به گزارش شبنم ها به نقل از آکا ایران، شما باید به فرزندتان کمک کنید تا بتواند یک تصمیم درست بگیرد و علاقه اش را پیدا کند. گاهی بچه ها تحت تاثیر چیزی غیر از علاقه و استعداد خود قرار می گیرند مثل دیدن یک فیلم یا یک دوست که در زمینه خاصی فعالیت موفقی دارد. در چنین مواقعی فرزندتان ممکن است به اصطلاح جوگیر شده باشد و فقط یک تصمیم لحظه ای و هیجانی گرفته باشد. شما به هیجان او دامن نزنید و منطقی باشید. گاهی والدین بیشتر از بچه ها هیجانی تصمیم می گیرند، اما راه درست زمان دادن است.
چرا که این روش در بیراهه قدم نهادن و دور شدن از موفقیت است، پس به دور از هر هیجانی به فرزندتان کمک کنید تا راه خود را پیدا کند.
استعداد کودکان خود را چگونه بشناسید؟
پدران و مادران می توانند رفتار کودک را در محیط خانه مورد مشاهده دقیق قرار داده و به رغبت های او پی ببرند. کودکان به هر چه علاقه داشته باشند خود را در محیط خانه به همان مشغول می کنند بنابراین بر اثر مشاهده های مختلف می توان پی برد که کودک به چه چیز بیشتر علاقه نشان می دهد،پس با مراقبت و مشاهده به تدریج می توان به ذوق و رغبت کودکان پی برد. در مواردی هم می توان به وسیله پرسش ها به ذوق و رغبت های آنان پی برد. برای این که بهتر بتوان در این کار توفیق یافت باید از هر دو وسیله استفاده کرد یعنی هم رفتار کودک را مورد مشاهده و مطالعه قرار داد و هم از او سوالاتی کرده پاسخ های وی را تجزیه و تحلیل کنیم.
دخالت های بی مورد والدین
متاسفانه در بین اکثر خانواده ها دیده می شود که والدین تمایل دارند فرزندشان ادامه علاقه مندی آنان را پی گیرد. به طور مثال پدری که آهنگساز است به کودکش موسیقی را تحمیل می کند یا بر عکس مثلا می گوید دنبال هر کاری برو غیر از موسیقی.
البته پدر و مادر وظیفه دارند که در رشد فکر و اندیشه، استعداد و علاقه و بالاخره در تصمیم گیری ها کودکان شان را کمک کنند و تجربیات شان را در اختیار آنان قرار دهند، اما اگر این راهنمایی ها منجر به اعمال نظر باشد مخربند. این دخالت ها بی مورد است و باعث پرت افتادن کودک از مسیرش می شود. بنابر این والدین در رابطه با انتخاب رشته یا علاقه مندی یا هر انتخاب دیگر در مورد فرزندان باید به این اصول توجه لازم و کافی کنند.
به طور مثال پدر یا مادری که آرزوهای برآورده نشده در زندگی دارد به هیچ وجه نباید فرزندش را زیر فشار بگذارد که به آن آرزوها دست یابد و در واقع شکست خود را با پیروزی فرزندش جبران کند. مثلا پدری که خود پزشک نشده است، بخواهد با پزشک شدن پسرش در واقع به آرزوی خود برسد، چه بسا که آن فرزند هیچ علاقه ای به حرفه پزشکی نداشته باشد در نتیجه با عدم موفقیت و سرخوردگی مواجه می شود و فرصت یگانه ای را که در اختیار داشته به خاطر دخالت ها و اجبار دیگران این گونه از دست بدهد.
نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که فرزند خود را روی طیف وسیعی از تجارب قرار دهید. این امر باعث فعال شدن استعدادهای نهفته وی می شود. فکر نکنید چون او علاقه ای نشان نمی دهد، بنابراین استعدادی هم در آن زمینه ندارد. بگذارید مرتکب اشتباه شود. اگر همه کارها را به طور کامل و بی نقص انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد خطر نخواهد کرد.
و مورد مهم دیگر این که هیچگاه کودک تان را مجبور به یادگیری نکنید. این امید که برای پیشرفت و رشد دادن استعدادهای کودکان، باید هر روز درس های خاصی را به آنان آموخت، ممکن است آنان را مضطرب و دلزده کند و نتیجه اش درست عکس انتظار شما شود.
دیدگاه شما