به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : موضوع حجاب زنان در این سال ها برای جمهوری اسلامی تبدیل به یک مسئله اساسی و بحرانی شده است و راهکارها و عملیات های مختلف فرهنگی و رسانه ای هم فارغ از چیستی، محتوا و روش اجرا و تاثیرش، کار ساز نبوده است و کم کم شاهد برهنگی و بی پوششی در قسمت های مختلف بدن زنان در جامعه، عدم پوشیدن روسری در ماشین و خیابان ها، پوشش نامناسب دختربچه ها و دختران نوجوان، اختلاط دختران و پسران و... هستیم و چه بسا وضعیت از این هم بدتر باشد.
ابتدا بحثی کوتاه در رابطه با مفهوم حجاب؛ در اینجا قبل از هر بحثی لازم است حول مفهوم حجاب و بی حجابی نکاتی بیان شود. حجاب دارای دو بعد است: سلبی و ایجابی. سلبی به این معنی که از خودآرایی و جلب توجه مانع گردد و ایجابی به این معنا که جسم زن را بپوشاند. طبق آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) و فتوای مقام معظم رهبری، تنها فردی با حجاب است که طبق شرع اسلام فقط و فقط گردی صورت و دست ها تا مچ مشخص باشد، آن هم بدون هیچ تبرج و جلب توجهی در غیر اینصوت حتی خانم با حجابِ چادر که صورت، ابروها، دستانش و حتی نوع چادر و پوشش آن و یا یکی از این ها جلب توجه کند و در نگاه عامه مردم آرایش و نوعی خودآرایی محسوب شود، بی حجاب است و مرتکب حرام و گناه شده است.
به بیان دیگر حجاب و بیحجابی در یک طیف گسترده و در ابعاد مختلف تعریف میشود و صفر و یک نمیباشد. طبق فتوای مقام معظم رهبری «پوشش زن در مقابل نامحرم باید به گونهای باشد که: یک- به جز گردی صورت و مچ دست به پایین(بدون آرایش و زیورآلات) آشکار نباشد. دو- برجستگیها و زیباییهای بدن زن، با وجود پوشیدن آن، آشکار نباشد. سه- رنگ و خصوصیات آن به گونهای نباشد که جلب توجه کند و موجب تحریک اطرافیان شود.» «اگر پوشیدن کفش سیاه براق، موجب جلب توجه نامحرم یا انگشتنما شدن او شود، حرام است.» «اگر تاتوی ابرو عرفاً زینت محسوب شود باید پوشانده شود.» «هرگونه زیور، حتی حلقه ازدواج یا آرایش معمولی ابرو باید پوشانده شود.» «زدن عطر یا کرمهای ضد آفتاب، به خودی خود، جایز است؛ مگر آنکه موجب جلب توجه نامحرم شود، لذا باید از کنار مردان عبور نکنند.»[1] « مصداق آرایش را باید عرف تعیین کند؛ یعنی عموم مردم -افرادی که در محل زندگی شخص هستند- اگر کاری را آرایش بدانند و خانم آن آرایش را داشته باشد باید از نگاه نامحرم بپوشاند.»در ضمن«اگر خانمی آرایش داشته باشد، باید آرایشش را از نگاه نامحرم بپوشاند. اگر او آرایش کند به قصد اینکه نامحرم ببیند، این کار حرام است؛ اگر عمداً در نگاه نامحرم چهرهی آرایششدهاش را نپوشاند آن نیز حرام است؛ مواردی هم که در بحث پوشش خانمها استثنا شده (گردی صورت و دست¬ها تا مچ) در صورتی است که آرایش و زینتی نداشته باشند.»
آیات قرآن انواع دیگری از حجاب زنان را که بیشتر در ارتباطات انسانی و رفتار خارجی انسان نمود دارد، در سه محور تبیین میکند: 1.حجاب در نگاه که مردان و زنان را در مواجهه با نا محرم به آن توصیه کرده است(سوره نور، آیه 31)؛ 2.حجاب در گفتار که زنان را از با ناز و ادا و نرم صحبت کردن با نامحرم باز می دارد(سوره احزاب، آیه 32 )؛ 3. حجاب در رفتار که به زنان دستور داده طوری راه نروند که سبب جلب توجه نامحرمان شود(سوره نور، آیه 31)
در طول حدود 40 سال بعد از انقلاب اسلامی و تغییر در ماهیت و مبانی قانون گذاری و سیاست گذاری و اجرا در کشور، حاصل و پیامد این قوانین و سیاست ها و فعالیت ها در موضوع حجاب قابل دفاع نیست و به بیانی دیگر که به نظر نگارنده نزدیک است، حاصل این قوانین و سیاست ها و فعالیت های فرهنگی وضع کنونی است که در جای خود نیاز به بحث و بررسی دارد. اما نکته ای که در نگاه اول و با نگاهی دقیق و عمیق به این کارها و عملیات های فرهنگی و رسانه ای در موضوع حجاب زنان به دست می آید، نکته ای جالب در مخاطب این فعالیت ها است و آن اینکه مخاطب همه ی این فعالیت ها فقط زنان و خانم های بی حجاب هستند و هیچ برنامه ای برای محکم تر شدن، دقیق تر شدن، و شرعی تر شدن خانم های با حجاب چادر دیده نمیشود؛ گویا زنان چادری ما اصلا نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری نبوده اند و هیچ مشکلی در موضوع حجاب نداشته اند اما مسئله ی اصلی با توجه به مطالب ابتدای یادداشت، خود را دقیقا در همین بخش نشان میدهد، به این معنی که ما ابتدا باید از حجاب زنان چادری در همه ی ابعاد و انواع آن شروع میکردیم که اگر به آن پرداخته بودیم دیگر کسی جرئت کشف جاب در خیابان را نداشت.
لذا با پدیده ای تحت عنوان چادری های بی حجاب در یک طیف گسترده مواجه هستیم، هم در نوع پوشش و هم در نوع نگاه، گفتار و رفتار. به عنوان نمونه میتوان به نوع آرایش چهره و پوشش مجریان و خبرنگاران چادری صدا و سیما و اساتید و معلمان چادری و تعامل کارمندان چادری ادارت و سازمان های دولتی با آقایان، خانم های چادری حاضر در جامعه که مولفه های اصلی حجاب را رعایت نمیکنند و... اشاره کرد. به علاوه گاهي مشاهده ميشود كه بسياري از زنان محجبه چادری در پوشش خود از رنگهاي شاد و زيبا و تحريك برانگيز استفاده ميكنند كه به اندامشان زيبايي خاصي ميبخشد و در عين پوشيده بودن بدن زن، زيبايياش آشكار است، گويي كه اصلاً لباس نپوشيده است. این موضوع پیامدهای سوئی بر جامعه و افراد غیر چادری در نوع پوشش و حجاب شان داشته است و یکی از نقص های سیاست گذاری فرهنگی کشور به شمار میرود وتا به حال کسی نیز به آن توجه نکرده است و آن را به عنوان مسئله به شمار نیاورده است. لازم به ذکر است که غفلت از موارد مذکور و مسئله ی حجاب زنان در کشور و هجمه ی رسانه های بیگانه و حمایت جاسوسان خناس و فاحشه های لندن نشین متاسفانه ضربات فرهنگی جبران ناپذیری را به کشور و جامعه وارد ساخته است و با راه اندازی کمپین هایی در فضای مجازی مانند چهارشنبه ی سفید از این نقیصه ی فرهنگی ما سوء استفاده می کنند، در صورتیکه اگر ما از زنان چادری شروع کرده بودیم و حجاب آنان را تقویت می کردیم وضعیت به گونه ای دیگر و قطعا بهتر بود. اما علت و راهکارهای این مسئله چیست؟
بنظر میرسد که مواردی که در ادامه بیان میشود، جزء اصلی ترین علل این موضوع به شمار میروند: 1.عدم فهم دقیق و عمیق از مفهوم حجاب و محدود کردن مفهوم آن؛ یکی از مسائل اصلی در موضوع حجاب، ضعف در مبانی سیاست گذاری فرهنگی این موضوع است. نکته ی اصلی در اینجاست که مسئولین فرهنگی حجاب را نمیفهمند چون اگر می فهمیدند از گزینشی عمل کردن در مخاطبان خودداری میکردند. 2. محدود کردن مسئله حجاب به زنان بی حجاب و نداشتن جرأت و یا غفلت، جهت سیاست گذاری برای زنان چادری. 3. امر به معروف و نهی از منکر نکردن زنان چادری توسط افراد مذهبی. 4. عدم آگاهی بسیاری از زنان چادری از وجود نقص در حجاب شان و نداستن احکام و آداب کامل حجاب. 5.خود برتر بینی زنان چادری. 6. عدم آگاهی و اطلاع کامل مردان از مولفه های کامل حجاب. 7.اجبار به استفاده از چادر در نهادهای دولتی. 8. عدم رفتارسازی حجاب از سنین کودکی و نقص در نظام تربیت و آموزش رسمی کشور. 9.تقلیل مفهوم حجاب به پوشش و غفلت از سایر ابعاد آن.
به نظر نگارنده یادداشت، در موضوع حجاب زنان میبایست با تغییر راهبردها، برنامه ها و سیاست گذاری ها مخاطب زنان چادری به این برنامه ها و فعالیت ها اضافه شود، زیرا مطابق آیه قرآن کار اصلاحی را باید از خودمان شروع کنیم و سپس به دیگران بپردازیم.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان از همدان : داود ابوترابی گفت: این همایش روز دوشنبه ١٩ تیرماه با همکاری اتاق اصناف شهرستان همدان و با حضور اعضاء اتحادیههای تولیدکنندگان پوشاک، فروشندگان پوشاک و خرازی فروشان شهر همدان در مجتمع فرهنگی سینمایی شهید آوینی برگزار می شود.
وی با بیان اینکه این همایش از ساعت ١٠ تا ١٢ در این مجتمع برگزار خواهد شد، از حضور اعضاء بسیج خواهران و حوزه علمیه خواهران هم در این همایش خبر داد.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان همدان افزود: حاج حسن فاضلیان، رئیس شواری هماهنگی تبلیغات اسلامی، جناب سرهنگ مظاهری رئیس اداره اماکن عمومی و آقای فرسایی رئیس اتاق اصناف همدان سخنرانان این مراسم هستند.
ابوترابی با بیان اینکه در این مراسم از فروشندگان نمونه تجلیل خواهد شد؛ خاطرنشان کرد: همزمان با برگزاری این همایش، با همکاری اتاق اصناف شهرستان نمایشگاهی از پوشاک اسلامی ایرانی در نگارخانه استاد زنگنه مجتمع شهید آوینی گشایش می یابد.
ابوترابی با تأکید بر اینکه این نمایشگاه از ١٩ تا ٢٣ تیرماه از ساعت ٩ تا ١٢ و ١٦ تا ٢٠ پذیرای بازدید عموم است، از ارائه کارتهای تخفیف خرید در این نمایشگاه خبر داد و گفت: شهروندان می توانند با حضور در نمایشگاه ضمن بازدید از آثار ارائه شده، از غرفهداران کارت تخفیف دریافت کرده و از فروشگاه های معرفی شده در سطح شهر خرید کنند.
در این همایش ٢٢ فروشگاه عرضه کننده پوشاک اسلامی ایرانی با قیمت مناسب معرفی و با نصب بنر در سطح شهر به شهروندان معرفی خواهند شد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : از زمانی که روزی با عنوان "روز ادبیات کودک و نوجوان" در تقویم جا خوش کرد، تنها چهار سال میگذرد. سال 1392 بود که ۱۸ تیر با این عنوان بهطور رسمی وارد تقویم شد. این روز با روز درگذشت مهدی آذریزدی، نویسنده کودک مقارن بود. معروفترین اثر آذریزدی مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند ادبیات کودک و نوجوان سالهاست که وضعیت مناسبی ندارد. امروزه بسیاری از خانوادهها میدانند که خواندن کتاب برای کودکان و مطالعه کتاب توسط خود آنها فواید بسیاری مانند رشد اجتماعی و آموختن کلمات تازه دارد. از طرفی محتوای مطالبی که به کودک ارایه میشود، در ساختن شخصیت او نقش مهمی خواهد داشت. با وجود چنین تأثیرگذاریهای اساسی و عمیقی بسیاری از نویسندگان موفق حوزه کودک معتقدند، این حوزه همگام با تغییرات جامعه دچار رشد نشده و حتی در مواردی افول داشته است.
سیر تحول ادبیات کودک و نوجوان
شکوه حاجینصرالله، عضو شورای کتاب کودک در ارزیابی ادبیات کودک و نوجوان از دهه ۶۰ تاکنون، آن را ادبیاتی توصیف کرد که از باید و نبایدهای ایدئولوژیک به سمت ادبیات لذتبخشی که به خلاقیت میاندیشد در حال حرکت است، اگرچه هنوز با مشکلات عدیده مواجه است و تکلیف خود را در دنیایی که حذف فاصله بین کودک و بزرگسال را تجربه میکند، نمیداند.
حضور نهادهایی که به رشد ادبیات کودک کمک کرد
به گفته او سیر تحولات ادبیات کودک و نوجوان ما بهگونهای است که اگرچه از اواخر دهه ۷۰ تا ۱۳۹۵ روندی رو به رشد دارد اما با رویکرد آسیبشناسانه، نگاه سنتی به مخاطب و ناآشنایی پدیدآورندگان با کودک و نوجوان امروز مانعی در برابر آن است. در دهه ۷۰ علاوه بر شورای کتاب کودک و کتابخانههای کانون پرورش فکری که در حوزه ترویج کتابخوانی فعال بودند، سازمانهایی چون مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا، مؤسسه مادران امروز، مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تأسیس شدند. حضور این نهادها در رشد ادبیات کودک تأثیر بهسزایی داشت.
دهه 80 و توجه به کوک خلاق
حاجینصرالله معتقد است که ادبیات کودک در دهه ۸۰ به سمت عاریشدن از مفهوم خوب و بد گرایش یافت و در بیشتر آثار این تلاش دیده شد که میکوشند فارغ از هر ایدئولوژی با کودکان همراه شوند. در این دهه ادبیات کودک همچنان جنبههای آموزشی همراه لذتبخش بودن را یدک میکشید اما به تولد کودک خلاق میاندیشید. همچنین در این دهه نظریهپردازی و رویکرد ادبی در ادبیات کودک فعال شد. رشته دانشگاهی ادبیات کودک برای نخستینبار در دانشگاه شیراز آغاز به فعالیت کرد و مرکز مطالعات ادبیات کودک شیراز نیز فعال شد. تعاریف زیباییشناسانه بر ادبیات کودک و نوجوان پرتو افکند. در شرایطی که دهههای گذشته به دنبال پرداختن به آسیبهای اجتماعی بود، در این دهه شاهد بودیم که ادبیات تلاش کرد آثاری تولید کند که در آنها به تصویر و کیفیت اثر تأکید میشد. همچنین شاهد شکلگیری ادبیاتی بودیم که کودک در آن نقش فعال داشت و ارزیابی ادبیات به دست خوانندگان بسیار مهم شد؛ هر چند که هنوز نویسنده و اثر در جایگاهی برتر قرار داشتند.
ادبیات کودک نتوانست پاسخگوی بحران هویت باشد
براساس گفتههای او امروز هویت به یک مسؤولیت دشوار فردی تبدیل شده است. در این میان هنر و ادبیات به معنای بسیار گسترده آن، به صورت منابع اصلی بازسازی هویت درآمدهاند. اما متأسفانه ادبیات کودک و نوجوان در دهه ۸۰ نتوانست پاسخگوی این بحران هویت باشد. بحرانی که در ادبیات و هنر به دنبال نشانههایی از مکان بدون مرز، زمان فاقد تاریخ و همزیستی فرهنگها در کنار هم است. اما در سالهای اخیر دهه ۹۰ توجههایی در این زمینه دیده میشود.
عضو شورای کتاب کودک معتقد است اگر چه ادبیات کودک در دهه ۸۰ جریانی رو به رشد بود و در این سالهای دهه ۹۰ هم ادامه یافته است، اگرچه ترویج کتابخوانی میان کودکان نسبت به دهههای گذشته اهمیت بیشتری یافت، اگرچه توجه طبقه متوسط به خرید کتاب برای کودک و همچنین رشد تکنولوژی در صنعت چاپ، بازاریابی و پخش کتاب موجب شد کتاب کودک به عنوان کالا مطرح و سرمایه گذاری برای تولید آن تشویق شود، اما با رویکرد آسیبشناسانه، همچنان نگاه سنتی به مخاطب و ناآشنایی پدیدآورندگان با کودک و نوجوان امروز مانعی در برابر آن است.
سودجویی ناشران
مهدی الماسی، شاعر و نویسنده از وضعیت نشر کتابهای کودک و نوجوان بهویژه بخش دولتی آن گلهمند است. به گفته او بیش از یک دهه است که وضعیت نشر کتاب کودک و نوجوان اصلاً شورانگیز نیست و این مسأله در حوزه تألیف بیشتر خود را نشان میدهد. این در حالی است که توجه ناشران خصوصی این بخش همچنان متوجه مسائل تجاری بوده و هست. ناشران دولتی دچار رکود شدهاند.
نصحیتگونه بودن کتابها
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده معروف نیز مشکل اصلی کتاب کودک را نصیحت و شعار میداند. او معتقد است که این امر موجب دلزدگی و فراری شدن کودکان و نوجوانان میشود. کودکان از نصیحت فراری هستند، پس نباید این موضوعات طوری گفته شود که کودک دلزده شود و دیگر رغبتی برای خواندن کتاب نداشته باشد.
نویسنده، مخاطب امروزی را نمیشناسد
در هر نقطه از ایران یک فرهنگ و زبان ویژهای رایج است که باید در ادبیات کودک به آن توجه شود. اسدالله شعبانی، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در این زمینه معتقد است که نویسندگان و شاعران این عرصه باید بدانند برای چه مخاطبی مینویسند و مخاطبشان متعلق به چه اقلیم و فرهنگی است. اگر این موضوع را نادیده بگیرند، نتیجه خوبی به دست نمیآید. تنوع قومی، زبانی، اعتقادی و... در مخاطبشناسی مهم است.
براساس گفتههای او بسیاری از کتابها براساس مخاطب فرضی نوشته میشوند که به کودکی خود نویسنده برمیگردند و چندان با بدنه جامعه ارتباط مستقیم ندارند. مشکل دیگر، در بخش ادبیات نوجوان است که تقریباً ادبیات جدی نوجوان نداریم. عملاً نوجوانانی که کتابهای نوجوانانه میخوانند بعداً مخاطب جدی ادبیات بزرگسال نمیشوند. نوجوانانی هم که اهل مطالعه هستند، از همان دوران نوجوانی آثار بزرگسالان را میخوانند. بچههای امروز بسیار متنوع و پیچیده هستند. با مخاطبان گوناگونی سروکار داریم و یک نویسنده نمیتواند بگوید من این کتاب را بهطور کلی برای کودکان یا نوجوانان نوشتهام بلکه باید دقیقتر مخاطب خود را از جامعه کلی مخاطبان برش بزند و بداند با کدام دسته ارتباط برقرار میکند. ادبیات ما از این زاویه دچار مشکل است و برای رهایی از این مشکل نیاز به تحقیقات روانشناسی، جامعهشناسی و میدانی برای شناخت دقیقتر از مخاطبان و تنوع آنها داریم. همچنین، ارتباط مستقیم نویسندهها با نوجوانان میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
زبان کودکانه در کتابها فراموش شده است
بسیاری از ما دیدهایم که در زمان خواندن کتاب برای کودکان، معنای برخی کلمات و عباراتی که به کار رفته است، خارج از درک کودک است و کودک معنای کتاب را نمیفهمد و صرفاً تصاویر آن را دنبال میکند. مصطفی رحماندوست، مدیر بخش کودک و نوجوان کتابخانه ملی در این زمینه معتقد است که یکی از مسائل فراموششده در تألیف و انتشار کتاب کودکان، زبان کودکانه است. باید توجه داشته باشیم که یافتههای علمی جهانی گاهی با نیازهای ما تطبیق ندارد و یک اثر باید دارای دو قابلیت باشد. نخست توان خواندن را به مخاطب بدهد و دوم برای او قابل فهم باشد.
