7. آذر 1396 - 8:40   |   کد مطلب: 19664
دختران خشمگین، پسران‌ پرخطر;
صدای گوش‌خراش آسیبهای اجتماعی در مدارس
دختران خشمگین وقتی بخواهند خشم خود را به بیرون انتقال دهند حجم سنگینی از رفتارهایی که به پرخاشگری منجر می‌شود را شاهد خواهیم بود. اگر خشم خود را به درون انتقال دهند با حجم سنگینی از افسردگی در دختران روبه رو خواهیم بود.
آسیب های اجتماعی,مدارس,دانش آموزان,دختران خشمگین,پسران پرخطر,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

صدای گوش‌خراش آسیبهای اجتماعی در مدارس

آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : شیوع آسیب های اجتماعی میان جمعیت دانش‌آموزی کشور که طیف وسیعی از کودکان و  نوجوانان را در برمی گیرد، کم نیست، اما تا به امروز کمتر به صورت کمّی (ارائه آمار و ارقام) از آسیب های اجتماعی دانش آموزان سخن به میان آمده است. گویا ارائه آمار از آسیب های اجتماعی به ویژه در سال های گذشته ممیزی برای مسئولان نظام آموزشی کشور است.

در گذشته احتیاط در ارائه آمار از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش امری بدیهی بود و اگر آماری از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد و خودکشی از سوی نهادهای دیگر مانند بهزیستی یا نیروی انتظامی ارائه می‌شد، مسئولان آموزش‌وپرورش دست به تکذیب می‌شدند. اما در سال های اخیر رویکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش تغییر کرده است. آنان نیز می دانند با تکذیب، نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه به افزایش آسیب ها نیز می انجامد و اگر آماری از نهادهای دیگر ارائه شود دیگر وزارت آموزش و پرورش تکذیب نمی کند.

زنگ خطر آسیب های اجتماعی دانش آموزان به صدا در آمد

اما در نهایت مسئولی از وزارت آموزش و پرورش در جلسه شورای شهر پایتخت از آسیب‌های اجتماعی سخن گفت و  آماری ارائه داد که زنگ خطر آسیب های اجتماعی را بلندتر از گذشته به گوش رساند. گرچه مسئولان آموزش‌وپرورش شهر تهران در ارائه آمار آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان کمتر از سایر مسئولان این وزارتخانه در لاک سکوت و محافظه کاری فرو می‌روند و پیش از این نیز زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی از سوی اسفندیار چهاربند مدیرکل سابق آموزش وپرورش شهر تهران به صدا درآمده بود.

«در حال حاضر رفتار پرخطر در میان پسران در مقطع متوسطه اول ۱۹.۷ درصد و خشم بالا در میان دختران ۱۹.۶ درصد است که این ارقام نشان می‌دهد وضعیت خوبی وجود ندارد.» این‌ جملات بخشی از آمار ارائه شده توسط عباسعلی باقری مدیرکل آموزش‌وپرورش شهر تهران در جلسه شورای شهر پایتخت است؛‌ آمارهایی که اینبار زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی را بلندتر به صدا در آورد، گرچه این آمار فقط مربوط به دانش‌آموزان پایتخت‌نشین است و نمی توان آن را به کل کشور تعمیم داد.

برای آسیب های اجتماعی میان دانش آموزان در دیگر شهرها می توان به سخنان مهرزاد حمیدی؛ معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در بیست و نهمین جلسه کمیته اجتماعی و فرهنگی شورای توسعه و امنیت پایدار شرق و غرب کشور در اردوگاه شهید باهنر استناد کرد.

در این ارتباط حمیدی گفت «ترویج آسیب‌های اجتماعی در مناطق محروم و مرزی بسیار بیشتر از مناطق مرکزی کشور است و این موضوع ناشی از ترانزیت مواد مخدر از مرزهای شرقی و مواد الکلی در مرزهای غربی کشور است. براساس تحقیق های صورت گرفته، انحرافات اخلاقی، خشونت، خودکشی، دخانیات و بزهکاری به ترتیب بیشترین موارد آسیب‌های اجتماعی را تشکیل می دهند و استان های خوزستان و خراسان رضوی بیشترین دانش آموز در معرض خطر را دارا هستند.»

جدا از صحبت های مسئولان کشور؛ آسیب‌های اجتماعی با انواع مختلف میان نوجوانان که در گروه جمعیت دانش‌آموزی کشور قرار دارند به سهولت مشاهده می‌شود، از سیگار کشیدن نوجوانان تا خودزنی و خودکشی آنان و مورد اخیر که موجب تشویش و نگرانی افکار عمومی شد، خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی بود.

 طرح‌های بدون بازده در مدارس

با این وجود؛ مسئولان وزارت آموزش‌وپرورش معتقدند؛ برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی طرح‌های مختلفی در دست اجرا دارند اما آنچه که در گفتگو با دانش‌آموزان و معلمان به آن می‌رسیم، توزیع چند دفترچه یا بروشور در برخی از مدارس برای آگاه سازی دانش‌آموزان از تهدیدات اجتماعی است، راهکارهایی که در مهار روند رو به رشد آسیب‌های اجتماعی راه به جایی نخواهد برد.

در این باره باید به سند ائتلاف ملی نظام مراقبت اجتماعی از دانش‌آموزان (نماد) که اخیرا در آموزش‌وپرورش رونمایی شده است اشاره کرد که به دنبال مهار زمینه‌های آسیب‌های اجتماعی در سه فضای مدرسه، خانواده و محله با تاکید بر مدرسه به عنوان جدی‌ترین فضای اجتماعی کودکان و نوجوانان است.

