به گزارش شبنم ها به نقل از ساجده، از آنجایی که حجاب یک مفهوم شامل پوشیدگی، عفت و حیا را در برمی گیرد بنابراین نمی شود بین حجاب و بی حجابی حدوسطی به عنوان بدحجابی در نظر گرفت. مراتب موجود مربوط به شدت و ضعف حیاست.
اما آنچه در این مدخل مورد نظر ساجده می باشد بررسی عوامل و دلایل گرایش به بی حجابی است.
یکی از اولین دلایلی که به ذهن همگان می رسد،
غرب زدگی یا خودباختگی فرهنگی است؛ کسانی که هویت دینی و ملی آنان فاقد استحکام لازم است، همواره از فرهنگ غیرخودی رنگ میگیرند و هرآنچه دستاورد بیگانگان به خصوص غربیها باشد در نظر آنان زیبا و ارزشمند جلوه میکند. غرب با استفاده از تمامی ابزارهای انتقال فرهنگ، میکوشد تا کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی را تحت پوشش فرهنگ خویش قرار داده و ملتهای مسلمان را استحاله فرهنگی نماید. در رأس این تلاش، ترویج روابط آزاد زن و مرد و حذف حجاب در بین مسلمانان قرار دارد.
دلیل بعدی که به صورت قابل توجهی خود دلیل غرب زدگی است، تبلیغات رسانه هاست؛ از عوامل بسیار مهم در بهبود وضعیت فرهنگی جامعه به ویژه حجاب و حیای عمومی، رسانههای جمعی همچون سینما، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، کتابها و... میباشند و از میان این رسانهها سهم رادیو و تلویزیون و سینما از جهت کمّی بسیار بیشتر است.
امروزه بخش وسیعی از افراد جامعه به خصوص کودکان، نوجوانان و جوانان، همه روزه ساعاتی از وقت خود را به تماشای تلویزیون و یا گوش دادن به رادیو اختصاص میدهند و باید به این موارد اضافه کرد نشستن های چندین ساعته را پای ماهواره(متأسفانه) که حتی مصرف کنندگان این رسانه هم از مضرات آن آگاهند!.
بحث ماهواره که واضح ومبرهن است اما در کمال تأسف باید اقرار کرد رسانه های داخلی خصوصاً برخی آثار سینمایی وطنی در این راه گوی سبقت را از رقیبان خارجی شان ربوده اند. چه بسیار فیلم هایی که بی حجابی، روابط آزاد مرد و زن و روشنفکری های مبتذل را تبلیغ می کنند و باز هم متأسفانه در میان خیل عظیم و محبوب هنرمندان، خوانندگان، بازیگران و این دست ستارگانی که در بین جوانان محبوبیت دارند چه تعداد افراد ارزشی و دین مدار سراغ دارید؟
جدای از اخلاق و منش انسانی که در خوی و خصلت هر ایرانی یافت می شود اما ارزش مدار بودن گویا به فراموشی سپرده شده است.
این امر بر می گردد به دلیل بعدی یعنی ضعف انگیزه ها و گرایشات دینی؛ از آنجا که حفظ حجاب و حریم میان زنان و مردان یکی از دستورات مهم دین است، به هر میزان که انگیزههای الهی در این افراد قویتر باشد، حجاب را بیشتر مورد توجه قرار داده و بدان پایبند میشوند.
سستی عقاید و گرایشات اسلامی در افراد، سبب می شود که برخی چندان توجه و مراقبتی در امر حجاب به عمل نیاورده و بیاعتنا باشند.
برخی هر چند تا حدودی آثار حجاب را میشناسند، اما بدلیل سستی در اعتقاد، آنچه را که میدانند بدان عمل نکرده و ملتزم نیستند. چنانکه در موارد بسیاری انسان از خوبی یا بدی اموری آگاه است، اما اعتقاد و علاقه قلبی در او وجود ندارد و بر اساس دانستههایش عمل نمیکند.
در مورد حجاب هم گاه شخص، با آنکه خوبیهای حجاب را میداند و آثار بدحجابی را میشناسد اما رعایت حجاب را موافق خواستهها و تمایلات زودگذر نفسانی خود نمیبیند و از این رو حاضر نیست برای رعایت حجاب از لذتهای زودگذر دنیا چشم پوشد.
در مرتبه بعدی به دلیلی می رسیم که منشأ باقی دلایل می تواند باشد؛
نوع تربیت خانوادگی و عدم تربیت صحیح:
این كه خانوادهها چقدر مؤثرند یك بحث خیلی اساسی و مهم است نه فقط در مقولةحجاب؛ ما یك خلأ تربیتی جدّی در دینداری فرزندانمان داریم كه به همة مقولههای دینی برمیگردد، یك بخشی از همین خلأ و مشكل به بحث حجاب مربوط است كه به كلّ مسائل تربیتی و آموزشی در خانواده ها برمیگردد. امروزه فاصله های شدیدی بین خانواده ها و بین مادران و پدران با فرزندانشان به وجود آمده که بخشی از این قضیه به اقتصاد برمی گردد به نوعی كه گاهی والدین را از فرزندان غافل میكند.
یکی از دلایل مهم دیگر متولیان و مراکز فرهنگی و اجتماعی می باشد که با وجود فعالیت های زیاد و انواع همایش ها، سمینارها و سایر برنامه ها اما اوضاع جامعه نشان می دهد که مؤثر عمل نکرده اند. عدم برنامهریزی مشخص و مدوّن و عدم هماهنگی میان نهادهای فرهنگی، نه تنها حجاب و عفاف عمومی را افزایش نداده است بلکه شاهد سیر نزولی این مسأله هستیم.
دلایل دیگری هم وجود دارد که در این مقاله نمی گنجد اما به نظر می رسد این چند دلیل مهم ترین عوامل گرایش به بی حجابی خصوصاً در زنان جامعه ما می باشند.
ثمین وحدانی/کارشناسی ارشد ادبیات تطبیقی
انتهای پیام/
دیدگاه شما