به گزارش شبنم ها، طنین یاس در یادداشتی نوشت: میخواهم ابراز شگفتی و تأسف کنم! برای عدهای خاص که مثلا قرار است خیرخواه جامعه زنان باشند، برای کسانی که آنقدر راه را گم کرده و آدرسها را اشتباه میروند و آنقدر چشم بصیرتشان کور است که بعد از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامی و حضور پُر شور زنان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و .. تازه یادشان افتاده که بگویند: (من از زنانی که در لبیک به پیام رییسجمهور در انتخابات ثبتنام کردند، تشکر میکنم. در این دوره، 11 درصد از ثبتنام کنندگان انتخابات مجلس شورای اسلامی را زنان تشکیل دادند. برای ما ثبتنام زنان مهم بود و انشاالله در مرحله بعدی کمک کنیم که زنان برای بهبود وضعیت زنان به مجلس راه پیدا کنند. )
آخر متعجبم که این همه تقدیر و تشکر بابت ثبت نام 11 درصد زنان در انتخاباتی است که نظام آن را خون مردان و فرزندان همین زنان سرپا و محکم نگه داشته و بصیرتشان آن را حفظ خواهد کرد.
یکی به این بانوان بگوید که « ناکامی نخبگانی که خود را متولی زنان می دانند از برای آن است که زن مسلمان حق طلب، مطالبهگر، بصیر و ولایتمداری ایرانی نیاز به مشتی فکرباخته با افرادی سکولار ندارند.
در این یادداشت قصد ندارم روزنامه نگار باشم اینبار من خودم هستم؛ یک زن از میان میلیونها زن مسلمان ایرانی که سعی دارد الگویش را از بین زنان برتر و اسوه حسنه جهان اسلام انتخاب کند و آن الگویی نیست مگر " الگویی زهرایی" اسوه حسنه و سفینة النجات ویژه بانوان " فاطمهالزهراء" سلامالله علیها.
فاطمهالزهراء" سلامالله علیها، بانوی که ابعاد شخصیتش آنقدر بزرگ است که اگر سالها در آن دریای بیکران غور کنیم، باز هم به عمق آن نخواهیم رسید.
بانویی که در بُعد سیاسی که امروزه بحث داغ محافل و مجالس ما شده است، نایستاد تا برایش سهمی در نظر بگیرند که چگونه و چه طور باید در مابحث روز و کلان جامعه اسلامی شرکت کند، بانویی که با خطبه فدیکه، فتنه را فاش و فتنهگران را رسوای دو جهان کرد.
بانویی که در بطن مبارکش، فرزندانی پاک را پرورش و آنان را سید و سالار نه هر جوانی بلکه « جوانان بهشت» کرد، بانویی که قد علم کرد و نخستین زن جانباز جهان اسلام در دفاع از ولایت شد و دشمانانش در هر زمان از نام، مَرام و مکتباش – مکتب فاطمی – خواب بر چشمانشان نمیآید!
بانویی که در پس پرده عفاف، شهره جهانیان شد و از مسجد فریاد حق طلبیاش را لحظه به لحظه، روز به روز، سال به سال، دهه به دهه، قرن به قرن به گوش جهانیان رسانید؛ همان بانویی که از مرد نابینا چهره پوشاند و در برابر ناحق قد علم کرد و جان باخت.
الگوی من بانویی است که بساط گسترده و چهره بزک کرده کفر، نفاق را شناخت، بصیرت را در خانه نبی آموخته بود و از ولی خود دافع کرد و چنان شجاع بود که حتی نرمش قهرمانانه را هم محلی از اعراب نداد!
بانوی من بزرگ زنی است که در عبادت، طهارت، عشقورزی به خانواده، بصیرت و ولایتمداری و شجاعت چنان بود که داستان شهادت جگرگوشهاش را شنید و برای شهادت او را بزرگ کرد و کفن به دست دختر داد تا اینگونه برای فرزندش مادری کند.
الگوی من بانویی است که دامنش نه تنها پرورش دهنده حسن و حسین و محسن علیهمالسلام است بلکه در دامنش سر فرزندان شهیدی را گرفته که در راه مکتب حسینی و فاطمی با شعار ولایتمداری به در خون خود غلتیدهاند.
و حال با تو میگویم که قطعا ابتدا بانوی مرا و بعد مرا نشناختهای دم از طرفداری حقوق من یعنی زن مسلمان ایرانی در پس مکتب غربی میزنی و من اسمش را فمینیست و تو هر آنچه چه دوست داری میگذاری...
