12. اسفند 1393 - 9:53   |   کد مطلب: 5126
شخصيت‏ حضرت زهرا(س) را با بحثی كوتاه نمي ‏توان معرفي كرد و آنچه در اينجا آورده مي‏ شود، قطره‏اي از درياي فضيلت آن صديقه شهيده است.
 گذری بر زندگانی بانوی مهربانی ها

به گزارش شبنم ها،  حضرت فاطمه زهرا  (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است" و در جای دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند.

 

اما نکته‌ای که از این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود؛ این است که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد.

 

مادر و پدر بانوی مهربانیها:

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (س) محمد بن عبدالله (ص) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

 

 چگونگی ولات حضرت زهرا (س): 

حضرت فاطمه (س) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (س) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند.

 

  نام و کنیه های حضرت زهرا (س)

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه،  ام الحسن و ام الحسین و ام ائمه نیز ذکر شده است. (1)

 

از بعضي روايات استفاده مي‏ شود كه زكيه و محدثه از القاب آن خانم است و كنيه او ام ابيها است. (2) عمر آن بزرگوار تقريبا هجده سال است. در روز جمعه بيستم جمادي الثاني سال دوم بعثت‏به دنيا آمد (3) و سال يازدهم از هجرت، سوم جمادي الثاني (4) به دست گردانندگان سقيفه بني ساعده شهيد شد.

 حضرت زهرا (س)مادري چون خديجه دارد كه بايد گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادري كه سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابي طالب را اداره كرد و همه اموال خود را در اين راه خرج كرد. مادري كه چندين سال در مكه با آن مصيبتهاي كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را ياري فرمود و در اين راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بي حرمتيها به او وارد شد، شماتتها در اين راه ديد و هرچه اين اتفاقات بيشتر مي‏شد، صبر و استقامت او زيادتر مي‏گشت.

و اما از نظر قانون تاثير غذا: مورخين نوشته‏ اند كه وقتي اراده حق تعالي به خلقت زهرا سلام الله عليها تعلق گرفت، پيامبر گرامي مامور شد كه چهل شبانه روز در كوه حرا به رياضت ديني پردازد. (5)

حضرت خديجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پيامبر گرامي در كوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد كه پيامبر به خانه بازگردد. از عالم ملكوت براي آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خديجه منتقل شد.

زهرا سلام الله عليها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نيز، فوق العاده است. شوهري چون اميرالمومنين دارد كه بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده. (6)

شوهري كه از نظر تاريخ، قطعي است كه اسلام مرهون او است. شوهري كه به اقرار خود اهل تسنن، عمر بيش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا علي لهلك عمر. (7)

فرزنداني چون حسن، حسين، زينب و كلثوم دارد كه اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسين و علي الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف است.

و اما از نظر فضايل انسانيت، چه مي‏توان گفت در حق كسي كه پيامبر گرامي (ص) كرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك علي نساء العالمين. (9)

همانا خداوند تو را برگزيده و پاكيزه و معصوم گردانيده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر براي فضيلت زهرا چيزي جز سوره كوثر نبود، زهرا را بس بود كه بگويد نزد خداوند افضل و برتر از عالميانم.

انا اعطيناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر. (10)

همانا كوثر را بر تو ارزاني داشتيم، پس براي پروردگارت نماز گزار و قرباني كن، به درستي كه بدخواه تو دنباله بريده است.

 

زهرا از نظر ايمان، راضيه و مرضيه است

«يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي‏». (11)

«اي نفس مطمئنه! - كه به مقام شهود رسيده‏اي - بيا به سوي پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما بايد بدانيم كه القاب چهارده معصوم، كنيه‏هاي آنان و اسماء آنان بي سبب نيست. همه آنها سر دارد. معني ندارد زهرا، صديقه; زكيه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به اين‏گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئيل نيايد و با او محادثه نكند و به او محدثه بگويند، دروغ است: تعالي الله عما يقول غير العارفين في حقهم، و معني ندارد كسي محدثه باشد و ايمانش به مرتبه شهود نرسيده باشد.

 

زهرا از نظر علم داراي مصحف است
از نظر روايات، كتابهايي نزد ائمه طاهرين است كه از جمله آن كتابها مصحف فاطمه سلام الله عليها است.

اين كتاب را ائمه به آن افتخار مي‏كرده‏اند و مي‏گفتند: علم ما كان و يكون و ما هو كائن در آن است; و به خط اميرالمؤمنين و املاي حضرت زهرا سلام الله عليهما مي‏باشد. (12)

 

زهرا از نظر زهد و پارسایی
شبي كه زهرا به خانه اميرالمومنين مي‏رفت، اميرالمومنين فرش خانه‏اش را از شن تهيه كرد و رسول اكرم جهازيه‏اي براي زهرا سلام الله عليها تهيه فرمود كه همه آن جهازيه شصت و سه درهم مي‏شد.

