1. شهريور 1395 - 10:33   |   کد مطلب: 11944
زهرا عزیزی یک زن خانه دار است که همتش را به بلندای قله دماوند گره زده است. او زنی است که در خانه فعالیت اجتماعی و اقتصادی میکند و درس می خواند.

به گزارش شبنم همدان، زهرا عزیزی بانوی هنرمندی است که با استفاده از هنرش در عرصه اقتصاد مقاومتی مانند یک قهرمان پیروز بوده است. خبرنگار شبنم همدان برای تهیه گزارش به سراغش می رود:

وقتی دیدمش سرشار از انرژی بود. پشت پیشخوان مغازه اش با لبخندی پر امید ایستاده بود. لبخندش مشتری را به داخل می کشید. بر قامتش طرح استواری یک زن به چشم می خورد و دستانش کانِ هنر بود.

قبلا در موردش از همسایه ها شنیده بودم که می گفتند : خودش به تنهایی یک سنگر در جبهه اقتصاد است. یک قطب است.  زنی است از جنس کوه .

 اول از تحصیلاتش پرسیدم.  گفت هنوز دانش آموز هستم. کلاس دوم راهنمایی! در سن میانسالی شروع به درس خواندن کرده ام و الان کلاس دوم راهنمایی ام.

 

بانویی که با افتخار می گوید خانه دارم

وقتی فهمیدم درس می خواند به تدبیر و تفکر و پشتکارش غبطه خوردم. از نگاه اول درست فهمیده بودم او زنی از جنس آهن بود. محکم و کارساز.

پشت پیشخوان مغازه اش بود اما می گفت خانه دار هستم. این تأکیدش بر خانه داری از قداست خانه ، در نگاهش نشأت میگیرد. خانه سنگر و میدان تلاشش است. همه چیز برایش در خانه خانه معنا پیدا می کند چون  او زنی است که در خانه فعالیت اجتماعی میکند. در خانه فعالیت اقتصادی می کند و در خانه درس می خواند.

 

اجناس مغازه زهرا مستقیم از بازار  دستان هنرمندش می آیند

جنس مغازه زهرا  چیزی فرای دیگر مغازه های شهر است. او بیشتر اجناسش را به طور مستقیم از بازار هنر و همت و تدبیرش عرضه می کند؛ عروسک های بافتنی، ژاکت، جلیقه و بلوز های مغازه اش  که دستان هنرمندش خلق کرده است.  لباس هایی که چرخ خیاطی اش شاهد تولدشان بوده. در مغازه اش قالیچه و تابلو فرش ها هم بر گوهر هنر زهرا شهادت می دهند. عرقیات ناب و خوش عطر گیاهی مغازه اش محصول آشپرخانه اش است و هنر یک زن ایرانی را تمام می کند.

 

پشت پیشخوان مغازه می بافد و می دوزد و گره میزند

زهرا حتی لحظه ای پشت پیشخوان مغازه بیکار نیست؛ می بافد، گره می زند، می دوزد. او با هنرش حماسه اقتصادی می آفریند.

برایم انجام این همه کار عجیب و امری نشدنی به نظر رسید به او گفتم ممکن است برنامه یک روز کاری ات را برایم بگویی؟
 گفت: ساعت 5 برای نماز صبح بلند می شوم و تا ساعت 7 تمام کارهای خانه را انجام می دهم . بعد از سر و سامان دادن به خانه مشغول کار عرق گیری می شوم و حدود  ساعت 9 مغازه ام را باز می کنم. بعد از آمدن به مغازه در فاصله آمدن مشتری و لحظات خلوت کار، بافتنی می بافم، خیاطی می کنم و در فصل بهار در همین مغازه برای فروش و نذر سمنو درست می کنم .

 

دستان زهرا هر روز عصر بر تار و پود فرش گره می زند

ظهر به خانه می روم و ناهار می خورم و  بعد ظهر از ساعت 2تا 5 در خانه به کار بافتن فرش مشغول می شوم و از 5 تا ساعت 9 به مغازه بر می گردم و مانند صبح در مغازه مشغول می شوم و ساعت پایانی کار به مرتب کردن مغازه می پردازم.

اینجا بود که فهمیدم به دلیل آغاز روز از نماز صبح ، کارهایش روی روال است  روزش طولانی و با برکت.

زهرا ادامه داد این برنامه روز های فرد من است . روزهای زوج به کارهای فوق برنامه ام می رسم. چهارشنبه ها در کلاس های قرآن شرکت می کنم و دوشنبه ها به ورزش می پردازم. و با این برنامه دیگر روز هایم تکراری و شبیه هم نمی گذرد.

 

سخن پایانی / کار جوهرۀ آدمی است

با شنیدن فعالیت و ساعت کاری زهرا ، حیرتم بیشتر شد. پرسیدم از انجام این همه کار خسته نمی شوید ؟
با نگاهی مهربان و لبخندی عمیق پاسخ داد به نظر من  کار جوهره آدمی است وانسان تا روزی که زنده است باید تلاش کند. هرکس در این دنیا وظیفه ای دارد و در پیشگاه خداوند موظف است به بهترین نحو وظایفش را انجام دهد. هرکس برای هدفی آفریده شده است که برای رسیدن به آن باید تلاش کرد.

سخنش پر مغز و کلامش دلنشین بود. کاش همه زنان سرزمینم مثل زهرا به هدفی که برای آن آفریده شده اند بیندیشند و دستان ضعیف و زنانه خود را به کمک اقتصاد خانواده و کشور به کار گیرند.

زهرا نشان داد خانه داری یک گنج است که می تواند بزرگترین سنگر برای اقتصاد خانواده باشد. امیدوارم سربازان این سنگر همواره هوشیار و آماده به کار باشند.

انتهای پیام / 

تصاویر تکمیلی: 

دیدگاه‌ها

با عرض خسته نباشید خدمت زهرا خانوم کارتون واقعا عالیه ب نظرم اگه ب افراد دیگه هم اموزش بدین خیلی خوبه که بقیه هم بتونن هم درامد داشته باشن و هم برای اقتصاد مفید

دیدگاه شما

آخرین اخبار