در این یادداشت می خواهم بگویم تا بدانی حضور زنان ایران اسلامی، همیشه حداکثری بوده است و تجلی آن نه در ثبت نام برای نمایندگی مجلس بلکه در مادر شهید و همسر شهید شدن است، در رهسپار کردن عزیزترین های خود به سوی دفاع از کیان اسلامی است آن هم در فقط در ایران در جای جای جهان اسلام و فراموش کاران نمی بینند که زن ایرانی نیازی به حقوق سراب گونه ندارد که خود حق طلب و حق خواه سایر ملل مظلوم مسلمان است و اگر حقی هم باشد و بخواهد بدون ابراز عجز و ناتوانی به دست می آورد.
حضور 11 درصدی لطفه ای سخیف است که با آن بخواهیم حضور زن ایرانی را در بخش کوچکی از عصر حضورش بسنجیم و ای کاش می دانستید...
توهین دیگر بس است، اگر کسی این دوره نرم قهرمانانه کرده است این ما زنان ایرانی هستیم که در برابر تمسخرکاری شما، دوستی خاله خرس شما، توهینها و بدمرامیهای شما و به سخره گرفتن کلمه " مقدس حق " خانمی کرده و هیچ نگفتهایم تا خود بفهمید که کجای کار هستید اما فقط چند سوال از شما دارم. شمایی که خود را طرفدار من می دانید و به دنبال حقوق من خود را به آب و آتش می زنید...
آری شما ..
بگو بدانم با حضور زنان در ورزشگاهها و داد و بیداد و خندهها و برافروخته شدن گونههای زیبایشان چه کسی منفعت میبرد؟ زن! یا آن مردی که کنار یا اصلا کمی آن طرفتر نشسته است؟
بگو بدانیم وقتی زنان ما هم پایه مردان، در یک واحد زمانی، در کارهای سخت یا خفیف وارد بازار کار شوند، کدام یک منفعت میبرد؟ زن؟ یا آن مردی که دیگر خود را چندان مکلف به کارهای سخت ندانسته و غرب مآبانه مخارج اقتصادی را تقسیم میکند؟
بگو بدانیم در خروج بیاجازه زن از کشور، چه کسی نفع میبرد آیا از زمانی که این ادعا را کردهای به دادگاههای طلاق مراجعهای داشتهای از پرونده زنی که نمیخواهد از کشور خارج شود اما بیدار شده که چه زشت چه برخورنده که همسرم باید به من اجازه خروج دهد و در پس این درگیری ها طلاق بهترین راه است!
بگو بدانیم با به رسمیت شناخته شدن روسیپگری و زیر سوال بردن نام شریف کارگر و داند لقب « کارگر جنسی » به این گروه چه کسی منفعت می برد؟ با تک خوانی زنان چه کسی بیشترین لذت را می برد؟ زن یا مرد؟ اگر زنان چند درصد زنان مسلمان و انقلابی ما ؟؟
آیا هیچ فکر کردهای به چه کسانی سهم میدهند به افرادی که کم توان یا ناتوان هستند، آیا زن ایرانی آنقدر ناتوان است که برای ورود به مجلس باید سهمیه داشته باشد که چه؟ که افرادی خواه با صلاحیت و خواه بیصلاحیت برایش برنامه ریزی و قانون تراشی کنند..
و آخر برایم بگو اصلا تو درست می گویی؟ باید زنان بروند ولی کدام زن با چه چهره و سابقه و اندیشه و عملکردی می تواند برای من زن مسلمان ایرانی خدمتگزار شایسته ای باشد، آن زنی که با سگ در کار درخت کریسمس عکس انداخته و در فضای مجازی منتر می کند یا آن یکی که سابقه بدحجابی و زندان و سوء قصد به نظام را داشته است؟ برایم بگو که اگر قرار بود هر سوء سابقه داری وارد مجلس شود خب بهتر بود درب زندان ها را باز می کردیم و از بین آنها قطعا افرادی دیگر می آمدند که این 11 درصد حضور پریشان و توطئه گرانه را به 111 برسانند!
و در نهایت با تمام خوش بینی می گویم : برایم بگو تا به حال با این اندیشه های برابری و عدالت جنسیتی ! برای ما چه کرده اید؟ کدام خانه آباد شد؟ کدام زن توانست به راحتی از حق مرخصی زایمان استفاده کند؟ کدام زن سرپرست خانه وار به راستی حمایت شد ؟ درصد زنان معتاد و دختران فراری آیا کم شد؟
انتهای پیام/ج
دیدگاه شما