shabnamha
به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : سیدجواد هاشمیان در خصوص گردهمایی اخیر روسای شوراهای امر به معروف و نهی از منکر اظهار کرد: بعد از تصویب قانون، نیاز داشتیم که یک هماندیشی و همفکری با روسای شوراهای امر به معروف و نهی از منکر در وزارتخانهها و سازمانها داشته باشیم که خوشبختانه این هماندیشی اخیراً با حضور رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر و وزیر کشور برگزار شد.
این مقام مسئول در ستاد امر به معروف و نهی از منکر اضافه کرد: روسای شوراهای امر به معروف و نهی از منکر هر سازمان از سوی بالاترین مقام آن وزارتخانه یا سازمان انتخاب و به همراه سایر اعضا به ستاد معرفی میشود تا برای آنها احکام کاری صادر شود.
هاشمیان با تاکید بر ضروری بودن احیای امر به معروف و نهی از منکر در نظام اداری کشور گفت: اگر امروز تخلفاتی در دستگاهها انجام میشود شاید به خاطر ضعف این نظارتهاست و هر چه بتوانیم نقش مردم و کارکنان را در این نظارتها تقویت کنیم، آموزش دهیم و چشم عمومی را در نظام اداری بیدار کنیم، حتماً خوبیها بیشتر میشود و بدیها و تخلفات و آنچه نباید اتفاقات بیفتد، کمتر خواهد شد.
معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر در پاسخ به این سئوال که آیا ستاد بر مسئله عفاف و حجاب در دستگاههای اجرایی به ویژه بیمارستانها نظارت دارد یا خیر اظهار کرد: حوزه حجاب و عفاف قانون مجزایی دارد و دستگاههایی که در حوزه عفاف و حجاب مسئول هستند، مسئولیتهایی خود را انجام میدهند.
هاشمیان افزود: ستاد امر به معروف و نهی از منکر در این قانون بر اجرای حجاب و عفاف در دستگاهها نظارت دارد و تیمهایی مشترکی را برای نظارت بر بحث عفاف و حجاب به وزارخانهها و سازمانها اعزام میکند زیرا قانون نظارت بر بر این موضوع را به ستاد واگذار کرده است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان ، جام جم به نقل از باشگاه خبرنگاران نوشت : چند روزی از آغاز طرح جمع آوری متکدیان پایتخت نمی گذرد که خبر می رسد تعداد متکدیان جمع آوری شده به 1164 نفر رسیده است.
*شناسایی 139 کودک فعال در باندهای مافیایی
عیسی فرهادی فرماندار تهران از جمع آوری 1025 نفر متکدی بزرگسال از ابتدای اجرای طرح جمع آوری متکدیان سطح شهر تهران خبر داد و افزود: در این طرح 139 کودک متکدی نیز از سطح خیابانهای سطح تهران جمع آوری شدند.
فرهادی با بیان اینکه جمع آوری 500 متکدی دیگر که قبلا شناسایی شدهاند همچنان ادامه خواهد داشت، اظهار کرد: البته بحث شناسایی متکدیان زیر 15 سال نیز تا ابتدای مهرماه در قالب این طرح ادامه پیدا خواهد کرد.
وی افزود: خوشبختانه به اذعان بسیاری از شهروندان در حال حاضر وضعیت شهر تهران بهبود پیدا کرده و چهره پایتخت از وجود متکدیان پاک شده است.
وی با تاکید بر لزوم مشارکت شهروندان در موفقیت طرح جمع آوری متکدیان پایتخت از شهروندان خواست جهت فرهنگ سازی و همکاری شهروندان از کمک به افراد متکدی در خیابانهای سطح شهر تهران خودداری کنند، بسیاری از افرادی که سر چهارراههای شهر تهران برای تکدیگری حضور پیدا میکنند در قالب شبکههای تکدیگری به سودجوئی مشغول هستند.
* هفت شبکه تکدیگری
فرماندار تهران تاکید کرد: در حال حاضر هفت شبکه تکدیگری شناسایی شده و مکاتبات لازم برای دستگیری آنها انجام شده است که قطعا قانون برخورد قاطعی با شبکههایی که از انسان به ویژه کودکان به عنوان ابزاری برای سودجوئی و کسب درآمد استفاده میکنند خواهد داشت.
وی افزود: شهروندان اگر قصد کمک دارند بهتر است کمکهای خود را در قالب کمیته امداد، بهزیستی و موسسات خیریه به دست افراد واقعا نیازمند برسانند. بی تردید اگر کمکها از این مسیر باشد منطقیتر انجام میشود و قطعا به دست افراد نیازمند میرسد. متاسفانه امروز بسیاری از افرادی که در خیابانهای تهران مشغول تکدیگری هستند نیازمند نیستند و عضو شبکههایی هستند که با تحریک احساسات شهروندان به سودجوئی مشغولند و پول خوبی نیز به جیب میزنند.
فرهادی در پاسخ به سوالی مبنی بر سرنوشت اتباع بیگانهای که در طرح جمع آوری متکدیان دستگیر میشوند گفت: تعدادی از کودکانی که در طرح جمع آوری متکدیان از سطح خیابانهای پایتخت جمع آوری شدند از اتباع بیگانه بودند که تحویل امور اتباع میشوند و در مرحله بعد نسبت به ترد آنها از کشور اقدام میشود.
فرهادی به هماهنگی و همکاری دستگاه قضایی در اجرای این طرح اشاره کرد و افزود: دستگاه قضایی همکاری بسیار خوبی در این طرح داشته و همین امر موجب شده است که موفقیت چشمگیری در جمعآوری متکدیان سطح شهر تهران داشته باشیم.
فرماندار تهران در خاتمه خاطرنشان کرد: در حال حاضر افرادی که در قالب این طرح جمع آوری میشوند و از سایر شهرستانها برای این کار به تهران آمدهاند در سامانسراهای شهر تهران نگهداری میشوند ، البته برخی از افرادی که از شهرستانهای اطراف تهران مراجعت کرده بودند توسط بهزیستی به شهر خودشان باز گردانده شدهاند.
*50 درصد گدایان در تهران ثروتمندند
فرزاد هشیار، رئیس سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: 50 درصدشان جزو ثروتمندان پایتخت هستند و 35 درصدشان هم به شکل خانوادگی و شبکه مافیایی گدایی میکنند و البته تهران، حالا به نقطهای امن و بیخطر برای تکدی گریهای بینالمللی تبدیل شده است، خیلیها از آفریقا یا نقاط دیگر دنیا، هماکنون «تهران» را برای شغل بیزحمت گدایی انتخاب میکنند.
وی با تأکید بر اینکه فقط 15 درصد متکدیان در تهران نیازمند واقعی هستند، گفت: ما در حال حاضر در بازداشتیها، بیشتر از منکدی ایرانی به گدایان خارجی برخورد میکنیم.
*جمع آوری روزانه 20 گدا در تهران
به گفته هشیار، روزانه 20 گدا در تهران جمع میشودکه پس ازانتقال آنها به مراکز ویژه شهرداری، از سوی قاضی برایشان حکم صادر میشود.
او درباره گدا غربتیها هم گفت: این گدایان در منطقه جنوب بازار تهران، لب خط (شوش) و هرندی بیشتر دیده میشوند. هوشیار البته از طرح «شهر بدون گدا» خبر داد و گفت: طرحی به صورت ویژه برای شهر بدون گدا طراحی میکنیم، البته بگویم که نمیتوان تکدیگری را به صفر رساند، اما میتوانیم تعداد آنها را کم کنیم و نخستین اقدام در کم کردن تعداد متکدیان این است که مردم به گدایان کمک نکنند. وی با بیان اینکه مسئولیت حاکمیتی شهرداری در حوزه مقابله با آسیب، تأمین زیرساخت برای کنترل کاهش آسیب است، گفت: سه مخاطب هدف در حوزه آسیبها وجود دارد، متکدیان، کارتنخوابها و معتادان متجاهر و کودکان کار و خیابانی.
هوشیار با اشاره به وجود 8 مددسرای عادی و 12 مددسرای اضطراری برای کارتنخوابها و معتادان متجاهرگفت: براین اساس 6 هزار نفر در نیمه دوم سال از خدمات شهرداری در حوزه کاهش آسیبها استفاده خواهند کرد.
*مافیای تکدیگری با درآمدهای میلیونی
عبدالرضا عزیزی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: برای جمعآوری متکدیان از سطح شهر باید قوه قضاییه حکم بدهد، نیروی انتظامی جمعآوری کند و شهرداری به مدت دو هفته از آنها نگهداری کند.
وی ادامه داد: سازمان بهزیستی نیز پس از شهرداری مسؤولیت بررسی وضعیت متکدیان را به عهده میگیرد، گروههای مافیا را از غیرمافیا، نیازمند را از غیرنیازمند، معلولان، کودکان و ... را شناسایی و تفکیک میکند.
این نماینده مردم در مجلس، گفت: اما از این اقدام مهمتر این است که اگر در این شناساییها مشخص شد متکدی فرد خارجی است آن را از کشور خارج کنند و آنهایی که زیرنظر مافیا هستند شناسایی و نیازمندان واقعی تحت حمایت سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد در آیند.
عزیزی گفت: متأسفانه خواسته این متکدیان نیز بالا رفته آنها در سازمانهای حمایتی ماهی 50 تا 100 هزار تومان میگیرند که البته همه هم دریافت نمیکنند اما با این مبالغ روزی میگذرانند. این در حالی است که متکدیان دیگر ماهانه 2 تا 3 میلیون تومان درآمد دارند در نتیجه به حقوق ماهانه سازمانهای حمایتی اکتفا نمیکنند.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس تصریح کرد: در جامعه باید فرهنگسازی انجام شود و مردم اگر میخواهند کمکی کنند به سازمان بهزیستی و کمیته امداد بدهند تا به درستی اجرا شود. نباید مردم به متکدیان خارجی یا مافیا کمک کنند که هر روز قویتر و بیشتر شوند مردم باید یاد بگیرند در خیابان به متکدیان کمک نکنند.
*۹۰درصد گدایان نیازمند واقعی نیستند
وی گفت: در تبریز مرکزی خصوصی وجود دارد که گدایان را شناسایی کرده، بر اساس آن نیازمندان واقعی مشخص میشوند در جمعآوری 700 گدا در این شهر، 650 نفر از آنها خارجی یا عضو گروههای مافیایی بوده است در نتیجه 90 درصد افرادی که گدایی میکنند نیازمند واقعی نیستند.
عزیزی افزود: باید در تمام استانها این فرهنگ ایجاد شود و افراد نیازمند واقعی از غیرواقعی مشخص شود.چون گروههای متکدی مافیایی هستند که در ماه 2تا 3 میلیون درآمد دارند و هر متکدی فقط درصد مختصری از آن را می گیرد و بیشتر درآمد به جیب سرکردههای گروههای متکدی می رود.
*متکدیان مجهولالهویه زیر پوست شهر
حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در رابطه با ساماندهی متکدیان در کشور، گفت: قانونی در رابطه با بحث متکدیان در سال 87 داریم که اصل کار با فرمانداری و استانداری و محوریت این امر به شهرداریها داده شده است و شهرداری طبق قانون باید متکدیان را در مکانهای موقتی نگهداری کند تا از نظر بیماریهای واگیر وضعیتشان مشخص شود یا اینکه سابقه جرم و بزهکاری نداشته باشند.
وی ادامه داد: چند سال پیش وقتی شهرداری این اقدام را انجام داد مشخص شد که فقط 17 درصد از متکدیان جمعآوری شده نیازمند واقعی بودند طبق قانون هر دستگاهی موظف به رسیدگی به بخشی از این متکدیان است مثلاً کمیته امداد به در راهماندگان رسیدگی میکند و بهزیستی به کودکان زیر 18 سال، سالمندان و معلولان متکدی رسیدگی میکند و چنانچه مجرم باشد قوه قضاییه، مسؤول است.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: افرادی که به عنوان متکدی فعالیت میکنند معمولاً مدارک هویتی ندارند و هویت دیگری را برای خود معرفی میکنند. این افراد مجهولالهویه هستند یا مثلاً سالمندی است که آلزایمر دارد، یا به عمد میگوید که نمیداند چه کسی است به همین دلیل باید حتماً این افراد احراز هویت شوند و صرفاً دانستن کد ملی آنها کفایت نمیکند.
فرید گفت: متکدیان به این دلیل باید شناسایی شوند که ممکن است مجرم باشند و در لباس متکدیگری ورود کنند یا اینکه مثلاً در شهری شناسایی و بازداشت شوند و در شهر دیگری پیگیر کار خود باشند.
وی تصریح کرد: بررسی سلامت این افراد هم مهم است مثلاً اگر بیماری واگیر داشته باشند، سالمند یا کودکی که بیماری سل داشته باشد در اقامتگاهها به سایر متکدیان هم بیماری خود را منتقل میکنند.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: بنابراین بررسیهای اولیه برای متکدیان مهم است و پس از آن به سمت دستگاههای متولی هدایت میشوند ما در سازمان بهزیستی برای ساماندهی بیش از 60 درصد این متکدیان که غیرتهرانی هستند حمایتهای لازم را برای سالمندان، بیماران مزمن روانی و کودکان داریم.
فرید گفت: اغلب این افراد را پس از شناسایی به استانهای مربوطه میفرستیم تا ساماندهی شوند همچنین فرآیند مددکاری را برای آنها داریم که چنانچه خانواده داشته باشند این افراد به خانوادههایشان سپرده شوند.
*شناسایی سالانه 1300 کودک گدا در پایتخت
وی در مورد کافی بودن مراکز نگهداری آنها، گفت: برای کودکان خیابانی 37 مرکز داریم این در حالی است که بیش از 90 درصد آنها با پدر و مادر خود زندگی میکنند بنابراین باید مددکاری اجتماعی برای آنها انجام شود و به صرف اینکه در خیابان هستند نمیتوانیم آنها را بگیریم و به مراکز خود بفرستیم.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی افزود: در حوزه سالمندان و بیماری مزمن روانی نیز ساماندهی را به استانهای مربوطه واگذار کردهایم و در تهران ظرفیت نگهداری داریم.
فرید گفت: در تهران سال گذشته در بحث معلولان و سالمندان متکدی 300 نفر از شهرداری به سازمان بهزیستی سپرده شد که اغلب متکدیان بیخانمان بودند.
وی افزود: در بحث کودکان زیر 18 سال نیز سالانه حدود 1300 نفر فقط در تهران در بحث تکدی گری از خدمات ما بهرهمند میشوند که ممکن است خدمات را به صورت روزانه یا شبانهروزی دریافت کنند.
*پول به جیب زدن روسای گدایان شهر
مجتبی شاکری عضو شورای اسلامی شهر تهران درباره جمع آوری متکدیان شهر تهران اظهار داشت: شهرداری تهران باید با ناهنجاریهایی که آشکار و متجاهر است مقابله کند و به نوعی این ناهنجاریها را از سطح جامعه بردارد.
وی افزود: برداشتن این آسیبها از سطح شهر که متوجه کارتنخوابها، دستفروشان، کودکان کار و... میشود باید به شیوهای باشد که مجدداً منجر به بازگشت این افراد به سطح جامعه نباش و ساماندهی شوند.
عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: سازمان بهزیستی در رابطه با آسیبهای اجتماعی نقش اصلی را ایفا میکند و دستگاههای انتظامی و قضایی نیز باید در کنار شهرداری تهران و سازمان بهزیستی نسبت به جمعآوری و تسهیل در ساماندهی این افراد اقدام کند.
وی بیان داشت: شهرداری به تنهایی نمیتواند نسبت به جمعآوری آسیبهای اجتماعی اقدام کند و نباید این اقدامات به صورت سطحی انجام شود و باید عمقی باشد، چرا که این افراد مجدداً به سطح شهر و جامعه بازمیگردند.
شاکری گفت: در حوزه جمعآوری معتادین متجاهر در سطح شهر تهران نتوانستیم نقطه آسیب را برداریم بلکه این افراد را پراکنده کردیم.
عضو شورای شهر تهران گفت: در حوزه متکدیان نیز سازمانهای هرمی شکل گرفته که منفعتهای کلانی از تکدیگری میبرند و در این بین، مسائل ثروتاندوزی، فحشا، تبادل مواد مخدر نیز انجام میشود.
وی گفت: در جلساتی که در این خصوص برگزار شده است، تلاش شهرداری و پیگیری جدی در این زمینه را دیدهایم و باید دیگر دستگاههای متولی نیز در این خصوص به جد وارد عرصه شوند تا بتوانیم چهره جامعه را از این آسیبها پاک کنیم.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : تاکنون هیچ علت خاصی برای ام اس مشخص نشده و پاسخ دقیقی برای این سوال در دسترس نیست، البته مدیرعامل انجمن ام.اس میگوید: زنان سه برابر مردان به این بیماری مبتلا میشوند
اماس، چطور ایجاد میشود؟
تاکنون هیچ علت خاصی برای ام اس مشخص نشده و پاسخ دقیقی برای این سوال در دسترس نیست، پژوهشگران و محققان در سراسر جهان در حال بررسی این موضوع هستند تا پاسخی برای این سوال ایجاد کنند و عامل اصلی ایجاد ام اس را بشناسند. با این حال، آنچه مشخص شده این است که وظیفه سیستم عصبی، انتقال پیام از مغز به اندامهاست. اماس باعث میشود گلبولهای سفید که وظیفه محافظت از بدن را دارند، به کارکرد این سیستم آسیب وارد کنند. نتیجه این آسیب در فرد مبتلا به صورت علائمی مانند عدم تعادل، تاری چشم، دوبینی و در مراحل پیشرفته حتی به شکل عدم توانایی در راه رفتن نمایان میشود. این علامتها رو روند پیشرفت آنها با توجه به محل آُسیبها در دستگاه عصبی مرکزی متفاوت است.
این بیماری کنترل یا درمان میشود؟
در حال حاضر در ایران و جهان،ام اس با مصرف داروهای موجود، کنترل استرس و انجام فعالیتهای ورزشی به راحتی قابل کنترل است. داروهای موجود درمان ام اس از نظر کاربرد چند دسته هستند؛ داروهایی برای درمان عود بیماری، داروهایی برای کنترل علائم بیماری و داروهایی برای کنترل دوره بیماری.
نشانههایی وجود دارد که بشود ام اس را شناخت؟
وجود علائمی مانند خواب رفتگی اندامها، سرگیجه، دوبینی و کاهش ناگهانی دید یک چشم میتواند نشانه شروع بیماری باشد اما بسیاری از این علائم بدون این که نشانهای از ام اس باشد، برای برخی اتفاق میافتد. بنابراین وجود این نشانهها به صورت گذرا و موقت، دلیلی برای ابتلا به ام اس نیست. فرد مبتلا به اماس در مراحل اولیه ممکن است فقط با شرح حال و سابقهای از نشانههای مبهم و نامشخص که به صورت پراکنده و در یک دوره زمانی نسبتا طولانی رخ میدهد، به پزشک مراجعه کند. البته در این مواقع، علائم میتواند به بسیاری از شرایط و مشکلات دیگر پزشکی هم نسبت داده شود. حتی زمانی که فرد چندین نشانه از ام اس را داشته باشد، پیش از آن که پزشک معالج اماس را تشخیص دهد، این نشانهها باید با معیارهای ام اس مطابقت پیدا کند. بنابراین فقط زمانی میتوان ام اس را تشخیص داد که دو قسمت مختلف در سیستم اعصاب مرکزی تحت تاثیر قرار گرفته و این اثرات حداقل دومرتبه با فاصله زمانی یک ماه از یکدیگر تجربه شده باشد همچنین با استفاده از امآرآی این صدمات مشاهده و تشخیص داده شود. مهمترین مساله این است که مردم حقایقی که درباره این بیماری وجود دارد را بشناسند و از آن فرار نکنند.
چه حقایقی درباره ام اس هست که مردم باید بدانند؟
این که ام اس یک بیماری مسری نیست، این بیماری بیشتر در افراد جوان شایع است به طوری که معمولا در سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی تشخیص داده میشود اگرچه ممکن است سالها قبل از آن شروع شده باشد، این که بیش از دو میلیون نفر در سراسر جهان به ام اس مبتلا هستند و تعداد زنان مبتلا تقریبا سه برابر مردان است، این بیماری ارثی نیست و به طور مستقیم از والدین به فرزندانشان منتقل نمیشود اما متخصصان میگویند استعداد ژنتیکی میتواند موثر باشد، این که فرد مبتلا با کنترل علائم بیماری میتواند زندگی فردی و اجتماعی مانند دیگران داشته باشد، منع خاصی برای ازدواج یا اشتغال این افراد وجود ندارد و در نهایت این که این بیماری، قرار نیست افراد را از زندگی دور کند بلکه به آنها شیوههای بهتری برای زندگی کردن ارائه میدهد مانند این که از استرس دور بمانند، ورزش کنند، تفکر مثبت داشته باشند و …
چند نفر در ایران به ام اس مبتلا هستند؟
بر اساس آمار دارویی، پیشبینی میشود هفتاد هزار نفر به این بیماری مبتلا باشند. رشد افزایشی این بیماری نگرانکننده است و چون بیشتر جوانها را درگیر میکند، دوره طلایی زندگی آنها را شامل شده و ازدواج و تحصیل و اشتغال آنها را تحتالشعاع قرار میدهد.
چرا بیماری ام اس در حال رشد است؟ به مشکلات شهرنشینی و آلودگیها و … برمیگردد یا به این دلیل است که جمعیت جوان کشورمان زیاد است و این بیماری بیشتر مخصوص جوانهاست؟
تحقیقات دلیل روشنی برای ابتلا به بیماری ام اس پیدا نکرده، آلودگیهای محیطی، استرس، تغذیه و … همه میتوانند تاثیرگذار باشند اما هیچکدام به تنهایی عامل موثر شناخته نشده. در کشورهای دیگر هم این روند ابتلا، افزایشی است و آمریکا و کانادا و هلند تعداد مبتلایانشان بسیار بیشتر از ماست و حتی در کشورهای اسکاندیناوی که کشورهای شاد و کماسترسی شناخته میشوند هم تعداد این بیماران زیاد است. برای همین هم است که راهکار پیشگیری از ام اس و درمان آن به صورت قطعی به دست نیامده است. با این حال ما هم در انجمن ام اس ایران، در حال تحقیق روی ابعاد مختلف این موضوع هستیم.
انجمن ام اس در کنار کارهای تحقیقاتی، چه فعالیتهای دیگری دارد؟
انجمن ام اس سال ۱۳۷۸ تاسیس رسمی شد. هدف اولیه این انجمن، شناسایی بیماران در کشور و شناسایی این بیماری به جامعه چرا که سالهای طولانی شناخت کافی از این بیماری در کشورمان حتی بین متخصصان سلامت وجود نداشت و هنوز هم مردم آنطور که لازم است این بیماری را نمیشناسند. این انجمن با همکاری جمعی از خیرین، خانوادههای مبتلا به ام اس و متخصصان و پزشکان این انجمن را تشکیل دادند که هم تحقیقات و آموزشهایی انجام شود و هم به افراد مبتلا به ام اس کمکهای دارویی و مشاوره روانشناسی و … انجام شود. در حال حاضر این انجمن با فعالیتهایی که در زمینههای مختلف انجام داده تا حدود زیادی به این اهداف رسیده و در شهرهای مختلف هم افراد میتوانند به انجمنهای ام اس مراجعه کنند. پنجاه هزار نفر از هفتاد هزار نفر مبتلا به ام اس در کشورمان، عضو انجمنهای ام اس شدهاند و امیدواریم سایرین هم با عضویت در این انجمن، از خدماتی که به آنها ارائه میشود استفاده کنند.
مهمترین تقاضایی که انجمن ام اس از مسئولان دارد چیست؟
خوشبختانه وزارت بهداشت، شناخت خوبی از این بیماری و انجمن ام اس دارد و رابطه خوبی با مسئولان وزارت بهداشت داریم اما نیاز به امکانات توانبخشی داریم و انتظار داریم که این امکانات بیشتر به انجمن داده شود و خدمات بیمهای بیشتری به این بیماران تعلق بگیرد. در زمینه اشتغال هم چون اغلب مبتلایان جوان و در مرحله شغلیابی هستند، انتظار داریم وزارت تعاون، سهیمه اشتغال برای بیماران ام اس در نظر گرفته شود همانطور که برای معلولان سهمیه اشتغال در نظر گرفتهاند.
هنرمندانی که اخیرا از ابتلا به ام اس خبر دادهاند، با انجمن مرتبط هستند؟
بله خانمها آتنه فقیه نصیری و بهناز جعفری با انجمن ام اس مرتبط هستند، در برنامههای انجمن شرکت میکنند و به عنوان سفیران ام اس تلاش میکنند آگاهیرسانی کنند و به مردم اطلاعات درست بدهند تا شناخت بهتری از این بیماری وجود داشته باشد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : خانواده یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار می رود. اهمیت خانواده از این روست که نه تنها محیط مناسبی برای همسران به شمار می آید بلکه وظیفه جامعه پذیری و تربیت نسل های آتی را نیز بر عهده دارد. درونی کردن ارزشها و هنجارها از خانواده آغاز میشود. اما با این وجود، در حال حاضر خانواده دچار آسیب هایی نظیر طلاق، اختلافات زناشویی، خودکشی، کودکان فراری و خشونت خانوادگی شده است.
در این میان، خشونت خانوادگی یا خشونت در حوزه خصوصی، پدیده ای است که روابط سالم خانوادگی را که برای بقاء و تحکیم خانواده لازم و ضروری است، متزلزل ساخته و از بین می برد که امروزه اشکال و انواع متفاوتی از خشونت وجود دارد.
مردانی که همسر خود را کتک می زنند، به نیاز های عاطفی و روحی همسر توجه ندارند، هر یک به نوعی همسر خود را آزار می دهند. سوء استفاده مالی از همسر و مجبور کردن او برای انجام اعمال خلاف عرف و اخلاق برای تهیه هزینه مواد مخدر از دیگر خشونت ها و آزار مردان علیه زنان است.
خشونت علیه زنان به معنای اعمال هر رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب شده و یا با آزار جسمی، روانی، ضرر و یا رنج زنان همراه است.
در همین زمینه با دکتر نسترن براهینی، متخصص زوج و خانواده درمانی، مشاوره قبل ازدواج و طلاق و مدرس دانشگاه به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید.
در مورد معضل خشونت و همسر آزاری توضیح بفرمایید؟
آزار دادن رفتاری است که به وسیله آن فرد مقابل مجبور به انجام کارهای مورد تمایل ما خواهد شد که ممکن است خود شخص هیچ رغبتی برای انجام آن کارها ندارد. آزار دادن اشخاص به چند بخش تقسیم می شود که خشونت فیزیکی، کلامی، عاطفی، خشونت اقتصادی و جنسی را در بر می گیرد. این نوع آزارها در خانواده ها و در بین زوجین وجود دارد، یعنی در خانواده اتفاق می افتد. زوجینی که با مهر و محبت ازدواج می کنند به سمت استفاده از این رفتارها می روند.
در بین زوجین کدام نوع خشونت ها بیشتر است؟
در بین زوجین معمولاً دو خشونت عاطفی و فیزیکی به فراوانی وجود دارد. هنگامی که جوامع پیشرفت می کنند، خشونت فیزیکی در بین افراد کمتر اتفاق می افتد اما خشونت عاطفی افزایش می یابد. البته خشونت عاطفی و آزار دادن دارای انواع مختلفی است و بسیاری از زوجین نمی توانند رفتاری که نشان می دهند و نوعی آزار است، با آن خشونت شخص مقابل را با مجبور به انجام کار دلخواه شان بکنند.
امروزه آزارهای عاطفی زنان بسیار مشاهده می شود، پیرامون انواع این آزارها شرح دهید؟
آزارهای عاطفی به دلیل شیوع بسیار زیاد دارای انواع متفاوتی است. آزار دادن همسر با کلام، اسم گذاشتن، استفاده از کلمات و الفاظ نامناسب برای صدا زدن نوعی آزار کلامی است که برخی از زوجین به کار می برند. استفاده از کلمات توهین و تحقیر آمیز نیز نوعی آزار است. هنگامی با رفتار همسر را تحقیر کنیم. وقتی که قیافه، رفتارها، اندام، خانواده، دانش، تحصیلات و… همسر را با کلمات نامناسب تحقیر کنیم، آزار عاطفی کرده ایم. گاهی زوجین چند روز یا چند ماه با هم حرف نمی زنند و نیازهای عاطفی هم را پاسخ نمی دهند که نوعی آزار عاطفی است. از انواع دیگر آزارها، آزار مالی است، زمانی که همسر را لحاظ مالی در مضیقه قرار می دهیم و او را مجبور می کنیم برای نیازهای بسیار ناچیز تقاضای پول کند و برای هر پولی که خرج می کند، گزارش ریز بدهد. در حقیقت با این عمل همسرمان را آزار می دهیم. میل به کنترل و میل به قدرت در خانواده موجب ایجاد آزارها می شود. روش های مثبتی برای کنترل و اعمال قدرت مثل تشویق و ترغیب کردن، توضیح دادن، گفتن نیازها، عشق و علاقه و … وجود دارد. اما به دلیل اینکه سریع می خواهیم به خواسته هایمان برسیم، در خانواده، محیط اطراف این نوع رفتارها را می بینیم به به خودمان حق می دهیم از این روش ها برای رسیدن به خواسته هایمان استفاده کنیم. بسیاری از اوقات افراد دوست دارند که قدرت شان را در خانه نشان دهند و اینکه کنترل و برتری خاصی بر روی همسر و بچه هایشان اعمال کنند و به سمت رفتارهای آزارگرانه می روند. حتی در رفتارهای آزارگرانه در بخش عاطفی، محدودیت های اجتماعی را برای هم قائل می شویم. گاهی اوقات هم خود شخص نمی داند که طرف مقابل را آزار می دهد. به دلیل اینکه فرد آزارگر تنش فقدان، محرومیت را لمس می کند. به طور مثال نرفتن به مهمانی ها، تهدید به طلاق، تهدید به زدن، ایجاد رعب و وحشت و … آزار عاطفی است.
در مورد محدویت اجتماعی همسر که نوعی آزار است، چه نظری دارید؟
آزارهای اجتماعی با عنوان محدودیت اجتماعی است که به آرامی سعی می شود همسر در بعضی از مهمانی ها شرکت نکند. از دیدن اقوام، فامیل و بستگانش محروم شده و کنج عزلت را برگزیند. یعنی از سمت همسر مورد آزاری قرار می گیرد که محدودیت اجتماعی است. پژوهش ها حاکی از آن است که آزار عاطفی آسیب بیشتری از خشونت جسمی دارد و سر آغازی برای خشونت جسمی است. بسیاری از اوقات چنانچه آزارهای کلامی و آزارهای تحقیر و توهین را کنترل کنیم، شاید به سمت خشونت فیزیکی نرویم. هر چه جوامع پیشرفت کنند میل به خشونت های عاطفی بیشتر از خشونت های فیزیکی است. شیوع آزار عاطفی بیشتر از آزار جسمی است و در بین زوجین ایرانی قهر، کم محلی، تحقیر، سرزنش، فحش و ناسزا شایع ترین رفتارهای آزار گرانه ای است که از سوی همسر به طرف مقابل در نظر گرفته می شود و این موارد آمارهای خوبی نیست و زیرساخت های خانواده را تحت الشعاع قرار داده و روابط عاطفی را مخدوش می کند. همچنین موجب کم شدن رضایت از زندگی می شود.
صحبت پایانی شما برای مخاطبان چیست؟
رفتارهای والدین برای فرزندان الگوی ارتباطی محسوب می شود و فرزندان این مهارت ها را یاد گرفته و الگو برداری کرده و بر مبنای آن رفتار می کنند. آسیب دیگری که اشخاص به آن بعدی که افراد دچار می شوند اینکه بسیاری از سردردهای میگرنی، مشکلات معده ای و روده ای، دردهای مفصلی و جسمی می تواند تحت تأثیر آزار عاطفی در زندگی افراد به وجود آید که سرمنشا بسیاری از آسیب های جسمی است و از سوی دیگر موجب کاهش افسردگی، اضطراب و کاهش عزت نفس افراد شده و افزایش آمار طلاق را به دنبال دارد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : در این برنامه که با هدف اجرای مشاعره توسط فارسیآموزان در خوابگاه شهید فرهمند دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، چند نفر از کودکان ایرانی که قدرت بالایی در شعرخوانی دارند و اشعار زیادی را حفظ هستند، به منظور تشویق فارسی آموزان خارجی و با هدف آشنایی آنان با سنت زیبای مشاعره، در برابر فارسی آموزان به مشاعره پرداختند تا جذابیت این برنامه تلویزیونی افزایش پیدا کند.
در پایان این برنامه نیز هدایایی از سوی بنیاد سعدی به شرکت کنندگان در مشاعره اهدا شد. این برنامه تلویزیونی که با همکاری مدیریت شبکه آموزش سیما اجرا شد، به زودی از این شبکه تلویزیونی پخش میشود.
هشتاد و سومین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی توسط بنیاد سعدی و با میزبانی و همکاری دانشگاه علامه طباطبائی، از تاریخ 12 مرداد تا 8 شهریور سال جاری، با حضور بیش از 200 فارسیآموز از 41 کشور جهان در حال برگزاری است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان ، تسنیم به نقل از سایت فدراسیون والیبال نوشت : تیم ملی والیبال بانوان ایران خود را برای حضور شایسته در پنجمین دوره جام کنفدراسیون زنان آسیا آماده میکند.
ششمین اردوی آمادهسازی تیم ملی والیبال بانوان ایران 28 مردادماه به پایان رسید و مایدا چیچیچ 12 را برای حضور در اردوی نهایی تیمش انتخاب کرد.
هفتمین و آخرین اردوی آمادهسازی تیم ملی والیبال بانوان از امروز آغاز میشود و بهمدت هفت روز تا پنجم شهریورماه در مجموعه ورزشی آزادی تهران ادامه خواهد داشت.
نگین شیرتری، سودابه باقرپور، شبنم علیخانی، زینب گیوه، مهسا صابری، ندا چملانیان، مائده برهانی اصفهانی، مهسا کدخدا، فرزانه زارعی، نگار کیانی، فرنوش شیخی و شکوفه صفری 12 بازیکن ترکیب نهایی تیم ملی والیبال ایران هستند که به این اردو نیز دعوت شدند.
مایدا چیچیچ بهعنوان سرمربی، فاطمه عبداللهی، زهرا واحدی و نیلوفر ابراهیمی (مربیان جوان برای کسب تجربه)، ساجده سروش (فیزیوتراپ)، سحر محمدیاری (ماساژور)، مریم فراتی (آنالیزور) و سپیده سادات هاشمی بهعنوان سرپرست، تیم ملی والیبال ایران را در این اردو همراهی میکنند.
پنجمین دوره مسابقات والیبال جام کنفدراسیون والیبال آسیا در گروه زنان به میزبانی ویتنام و با حضور هشت تیم برتر آسیا از 24 شهریورماه آغاز میشود و با معرفی تیمهای برتر در تاریخ 30 شهریورماه به پایان خواهد رسید.
تیم ملی والیبال بانوان ایران در دور مقدماتی این رقابتها با تیمهای ویتنام (میزبان)، تایلند و چین تایپه همگروه است. در دیگر گروه مقدماتی نیز تیمهای چین، کره جنوبی، ژاپن و قزاقستان با هم رقابت میکنند.
تیم ملی والیبال بانوان ایران قبل از حضور در جام کنفدراسیون والیبال آسیا بهعنوان نماینده کشورمان با نام تیم بانک سرمایه در مسابقات جام باشگاههای زنان آسیا شرکت میکند و سپس راهی ویتنام خواهد شد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس، محسن طلایی گفت: در استان البرز برنامهای برگزار شد و در آن سه ورزش مفرح فوتبال حبابی، فوتبال صابونی و سرسرهای به طول 60 متر راه اندازی شد.
وی ادامه داد: در هفته دولت نیز برنامهای در ورزشگاه تختی برگزار میشود که در آن مراسم نیز تعدادی از ورزشهای مفرح راه اندازی میشود پیش از این، ورزشهای مفرح با حمایت بخش خصوصی برگزار میشد و تنها برای گروه خاصی از جوانان امکان استفاده وجود داشت که از این پس با ورود وزارت ورزش و جوانان تلاش کردیم تا این ورزشها جنبه عمومی پیدا کند.
مدیرکل طرحهای ملی جوانان وزارت ورزش و جوانان تصریح کرد: همچنین قرار است ورزشهای مفرحی برای بانوان و در پارکهای مخصوص آنها راه اندازی شود که احتمال دارد بهره برداری از آنها به هفته دولت نرسد اما تلاش میکنیم ظرف چند ماه آینده شاهد بهره برداری از آنها نیز باشیم.
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه، نوع روابط انسانی و بازنمایی این روابط در فیلمهای سینمایی بهخصوص در سینمای اجتماعی که بخش عظیمی از فیلمهای سینمای ایران را دربرمیگیرند اهمیت ویژهای دارد و میتوان از نوع بازنمایی این روابط تا حدودی به ویژگیها و خصوصیات یک جامعه دست یافت. دختران و نحوه بازنمایی آنها در فیلمها نیز از این قاعده مستثنی نیست و با تحلیل چگونگی بازنمایی این قشر از جامعه در فیلمهای سینمایی میتوان تاحدودی به نوع روابط انسانی آنها و نسبتی که با جامعه و ساختارهای آن دارند پی برد. به این منظور، گفتوگویی داشتیم با دکتر عبدالکریم خیامی؛ مدرس دانشگاه و تحلیلگر رسانه و از او در مورد نحوه بازنمایی دختران در سینمای بعد از انقلاب پرسیدیم.
- آقای دکتر بفرمایید که پس از انقلاب با توجه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه صورت گرفته بازنمایی دختران در سینما چه تغییراتی داشته است؟ شما دستهبندی مشخصی در خصوص دورههای مختلفی که دختران در سینما بازنمایی شدهاند دارید؟
در اینجا موضوع ما سینمای پیش از انقلاب نیست. اما بهطور اجمالی میتوان گفت در سینمای پیش از انقلاب متناسب با شرایط آن زمان در گفتمان غالب فیلمها - که البته در این میان فیلمهای پاک و خوبی هم وجود داشتند- نوعا جنس دختر مطرح بود نه جنسیت دختر. در آن دوره دختران بیشتر برای تکمیل قصه و پر کردن پازلهای خالی شخصیتها و جایگاه نسبتهای آدمهای یک قصه حضور داشتند. آن دوره، دوره اوج فیلمفارسی بود و طبیعتا بیشتر به دختران نگاه ابزاری میشد.
سینما با چند واسطه روی فرهنگ اجتماعی اثر میگذارد
سینما جزء جامعه ماست و وقتی جامعه تغییر پیدا میکند سینما هم تغییر میکند چون آدمهایی که کار سینمایی میکنند عضو این جامعه هستند و دغدغهها و حس و حال آنها روی کار سینمایی آنها اثر میگذارد. بنابراین، من سینما را تابع تغییرات فرهنگی و اجتماعی میدانم. سینما برخلاف حوزه نظری و دانشگاه خیلی زود خودش را شبیه جامعه میکند یا از جامعه اثر میپذیرد. از سوی دیگر، سینما با چند واسطه روی فرهنگ اجتماعی اثر میگذارد. درست است که سینما مانند تلویزیون فراگیری ندارد و درصد کمی از مردم اهل سینما رفتن مستمر هستند اما آدمهایی که بهصورت مستمر به سینما میروند عموما به دلیل تحصیلات بالا یا تعلق به طبقات بالای اجتماعی روی اطرافیان موثر هستند. لذا با چند واسطه سینما روی فرهنگ اثرگذار است.
در دهه 60 جنسیت مستقل دختران در سینما مطرح نبود
از دیدگاه من پس از انقلاب در سه دوره میتوان بازنمایی دختران در سینما را دستهبندی کرد. در دهه اول پس از انقلاب هم به دلیل تازه بودن انقلاب و هم به دلیل جنگ بهصورت طبیعی سینما در واکنش به پیش از انقلاب بود. لذا در دهه اول انقلاب بهرغم فیلمهای قلهای که داریم ولی در مجموع جنسیت مستقل دختران مطرح نیستند و باز هم برای تکمیل شخصیتها به داستان اضافه میشوند. در این دوره، دختران بسیار پاک، عفیف و با حجاب به تصویر کشیده میشوند اما به دلیل محدودیتهایی که آن زمان وجود داشته نوعا نقش اول را برعهده ندارند و قهرمان یا موضوع داستان نیستند. در آن زمان اصلا نمایش دخترها در تصویر محل سوال و دغدغه و تردید بود وقتی هم که به سینما میآیند نوعا نقش دو یا سه را برعهده داشتند. البته، نقش مادر و همسر متفاوت است و بازنمایی زنان در این نقشها پررنگتر بود. در آن دوره، تازه انقلاب کرده بودیم و میخواستیم در نقطه مقابل دوره قبل قرار بگیریم و این نوع از سینما واکنشی به سینمای پیش از انقلاب بود.
نقش اصلی دختران در سینمای دهه 60 تغلیظ بعد احساسی و عاطفی فیلم بود
- در همین دهه 60 که دخترها در سینما نقشهای حاشیهای داشتند چه دغدغههایی از آنها نمایش داده میشد و چه نقشی در داستان فیلمها داشتند؟
در آن سالها نقش دختران عموما انتظار، ایثار، حمایت و پشتیبانی بود. آنها نقش تکمیلکننده اعضای خانواده را داشتند، حامی بودند و بار عاطفی خانواده را به دوش میکشیدند. زمانی هم که در فیلمها بحث جنگ مطرح میشد، انتظار ویژگی پررنگ آنها بود و در انتظار بازگشت پدر از جبهه بودند. در واقع، نقش اصلی دختران تغلیظ بعد احساسی و عاطفی فیلم بود. موضوع دختر نیست و همین ابعاد هم برای تکمیل پروژههای حسی و عاطفی فیلم است. باید آن شرایط را درک کرد که تازه انقلاب شده بود، جنگ بود، هنوز نهادها شکل نگرفته بود، حساسیتها واکنش به پیش از انقلاب بود و وقتی برای تدبیر و آیندهپژوهی در آن برهه وجود نداشت.
از اوایل دهه هفتاد که از جنگ فاصله گرفتیم به تدریج تغییراتی شکل گرفت و شرایط اجتماعی عوض شد. البته، من قبول ندارم که دهه هفتاد را به دوره پیش از سال 76 و پس از آن تقسیمبندی کنیم. درست است که از نظر سیاست گذاری فرهنگی قبل و بعد از سال 76 اهمیت دارد اما تغییرات جامعه مربوط به قبل از این سال است. زیرا دو سه سال پس از جنگ اقتصادی که طراحی شد به تغییرات اجتماعی دامن زد و در سینما نیز از اوایل دهه 70 شاهد تغییراتی بودیم اما از سال 76 به بعد بروز این تغییرات جدیتر شد و سرعت بالایی به خود گرفت.
افراط و تفریطها در بازنمایی دختران در دهه 70
در دوره اصلاحات تغییر نقش و بازنمایی دختران در سینما سریعتر، جدیتر و عمیقتر شد. در این دوره، در کنار نقشهای تکمیلی که کماکان وجود دارند چالشهای جنسیت دختر – یعنی نقش یا جایگاهی که جامعه برای دختر ساخته نه جنس فیزیکی او – بهتدریج موضوع فیلمها قرار گرفت. در این دوره، انفجار دفعی و نهچندان بهسامان مطالبات واقعی و غیرواقعی دختران را داشتیم. یعنی مطالبات درست و نادرست دختران بهصورت درهم و انفجاری مطرح شد و این مساله در محتوا و فرم بیان صورت گرفت. بخشی از محتوا و مطالبات درست و بخشی هم نادرست بودند. در این دوره دختران خواهان استقلال، تحصیل، شغل و همانندی با مردان بودند و گرایشات فمینیستی هم همراه با این مطالبات بود اما این مخلوط مطالبات درست و غلط دختران حتما در بیان یعنی شیوه قصهپردازی، روایت، شخصیتپردازی و ... دچار اشکالاتی بود.
یکی از این اشکالات افراط است. مثلا در این ادعای دختران در سینمای آن دوره که ما میگفتند از سوی پدر محبوس و محدود شدهایم خیلی افراط شده و اغراق زیادی در آن وجود دارد. نکته دوم این است که جامعه یا حداقل سینماگران ما وقتی به سنت یا قدیم حمله میکنند جایگزینی برای آن ندارند. کلمه قدیم به معنای وسیع یعنی هرچه پیش از ما بوده اعم از معماری، آداب و رسوم، بزرگترها، آیینها و ... . قدیم یا سنتهای ما مخلوط است و خیلی از آنها غلط هستند اما وقتی بیمهابا و اغراقگونه با آن حمله میکنید باید جایگزین داشته باشید. مسایلی مانند شیوه خواستگاری، نگاه پدر به دختر خود و کار و تحصیل و پوشش او با توجه به غیرتی که دارد و ... جزو آیینها و آداب و رسوم ما هستند که برخی درست و برخی هم غلط بودهاند اما به هر حال نظام جا افتادهای هستند که وقتی به این نظام حمله میکنید اگر جایگزین نداشته باشید شرایطی بدتر از نظام سنتی حاکم میشود و همه چیز در تعلیق قرار میگیرد. شرایطی که الان وجود دارد هم نتیجه همین افراط و تفریطهاست.
سومین اشکال بازنمایی دختران در آن دوره سطحی بودن این بازنمایی است و به مسایلی مانند این که دختر میگوید خودم میخواهم شوهر انتخاب کنم، عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمان بسته شده و ... پرداخته میشود. سه چیز هم به این پدیده دهه 70 دامن میزند. یک مساله فشار گیشه است یعنی وقتی این فاکتورها به فیلم اضافه میشود بلیط بیشتری به فروش میرسد. مساله دوم، سیاستزدگی آن دوران است یعنی سینماگران علاقه داشتند برخی از حرفهای سیاسی خود را از طریق دختران مثلا علیه جناح راست آن زمان بزنند ولی در اینجا دختر هم آسیب میبیند.
دخترانی که در این دهه مطرح هستند کماکان دختران در حال تغییر جایگاه هستند، دخترانی که قرار است ازدواج کنند، همسر و مادر شوند. در این دوره دختران نسبت به دهه قبل جدیتر شدهاند، نقشهایشان مهمتر شده و بیشتر حرف میزنند اما کماکان دخترهایی هستند که قرار است همسر و مادر شوند. در این فیلمها دختر موضوع داستان و موضوع تغییر جایگاه است اما خود این جایگاه کماکان دغدغه نیست.
از دهه هشتاد تاکنون دغدغههای دختران در سینما موضوع تعدادی از فیلمها شد
در نیمه دوم دهه 80 تا به الان مسئولان، جامعه، سینما، مسئولان سینما و تلویزیون از بس در مدت مدیدی با هم دعوا داشتند خسته شدند و به این نتیجه رسیدند که میتوانیم در فضایی آرامتر پیش بریم تا به راه سومی برسیم که تا الان این وضعیت ادامه دارد. در این سالها چند اتفاق افتاده است. اول این که در سالهای اخیر خوشبختانه خود دخترها و دغدغههای آنها جدای از این که قرار است معشوق، عاشق یا مادر و همسر شوند موضوع تعدادی از فیلمها شده که این مساله احترام به دختران است. مثلا فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند جدا از قضاوت درست یا غلط کارگردان یا این که مقوله ازدواج هم در این فیلم مطرح است اما موضوع آن سیر زندگی یک دختر است.
در میان فیلمهای آقای میرکریمی هم در فیلم یک حبه قند، موضوع ازدواج و دعوای سنت و مدرنیته است. در این فیلم یک دختر پیشبرنده داستان است اما دختر بودن او ملاک و موضوع نیست. اما در فیلم دختر آقای میرکریمی خود دختر اصل داستان است و نسبت او با پدر، مادر، دوستان، انتخاب رشته، فرار و ... مطرح میشود. این که دختر موضوع یک فیلم بشود اتفاق خوبی است. الان طرح آسیبهای اجتماعی در سینما خیلی جدیتر از قبل شده اما از آن جایی که سینمای ما در طرح موضوع مستقل چالشهای هویتی و جنسیتی دختران بدون معشوقه تجربه زیادی ندارد من این نگرانی را دارم که طرح همزمان آسیبهای اجتماعی بر حل مساله دختران غلبه پیدا کند. از سوی دیگر، ما به شدت نیاز داریم که به رابطه پدر و دختر در جامعه رسیدگی شود و یکی از جاهایی که باید به این مساله رسیدگی کند سینما است. ما اگر بتوانیم رابطه پدر و دختران را ارتقا دهیم و تعالی ببخشیم بخشی از مسائل دختران حل میشود. این مساله کار سختی است و باید مهلت دهیم تا ببینیم سینماگران چه میکنند.
- در سینمای ما نوع بازنمایی رابطه دختر با نسل گذشته بهخصوص با پدر و مادر چگونه است؟
در دوره اول مشکل جدی در این رابطه در سینما مطرح نمیشود. دخترها کاملا حرف گوشکن هستند و نقشهای حاشیهای و مکمل دارند و منتظرند. اینها جزو ملاکهای مثبت بودن یک دختر است. در دوره دوم به قدیم حمله میشود و پدر و مادر و بزرگترها هم در این قدیم گنجانده شدهاند و دوره حمله به آنها و تخطئه آنهاست. در دوره سوم که الان در آن به سر میبریم آرام آرام به سمت گفتوگو حرکت میکنیم و تعداد فیلمهایی که پایان آن به مخاطب واگذار میشود و تصمیم جدی و قطعی نمیگیرد و حق را کاملا به یک طرف نمیدهد زیاد شده است.
در دهه 70 در اکثر فیلمها کاملاً حق با دخترها بود
در دهه 70 در اکثر فیلمها کاملا حق با دخترها بود و حتی پدر و مادرها که فیلم را میدیدند با آن همذاتپنداری میکردند. در آن دوره، غرض دفاع از جدید بود و بر این اساس هر چیز جدیدی خوب و هر چیز قدیمی بد بود و یک نوع مطلقانگاری صورت میگرفت اما الان سینما آرام آرام دوست دارد کمی گفتوگو بین پارادوکسهای جامعه ما برقرار کند. یکی از نشانههای این مساله افزایش تعداد شخصیتهای خاکستری در سینما و تلویزیون است در حالی که قبلا تعداد شخصیتهای خاکستری کمتر بود. نشانه دوم این است که پایان داستان بسیاری از فیلمها به مخاطب واگذار میشود. نشانه بعدی این است که قصهها موضعگیری شفافی ندارند. سردسته کارگردانهایی که این سیر را طی کرده و در الان در اکثر فیلمهایش قضاوت صفر و یکی نمیکند حاتمیکیاست. او الان خودش را بیشتر از قضاوت عقب کشیده است. مثلا در فیلم از کرخه تا راین موضع فیلمساز روشن است و در آن شرایط فرهنگی و سیاسی میتوانسته تصمیم بگیرد و در شرایط خود موضع درستی نیز هست. اما در فیلمهایی مانند گزارش یک جشن، به رنگ ارغوان یا به نام پدر رویکرد متفاوت است.
در گزارش یک جشن شما بالاخره نتیجه نمیگیرید که نیروی انتظامی باید برخورد کند یا خیر و حضور آن درست است یا درست نیست. در فیلم به رنگ ارغوان بهرغم اینکه به دستگاه امنیتی نزدیک شده اما باز هم حقی برای دختر آن فرد منافق قائل است. در فیلم به نام پدر، مرد جانباز است و حاتمیکیا هم دفاع میکند ولی میگوید ما مینها را کاشتیم و دختران ما روی همین مینها رفتند. این حرف از دیدگاه اجتماعی یک نظریه است و معنای خاصی است که ذهن را درگیر میکند. این نظریه میگوید نسل قبل جنگید و ایثارگری کرد و کار خود را بهخوبی انجام داد اما یادش رفت مینها را جمع کند و حواسش به این سمت نبود. این هم از مصادیق رابطه پدر و دختر است. در موج مرده هم میگوید تو خیلی درگیر جنگ بودی و حواست به خانوادهات نبود. پس در دوره دوم به گفتوگو و قضاوت دو سویه یا چند سویه میرسیم.
چگونگی بازنمایی رابطه دختران با جنس مخالف در سینمای بعد از انقلاب
- بازنمایی دختران در رابطه با جنس مخالف به چه صورت بوده است؟
در دوره اول، رابطه با جنس مخالف تحت حاکمیت نظام خانوادگی سنتی ترتیب داده میشد و مثلا مادر پسر در روضه یا بازار دختر را میدید و بعد خواستگاری میکرد. البته، خارج از این چارچوب هم فیلمهای معدودی مانند گلهای داوودی را داریم اما در آنجا هم خانواده خیلی محکم است و وقتی رابطهای خارج از این چارچوب شکل میگیرد خانواده بلافاصله وارد میشود. دوره دوم دوره اعتراض دختران و بروز اعتراضهای واقعی و غیرواقعی آنها در جامعه است. یعنی بخشی از این اعتراضها و حرفها حرف جامعه و بخشی هم حرف سینماگران بود نه حرف جامعه. در این دوره ضربهای به این ستونها که بخشی از آن کج و بخشی راست بود زده شد و هیچ جایگزینی هم نداشتیم.
رابطه با جنس مخالف از لحاظ دینی یک نیاز و یک تکلیف است اما در فیلمها از یک مواجهه خانوادگی تبدیل به یک مواجهه فردی میشود و دختر میخواهد به تنهایی سازوکار رابطه با جنس مخالف، چیستی، چگونگی و حد و آغاز و پایان آن را تعیین کند و ساختارهای اجتماعی و نظام خانواده باید آن را بفهمند. در دوره اول، ساختار اجتماعی و نهاد خانواده اهمیت دارند اما در دوره دوم، ساختار اجتماعی و نهاد خانواده باید حقوق دختر را بفهمند.
سینما در دوره دوم به ساختارهای اجتماعی، ساختار سیاسی حاکمیت و پدر و مادرها میگوید شما باید فردیت دخترها را بفهمید. در واقع، در دوره دوم دختر را فردی میکند و بعد او را رها میکند. در حالی که همه ما در جامعه به هم تکیه دادهایم اما وقتی دختر را از دور تا دور او یعنی ساختارهای اجتماعی، مذهبی، حاکمیتی و خانواده جدا کردید و تکیهگاه جایگزینی هم برای او نگذاشتید حداکثر تکیهگاه دختر در رابطه با جنس مخالف روانشناسی، تحصیلات و رمان است. یعنی این ساختارها را با همه درستی و غلطی که داشتند به حاشیه بریدم و به او گفتیم تو از رمانهایی که خواندهای و از مشورت با روانشناسان و جامعهشناسان بفهم که چگونه باید با جنس مخالف رابطه داشته باشی. در واقع، نهادهای مدنی جایگزین نهاد خانواده، دین و سنت شد.
در دوره سوم سعی میشود تا آنجا که امکان دارد نظامات مختلف حرفشان را بزنند. وقتی به سیر تاریخی کشورهای انقلابی و کشورهایی که تمدن ساختند نگاه میکنیم میبینیم که 30، 40 سال زمان زیادی برای تمدنسازی نیست چون تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده و ارتباطات خیلی سریع شده 30،40 سال قرن ما مثل 200 سال قرون قبل است. ما نیاز داریم که به درکهای متقابل برسیم. ما سینماگر و کارگردان خوب و خوشفهم کم نداریم و من اخیرا فیلمهای خوب بیشتری در زمینه دختران میبینم.
ضرورت توجه به رابطه پدران و دختران
به دلیل گستردگی آسیبهای اجتماعی نمیتوان به همه آنها با هم رسیدگی کرد و باید چند مساله اولویتدار را مشخص کرد که انبوهی از مسایل دیگر به تبع آنها حل میشود. به نظر من یکی از این مسایل، حوزه دختران است. یعنی در جامعه ما یکی از گرانیگاههایی که اگر به آن رسیدگی کنی دهها مساله اجتماعی حل میشود و اگر به آن رسیدگی نکنی دهها مساله دیگر اضافه میشود دختران هستند. در این حوزه هم دهها مساله مانند تحصیل دختران، شغل آنها، هویت جنسیتی، دختران و فضای مجازی، اعتیاد شیک و ... وجود دارد. اما یکی از مهمترین مسایلی که اگر به آن بپردازیم نتیجه خوبی میگیریم رابطه دختران با پدر است.
ابهاماتی که پدران در رابطه با دختر خود دارند
من همیشه حس میکنم ابهام بزرگی پیش روی پدرانی است که دختر دارند. البته، این ابهام برای دختران هم هست اما دختران به اندازه پدرها نگرانی ندارند. پدرها پرسشهای بیپاسخ زیادی در مورد دختران دارند که این پرسشها و پیچیدگیها در مورد پسران کمتر است. ما اگر بتوانیم روابط پدر و دختر را درست کنیم فرصت بسیار بسیار خوبی برای کمک به دختران ایجاد کردهایم.
- نگرانی پدرها در چه حوزهای است؟
پدرها در سطوح مختلف زندگی دخترانشان ابهام و سوال دارند. مانند دختران و تحصیلات، دختران و جنس مخالف، دختران و کار، دختران و جامعه، دختران و فامیل، دختران و ازدواج، سن دخترها و کار، سن دخترها و ازدواج، دختران و محل کار و ... . به نظر من جامعه پدران در این زمینه خیلی فقیر است و نیاز به کمک برای رفع ابهامها دارند. رابطه دختر با پدر، با جنس مخالف، با مادر و برادر یک مقداری نیاز به بازسازی دارد و من جای اهالی سینما باشم به این موضوع میپردازم.
- نظر شما راجع به فیلم دختر آقای میرکریمی چیست؟
اینکه در این فیلم، دختر موضوع قصه شده قابل احترام است. طبق معمول، آقای میرکریمی قضاوت خطکشی شده ندارد و صفر و یکی یا سیاه و سفید قضاوت نکرده است و به روشنی ابهامات و پرسشهای بیپاسخ جامعه و خانوادهها در مورد دختران را نشان داده است. در فیلم دختر، دغدغههای دینی، سنتی، فمینیستی، غربی، اسلامی و قومی خانوادهای که در آبادان زندگی میکنند نمایش داده شده و این دغدغهها به شهر تهران وصل میشود و نحوه مواجهه با دختران و وضعیت کنونی جامعه را نشان میدهد. فیلم دختر ابهامات و اشکالاتی دارد اما در مجموع در طرح مساله موفق بوده است.
- ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.