به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس از همدان : 26 دی ماه سالروز فرار شاه از کشور را باید روز فراهم شدن بستر پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) دانست.
محمدرضا شاه 37 سال با حمایت اربابان خارجی خود یعنی آمریکا و انگلیس بر این کشور حکومت کرد و برای حفظ تاج و تخت خود دست اجانب را در یغمای ثروت این کشور باز کرد؛ برای جلب رضایت آنها به ترویج فرهنگ بی بند و بار غرب در کشور پرداخت و علنی به مقابله با مظاهر دین اسلام به پا خاست، اما قیام مردم به سرنگونی این حکومت منجر شد.
وی که در 4 آبان 1298 در تهران متولد شد و حاصل ازدواج رضا پهلوی(رضاشاه) و تاج الملوک آیرملو بود تحصیلات مقدماتی را در تهران و تحصیلات متوسطه را در سوئیس گذراند و با درجه ستوان دوم در دانشگاه افسری تهران فارغ التحصیل شد و در 25 شهریور 1320 ه. ش در سن 22 سالگی پس از تبعید پدر(رضاشاه) به جزیره موریس در آفریقای جنوبی، به پادشاهی ایران رسید، هرچند در اوایل حکومت وی، به خاطر فضای حاکم بر کشور و اشغال ایران توسط متفقین (امریکا، انگلیس و شوروی) فضایی تقریبا دموکراتیک به وجود آمد؛ اما این وضعیت به مرور تغییر کرد.
از مهمترین اتفاقات دوران حکومت او میتوان به ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد که انگلیس خواهان تمدید قرارداد نفتی 1933 بودند و شاه هم به خاطر ترس از انگلیس و همراهی با آن کشور قرار داد گس- گلشائیان را آماده و برای تصویب به مجلس داد هر چند مجلس هفدهم تا پایان دوره متاثر از اقلیت مخالف این قانون را تصویب نکرد ولی با روی کار آمدن مجلس هجدهم و قدرت گرفتن مخالفان شاه در مجلس صنعت نفت ایران را در 29 اسفند 1329 ملی کردند.
در آن زمان که جبهه ملی از قدرت چشمگیری برخوردار بود، مصدق به نخست وزیری رسید، وی تلاش کرد تا طبق قانون اساسی مشروطه، قدرت شاه را محدود کند و وزارت جنگ را از کنترل شاه درآورد اما زمانی که شاه با حمایت آمریکا و انگلیس با این امر مخالفت کرد، مصدق در 25 تیر 1331 از نخست وزیری استعفا کرد ولی با اعتراض گسترده مردم به رهبری آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی توطئه شاه و حامیان خارجیاش خنثی و شاه ناچار به عقبنشینی شد و مصدق مجددا به قدرت رسید ولی مصدق متاسفانه به آمریکاییها اعتماد کرد، اما یک سال و اندی از این قیام و روی کار آمدن مجدد مصدق نگذشته بود که سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و امریکا مشترکا با استفاده از مهره داخلی خود اردشیر زاهدی، نقشه کودتا علیه دولت قانونی مصدق را ریختند.
هر چند در ابتدا این کودتا با شکست منجر شد و شاه در 25 مرداد 1332 کشور را ترک و به بغداد رفت اما دیری نپایید که کودتا موثر واقع شد و در 28 مرداد 1332 مصدق را برکنار و زندانی کردند و شاه را به ایران بازگرداندند. پس از روی کار آمدن شاه، او قدرت مطلق را به دست گرفت و مخالفین را اعدام یا زندانی کرد و با تلاشش کنسرسیوم نفتی تایید و بر اساس آن شرکتهای نفتی آمریکا، انگلیس، فرانسه و هلند با سهم 50-50 (50 درصد ایران و 50 درصد کشورهای طرف قرارداد) یک بار دیگر بیگانگان را بر صنعت نفت ایران حاکم کرد.
مدتی بعد شاه با برکناری زاهدی از نخست وزیری و تاسیس ساواک یکهتاز میدان شد. اما با به قدرت رسیدن کندی در آمریکا و سیاست مهار کمونیست او، شاه را مجبور به اصلاحات ارضی کرد علاوه بر آن شاه به ترویج فرهنگ مبتذل غرب و آزادی زنان پرداخت که با موضع علما دین روبرو شد و قیام 15 خرداد 1342 به رهبری امام خمینی شکل گرفت، ولی با زندانی کردن امام قیام سرکوب و مانع از هر حرکت سیاسی شد تا زمانی که جیمی کارتر در سال 1977 در آمریکا به قدرت رسید و راهبرد سیاست خارجی خود را "حقوق بشر" اعلام کرد و درصدد پیاده کردن این دکترین در کشورهای دستنشانده خود از جمله ایران بود.
