به گزارش شبنم ها به نقل از (ایل بانو)انسان،موجودي است كمالطلب و دوست دارد آن چه را موجب رسيدن او به كمال ميشود،به دست آورد.در اين ميان،جوانان نه تنها از اين قاعده مستثنی نيستند،بلكه ويژگيهاي جواني نيز اقتضا ميكند كه بر اين كمالطلبي،پافشاري بيشتري داشته باشد؛زيرا جوان همواره به دنبال ايدهآلها،كمال مطلوبها،جاودانگي،معنويت،زيبايي و ارزشهاست و در عين حال،روحيهاي تنوعطلب دارد و از حالت ثابت و ايستا،گريزان است.
اگر اين ويژگيهاي جواني،با بينش صحيح از ارزشها همراه شود،دوره جواني يك دوره بسيار بارور و پربركت خواهد بود و اگر اين بينش صحيح همراه با باورهاي ديني نباشد، دوره جواني يكي از بحرانيترين دورههاي زندگي او خواهد بود و چه بسا تا مرز سقوط،انحطاط و هلاكت كشيده شود.خوشبختانه اسلام كه كاملترين و جامعترين اديان الهي است و همه نيازهاي مربوط به كمال و شكوفايي انسان را در بر دارد،ديني است مترقي و احكام آن هماهنگ تغييراتي است كه در زندگي بشر به وجود ميآيد و به عبارت ديگر،اسلام زمان و مكان و تاثير آنها در زندگي بشر را در نظر دارد.
از اينرو،هيچ گاه يك مسلمان واقعي،انساني تك بعدي و عقب افتاده از تحولات و پيشرفتهاي زمان خودش نيست.
اسلام،همواره به هنر و آراستگي ارج مينهد و در عين حال،بر حفظ ارزشهاي اخلاقي و مسائل معنوي كه در رسيدن به كمال نقش اساسي دارند،تأكيد ميكند.بنابراين،اگر ما به اسلام واقعي معرفت پيدا كنيم،هيچ گاه تك بعدي نخواهيم بود؛اما عدم آگاهي ما به دستورات اسلامي،موجب ميشود كه ما تلقي صحيحي از اسلام نداشته باشيم و گاهي اوقات،دچار تعارضاتي نيز بشويم.
كليد حل اين تعارضات،شناخت بيشتر اسلام و التزام عملي به دستورات اسلام ميباشد،اسلام همانطور كه انسانها را دعوت به خودسازي و طهارت ميكند،به آراستگي ظاهر نيز توجه دارد؛ تا جايي كه نظافت را نشانه ايمان ميداند.
طبيعي است كه آراستگي ظاهري در هر زماني، متناسب با شرايط آن زمان و فرهنگ حاكم بر آن جامعه است.به همين دليل اسلام،انسانها را در نوع لباس پوشيدن يا رنگ لباس يا نوع آرايش،محدود نكرده است كه مثلا فقط مثل عربها لباس بپوشيد؛بلكه آن چه مورد نظر است،اصل پوشش است و اگر عفاف انسانها حفظ شود،مفسدهاي به دنبال ندارد.
بنابراين،نوع لباس يك جوان آسيايي و شرقي،با نوع لباس يك جوان غربي،متفاوت است؛اما در عين حال، هر دو ميتواند آراستگي مورد نظر اسلام را داشته باشند؛به شرط اين كه با ارزشهاي الهي و ساير احكام و دستورات دين،منافات نداشته باشد.(مثلا مسلمانان مالزي و ايراني در مراسم حج لباس هاي متفاوتي دارند كه حدود در آن رعايت شده.)
به نظر ميآيد كه در برداشت از آراستگي ظاهري و مدگرايي،اشتباه شده است.مدگرايي امري است غير از آراستگي و زيبايي ظاهري؛البته ممكن است گاهي اوقات عملي يا هنري و يا طرز لباس پوشيدني مد شود و منافاتي با ارزش هاي ديني نداشته باشد اما هميشه اين گونه نيست؛زيرا مبناي كساني كه در پشت صحنه،مروج مدگرايي هستند،چيزي جز دنياطلبي و كسب منافع نيست و براي آن ها مهم نيست كه آيا اين چيزي كه آن ها به تبليغ آن ميپردازند،با ارزشها و كمالات انساني تعارضي دارد يا نه.
بنابراين،يك انسان مؤمن كه ميخواهد،پايبند به ارزشهاي الهي باشد،نبايد تابع فرهنگ مدگرايي باشد؛ زيرا مروجين چنين فرهنگي، بيشتر اوقات پايبند به ارزشها نيستند.
علاوه بر اين كه مدگرايي،موجب چند بعدي شدن انسان نيز نميشود؛بلكه انسان،خود را آلت دست افرادي سودجو قرار داده است.چند بعدي شدن انسان،به اين معناست كه انسان از جنبههاي مختلف علمي،اخلاقي،اجتماعي و سياسي،رشد كند و از زمان خودش،عقب نماند؛مثلا اگر روزي كامپيوتر و نهضت نرمافزاري حاكم بر همه فعاليتهاي انسان ميشود،او نيز در حد توان خود و متناسب با رشته تحصيلي و نوع شغلي كه دارد،با اين تكنولوژي آشنا و از آن استفاده ميكند و در ساير پيشرفتهاي علمي يا هنري نيز اين گونه است.
يك انسان مؤمن كه ميخواهد،پايبند به ارزشهاي الهي باشد،نبايد تابع فرهنگ مدگرايي باشد؛زيرا مروجين چنين فرهنگي،بيشتر اوقات پايبند به ارزشها نيستند.
چند بعدي شدن انسان،اين نيست كه اگر يك ستاره سينما فلان رفتار را انجام داد، فرداي آن روز همه افراد مثل او رفتار كنند.اين تقليد كوركورانه است و نه تنها انسان را چند بعدي نميكند،بلكه به انحطاط نيز ميكشاند زيرا بسياري از اين به ظاهر ستارههاي سينمايي يا ورزشي،يا تابع ارزشهاي الهي نيستند و يا حتي بر خلاف آنها حركت ميكنند بنابراين،چگونه ميشود انسان هم پايبند به ارزشها باشد و هم دنبالهرو الگوهايي باشد كه در جهت خلاف ارزشها حركت ميكنند.
بنابراين،چند بعدي شدن،مستلزم اين است كه ما الگوهايي را انتخاب كنيم كه از هر جهت، شايستگي الگو بودن را داشته باشند و آن ها جز ائمهعليهمالسلام نيستند؛زيرا آن ها با اسلام ناب آشنا هستند و به تاثير زمان و مكان و شرايط اجتماعي نيز آگاه بودند.
از اين رو،همراه با زمان حركت ميكردند و هيچ گاه از زمان خود عقب نبودند و به همين جهت، نوع لباسي كه امام عليعليهالسلام ميپوشيد،با نوع لباسي كه امام صادق عليهالسلام ميپوشيد، فرق داشت؛يعني آن ها متناسب با زمان خود و با توجه به شرايط جامعه، لباس ميپوشيدند و هر دو مطابق با احكام الهي رفتار ميكردند.
بنابراين،شما بايد در همه ابعاد زندگي،پيشرفت داشته باشيد و در وضعيت ظاهري هم همان طور كه اسلام گفته،همواره آراسته باشيد و از مد هم تا آن جا كه با اسلام منافاتي ندارد،استفاده كنيد؛اما پيرو كوركورانه مد نباشيد.
علاوه بر اين،راهكارهاي عملي زير را در رسيدن به مقصود دنبال كنيد.
با مطالعه بيشتر در زمينه مسائل اعتقادي،اخلاقي و احكام ديني،با معيارهاي مورد نظر اسلام و ارزشهاي آن آشنا شويد و آگاهي بيشتري كسب كنيد.
از تقليد كوركورانه در رفتارهاي اجتماعي و فردي،پرهيز كنيد.
با افراد باشخصيت كه از نظر علمي و معنوي،وضعيت مناسبي دارند،معاشرت داشته باشيد.
از معاشرت با افرادي كه شئونات اسلامي را رعايت نميكنند و در رفتارهاي خود تابع معيارهاي صحيحي نيستند،پرهيز كنيد.
از كسب آگاهيهاي لازم در زمينه مسائل روز،پيشرفتهاي علمي،به ويژه آن چه مربوط به رشته تحصيلي شما ميشود،غفلت نكنيد.
در آراستگي ظاهر و نوع لباس پوشيدن و آرايش ظاهري،هم نوع جنسيت خود را رعايت كنيد و هم از افراط و تفريط هاي وسواسگونه و وقتگير،پرهيز كنيد.
در همه شئونات زندگي،حد اعتدال را رعايت كنيد؛ زيرا تعادي در رفتار هم از انحرافات و هم از يك بعدي شدن و هم از حرف بيهوده جلوگيري ميكند.
در انجام فرايض ديني،مانند نماز اول وقت و پرهيز از گناه،جدي باشيد.
علاوه بر معاشرت با افراد مناسب،الگوهاي مناسبي در ميان جوانان موفق پيدا كنيد و با آن ها رابطه درستي برقرار كنيد.
دیدگاه شما