براساس گفتههای او باید استانداردهایی برای زبان در هر رده سنی وجود داشته باشد. از یک منظر ما به زبانی با مفهوم روانشناسی رشد نیازمندیم و از سوی دیگر نیازمند زبان استاندارد مناطق دوزبانه هستیم. در حالت اول مسأله، سوژه و موضوع با زبان مطابقت دارد و در حالت دوم بیان، سوژه، موضوع و تم مناسب گروه سنی است و زبان میتواند یک پله پایینتر از گروه سنی باشد.
همخوان نبودن محتوای کتابها با زندگی واقعی
عدم همخوانی محتوای کتب کودک با زندگی واقعی کودکان موضوعی است که برخی بر آن تأکید دارند. به گفته ناصر نادری، نویسنده کودک و نوجوان یکی از ضعفهایی که در کتابهای کودک و نوجوان امروز دیده میشود، همخوان نبودن داستانها با واقعیت زندگی و کودک امروز است و داستانهای فانتزی بر داستانهای واقعگرا سیطره پیدا کردهاند. هرچند برای گروه سنی کودک، عنصر خیالپردازی خیلی خوب و لازم است، اما استمرار در استفاده از این عنصر نیز نگرانیهایی را بهوجود میآورد؛ از این جهت که کتابها، به خصوص برای گروه سنی «ج»، با کودک و واقعیتهای امروز فاصله میگیرد. در آثار امروز رد پای آرزوها و امیدها، تنگناها و مشکلات، دغدغهها و لذتها، شادیها و تلخکامیهای کودکان کمتر احساس میشود و این کمی نگرانکننده است. در این داستانها تار و پود معنایی و جهانبینی کمتر دیده میشود و این قابل اعتناست.
مضامین و قالبهای تکراری در شعر کودک
گروهی معتقدند امروزه کتب کودک، تکرار و کپیبرداری از یکدیگر هستند. مریم محمدخانی، پژوهشگر و منتقد ادبیات کودک و نوجوان، در این زمینه معتقد است که جریانی که در سالهای اخیر در شعر کودک به چشم میخورد، حجم تکرار در وجوه مختلف این شعرهاست؛ مانند سرودن شعرها در قالب چهارپاره. طبیعی است قالب تکراری با خودش تکرارهایی مثل تکرار در وزن، قافیه و ردیف هم میآورد. در این فضا شکل گرفتن نگاه تازه نه ناممکن، که بسیار سخت است. هرچند تجربههایی هم مانند سرودن شعر سپید برای کودکان در این زمینه بوده اما استمرار نداشته است. ممکن است هر چند وقت یک بار کتابی متفاوت در قالبی متفاوت منتشر شود، اما هیچوقت تبدیل به جریان نمیشود. جریان امروز غالب شعر کودک، مجموعهای از تجربههای نسل قبل است؛ مجموعهای که حتی از نمونههای درخشان سالهای قبل خودشان هم فاصله دارند. از طرفی وجود مجموعه شعری که صدای کودک امروز باشد در ادبیات کودک ما بسیار کمرنگ است.
ضرورت استفاده از تکنولوژی در کتب کودکان
کودکان گوشی به دست، تصویری عادی در جامعه امروز ما تلقی میشود؛ سیدعلی کاشفیخوانساری، نویسنده و فعال حوزه کتاب کودک در خصوص تأثیر تکنولوژیهای نوین در کتابخوانی کودک و نوجوان معتقد است که باید قالبهای جدید را بشناسیم، با آنها ارتباط برقرار کنیم و محتوا را در دل همان قالبها ارایه دهیم. توجه بیشتر به کتابهای صوتی الکترونیک، تعاملی، اپلیکیشنها و عرضه محتوا در قالبهای جدید دیجیتال میتواند در زمینه افزایش میزان مطالعه کودکان و نوجوانان راهگشا باشد.
ادبیات کودک باید پوست بیندازد
شکوه حاجینصرالله درباره راهکارهای خروج از این وضعیت اظهار کرد که به نظر میرسد راهکارهای بنیادی میتواند موانع رشد ادبیات کودک ایران را کنار بزند. ادبیات کودک و نوجوان ایران تا زمانی که سیستم آموزش و پرورش بر بستر رفتارنگر و به دور از رویکرد انساننگر، کودک واقعی را استحاله و به کودک ساختگی تبدیل میکند، نمیتواند رشد کند. لازم است تا تعیین پایههای تغییرات بنیادی در نظام آموزش و پرورش، مدارسی تأسیس شوند که بر اساس رویکردهای گوناگونی از جمله انساننگر اداره شوند.
به گفته او ادبیات کودک و نوجوان ایران تا زمانی که به دنبال مخاطب خاص است، ماهیت آموزشی دارد. این ادبیات تحت سلطه بزرگسالان قرار دارد و کودک را به سوی قالبهای تعریفشده در هر نظام و سیستمی سوق میدهد. لازم است ادبیات کودک پوست بیندازد و چهره دیگری از خود به کودکان نشان دهد که واقعیتر، ملموستر، صمیمیتر، از شعار، پند و اندرز به دور باشد و در این مسیر بیش از هر عنصری لازم است بر ادبیات استوار باشد. تا زمانی که نویسنده ادبیات کودک و نوجوان پوستهای را که در سراسر زندگی از کودکی تا امروز بر اساس رویکرد رفتارنگری برایش بافته شده، سوراخ نکند و بهتدریج از آن رها نشوند، رشد نمیکند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : مجید حمیدی با اشاره به برگزاری نخستین جشن نفس با هدف تکریم و تجلیل از خانوادههایی که به اهدای عضو رضایت دادند، اظهار داشت: این مراسم شانزدهم مرداد ماه امسال توسط مجری توانمند کشور احسان علیخانی برگزار میشود و بازیگران مشهور همدانی اعم از پرویز پرستویی، امیرشهاب رضویان و رابعه مدنی از مهمانان ویژه این جشن هستند.
وی فرهنگسازی در راستای اهدای عضو را از مهمترین رویکردهای برگزاری جشن نفس برشمرد و افزود: در راستای اهدای عضو بیماران مرگ مغزی اقدامات بزرگی انجام شده اما باز همچنان فرهنگسازی تأثیرگذارترین اتفاق در این اتفاق است چرا که اهدای حداقل یک عضو و حداکثر هشت عضو یک بیمار مرگ مغزی نجاتدهنده یک یا هشت نفر بیمار است.
مسئول تیم هماهنگکننده اهدای عضو استان همدان بیان کرد: افراد به صورت داوطلبانه میتوانند نسبت به ثبتنام و دریافت کارت اهدای عضو در سامانه مربوطه اقدام کنند و در صورت نیاز با پیوند عضو در نجات جان بیماران دیگر سهیم شوند.
وی گفت: هشت عضو بدن یک بیمار مرگ مغزی قابلیت پیوند دارد اما انجام پیوند نیازمند کسب رضایت خانوادههای بیماران مرگ مغزی است به گونهای که در صورت عدم رضایت، به هیچ عنوان پیوند انجام نمیشود بنابراین نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو بیش از پیش میتواند نجات دهنده زندگی عده زیادی از بیماران باشد.
حمیدی با بیان اینکه در استان همدان در حال حاضر تنها پیوند کلیه انجام میشود، تصریح کرد: هر ساله در همدان بین 50 تا 70 نفر در انتظار پیوند کلیه هستند که اگر بتوانیم رضایت 50 درصد بیماران مرگ مغزی به اهدای عضو را بگیریم، میتوان گفت هیچ نیازمند کلیه در همدان باقی نمیماند.
وی عنوان کرد: سال گذشته20 مورد اهدای عضو توسط بیماران مرگ مغزی در استان همدان انجام شد که 13 نفر از این اهداکنندگان آقا و هشت نفر خانم بودند و زمینه نجات دیگر بیماران نیازمند به پیوند عضو فراهم شد.
انتهای پیام/ص
جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس جشن نفس اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو اهدای عضو بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی بیماران مرگ مغزی
به گزارش شبنم همدان ، جام جم آنلاین نقل از آوای سلامت نوشت : در اینجا واضح ترین علائمی که به شما هشدار می دهند از نظر ابتلا به بیماری های کلیوی باید تحت نظر قرار بگیرید، معرفی شدهاند:
تغییرات در ادرار: اگر مشکلی در کارکرد کلیه ها ایجاد شود، اولین نشانه های آن در وضعیت ادرار مشاهده می شود. دفعات مکرر ادرار در شب، مشاهده ادرار کف آلود و رنگ پریده، ادرار تیره رنگ، دفع ادرار به همراه خون، احساس درد و فشار به هنگام ادرار، تورم را بسیاری از بیماران گزارش می کنند.
تورم: اختلال در عملکرد کلیه ها منجر به جمع شدن مایعات در آن و تورم شان می شود. این تورم در نقاطی مانند پاها، مچ دست و پا، و حتی صورت نیز ایجاد شده و با درد همراه است. تجربه بیماران از این قرار است:
مچ دست و پاها تا حدی ورم می کنند که ممکن است حتی فکر کنید کفش هایتان تنگ شده اند.
ممکن است در کنار علایمی مانند ریزش مو و کاهش وزن بدن، صورت تان چاق تر به نظر برسد. این در واقع تورم صورت است.
تورم در مچ پاها، احساس درد و خستگی را به حدی می رساند که حتی نمی توانید راه رفتن را تا کوچه بعد ادامه دهید.
خستگی: اگر کلیه از کار بیفتد، تولید هورمون اریتروپوئیتین که عامل حمل اکسیژن توسط گلبول های قرمز خون است، متوقف خواهد شد. این مساله منجر به کاهش میزان اکسیژن در گلبول های خون و نهایتا سلول های مغز و ماهیچه های بدن می شود. کمبود اکسیژن در سلول های بدن نیز خستگی آنها و بدن را در پی خواهد داشت. احساس خستگی به طور مداوم همراه شماست و هیچ نیرویی در بدن خود حس نمی کنید. تمایل به خوابیدن، بیشتر و بیشتر می شود. به محض اینکه از محل کار به خانه می رسید، اولین چیزی که احساس می کنید، نیاز شدید به خواب است. حتی اگر هیچ کاری انجام ندهید، همیشه احساس خستگی می کنید؛ درست به مانند اوقاتی که کار زیادی انجام داده و خستگی امان شما را بریده است.
جوش های پوستی و خارش پوست: اگر کلیه ها کم کار شده یا از کار بیفتند، مواد زائد وارد خون می شوند که می تواند بثورات پوستی و حس خارش شدید را ایجاد کند. این وضعیت، یک خارش عادی در بخشی از پوست نیست. احساس می کنید تمام بخش های سطحی و زیرین پوست، می خارند! برای رفع خارش، ممکن است حتی از برس نیز استفاده کنید و به سبب خاراندن بسیار، به پوست خود صدمه بزنید.
حس کردن طعم آهن در دهان: تجمع اوره و سایر مواد زائد در بدن، باعث می شود که طعم مواد غذایی را متفاوت حس کنید. ممکن است این مساله حتی علاقه شما را به خوردن گوشت و سایر مواد غذایی کم کند و وزن تان به شدت کاهش یابد.
تهوع و استفراغ: از سایر علائم بیماران است. مواد زائدی که به خاطر کم کاری یا نارسایی کلیوی در بدن انباشت شده است منجر به بروز حالت تهوع و استفراغ می شود.
تنگی نفس: تنگی نفس به دو دلیل به مشکلات کلیوی مربوط می شود. اول اینکه سرریز مایعات اضافی در بدن منجر به کاهش عملکرد ریه ها می شود. و عامل دوم کاهش میزان اکسیژن در خون است که علاوه بر سایر سلول های بدن، سلول های بافت ریه را نیز با مشکل مواجه می کند. در این هنگام خوابیدن مشکل می شود. تنگی نفسی احساس غرق شدن را به بیمار القا می کند. اگر بخواهید مسیر طولانی راه روید یا از چند پله بالا روید احتمالا دچار مشکل خواهید شد و به شدت خسته و بیحال می شوید.
احساس سرما: کم خونی ناشی از نارسایی کلیوی باعث افزایش احساس سرما در شما می شود. ممکن است حتی در یک اتاق گرم هم سردتان شود. گاهی به حد لرز سردتان می شود. احساس سرمای زیاد در هر شرایطی ممکن است پیش آید. حتی زمانی که هوا بسیار بسیار گرم است، سرما برایتان غیر قابل تحمل خواهد بود.
به یاد داشته باشید، برای آگاهی از جزئیات بروز هر نشانه، باید به پزشک مراجعه کنید. در اغلب موارد آزمایش خون و ادرار نیز توسط پزشک برای تان تجویز می شود.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : در میان اینهمه راننده آقا که روی خودروهای سنگین کار میکنند لیلی سیفی، بهعنوان یک بانوی ایرانی رانندگی با این خودروها را انتخاب کرده است و همراه همسرش در این شغل فعالیت میکند. او در حال حاضر 38 سال دارد و 6 سال است در جادههای ترانزیتی کنار همسرش رانندگی میکند. رانندگی برای او باوجود تمام سختیهای مسیر و تبعیضهایش لذتبخش است.
به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : علیرضا گوهری با اشاره به کسب عنوان ششمی ورزشکار همدانی در آسیا، اظهار کرد: راحیل رمضانی، سنگنورد همدانی با درخشش خود در مسابقات انتخابی تیم ملی توانست جواز حضور در مسابقات سنگ نوردی نوجوانان و جوانان آسیا را کسب و در این مسابقات حضور پیدا کند.
وی ادامه داد: این ورزشکار همدانی یکی از دو بانوی ایرانی حاضر در مسابقات سنگاپور بود که در رقابت به حریفان خود به عنوانی بهتر از ششمی نرسید.
رئیس هیأت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان همدان افزود: این ورزشکار همدانی در هر سه رشته این مسابقات حضور دارد که در اولین بخش خود و در رشته سرطناب به این عنوان رسید و هنوز در مسابقه خود را در رشته سرعت بیلدرینگ برگزار نکرده است.
وی خاطرنشان کرد: این ورزشکار تنها بانوی نوجوان ایران در مسابقات قهرمانی سنگنوردی نوجوانان به میزبانی کشور سنگاپور است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : محمدرضا نظامی روانشناس خانواده، با بیان اینکه ناباروری نباید در بنیان زندگی زوجین تزلزل ایجاد کند، اظهار داشت: متاسفانه شاهد آن هستیم که زندگی برخی زوجین به دلیل ناباروری و نداشتن فرزند به جدایی کشیده می شود.
وی با بیان اینکه تصمیم بر جدایی به نگرش و شخصیت مختلف افراد بستگی دارد،افزود:ملاک های زوجین در زندگی مشترک باید ریشه دار باشد تا با چنین مشکلاتی به جدایی کشیده نشود چرا که برای هر مشکل راه حل وجود دارد و باید به جای پاک کردن صورت مسئله به راهکارها اندیشید.
نظامی در ادامه گفت: معمولاً تصمیم بر جدایی در این موضوع به سطح فرهنگ و نگرش افراد برمی گردد چرا که برخی نازا بودن همسر خود را بالاترین گناه و نداشتن فرزند را بزرگ ترین سرخوردگی در زندگی برای خود دانسته،اما نقطه مقابل آن، زوج هایی هستند که رضایت مندی، تفاهم و عشق را دلیل بقای زندگی مشترک خود می دانند و وجود فرزند را در اولویت های بعدی خود قرار می دهند.
این روانشناس بیان کرد: با وجود اینکه بودن فرزند نعمت بزرگی در زندگی زوجین است، اما نبود فرزند دلیلی برای پایان زندگی نیست، همان طور که فرزند دار شدن دلیلی برای بقا و پایداری نیست زیرا برخی از زوج های جوان با وجود اختلاف در زندگی مشترک اصرار بر فرزند دار شدن دارند چرا که بر این باورند وجود فرزند می تواند مشکلات آنان را حل کند، در صورتی که چنین تفکر و تصمیم گیری غلط است و متاسفانه شاهد آن هستیم که مشکلات آنها بعد از فرزند دار شدن دوچندان شده و زندگی آنها به دلیل شناخت ناکافی از یکدیگر به جدایی کشیده می شود.
نظامی در پایان گفت: اگر ملاک انتخاب همسر بر پایه های اصولی استوار باشد، با هر بهانه ای شاهد از هم پاشیدگی زندگی زناشویی نخواهیم بود.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از ایرنا : ضیاءالدین دری گفت: نظر به اینکه ایران از یک قدمت تاریخی و فرهنگ غنی برخوردار است، هنرمندان از جمله بازیگران کشور وقتی در رویدادهای جهانی حضور می یابند، به نوعی نماینده این فرهنگ غنی هستند.
او اظهار داشت: به همین منظور ضرورت دارد هنرمندان به عنوان نماد فرهنگ غنی ایرانی درباره نوع پوشش ظاهری خود آموزش ببینند.
کارگردان سریال تلویزیونی «کیف انگلیسی» ادامه داد: برخی هنرمندان بر این باورند که در خارج از کشور می توانند هر نوع پوشش ظاهری داشته باشند در حالیکه این نگرش به نوع نگاه مردم کشورهای خارجی درباره ایران تاثیر منفی می گذارد.
دری با بیان اینکه مردم کشورهای خارجی قضاوت می کنند ما کشور عقب مانده ای هستیم و آداب و رسوم را نمی دانیم، تصریح کرد: متاسفانه برخی هنرمندان با پوشش ظاهری نامناسب خود در این کشورها، فرهنگ ایرانی را زیر سوال می برند.
او ادامه داد: متاسفانه هنوز برخی هنرمندان نمی دانند که نوع پوشش ظاهری در رویدادهای خارج از کشور متفاوت است و تصور دارند که حضور در هر جا و مکانی فرش قرمز بوده و با هر ظاهری می توانند حضور داشته باشند.
کارگردان فیلم سینمایی «صاعقه» با بیان اینکه پوشش ظاهری برخی هنرمندان در رویدادهای خارجی برازنده ایرانی بودن آنها نیست، گفت: هنرمندان باید آموزش ببینند وقتی که در یک برنامه شرکت می کنند با توجه به نوع برنامه و حضار، چه پوششی داشته و چه الفاظی را بکار ببرند.
دری خاطرنشان کرد: بهتر است هنرمندان با قدری مطالعه و تامل نسبت به نوع پوشش و گفتار خود در برنامه هایی که در خارج از کشور حضور می یابند، به ارتقای فرهنگ غنی ایران خود کمک کنند.
انتهای پیام/ص