8. بهمن 1398 - 5:56   |   کد مطلب: 6918
والدين کودکان به شدت پرخاشگر غالباً پرخاشگرتر هستند تا کودکان آرام و معمولی . وقتي که واکنش خشونت آميزي بروز مي کند ساير اعضاي خانواده کاري مي کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه مي شوند.
کودکان به شدت پرخاشگر، والدین پرخاشگری دارند/ پسران بیش از دختران پرخاشگرند

به گزارش  شبنم ها به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،  پرخاشگری و بد اخلاقی معمولا از یک سالگی در کودکان آغاز می شود يعني رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازي و وسایل خودش است این پرخاشگری که معمولا با حمله به همسالان و یا کودکان بزرگتر از خود صورت میگیرد و معمولا جنبه خصمانه ندارد و فقط برای ایجاد محدودیت برای طرف مقابل است اما با بزرگ تر شدن کودک این کج خلقی با هدف خصمانه تر و گاه همراه با دشنام نیز میشود
سطح پرخاشگري کودکان از موقعيتي به موقعيت ديگر فرق مي کند. کودکاني که در سال هاي اوليه به شدت پرخاشگرند به احتمال زياد در جواني و بزرگسالي هم پرخاشگر خواهند بود و کودکاني که پرخاشگر نيستند به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود.

به نظر میرسد ثبات پرخاشگري دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست. البته کودکان به هنگامي که با وقايع تنش زا مثل به دنيا آمدن کودکي جديد رو به رو مي شوند بيشتر پرخاشگر مي شوند، ولي پرخاشگري شديد که بيش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکي از تداوم داشتن اين رفتار است. پرخاشگري در حد معمول کمتر جاي نگراني دارد. به خصوص در کودکان زیر هفت سال شايد اين اندازه پرخاشگري صرفاً نشان دهنده اين باشد که کودک مي خواهد انواع مختلف رفتارهای متقابل اجتماعي را داشته باشد.

تفاوت هاي جنسيتي

 پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. اين تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقريباً در همه سنين و ديده مي شود. پسرها بيش از دخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. از سال دوم زندگي اين تفاوت ها آشکار مي شود. براساس مطالعات مشاهده اي در مورد کودکان نوپاي بين سنين 1 تا 2 سال تفاوت هاي جنسيتي از لحاظ تعداد پرخاشگري بعد از 18 ماهگي ظاهر مي شود و قبل از آن اثري از آن نيست. پسرها به خصوص وقتي که به آنان حمله مي شود يا کسي مزاحم کارهايشان مي شود تلافي مي کنند. در يک مطالعه مشاهده اي در مورد کودکان پيش از مدرسه پسرها فقط اندکي بيش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولي دو برابر دخترها تلافي کردند. شايد اين که پسربچه بالقوه پرخاشگر است يا مي تواند آن را بياموزد علتي فيزيولوژيک داشته باشد. براي مثال پسران 1 تا 3 ساله در کلاس هاي پيش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بيش از دخترها به خاطر پرخاشگري مورد توجه قرار گرفتند. اين توجه گاهي مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازي کودکان) و گاهي تا حدودي منفي ( متوقف کردن کودک يا سر کودک را با چيزي گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوي که باشد، بيش از بي توجهي به آن باعث تشويق رفتار مي شود.

به طور كلي، پسرها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز مي كنند به احتمال زياد والدين و مربيان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشي مي كنند در صورتي كه گريه رنجورانه يك دختر عصباني مورد قبول آنهاست. اما كودكان در هر دو جنس نياز به يادگيري كنترل خشم دارند

خانواده و پرخاشگري

  والدين کودکان به شدت پرخاشگر غالباً پرخاشگرتر هستند تا کودکان آرام و معمولی . وقتي که واکنش خشونت آميزي بروز مي کند ساير اعضاي خانواده کاري مي کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه مي شوند. براي مثال، برادري بر سر خواهرش فرياد مي زند، خواهر بر سر او فرياد مي زند و ناسزايي به او مي گويد. در اين موقع برادرش او را کتک مي زند و اين ماجرا ادامه مي يابد. در اینجا نقش  والدين است که میتواند که مي توانند در پاداش دادن و تنبيه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتي داشته باشند و با استفاده از راه هاي مؤثر بدون اين که با تنبيه شديد همراه باشد پرخاشگري کودکان را کنترل کنند

 به طور كلي ناراحتي يك كودك به دليل جدايي والدين ، بيماري ، مرگ ، تولد خواهر يا برادر، تغيير منزل و يا ديگر اتفاق هاي مهم زندگي ، اغلب در او پنهان مي ماند و با بروز عصبانيت و پرخاشگري به كودك آسيب مي رساند. زيرا او احساس مي كند مورد آزار و اذيت واقع شده و سعي مي كند اين احساس را منتقل كند. اگر كودك لطيفه اي براي مهار كردن موقعيت حاد روحي بگويد و يا كوله پشتي برادرش را پرت كند ، به هر حال اين رفتارها به ميزان زيادي به الگوي رفتاري خانواده اش بستگي دارد. مخصوصاً اين رفتارها در خانواده هايي شايع است كه خشم، داد و فرياد و پرخاشگري هايي مثل ” به هم زدن در” در آنها مشاهده مي شود. در بيشتر خانواده هايي كه در مقابل احساسات ، اتفاقات و هيجانات ناآرام و سركوبگر هستند، الگوي ديگري وجود دارد. ” الگوي كودكان رفتارهايي است كه آنها در اطرافشان مي بينند.”

تلویزیون و پرخاشگری

 تلويزيون نيز منبع ديگري است که کودکان به خصوص پسرها از طريق آن رفتار پرخاشگرانه را مي آموزند . به طور مثال: خشونت از ارزش هاي آمريکايي تلقي مي شود، کارتن هایی مثل بت من و سوپر من یا کارتن هایی  که فضای شلوغ و در هم و آهنگ های تند و خشن دارند از این دسته اند .

با كودكان پرخاشگر چگونه رفتار كنيم

 بسیاری از خانواده ها از پرخاشگری کودکان خود شکایت دارند و به دنبال راه حلی برای آن هستند به نظر میرسد برای دستیابی به این مهم شناخت علل پرخاشگری در اولویت است لذا ابتدا به این امر می پردازیم :

 

علل‌ خشونت‌ و پرخاشگري‌ در كودكان‌

 

 1.الگوپذيري‌ كودكان‌ از والدين‌

از آنجا که کودکان هر آنچه به چشم میبینند بهتر یاد می گیرند تا آنچه به آنها توصیه می شود دیدن رفتار تند و دعوای والدین بهترین الگوی رفتار  وی نیز محسوب میشود

 

2. كودكان‌ ناكام‌ پرخاشگر مي‌ شوند

وقتي‌ كودك‌ به‌ هدف‌ خود نمی رسد و این ناکامی ادامه می یابد ، يكي‌ از رفتارهايي‌ كه‌ از او سر مي‌ زند پرخاشگري‌ است.

3. اضطراب‌ و پرخاشگري‌

کودکان مضطرب کج خلقی می کنند که معمولا بعد از آن سریع پشیمان شده و عذر خواهی می کنند .

4. پرخاشگري، نشانه‌اي‌ از تضادهاي‌ دروني‌

کودکانی که دچار دوگانگی میشوند مثلا میداند باید مدرسه برود ولی مدرسه را بعنوان یک مزاحم برای در خانه بودن می بیند

5. پرخاشگري‌ و افسردگي‌

پرخاشگري‌ و کج خلقی  در كودكان‌ چنانچه‌ با علامت‌هاي‌ ديگر همراه‌ باشد، مي ‌تواند نشانه ‌اي‌ از افسردگي‌ باشد كه‌ در اين‌ صورت‌ لازم‌ است‌ شرايط‌ زندگي‌ كودك‌ از همه لحاظ مورد بررسی قرار گیرد

6. پرخاشگري؛ بيماري‌هاومصرف‌ دارو

بعضي‌ از بيماري‌ها به‌ مصرف‌ دارو نياز دارد و ممكن‌ است‌ از عوارض‌ جانبي‌ داروها كج ‌خلقي‌ و رفتارهايي‌ باشد كه‌ خشونت‌ را برمي‌ انگيزند.

براي‌ درمان‌ پرخاشگري‌ در كودكان‌ اولين‌ گام‌ اين‌ است‌ كه‌ نوع‌ پرخاشگري‌ آنها و علت‌ آن‌ را براساس‌ توضيحاتي‌ كه‌ ارائه‌ شد شناسايي‌ كنيم؛ و پرخاشگري‌ را به‌ صورت‌ موردي‌ برطرف‌ نماييم.

– در مورد كودك‌ پرخاشگري‌ كه‌ الگو پذيري‌ عامل‌ اين‌ گونه‌ رفتار او بوده، بايد روي‌ الگوي‌ كودك‌ كار كرد و راه‌هاي‌ ديگري‌ جز پرخاشگري‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.

– اگر پرخاشگري‌ در اثر ناكامي‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بايستي‌ كودك‌ ناكام‌ را در رسيدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتني‌ كمك‌ كنيم.

– در مواردي‌ كه‌ علت‌ پرخاشگري‌ اضطراب‌ است، بايد از نگراني‌ دروني‌ و اضطراب‌ كودك‌ مطلع‌ شويم.

ورزش ‌كردن‌ براي‌ اين‌ كودكان‌ بسيار مؤثر است‌ و باعث‌ تخليه‌ هيجاني‌ مي‌ شود.

– در كشمكش‌هاي‌ دروني‌ بايستي‌ كودك‌ را از حالت‌ دوگانگي‌ خارج‌ ساخت. كمك‌ به‌ كودكان‌ در تصميم ‌گيري، باعث‌ مي ‌شود كه‌ بياموزند به‌ حالت‌هاي‌ دوگانه‌ دروني‌ خود پايان‌ بخشند.

– در پاره‌اي‌ از موارد، كودك‌ افسرده‌ پرخاشگري‌ شديدي‌ از خود نشان‌ مي‌ دهد. در اين‌ ميان‌ لازم‌ است‌ به‌ اين‌ نكته‌ پي‌ ببريم‌ كه‌ او چه‌ چيز دوست‌ داشتني‌ را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ مي ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را براي‌ او جبران‌ كنيم.

– در مورد پرخاشگري، شيطنت‌ و مصرف‌ دارو بايستي‌ حتماً با پزشك‌ متخصص‌ ارتباط‌ داشته‌ باشيم‌ تا كودك‌ از نزديك‌ مورد معاينه‌ قرار گيرد.

 

روش هايي براي درمان پرخاشگري کودکان

 

الف) ساعاتي را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی مي بيند، محدود کنيد.

ح)همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببينيد و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسير کنيد.

3- همدلي را افزايش دهيد. آگاهي کودک را نسبت به رنجي که بر اثر پرخاشگري او در افراد يا حيوانات به وجود مي آيد، افزايش دهيد.

45- به جاي کودک پرخاشگر، به کودکي که به وي پرخاش شده توجه کنيد.

6- نحوه ي ارتباط کودک را با افرادي که با او زندگي مي کنند، مورد بررسي قرار دهيد.

8- فرصت تخليه هيجانات را براي کودک فراهم کنيد.

10- همکاري، مسئولیت و پيگيري مسائل مورد علاقه را با دادن مسئوليت به کودکان تشويق کنيد.

13- از تنبيهات بدني پرهيز کنيد.

گردآوری و تنظیم: سمیه بوربور

انتهای پیام /

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار