به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : یکی از مطالبات اصلی فعالان زن فمینیست و اصلاحطلب در ایران، افزایش حضور زنان در مناصب بالای سیاسی است؛ بهگونهای که در بزنگاههای مهم انتخاباتی و تغییر مدیریتهای کلان در کشور، فعالان این جریان به انتصاب زنان توجه ویژه داشتند. ازجمله سمتهایی که در ایران همواره مورد توجه فعالان این حوزه برای تصدی منصب توسط زنان بوده، سمت وزیر است. سد سپردن این منصب به زنان پس از سالها در دولت آقای احمدینژاد شکسته شد و شاهد حضور خانم مرضیه وحیددستجردی به عنوان وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بودیم؛ وزیری که طبق نظر اغلب مردم، کارنامه درخور توجه و شایستهای نیز از خود به جای گذاشت. همین سدشکنی دولت دهم در انتصاب وزیر زن و عملکرد خوب و مقبولیت وحیددستجردی سبب شد که در آغاز دولت یازدهم و در زمان چیدن کابینه توسط آقای روحانی، فعالان زن از رئیسجمهور این مطالبه جدی را داشته باشند که حداقل یکی از وزارتخانهها را برای زنان در نظر بگیرد. مطالبهای که مورد توجه حسن روحانی قرار نگرفت؛ علیرغم اینکه پیش از آن و در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، روحانی برای جلب آراء فعالان زن، وعده تأسیس وزارتخانه زنان و نیز حضور وزیر زن را داده بود.
مرداد ماه سال ۱۳۹۲ بود که خانم شهیندخت مولاوردی پیش از اینکه سمتی در دولت فعلی از آن خود کند، در نشست «سهم زنان در دولت تدبیر و امید» انتقادات خود را نسبت به این رویکرد و رویه آقای حسن روحانی، رئیسجمهور که آن زمان در اتمام چیدن کابینه خود بود، اعلام کرد. مولاوردی در آن نشست ضمن بیان انتقادات خود و پس از اشاره به انتصاب وزیر زن در دولت دهم توسط آقای محمود احمدینژاد، درخصوص عدم انتصاب وزیر زن توسط روحانی گفت: ای کاش دولت جدید، نسبته به اتفاقات خوبی که در سالهای اخیر رخ داده، بیتوجهی نکرده و پلهایی که زده شده بود را و خراب نمیکرد. باید بدانیم جامعه هزینه نابرابری جنسیتی و معطل گذاشتن نیمی از نیروی انسانی را بایستی بپردازد و دود آن به چشم همه جامعه خواهد رفت.
این سخنان مولاوردی قبل از تصدی پست در دولت یازدهم، به ناگاه، با تصدی سمت در دولت، چرخشی ۱۸۰ درجهای پیدا کرد. به گونهای که او در آبان سال گذشته و پس از مدتها سکوت درخصوص وزارت زنان، در نشست چالشهای حضور زنان در عرصه مدیریت، نبود وزیر زن در این دوره را قابل دفاع دانست و اینگونه استدلال کرد که به دلیل وضعیتی که تحویل گرفتیم، کابینه باید بیشتر متکی به کسانی میبود که تجربه چندین دوره وزارت، صدارت، استانداری و نمایندگی مجلس را داشتند تا بتواند کشور را از آن وضعیت خارج کند. مولاوردی بدون توجه به تجربه وزارتی و نیز مدیریتی زنان در سطوح بالا در دولتهای گذشته، به این نتیجه رسید که زنان قابلیت نقشآفرینی در این پست را ندارند.
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در نهایت و در تأیید همین رویکرد کاملاً متفاوت خود با پیش از زمان تصدی سمت در این دولت، چند روز قبل در گفتوگو با روزنامه اعتماد، اذعان داشت که روحانی حق داشت در اوایل تشکیل کابینه از وزیر زن استفاده نکند. او سپس در وعدهای انتخاباتی و جدید مدعی شد که در دولت بعدی شرایط برای استفاده از وزرای زن به طور کامل فراهم است.
اما این اظهارنظرهای متناقض خانم معاون از کجا سرچشمه میگیرد؟ اگر حضور زنان در مناصب بالای سیاسی میتواند موجب ارتقای وضعیت زنان در جامعه شود، و اگر طبق ادعای اولیه ایشان، عدم انتخاب وزیر زن توسط روحانی، خرابکردن پلهای زدهشده در گذشته است، چرا به ناگهان و پس از تصدی سمت در دولت یازدهم، این نگاه و رویکرد تغییر میکند؟ آیا در نگاه خانم معاون، حضور زنان در سمت وزیر، در این چهار سال نمیتوانست موجب ارتقای وضعیت زنان شود؟ آیا این تغییر رویکرد نمیتواند مؤید سیاسی بودن نظرات مولاوردی، به عنوان جزئی از جامعه فعالان زن اصلاحطلب و فمینیست باشد؟؛ زنانی که مطالبات خود را نه از مطالبات جامعه زنان، که از عرصه سیاست و با توجه به تعلقات حزبی و منافع سیاسی خود طراحی و پیگیری میکنند؟
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما