پیشگفتار :
نهاد خانواده، جامعه نسبتاً کوچکى را تشکیل میدهد که هریک از اعضاى آن به نحوى بر دیگرى تأثیر میگذارد و در چنین تأثیر متقابلى مجموعهای از اعتقادات، آداب، رسوم و ارزشهای اخلاقى، عاطفى و اجتماعى شکل میگیرد.
یکى از مشکلاتى که حرکتها، بهویژه حرکت دین در مسیر ارزشهای انسانى را محدود میکند، برخورد انسان با مسائل و مشکلات گوناگونى است که در مراحل مختلف زندگى فراروى او قرار میگیرد و این امر سبب میشود که درست اندیشیدن، دین و مسیر اصلى حرکت فراموش شود، در این راه شاید خانواده و مهمتر از آن رابطه زن و شوهر نقش مهمى را ایفا میکند.
ازدواج و تشکیل خانوادهای سالم، پرورش فرزندان سالم و استحکام یک جامعه، یکى از ارکان اساسى است.
ازنظر اسلام، مرد بدون همسر و زن بدون شوهر درصورتیکه غرایز و شهوات آنها زنده است، جداى از فساد هرچند اندک و بریده از مشکلات گوناگون روحى و خانوادگى نیستند.
ازدواج این حقیقت الهى و طبیعى، آسان کننده پارهای از مشکلات و عاملى براى تداوم پاکى جوانان و حفظ عفت و تقواى آنان است. بناى یک خانواده در جامعه در صورتى با سلامت و آرامش قرین میشود که مرد و زن با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یکدیگر در آن زندگى کنند.
قرآن مجید به ازدواج امر میکند تا مشکلات مرد و زن با تحقق این سنت تخفیف یابد و دامن هر دو که دامن رحمت و تربیت است، از آلودگى و فساد سالم بماند و مرد و زن با تشکیل زندگى و همسویى با یکدیگر خانه را محلى براى ذکر و تسبیح خدا کنند.
در این میان توصیههای زیادى در مورد رعایت حقوق همسر و داشتن اخلاق حسنه و نیکو به میان آمده است. چراکه اجراى فضایل اخلاقى نسبت به یکدیگر در زوجین، فضایى از صفا و صمیمیت، پاکى و سلامت، راحت و امنیت، عشق و محبت به وجود میآورد وزندگی را در تمام شئون بر زن و شوهر از عسل شیرینتر میکند.
رعایت اخلاق حسنه و خوددارى از زشتیهای اخلاق کار طاقتفرسایی نیست، بهکارگیری واقعیات اخلاقى و پرهیز از پلیدیها، طى کردن این راه الهى را بر انسان آسان و پیوند زناشویى را محکم و محبت به یکدیگر را استوارتر میسازد.
آنکه براى خدا ازدواج میکند، حق همسر را با تمام وجود رعایت میکند و کمترین آزارى از ناحیه او به همسر وارد نمیشود.
جایگاه زن در خانواده براى همه روشن و واضح است. بنابراین، توجه به این موجود که در اسلام هم به آن سفارش بسیار شده، از وظایفى است که در زندگى زناشویى بر عهده مرد قرارگرفته است.
آرامش خانواده جز در سایه رضایت زن و شوهر از یکدیگر حاصل نمیشود. اما با توجه به روحیات و خصوصیات روانى و منحصربهفرد زن، این نیاز به میزان بیشترى در مورد وى واقع میشود. حفظ شأن و منزلت زن در برابر فرزندان و بستگان وى از سوى شوهر یک واجب شرعى است و تحقیر او، حرام الهى محسوب میشود.
اصل محبت و علاقه و عشق را خداوند در قلب زن و شوهر نسبت به یکدیگر قرارداد و آن را از نشانههای وجود خود دانست. این حقیقت، نمایشگر عظمت و بزرگى مسئله محبت زن و مرد و بهخصوص، عشق و علاقهی مرد به زن است.
اسلام به انسان دستور داده به همه کسانى که مستحق عشق و دوستى و محبت و علاقهاند، محبت داشته باشد چه رسد به نزدیکترین افراد خودش که همسر و فرزندان او هستند.
اگر زن در خانواده احساس آرامش، امنیت، رضایت و خوشحالى داشته باشد، روابط خانوادگى مستحکمتر شده و پایههای آن استوار میماند.
اگر مردان میدانستند که زنان با توقعات کم خود به کوچکترین محبتى دلخوش هستند، هیچوقت آنها را از آن محروم نمیکردند. شاید هم تفاوتهای زن و مرد عاملى براى این ندانستن باشد. بااینوجود، در این کتاب سعى شده به تمام این موارد با استناد به قرآن و احادیث بهطور کامل و جامع پرداخته شود و مفهوم واقعى آرامش خانواده در سایهی آرامش زن بهوضوح روشن شود.
امید که این کتاب قدمى باشد در جهت اندیشیدن براى مستحکمتر کردن پیوندهاى زناشویى.
اطلاعات :
ناى یک خانواده در جامعه در صورتى با سلامت و آرامش قرین میشود که مرد و زن با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یکدیگر در آن زندگى کنند. کد : 24
نویسنده : زینب السادات نوری
ناشر : پرتو خورشید
تاریخ و زمان انتشار : سه شنبه 12 خرداد 1394 -
منبع: حورا
دیدگاه شما