شاه برای جلب رضایت کارتر نخست دولت 13 ساله هویدا را تغییر داد و جمشید آموزگار تحصیل کرده آمریکا را به نخست وزیری منصوب و 20 آبان 1356 در یک فضای باز سیاسی به امریکا سفر کرد و هنگام ملاقاتش با کارتر جمع زیادی از ایرانیان معترض به حکومت پهلوی در مقابل کاخ سفید به نشان اعتراض به شاه تجمع میکنند و شعارهایی علیه او سر میدهند.
شاه در آن دیدار با رئیسجمهور جدید آمریکا، تسلیم و متعهد میشود از افزایش قیمت نفت جلوگیری کند؛ اما مشکلات اقتصادی و نابسامانیهای ناشی از ریخت و پاشهای گذشته از یک طرف، ترویج فرهنگ بی بند و باری، گسترش مظاهر فساد اعم از قمارخانهها، مشروبفروشیها و مراکز فساد و مقابله علنی حکومت با اسلام و مظاهر آن موجب شدت مخالفتها با حکومت خودکامه طاغوت گردیده و بهتدریج روند سقوط حکومت را تشدید کرد.
آموزگار که در امور مملکت فرومانده، سرانجام دربار با فرمان مستقیم شاه و حمایت امریکا مقاله توهینآمیزی علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات 17 دی 1356 منتشر و اوضاع را وخیمتر کرد و سرانجام آموزگار از کار برکنار و شاه، شریف امامی را که مهره انگلیسیها بود به نخست وزیری منصوب کرد تا بتواند در کنار حمایت آمریکا، رضایت انگلستان را نیز جلب کند.
انتخاب شریف امامی به نخستوزیری هم هیچ یک از انتظارات شاه را بر آورده نکرد، عقبگرد ناگهانی رژیم در برابر مخالفان و اقدام شتابزده رژیم در برقراری حکومت نظامی فاجعه 17 شهریور در میدان ژاله (شهدا) را آفرید. انعکاس جهانی این فاجعه، رژیم را از اجرای مقررات حکومت نظامی بازداشت و منجر به تظاهرات و اعتصابات تازه گردید، تا اینکه ماموران حکومتی در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران به سوی دانشجویان و در جاهای دیگر به دانشآموزان تیراندازی که منجر به کشته و زخمیشدن تعدادی از آنها شد، این اقدام خشم ملت را برافروخت و در 14 آبان تظاهرات بیسابقه مردم تهران علیه رژیم را به دنبال داشت.
گسترش موج اعتصابات در سراسر کشور، بهخصوص صنعت نفت، مملکت را به حالت بحرانی در آورد و درآمد ارزی کشور را به حداقل رساند. شاه برای خروج از بنبستی که در آن گرفتار شده بود راهی جز قبول شکست و فرار از کشور نداشت هر چند در مصاحبه کوتاهی گفته بود: "مدتی است احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت دارم" اما به خاطر پیشگیری از خطرات احتمالی به ظاهر به رهبران جبهه ملی روی آورد و شاپوربختیار را به نخست وزیری منصوب و عنان قدرت را به وی سپرد و در 26 دی 1357 به همراه همسرش کشور را به مقصد مصر ترک کرد.
هر چند فرزندان وی از مدتها قبل کشور را ترک کرده بودند، اما فرار شاه از کشور را باید روز پیروزی انقلاب اسلامی دانست زیرا شاه اطمینان داشت که در این فرار مفتضحانه برگشتی در کار نیست و لذا بخش زیادی از اموال ملت (بیش از 50 میلیون دلار ارز نقدی، قریب 400 صندوق پر از جواهرات و تاجهای سلطنتی که بیش از صدها میلیون دلار ارزش داشت) و بنا به نقلی جسد پدرش رضاشاه را نیز با خود از کشور خارج کرد.
فرار شاه موج شادی را در بین انقلابیون ایجاد و امید آنها را برای پیروزی نهایی دوچندان کرد و بستر هجرت امام از پاریس به تهران را در 12 بهمن فراهم و در 22 بهمن 1357 پیروزی ملت بزرگ ایران را محقق و حکومت 55 ساله پهلوی را ساقط کرد و حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی بنیانگذاری شد. سرانجام محمد رضا پهلوی پس از سال ها در به دری و خفت در سال 59 با سختی توانست از کشور مصر پناهندگی سیاسی بگیرد و در 5 مرداد 1359 در شهر قاهره مصر بر اثر سرطان مرد و در مسجد رفاعی همان شهر دفن شد.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما