به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : حسین توکلی افزود: کارت ورود به جلسه آزمون دورههای فراگیر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور بهمن ماه سال ۱۳۹۶ (نوبت هجدهم) از ساعت ۱۲ سهشنبه ۵ دی ۹۶ برای مشاهده و پرینت بر روی پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org قرار گرفت.
وی افزود: تا کنون ۱۹ هزار و ۸۱۰ نفر پرینت کارت را دریافت کردند. داوطلبان تا ساعت ۲۴ روز پنجشنبه ۷ دی ماه فرصت دارند پرینت آن را تهیه کنند.
توکلی خاطرنشان کرد: داوطلبان باید همراه با پرینت کارت آزمون و برگه راهنمای آزمون براساس آدرس و زمان تعیین شده بر روی کارت شرکت در آزمون، به حوزه امتحانی مربوط مراجعه کنند. برای شرکت در جلسه آزمون همراه داشتن پرینت کارت شرکت در آزمون و همچنین اصل کارت ملی و یا اصل شناسنامه عکسدار و ارائه آن الزامی است.
مشاور عالی سازمان سنجش یادآور شد: آزمون کارشناسی ارشد فراگیر دانشگاه پیام نور جمعه ۸ دی ماه در ۸۰ شهرستان و ۹۳ حوزه امتحانی برگزار می شود. شروع فرآیند برگزاری آزمون ۸:۳۰ صبح خواهد بود و داوطلبان باید پیش از ساعت ۸ صبح که زمان بسته شدن درب حوزه ها است، در محل حوزه امتحانی حاضر باشند.
توکلی خاطرنشان کرد: در این آزمون تعداد ۵۶ هزار و ۱۷۹ نفر ثبت نام کرده اند که از این تعداد، ۲۸ هزار و ۱۸۰ داوطلب زن و ۲۷ هزار و ۹۹۹ داوطلب مرد هستند.
وی افزود: ظرفیت پذیرش در آزمون کارشناسی ارشد فراگیر دانشگاه پیام نور ۳۱ هزار و ۶۰ نفر در یک هزار و ۳۷۱ کدرشته است. این آزمون نمره منفی ندارد.
به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : در ادامه انتشار پرونده «افغانستانیها و روایت یک لقمه نان حلال» درهجدهمین شماره این پرونده سراغ زن مهاجر افغانستانی رفتیم که با وجود مشکلات بسیار، مردانه به زندگی ادامه داده و امروز بعد از ۵ سال به شکل حرفهای کفاشی میکند، این روایت زیبا را در ادامه بخوانید:
صدای تق تق چکش را که میشنوم، مطمئن میشوم اشتباه نیامدم، پلاک بیرنگ و رخ و غبار گرفته سر در منزل کمی یافتن خانه را سخت کرده بود، تمام راه داشتم فکر میکردم قرار است با چه زنی روبرو شوم؟ با چه خصوصیاتی؟ وقتی گفتند کارگاه کفش سازی خانم یوسفی، راستش جا خوردم! صدای تق تق چکشها در کارگاههای کفش سازی از کودکی در ذهنم یادآور شغلی تقریبا سخت و مردانه بود.
رشته افکارم با صدای خانم یوسفی گسست، «کیه»؟ سریع خودم را جمع و جور و راست و ریست کردم، در را باز میکند، گرم میخندد و من کمی مبهوت میمانم از زن ظریفالجثهای که روبرویم ایستاده و سلام میکند و من را دعوت به خانه…
با مقنعه و مانتوی سورمهای سنش هم کمتر دیده میشد، خانهای کوچک و کاملا ساده و معمولی، میگوید ببخشید پشت در معطل ماندی، کفشها را صیقل میدادم، نشنیدم، با نگاهی و لبخندی میفهمانم که این چه حرفیست، پرده سفید پنجره آخر خانه که کنار میرود متوجه سجاد میشوم که ما را تیزبینانه با نگاهش تا پله آخر دنبال میکند که در ادامه از سجاد هم برایتان خواهم گفت.
وارد خانه میشوم، آشپزخانه، یک اتاق و سالنی کوچک که تخت سجاد در گوشه از آن جای گرفته، از خندههای سجاد و استقبالش میفهمم از دیدن یک آدم جدید خوشحال شده، میروم سراغش، تقریبا ۱۰ سال دارد و چند سالی هست که روی ویلچر مینشیند.
مادر سجاد میرود چای بریزد، میپرسم همین یک پسر را داری؟ سرش را به نشانه تایید تکان میدهد، کمی کنجکاوانه اطرافم را نگاه میکنم، هنوز کارگاه کفاشی را پیدا نکردهام، حس میکنم متوجه این علامت سوال در ذهنم میشود، با دست نگاهم را هدایت میکند به همان اتاق کوچک، کفشهای به ردیف را میبینم، و یک چرخ و میزی پر از ابزار کفاشی.
چادرم را روی شانهام میاندازم، سعی میکنم صمیمیتر حرف بزنم و خشکی محیط را بشکنم، دقایق اولیه اینطور سپری شد، تا حرف نمیزدم سکوت در خانه حاکم بود، شاید مادر سجاد نگران انعکاس گزارشش بود، شاید نمیداست چه چیزهایی بگوید، نمیدانم اما چای که خوردیم و کمی از این در آن در گفتیم، فضا بهتر شد، حالا سجاد هم تلویزیون و برنامه کودک را رها کرده و صحبتهای ما را دنبال میکند.
با اینکه خیلی دوست دارم از وضعیت جسمی سجاد بپرسم اما خودم را میزنم به آن در، به خودم میگویم بگذار هر موقع خودش گفت همان بهتر است، با هیجان خاصی از شغلش میپرسم، میزند زیر خنده، دستهایش را نشان میدهد و با انگشت سبابه پینهها را، دستش را میفشرم، میخندد و تعارف میکند که یه چای دیگر بریزم، میگویم نه…
«چهار پنج سالی هست کفاشی میکنم، در خانوادهای بزرگ شدیم که از همان سالهای جوانی مسئولیت تامین معیشت و اقتصاد خانه بر دوشمان بودم، همین کار را راحتتر میکند، اوایل سجاد خوب بود، فکر کنم تا سه چهار سالگی، کم کم ناهنجاریهایی در سیستم جسمیاش به وجود آمد، نگران شدیم، از این دکتر به آن دکتر، از این شهر به آن شهر، هر روز وضعیتش بدتر میشد، گفتارش، جسمش… دکترها میگفتند ازدواج شما فامیلی بوده و همین سجاد را به این وضعیت دچار کرده، همسرم طاقت نیاورد، شاید حق داشت، شاید هم نه، نمیدانم، اما به خودم که آمدم من و ماندم و سجاد.»
از دست روی دست گذاشتن کاری درست نمیشد، الان هم همینطور، کمر همت را باید میبستم، خیلی ناامید نبودم، با خودم میگفتم جوانم، انرژی دارم، زندگی را دوست دارم، اولین بارم نیست که قرار است خرجی زندگی در بیاورم، راستش به خودم اطمینان داشتم که از عهده این مسئولیت برخواهم آمد.
نه دنبال خیریه بودم، نه کمک هزینه، یک روز از خیابان آخوند خراسانی رد میشدم، کاغذی روی دیوار زده بود کارگاه کفاشی، اول آموزش پسی سازی و بعد کار با حقوق مکفی، با خودم گفتم چون یک حرفه و تخصص است حتما درآمد بهتری هم خواهد داشت، حضوری مراجعه کردم، چند خانم دیگر هم در کارگاه مشغول به کار بودند، زیره کفش را جای دیگر میزدند، در آنجا ما فقط رویه کفش کار میکردیم، خلاصه اینکه یاد گرفتم اما شرایط سجاد طوری بود که گفتم باید در خانه کار کنم، امکان حضور ۱۲ یا ۱۳ ساعت در کارگاه را ندارم.
بچههای کارگاه از وضعیت سلامتی سجاد باخبر بودند، با همکاری صاحب کارگاه چرخی برایم در خانه آورند و کمی تجهیزات، از خودم تعریف نمیکنم اما خیلی برایم مهم است که کاری که انجام میدهم، تمیز باشد و دعای خیر پشت سرم، این پولی که دستمان میآید ذره ای از این دنیا و آن دنیا را نمیسازد، نه اینکه بخواهم شعار بدهم، از کودکی یادمان دادند و هر چه بزرگتر شدیم دیدیم عین واقعیت است.
شاید همین حساسیتم در کار باعث شد صاحب کارگاه اعتماد کرده و چرخ را در خانه مستقر کند، نمیگویم درآمدش بد بود، اما هزینههای درمانی سجاد خیلی بالا بود و هر روز هم بیشتر میشود، از یک طرف بعد از جدایی از همسر بازگشت به خانه پدرم جالب نبود، شرایط مالی آنها معمولی بود و به صلاح نمیدانستم، اجاره خانهای که کارگاه هم باشد، خودتان بهتر میدانید هزینه بیشتری میطلبد.
رویه هر کفشی را تقریبا هزار تومان میزدم، در کارم استاد شدم، کفشهایی که یک لایه بود و سادهتر، کمتر و کفشهای پر زرق و برق و سگگدار قیمتش بیشتر بود، باز هم اکتفا به این کار نکردم، گفتم حداقل یک تخصص دیگر هم یاد بگیرم.
مدتی کار گلدوزی نیمه وقت هم کنار کفاشی انجام میدادم اما بعد مدتی رها کردم، هم خستگیام به حد میرسید و هم باید مراقبت بیشتری از سجاد میکردم، راستش خیلی هم پول نداشت.
کم کم با موسسه معلولین باور سبز آشنا شدم و به واسطه آن کمیساریا هم آمد به سراغمان، کمی بهتر شد، کنار کفاشی در موسسه باور سبز دورههای رایگان چرم دوزی را دیدم، خیلی خوب بود، حالا گاهی در خانه بیکار که باشم یا آخر شب به جای تق تق چکش و صیقل پاشنه کفشها، چرم دوزی میکنم.
میزند زیر خنده، یک چشمش به سجاد است که با لباس زرد و روشنش از روی تخت عاقلانه و آگاه صحبتهایمان را میشنود و یک چشمش میان دستانش که مدام در حین صحبت ها به هم میفشرد و سعی میکند مسلط تر صحبت کند.
از سختیهای کارش که میپرسم، میگوید از چیزهای خوب حرف بزنیم، ببین روزی که من و سجاد فقط برای هم ماندیم با وجود همه امیدها و توکلها، این سوال در ذهنم بود که واقعا چکار کنم؟ شرایط ما یک شرایط معمولی نبود، اما تقریبا شش سالی از آن موضوع میگذرد، من خودم را میشناسم، با چنگ و دندان همه چیز را نگه میدارم اما کاش پسرم اینطور نبود… کمی خودش را ملامت می کند و دیگران را که چرا مسبب ازدواج فامیلی شدند.
میرویم داخل کارگاه کوچکش، میگوید بیا برویم آنجا حرف بزنیم، من هم کمی کارها را جلو ببرم، قرار است عصر کفشهای جدید بیاورند و اینها را تحویل بدهم، دو مدل کفش کار میکند، یکی کفشهای ورنی سفیدی است که میگوید برخی این کفشها را برای عروس میبرند، و مدلش دیگر کفشهای مشکی راحتی است.
از کارش برایم توضیح بیشتری میدهد، از اینکه رویهها و پسی سازی را چطور انجام میدهد، گاهی مینشیند پای چرخ و گاهی با چکش پشت کفش را صاف میکند و صیقل میدهد، میگوید این کار را هر چه بیشتر و بهتر انجام دهی، زدگی کفش کمتر میشود.
میگوید برنامههای بزرگتری برای کار دارم که امیدوارم خدا کمک کند، میخواستم برگردم مزار شریف، شرایط مناسب نبود،گفتم همینجا کنار امام رضا(ع) بمانم،امام رضا(ع) بیشتر نگاهم میکند، آرامتر زندگی میکنم کنارش.
من در این جا به دنیا آمدم، زود ازدواج کردم و مشغول زندگی شدم، هنوز افغانستان را ندیدم اما همیشه در ذهنم این سوال هست که باید برگردم، وقتی برگشتم چکار کنم؟ کاش بشود آنقدر سرمایه داشته باشم که همین کفاشی را راه بیندازم، حتما کارم میگیرد، با وجدان که کار کنی همه جا هم خدا با توست هم اعتماد مردم.
مادرش یا همان مادربزرگ سجاد میآید، تقریبا سرظهر شده، اصرارم میکنند که ناهار بمانم، میگویم دوست دارم ولی چند جای دیگر هم قرار مصاحبه دارم.
مادر سجاد میگوید از دردها ننویس، نوشتن درد مسری است، هر چه بیشتر بنویسی بیشتر دامن مردم را میگیرد، از توکل بنویس، از نگاه خدا، از این امام رضا(ع) که پناه ما غریبان شده، از خانههای ساده و معمولی مهاجرین، از غیرت مردان و زنان این خانهها، از خوبیها بنویس که همه عادت کنیم به خوبی کردن، خو بگیریم به محبت، به توکل، به اینکه اگر بیکار شدیم فحش به زمین و زمان ندهیم، یادمان از آن بالایی نرود که همیشه پشتیبانمان است،پسرم مریض است با هزار و یک مشکل اما خدا میداند چقدر دلم به محبتش گرم است.
این خانه ساده و صمیمی در کوچههای باریک پشت شلوغ بازار گلشهر را ترک میکنم، کاش اسم این پرونده را میگذاشتم، هر گزارش یک تلنگر….
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان از همدان : مراسم اختتامیه پنجمین دوره جشنواره منطقهای تئاتر معلولان زاگرس در مجموعه فرهنگی و هنری « انتظار» شهر کرمانشاه با معرفی برترینهای خود برگزار شد .
در این جشنواره گروههای تئاتر از پنج استان کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام حضور داشتند که هنرمندان تئاتر همدان در بخش نمایشهای خیابانی و با نمایش «ازدواج کودک» به نویسندگی و کارگردانی «سید مهرداد کاووسی حسینی» حائز رتبه شدند.
این جشنواره در قالب بخشهای صحنهای، خیابانی و محیطی، کودک و نوجوان و مسابقه نمایشنامه نویسی برگزار شد که در نهایت و پس از بازبینی آثار و در بخش تئاتر خیابانی، جایزه سوم کارگردانی به همراه دوم بازیگری مرد به « سید مهرداد کاووسی حسینی»، سوم بازیگری زن به «مرضیه علیزاده»، تقدیر ویژه بازیگری زن به «مرجان آقانوری»، تقدیر بازیگری مرد به «سید سجاد کاووسی حسینی»، موسیقی اول به «بهزاد یوسفی» و «سینا عباسی» از همدان رسید.
در بخش نمایشنامهنویسی این جشنواره هم نمایشنامه «ربات و آدم»، نوشته «سید مهرداد کاووسی حسینی» موفق به کسب رتبه دوم شد.
لازم به ذکر است پنجمین دوره جشنواره منطقهای تئاتر معلولان زاگرس به همت اداره کل بهزیستی استان کرمانشاه و با همکاری سازمانهای بهزیستی استانهای کردستان، ایلام، همدان و لرستان و با هدف شناسایی توانمندیها و استعدادهای معلولان ذهنی و جسمی- حرکتی از یکم تا چهارم دی ماه در کرمانشاه برگزار شد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان امروز 8 ربیع الثانی مصادف است با میلاد سراسر سعادت امام حسن عسکری (ع),پدر بزرگوار امام عصر (عج ) فلذا در این خصوص گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا حداد پور جهرمی کارشناس علوم قرانی انجام دادیم .
حدادپور اظهار داشت :امام حسن عسکری در سال 232 هجری قمری در روز 8 ربیع الثانی در مدینه دیده به جهان گشود نام پدر ایشان امام هادی (ع)و نام مادر ایشان حُدَیثه بود .نام امام یازدهم حسن و کنیه ایشان ابو محمد و القاب ایشان عسکر و ذکی بود .
به گزارش شبنم همدان : آنچه از صفات بزرگ وفضائل كه لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعنى: در علم، وزهد، كامل بودن در عقل وخرد، عصمت، شجاعت، كرم وبزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود، وعلاوه بر نصوص كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) وامامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادى (عليه السلام) يعنى پدر بزرگوارشان نيز تصريح به امامت آن جناب فرمودند، ودر روايتى كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) در كتاب گرانقدر ارشاد نقل كرده است، حضرت امام هادى (عليه السلام) چهار ماه قبل از شهادت امام عسكرى (عليه السلام) را وصىّ خود قرارداد، وبه امامت آن حضرت تصريح كرده وگروهى از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت.
آن حضرت در ميان مردم وبزرگان وحتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى كه حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى كردند. در اينجا به همين مناسبت وبراى آنكه فضل آن بزرگوار براى خواننده عزيز معلوم شود، داستانى را كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله)در كتاب ارشاد نقل كرده است مى آوريم.
مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) از ابن قولويه نقل كرده است كه: احمد بن عبيدالله بن خاقان متصدى املاك وخراج شهر قم بود كه از طرف بنى عباس به اين كار گماشته شده بود، پس روزى نام علويان و مذهب آنان، در مجلس او برده شد و او مردى بود كه با اهل بيت دشمنى بسيار داشت. در عين حال گفت:
من مردى از علويان مانند حسن بن على «حضرت امام عسكرى» در وقار وآرامش وعفّت وپاكدامنى وبزرگوارى در نزد خاندان خود نديده ونشناخته ام، به طورى كه همه فاميل او را بر سالمندان وبرزگان خود مقدّم مى داشتند، همچنين همه سران لشگر ووزراء وعموم مردم او را بر سايرين مقدم داشته احترام مى كردند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : محمد ضروری با بیان اینکه نهمین مرحله از اردوی تدارکاتی تیم ملی آبهای آرام بانوان با حضور چهار قایقران از روز گذشته به میزبانی بندرترکمن آغاز شده است، اظهار کرد: آرزو حکیمی بانوی قایقران همدانی در این مرحله از اردوی آمادهسازی حاضر شده است.
وی با بیان اینکه هیات قایقرانی استان گلستان در بندرترکمن میزبان نهمین مرحله از اردوی تدارکاتی تیم ملی آبهای آرام بانوان است، قایقرانان تیم ملی در این مرحله از اردوی آمادهسازی از روز گذشته به آب زدهاند و تا 23 دیماه تمرینات خود را ادامه خواهند داد.
رئیس هیات قایقرانی استان همدان با بیان اینکه سونیا نوریزاد سرمربی، فاطمه مجللی مربی و علی اصولی مدیر اجرایی اردوی تیم ملی در این مرحله خواهند بود، عوان کرد: هدیه کاظمی از هرمزگان و آرزو حکیمی از همدان در بخش کایاک و آتنا رئوفی از گیلان و مهسا کهنسال از خوزستان در بخش کانوکانادایی نفرات دعوت شده به این مرحله از اردوی تیم ملی هستند.
ضروری در ادامه با بیان اینکه حکیمی خود را برای حضور در بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا مهیا میکند، افزود: آرزو حکیمی در دوره قبلی بازیهای آسیایی در اینچئون نشان برنز به دست آورد و امیدواریم در این دوره از بازیهای آسیایی مدال او خوشرنگتر باشد.
وی بیان کرد: آموزش اصولی، برنامهریزی منظم و دقیق و استمرار در تمرین و مسابقات از عوامل مهم در پیشرفت قایقرانان همدانی تا رسیدن به مدالهای آسیایی بوده است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
در بند الف تبصره 18 لایحه بودجه 97 کل کشور تأکید شده که با افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال آینده 17 هزار و 400 میلیارد تومان درآمد ایجاد و صرف اشتغال شود.
بر اساس برنامه دولت قرار است، طبق این تبصره بنزین 1500 تومان و گازوئیل 400 تومان شود.
این در حالی است که در جلسه عصر دیروز کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با این موضوع مخالفت شد و اعضای این کمیسیون با هرگونه افزایش قیمت حاملهای انرژی و سوخت در تبصره 18 لایحه بودجه سال 97 مخالفت کردند.
فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه کمیسیون انرژی بحث و بررسی مختلفی در این خصوص داشت، تصریح کرد: نظرات دستگاههای مرتبط و اجرایی درباره تبصره 18 اخذ شد و در نهایت اعضای کمیسیون انرژی به افزایش قیمت حاملهای انرژی رأی منفی دادند و تبصره 18 لایحه بودجه سال 97 حذف شد.
شرفی عضو دیگر کمیسیون انرژی مجلس درباره دلایل مخالفت نمایندگان با این تبصره، تصریح کرد: هدف از افزایش قیمت حاملهای انرژی این بود که درآمدهای حاصل از افزایش قیمت در بخش تولید هزینه شود اما تا کنون این اتفاق نیفتاده است.
نماینده مردم آبادان در مجلس با بیان اینکه افزایش قیمت حاملهای انرژی بر سایر مؤلفههای اقتصادی اثر میگذارد، تصریح کرد: همچنین نمایندگان معتقد بودند که با توجه به شرایط فعلی اقتصاد افزایش قیمت بنزین و گازوئیل مردم را تحت فشار قرار میدهد.
شرفی تصریح کرد: نمایندگان همچنین معتقد بودند که شرایط اقتصادی بهگونهای نیست که هزینههای دولت را از جیب مردم تأمین کنیم.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
سعید جامه بزرگی اظهار داشت: این همایش شنبه 9 دی ساعت 9 به همت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد و با حضور نخبگان، مدرسان، طلاب و دانشجویان دانشگاههای استان در دانشگاه در سالن شهید عباسپور این دانشگاه برگزار میشود.
وی با تأکید بر لزوم گرامیداشت حماسه 9 دی افزود: به همین مناسبت و باهدف یادآوری این روز در بین قشرهای دانشگاهی، مسابقه مجازی «خط تحریری دانشجویی» از طرف روابط عمومی این دانشگاه برگزار میشود.
رئیس دانشگاه آزاد واحد همدان گفت: دانشجویان میتوانند با بازنویسی جملههای برگرفته از سخنان مولای متقیان حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه و ارسال تصویر اثر به ادمینهای کانال تلگرامی دانشگاه آزاد اسلامی همدان در این مسابقه شرکت کنند.
جامه بزرگی بیان کرد: داوطلبان باید جمله «برای اینکه روشنی چراغ بصیرت تداوم پیدا کند، باید سدی محکم جلوی طوفان هوس کشیده شود و تقوا همان سد نیرومندی است که میتواند طغیان هوس را در انسان مهار کند» که از خطبه 157 نهجالبلاغه برگرفتهشده را با خط خوش نوشته و ارسال کنند.
وی بابیان اینکه اصالت اثر و نویسنده در هنگام اهدای جوایز سنجیده میشود، عنوان کرد: جوایز نفرات برتر در همایش بزرگ فتنه و همزمان با سالروز حماسه مردمی 9 دی اهدا میشود.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : نرم افزار Video Converter یکی از بهترین برنامه ها در زمینه تغییر فرمت ویدئو در گوشی های هوشمند است. با استفاده از این نرم افزار می توانید فیلم های موجود در گوشی خود را به فرمت دلخواه تغییر بدید. علاوه بر تغییر فرمت شما می توانید ویدئو های مورد نظر خود را برش بزنید و دقایق مورد نظر خود را از یک فیلم طولانی خارج کنید. همچنین می توانید فیلم را معکوس کنید و 180 درجه بچرخانید. نرم افزار Video Converter در گوگل پلی نمره عالی 4.1 از 5.0 را دریافت کرده است.
ویژگی های نرم افزار Video Converter :
پشتیبانی از فرمت های مختلف نظیر MP4، FLV، MPEG-1،2، MOV، MKV، WMV، AVI، VOB، 3GP، SWF، MP3، AAC، WAV و …
سازگاری با انواع دستگاه های هوشمند اندرویدی
ایستگاه های از پیش تنظیم شده برای تبدیل فرمت فایل ها به فرمت خاص دیگر اسمارت فون ها
ابزار مختلف برای ویرایش فایل های ویدئویی قبل از تبدیل فرمت آن ها نظیر برش، چرخاندن، معکوس کردن و …
توانایی تغییر فرکانس صوتی فایل های ویدئویی
تبدیل فرمت چندین فایل ویدئویی به صورت کاملا همزمان
پشتیبانی از زبان های مختلف
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : ازکریسمس به عنوان سالروز تولد حضرت عیسی مسیح یاد می شود و همه ساله در روز 25 دسامبر، جشن گرفته می شود و پیروان آئین مسیحیت در جای جای دنیا، از این جشن بزرگ استقبال کرده و آن را گرامی می دارند.
بسیاری از افراد که آشنایی چندانی با آیین مسیحیت ندارند، گمان می کنند که کریسمس در واقع همان آغاز سال نو میلادی بوده و شب تولد عیسی مسیح در واقع همان شب اولین روز از سال جدید می باشد. اما در حقیقت این اندیشه، اشتباه بوده و آغاز سال نو میلادی هفت روز پس از تولد عیسی مسیح، اتفاق می افتد. با این حساب سال نو میلادی در تاریخ 1 ژانویه مصادف با 11 دی ماه آغاز می گردد و دقیقا هفت روز پس از کریسمس روی خواهد داد.
به همین منظور شهر مسکو در آستانه سال نو میلادی مطابق سنت هر سال با آذین بندی و نورپردازی های خیرهکننده به استقبال سال جدید رفته اند.
در ادامه با ما همراه باشید تا تصاویری از آذین بندی های این شهر را به مناسبت سال نو میلادی مشاهده نمایید.