جهازيه عبارت بود از:

1- عبا 2- مقنعه 3- پيراهن 4- حصير 5- پرده 6- لحاف 7- دستك 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خوري 11- كوزه 12- كاسه 13- آسياي دستي 14- مشك آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

پيامبر گرامي چون جهازيه را ديد از چشمهاي مباركش اشك جاري شد و فرمود: «خدايا اين جهازيه را كه غالب آن از گل است مبارك كن!» (13) زهرا به خانه شوهر مي‏رود و در وسط راه پيراهني را كه از جمله جهازيه او است، به فقير مي‏دهد و با همان پيراهن كهنه‏اي كه داشت‏به خانه اميرالمؤمنين رهسپار مي‏شود. (14)

شب عروسي پايان گرفت و صبح، پيامبر گرامي به ديدن زهرا آمد و هديه آورد. هديه پيامبر گرامي اين بود: علي فاطمة خدمت ما دون الباب و علي علي خدمت ما خلفه.

كارهاي داخل خانه براي فاطمه است و كارهاي خارج از خانه براي علي.

زهرا از اين هديه، ازاين تقسيم كار به قدري خشنود شد كه فرمود:

ما يعلم الا الله ما داخلني من السرور (15)

جز خداوند كسي نمي‏داند كه از اين تقسيم كار چقدر خشنودم.

 

عبادت زهرا
در روايات آمده است كه زهرا به قدري روي پا ايستاد و عبادت كرد كه پاهاي او متورم شد (16) امام حسن عليه السلام مي‏گويد، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مي‏كرد و هرگاه از نماز فارغ مي‏شد، به ديگران دعا مي‏كرد. از او پرسيدم كه چرا به ما دعا نكرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها بسيار با فضيلت است. امام صادق عليه السلام فرموده:

«تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها نزد من از هزار ركعت نماز بهتر است‏» . (18)

در احادیث ذکر شد که  زهرا براي كمك، خادمه‏اي لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رايج و بلكه لازم بود. چون زهرا سلام الله عليها بر رسول الله وارد شد قبل از آنكه در اين مورد چيزي بگويد، پيامبر فرمود: زهرا جان مي‏خواهي چيزي به تو ياد دهم كه بهتر از دنيا و آنچه در آن است‏باشد؟ و تسبيح مشهور را به او ياد داد.

زهرا سلام الله عليها با خوشحالي تمام به خانه بازگشت و به اميرالمومنين عرض كرد با دعايي كه از پدرم صلوات الله عليه گرفته‏ام، خير دنيا نصيب من شده است.

 

سخاوت و ايثار زهرا

مفسرين شيعه و سني اتفاق دارند كه روزي زهرا سلام الله عليها با اطرافيانش روزه بودند. در هنگام افطار فقيري رسيد و از آنها چيزي خواست. زهرا، شوهرش، بچه‏ هايش و خادمه‏اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براي افطار روز بعد ناني تهيه كرد. يتيمي آمد، زهرا نان را به يتيم داد در مرتبه سوم ناني تهيه نمود اسيري آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح كرد و آيه شريفه نازل شد «و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا. انما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاءا و لا شكورا!» (19) «و اطعام كردند طعامي را كه دوست داشتند به مسكين و يتيم و اسير جز اين نيست كه اين كار را فقط براي خدا مي‏كنيم و از شما جز او سپاسي نمي‏خواهيم‏» . (20)

 

 از شادی تا اندوه  دخت نبی اکرم (س)
در سال يازدهم هجری در آخر ماه صفر رحلت جانگداز پيامبر ( ص ) پيش آمد و چه دردآور بود جدايی اين پدر و دختر - پدری چون پيامبر گرامی که هميشه هنگام سفر با آخرين کسی که وداع مي کرد و او را مي بوييد و مي بوسيد، دخت گراميش بود و چون از سفر بازمي گشت ، اولين ديدار را با دخترش داشت. پيوسته از حالش جويا مي شد و رازی از رازها را در گوش جانش مي گفت و دختری  که پيوسته از کودکی در کنار پدر بود و از او پرستاری مي کرد ، گاهی با زنان هاشمی به ميدان جنگ مي شتافت تا حال پدر را جويا شود . چنانکه در جنگ احد که به دروغ آوازه درافتاد که پيامبر ( ص ) در جنگ کشته شده ، به دامنه کوه احد شتافت و سر و صورت خونين پدر را شستشو داد و از خاکستر حصيری که سوخته بود بر جراحات پدر پاشيد و از زخمهای آن حضرت مواظبت کرد تا بهبود يافت - دختری که لحظه به لحظه که از کارهای  خانه داری و بچه داری فراغت مي يافت، به خدمت پدر مي رسيد و از ديدارش بهره مند مي شد ... آری لحظه جدايی اين چنين پدر و دختری  فرارسيد و چه زود فرارسيد. پيامبر ( ص ) در بستر بيماری افتاد و رنگ رخسارش نمايانگر واپسين لحظات عمرش بود.

عايشه روايت مي کند که پيغمبر ( ص ) در حالت جان دادن و آخرين رمقهای  حيات ، دختر عزيزش فاطمه ( ع ) را خواست و نزديکش نشانيد و در گوش او رازی  گفت که فاطمه سخت به گريه افتاد . پس از آن سخن ديگری گفت که ناگهان چهره فاطمه شکفته شد .

همگان از ديدن اين دو منظره متضاد متعجب شدند . راز اين رازگويی را از حضرت فاطمه زهرا خواستند، فرمود: نخست پدرم خبر مرگ خود را به من گفت ، بسيار محزون شدم و عنان شکيبايی از دستم بشد، گريه کردند، او نيز متأثر شد، ديگر بار در گوشم گفت: دخترم! بدان تو نخستين کسی از خانواده هستی  که به زودی به من ملحق خواهی شد.به شنيدن اين بشارت خوشحال شدم.پدرم فرمود راضی  هستی که " سيده نساء العالمين و سيده نساء هذه الامة " باشی؟فاطمه گفت: به آنچه خدا و تو بپسنديد راضي ام. باری، فاطمه سرور زنان عالم و سرور زنان اين امت - اين نو گل خندان باغ رسالت بر اثر تندبادهای حوادث ، زود پر پر شد و چندی بعد از پدر بزرگوارش به وی پيوست.وه که چه کوته بود عمر آن ملکه اسلام.آری،مرگ پدری مهربان و دگرگونيهايی  که پس از رسول خدا ( ص ) روی  نمود ، روح و جسم دختر پيغمبر ( ص ) را آزرده ساخت.

وی در روزهايی که پس از مرگ پدر زيست، پيوسته رنجور، پژمرده و گريان بود. هرگز رنج جدايی پدر را تحمل نمي کرد و برای همين بود که چون خبر مرگ خود را از پدر شنيد لبخند زد. او مردن را بر زيستنی جدا از پدر، ترجيح مي داد.

سرانجام ، آزردگيها و ناتوانی تا بدان جا کشيد که دختر پيغمبر ( ص ) در بستر افتاد. در مدت بيماری او ، از آن مردان جان بر کف، از آن مسلمانان آماده در صف، از آنان که هر چه داشتند ، از برکت پدر او بود ، چند تن او را دلداری دادند و يا به ديدنش رفتند؟ ظاهرا جز يکی  دو تن از محرومان و ستمديدگان چون بلال و سلمان کسی از اين بانوی گرانقدر غم خواری  نکرد. اما زنان مهاجر بويژه انصار، که از آزردگی و بيماری فاطمه ( ع ) خبر يافتند، با مهربانی نزد او گرد آمدند و از او عيادت و دلجويی نمودند. دختر پيامبر ( ص ) در بستر بيماری  نيز ، در پاسخ کسانی که از او احوالپرسی مي کردند، سخنانی فصيح و بليغ بر زبان مي راند . سخنانی که در آن روز ، درد دل و گله و شکوه بانويی داغديده و ستم رسيده مي نمود، اما بحقيقت اعلام خطری بود، که مسلمانان را از تفرقه افکنی و فتنه انگيزی در آينده بيم مي داد . باری ، دخت پيامبر ( ص ) گفتنيها را گفت و بر اثر مصائب جانکاه و دوری از پدر مهربان گرانقدرش رسول مکرم ( ص ) به " گلشن رضوان " شتافت.

 

شهادت حضرت زهرا (س) : 

 سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (س) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامه‌ای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچه‌ای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمی‌گذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.

 

پي‏ نوشت‏ها:

1- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16

2- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16

3- شيخ مفيد (ره) در حدائق الرياض، مصباح كفعمي (ره) 4- دلائل الامة طبري شيعي از امام صادق عليه السلام نقل كرده است.

5- بحار الانوار ج 6- بيت الاحزان محدث قمي (ره)، ص 5

6- خطيب بغدادي در تاريخ خود ج 6 ص 221 و ابن حجر در صواعق ص 76، شبلنجي در نورالابصار ص 73 از ابن عسكر از ابن عباس: در كتاب خداي تعالي براي هيچ فردي، آنقدر كه در فضيلت علي عليه السلام نازل شده، آيه نازل نشده است.

7- سنن بيهقي ج 7 ص 442، رياض النضره ج 2 ص 196

8- مقتل خوارزمي ج 1 ص 184- لهوف ص 20

9- مناقب ابن شهر آشوب ج 3- امالي صدوق سوره كوثر.

10- سوره كوثر.

11- فجر آيات 27 تا 30.

12- اصول كافي ج 1 بصائر الدرجات.

13- امالي شيخ طوسي / 5 ج 1، ص 39

14- صفوري شافعي در نزهة المجالس ج 2 ص 226.

15- قرب الاسناد - منتهي الامال ج 1.

16- بحار ج 43 ص 84- منتهي الامال ص 161.

17- كشف الغمه ج 2 س 25 و 26- بحار ج 43 ص 81 و 82.

18- وسائل الشيعه ج 4 باب 9 ص 1024.

19- سوره دهر/ (انسان) آيه 7 و 8.

20- امالي صدوق ص 212- 216- تفسير كشاف تاليف جار الله زمخشري.

 

 

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار