن شروع قاعدگی، سن یائسگی و سبک زندگی غلط از عوامل خطر سرطان پستان هستند. نقش انسان در نوع سبک زندگی مؤثر است. بهعنوان مثال، پیشگیری از چاقی، مصرف نکردن بیرویه هورمونها، تغذیه خوب، مصرف نکردن فستفود، پرهیز از سیگار و دخانیات و الکل و ورزش و فعالیت بدنی منظم به افراد توصیه میشود. 10 تا 15 درصد زمینه ژنتیک و 85 درصد عوامل محیطی که موجب جهش ژنی میشود، در خصوص سرطان پستان نقش دارد.
همچنین سابقه سرطان پستان در مادر یا دختر زیر 40 سالگی، ریسک سرطان را در فرد، چهار پنج برابر افراد عادی جامعه افزایش میدهد. سن اولین حاملگی قبل از 30 سال و حداقل یکسال شیردهی هر یک به تنهایی نقش محافظتکننده در برابر ابتلا به سرطان پستان دارند و ریسک آن را کاهش میدهند. 40 درصد از موارد مربوط به سرطان پستان قابل پیشگیری و حدود 30 درصد نیز قابل درمان است.
سرطان جنبههای جامعهشناختی دارد
همانطور که اشاره شد علاوه بر نکات مربوط به حوزه سلامتی، بحثهای اجتماعی مانند فرزندآوری و شیردهی در بیماری سرطان پستان نقش دارند. در سالهای اخیر از منظرهای گوناگونی به موضوع سرطان پستان پرداخته شده اما توجه کمتری به نکات اجتماعی تأثیرگذار در آن و تأثیر رویههای اجتماعی بر بیمار مبتلا به سرطان پستان شده است. با هدف واکاوی نسبت سرطان پستان با تغییرات اجتماعی به سراغ دکتر سیدعلی شفیعی، مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه، درباره این موضوع تصریح کرد: بهطور اعم موضوعاتی که در حوزه جامعهشناسی پزشکی و سلامت وجود دارد، شامل این بیماری نیز میشود. سرطان بهماهو سرطان جنبههای جامعهشناختی دارد و زمانی که در مورد زنان مطرح میشود، ملاحظات دیگری پیدا میکند. آنچه سرطان پستان را میتواند نسبت به سایر بیماریها متفاوت کند، این است که این نوع سرطان معمولاً بهمثابه یک بیماری وخیم شناخته میشود. چراکه تأثیراتی که بر روان فرد و اطرافیان و جامعه پیرامونی دارد، بسیار حائز اهمیت است و مداخلات باید همزمان و همراه مداخلات درمانی طبی انجام شود.
چگونگی دسترسی جامعه هدف به خدمات درمانی ملاحظات جامعهشناختی دارد
او با اشاره به مرحله تشخیص گفت: نکته بعدی در مورد تشخیص سرطانهاست. باید زنان تحت آموزش قرار گیرند و آگاهی کسب و کنند و ترغیب شوند تا غربالگریهای دورهای را انجام دهند. این غربالگریها شامل خودآزمایی پستان، معاینههای دورهای توسط پزشک و احیاناً ماموگرافی و سونوگرافی میشود. این موارد ملاحظات جامعهشناختی دارد. میزان دسترسی جامعه مدنظر ما به خدمات درمانی مهم است. گاهی دسترسی فیزیکی برای گروه هدف فراهم میشود؛ اما برنامهای که برای این مراکز دیده شده، متناسب با نیازها، خواستهها و ملاحظات گروه هدف نیست. در نتیجه ممکن است این گروه از آن استفاده نکنند. بهطور مثال اگر مرکز بهداشت یا درمانی برای غربالگری در محیطی ناامن قرار داشته باشد، یا شکل و شرایطی داشته باشد که با ملاحظات فرهنگی زنان در جامعه هدف هماهنگ نباشد، نمیتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین طیف آن بسیار گسترده است.
لزوم آموزش جامعه پیرامونی بیمار در درمانهای تهاجمی
شفیعی با تأکید بر تهاجمی بودن درمان سرطان افزود: مرحله بعدی در بحث درمان است که معمولاً درمانها تهاجمی هستند. شیمیدرمانیهای طولانیمدت، رادیوتراپیهای طولانیمدت، جراحیهای وسیع و گاهی برداشت عضو انجام میشود. تأثیرات روانی این درمانهای تهاجمی بر فرد، تعاملاتش را با اعضای خانواده و اطرافیانش تغییر میدهد. همچنین نگرش سایرین نسبت به این فرد تغییر میکند و زندگی عادی فرد را به هم میزند. به همین دلیل لازم است که نه تنها افراد در معرض خطر، بیماران و افراد تحت درمان بلکه جامعه پیرامونی هم آموزش ببینند که چطور با این بیماران رفتار کنند. به فردی که عمل جراحی کرده و پستانش را از دست داده، به دید معلولیت نگاه نکنند و همدلی و همکاری داشته باشند.
عدم تمایل به فرزندآوری و سرطان پستان
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی انجمن جامعهشناسی به تأثیر سبک زندگی پرداخت و ادامه داد: در حوزه سبک زندگی فاکتورهایی در مورد مستعد کردن فرد برای ابتلا به سرطان پستان معرفی میشوند. مثلاً یکی از مواردی که در مورد آن صحبت میشود، روشهای پیشگیری از بارداری است که به هر شکلی تحتتأثیر شرایط محیطی و اجتماعی اتفاق میافتد. دلایلی که زنان یک جامعه نیاز یا تمایل به بچهدار نشدن یا به تعویق انداختن فرزندآوری دارند، بیشتر جامعهشناختی هستند. این دو موضوع یعنی احساس نیاز و تمایل برای بچهدار نشدن یا به تعویق انداختن آن، موضوعات نشأتگرفته از انتظاراتی است که جامعه امروز از زنان و زنان از خودشان نسبت به مقوله فرزندآوری و بارداری دارند. از سوی دیگر مطالعات نشان میدهد افرادی که برای پیشگیری از بارداری از قرصهای ضدبارداری استفاده کنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان هستند.
تأثیر افزایش سن ازدواج و فرزندآوری در ابتلا به سرطان پستان
او با اشاره به افزایش سن ازدواج اظهار کرد: امروز میبینیم که سن ازدواج و درنتیجه سن فرزندآوری بالا رفته که این موضوع فرد را برای ابتلا به سرطان پستان مستعد میکند. گاهی افراد به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند محدودیتهای فرزندآوری را مدیریت کنند. گاهی نیز دچار نوعی ترس از فرزندآوری هستند؛ دلیل این موضوع به درجه کمالطلبی زوجهای جوانتر و انتظاری که جامعه از آنان دارد مربوط میشود که در قبال فرزندانشان احساس وظیفهای بیش از نسل قبل از خود میکنند و این باعث میشود که موضوع را آنقدر پیچیده و پردردسر و هزینهبر ببینند که از آن صرف نظر کنند یا به مدت طولانی به تعویق بیندازند یا اینکه نهایتاً به یک فرزند اکتفا کنند که یکی از نتایج آن، افزایش احتمال ابتلای زنان به سرطان پستان است.
دانش افراد نسبت به سرطان بیشتر شده است
شفیعی ادامه داد: موارد یادشده باعث میشود که دوره استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری و مخصوصاً قرصهای پیشگیری از بارداری طولانی شود که این نیز به نوبه خود منجر به افزایش شانس ابتلا به سرطان شود. البته نکته بسیار مهم این است که با پیشرفتهای تکنولوژیک و افزایش آگاهی افراد نسبت به موضوعات حوزه سلامت، دانش افراد نسبت به این مسأله بیشتر شده است. امروزه افراد بیشتری در دورههای منظم هم خودشان را معاینه میکنند، هم مرتباً به پزشک مراجعه میکنند و غربالگریهای لازم را برای بیماریهای مختلف از جمله سرطان پستان انجام میدهند. این روند باعث افزایش توجه جامعه نسبت به این موضوع و افزایش تعداد موارد شناساییشده و تحت درمان قرار گرفته نسبت به گذشته شده است که نشانه اقدام بهموقع افراد برای شناسایی بیماری خود است.
درمان سرطان، جمعیتی با مطالبات ویژه به دنبال دارد
او با بیان اینکه موفقیت روشهای درمانی امروزه نسبت به گذشته بسیار پیشرفت کرده است، گفت: در گذشته سرطان در بسیاری از موارد منجر به فوت بیمار میشد، ولی امروزه میبینیم که فرد میتواند به حیات طبیعی خود ادامه دهد و این باعث میشود تعداد افراد مبتلا به سرطان در جامعه افزایش یابد و عملاً جمعیتی را ایجاد میکند که میتواند ملاحظات و انتظارات و نیازهای خاصی داشته باشد. در کشورهای توسعهیافته این جمعیتها را در قالب گروههای همیار تشکل میبخشند تا مشکلاتشان را با یکدیگر مدیریت کنند.
نظامهای حمایتی برای بیماریهای مزمن نداریم
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی انجمن جامعهشناسی درباره وجود چنین گروههایی در ایران تصریح کرد: در ایران برخی مراکز درمانی چنین برنامههایی دارند. این حسب توانمندی بیمار است که تا چه اندازه بتواند از این برنامه ها استفاده کند. مشکلی که ممکن است داشته باشیم این است که برای بیماریهای مزمن و بیماریهایی که ممکن است آسیبهای جدی برای فرد و متعاقب آن برای اطرافیان ایجاد کند، نظامهای حمایتی نداریم؛ یعنی درمان فرد با پیشرفتهترین متدها انجام میشود و نتایج آن دست کمی از کشورهای توسعهیافته ندارد اما در بسیاری از مواقع همراهان بیمار شکایت دارند که بیماریشان به درستی توسط پزشک توضیح داده نشده یا برخی ملاحظاتشان در نظر گرفته نشده است و به این ترتیب رضایتمندی بیمار و خانوادهاش بهعنوان یک عنصر اساسی خدمات درمانی در نظام سلامت، مغفول میماند.
نقش کادر درمانی در آگاهسازی بیمار و خانوادهاش
شفیعی با بیان اینکه مسائل فوق در کشورهای توسعهیافته مطرح نیست، افزود: در کشورهای توسعهیافته، این خدمات توسط کادر درمانی آموزشدیده تأمین میشود؛ یعنی پزشکان و بیشتر از آنان پرستاران توضیحات کاملی را در مورد بیماری، فرآیند درمان و عوارض درمان میدهند. در صورت نیاز روانشناسان مراقبتها و مداخلات رواندرمانی را برای بیمار و خانوادهاش ارایه میکنند و مددکاران کمک میکنند فرد بتواند هرچه زودتر به شرایط طبیعی بازگردد. در حقیقت حمایت در قالب کاری گروهی انجام میشود. اما در کشور ما تنها پزشک است که بهعنوان مسؤول شناخته میشود و پزشک هم قاعدتاً توانایی پاسخدهی به تمام این موضوعات را ندارد و به نظر میرسد یکی از عوامل ایجاد شکاف بین پزشکان و بیماران نیز نبود همین زیرساختها و خدماتی است که در قالب یک گروه درمانگر باید دیده شود.
زندگیهای پرسرعت، سبک تغذیهای فستفودی را به دنبال دارد
او با اشاره به رابطه تغذیه و سرطان پستان گفت: در مورد تأثیر تغذیه بسیار صحبت میشود. ممکن است میان بسیاری از فاکتورها با بیماریها همبستگی وجود داشته باشد؛ اما باید با احتیاط به اینکه اینها تا چه اندازه رابطه علت و معلولی با یکدیگر دارند، نگاه کرد. هرگز ادعا نمیشود که اگر کسی بسیار فستفود میخورد یا آبی که آلودگی دارد مصرف میکند، حتماً و لزوماً باید به یک نوع بیماری مبتلا شود. بهطور کلی ثابت شده که افرادی که از مواد غذایی طبیعی، میوه و سبزیجات استفاده میکنند، با توجه به اثرات آنتیاکسیدانی این غذاها که بهعنوان فاکتور محافظتی برای تمام سرطانها شناخته میشود، کمتر در معرض این بیماریها هستند. حال فرض کنید در جامعهای که افراد زندگیشان نیز پرسرعت است، یعنی خیلی سریع باید غذا بخورند؛ فرصت کمی برای استراحت دارند؛ فرصت کمی برای اوقات فراغت دارند؛ در این سبک زندگی طبیعی است که تغذیه هم فستفود باشد و رژیم غذایی طبیعی و محافظتکننده تأمین نشود. ضمن اینکه فراهم کردن یک غذای تازه زمانبر و اکثر اوقات پرهزینهتر از غذاهای آماده است که به علت مشغولیتهای زیاد خانوادههای هستهای امروز جامعه، امکان داشتن رژیم غذایی مناسب وجود ندارد.
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی انجمن جامعهشناسی با اشاره به تفاوت خانواده گسترده و هستهای در داشتن زندگی سالمتر تصریح کرد: در گذشته که خانواده گسترده وجود داشت، بخشی از خانواده کار امرار معلاش را برعهده داشت و تأمین درآمد میکرد و بخشی از خانواده هم کمک میکردند که تغذیه مناسب فراهم شود. اما امروز که خانوادهها هستهای شدهاند، این امکان کمتر برای خانواده فراهم است.
شرایط استرسزای جامعه برای زنان، منجر به بروز بیماری در این قشر میشود
شفیعی به نقش استرس اشاره کرد و گفت: از استرس نیز بهعنوان یک عامل زمینهای میتوان نام برد که با تضعیف دستگاه ایمنی میتواند فرد را برای ابتلا به بیماریها از جمله سرطان مستعد کند. طبیعتاً تنشهای روانی در جامعه مدرن و از آن بیشتر در جوامع در حال توسعه قابل ملاحظه است و ضمن اینکه انواع فاکتورهای جامعهشناختی بر ایجاد آن مؤثر هستند، افراد نیز برحسب موقعیت اجتماعیشان از منابع و مهارتهای متفاوتی برای مدیریت استرسشان برخوردارند. حال در نظر بگیرید که به دلایل مختلف استرس زنان در یک جامعه بیشتر از مردان باشد؛ در این صورت عجیب نیست که بیماریهای مرتبط با آن نیز شیوع بیشتری نسبت به جوامعی که شرایط مناسبتری برای زنان فراهم میکنند، داشته باشد.
انتهای پیام/ص
سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان سرطان پستان فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری فرزندآوری بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان بیماری های زنان
دیدگاه شما