اگرچه نادر منصور کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش‌وپرورش معتقد است «در اجرای طرح نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان تاکنون موفق شده‌ایم، بخش‌های آموزش و غربالگری را اجرا کنیم و قرار است وارد مرحله مداخلات و ارائه خدمات حمایتی به دانش‌آموزان شویم» اما بازده این فعالیت‌ها در مدارس کشور مشهود نیست و انواع آسیب‌ها با توجه به مناطق مختلف شهرها و بافت فرهنگی ساکنان آن منطقه، مدارس کشور را تهدید می‌کند.

بسیاری از کارشناسان آموزشی، ریشه آسیب‌های اجتماعی در مدارس را کمرنگ شدن مباحث تربیتی و پرورشی می‌دانند به گونه‌ای که عمده فعالیت‌های مدارس به فعالیت‌های آموزشی متمرکز است. مسئولان وزارت آموزش و پرورش نیز در سخنرانی های خود از تمرکز بر روی آموزش گلایه دارند.

دانش آموزانی که هیچ انگیزه‌ای برای تحصیل ندارند

در این ارتباط؛ عباس فرجی کارشناس مشاوره در آموزش‌وپرورش در گفتگو با مهر می گوید: در حال حاضر ما دانش‌آموزانی داریم که هیچ انگیزه تحصیلی ندارند چون افقی روشن را در پیش رو نمی‌بینند این افق تضمین شغلی به آنهاست یعنی آنها می‌خواهند بدانند نتیجه این نشستن در کلاس برایشان چیست؟و چون این افق برایشان روشن نیست دچار گیجی می‌شوند.

او ادامه می دهد: نگاه صرف آموزشی نتیجه آموزشی می‌طلبد شما وقتی موفقیت را با مدرک تحصیلی و دانشگاه خوب گره می‌زنید نتیجه همین وضعیت کنونی می‌شود.

فرجی بیان می کند: کدام مدرسه در کشور بر رشد مهارت‌های زندگی دانش آموزان تاکید می‌کند؟ کدام مدرسه بر اساس متدهای روانشناختی گام بر می‌دارد که آسیب اجتماعی را به حداقل برساند؟ کدام مدرسه به دانش‌آموزان ارتباط متقابل می‌آموزد و کدام مدرسه روش‌های تاب آوری در برابر مشکلات را می‌آموزد که دانش‌آموز وقتی در تنگنا قرار گرفت خودکشی نکند؟

وی اضافه می کند: دانش‌آموزان امروزی افسرده، نگران و خشمگین هستند در طرف دیگر داستان معلمان هستند که باید دانش‌آموزانی را آموزش دهند که نه افق دیدی دارند و نه انگیزه‌ای برای ادامه تحصیل از طرفی افسرده، نگران و خشمگین هم هستند و این نقطه آغازین بسیاری از تنش‌ها در مدارس می‌شود.

نیروهای اجرایی دفتر آسیب‌های اجتماعی در کجای مدرسه‌اند

فرجی با اشاره به اینکه مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گزارش افزایش رفتارهای پر خطر پسران و خشم دختران دانش آموز متوسطه اول را به شورای شهر ارائه کرده است و از طرفی به تازگی دو دختر دانش آموز اصفهانی به آن شکل خودکشی کردند، گفت: متولی این مباحث در آموزش و پرورش کیست؟دفتر آسیب‌های اجتماعی؟ نیروهای اجرایی این دفتر کجا هستند و عملا چه نقشی در مدارس دارند؟

او ادامه می دهد: در آمار جناب آقای باقری آمده است که رفتار پر خطر در میان پسران در مقطع متوسطه اول ۱۹.۷درصد و خشم بالا در میان دختران ما ۱۹.۶ درصد است و در ادامه گفته است که حدود ۶۶ درصد از دانش آموزان در پاسخ به این سئوال که اگر مشکلی برای شما پیش بیاید چه کسی به شما کمک خواهد کرد به جای خانواده، همسالان و دوستان خود را معرفی کرده‌اند. این نشان از آن دارد که نقش خانواده‌ها در این موضوع کم رنگ است و در پایان گفته که هیچ نهادی مسئولیت امور خانواده را به عهده نگرفته است.

این کارشناس مشاوره در آموزش‌وپرورش بیان می کند:‌ در مباحث آماری به خصوص این دست آمارها که مرجع درستی در دست نیست و مشخص نشده است که این آمار را چه کسی یا چه گروه و سازمانی تهیه کرده کمی باید محتاط بود. ولی ما ملاک را خود این آمار در نظر می‌گیریم و باید بگویم بر اساس شواهد در تمام دنیا عموما آمار واقعی بیش از آن چیزی است که منتشر می‌شود.

او بیان می کند: یعنی گاهی تا دو برابر یک آمار را می‌توان واقعی در نظر گرفت با این اوصاف رفتار پرخطر در پسران و خشم دختران می تواند حدود ۴۰ درصد باشد، مدعای کلام من هم می‌تواند آماری باشد که آقای چهاربند مدیرکل سابق آموزش و پرورش شهر تهران در چند سال قبل ارائه دادند که نزدیک به واقعیت بود.

فرجی بیان می کند: این آمار می تواند علت خودکشی دو دختر دانش آموز اصفهانی را تبیین کند وقتی ما ۴۰ درصد خشم در دختران متوسطه اول داشته باشیم دو مکانیزم در مواجهه با این خشم خواهیم داشت درون‌ریزی خشم و برون‌ریزی خشم.

فرجی ادامه می دهد:‌ یعنی این دختران خشمگین وقتی بخواهند خشم خود را به بیرون انتقال دهند حجم سنگینی از رفتارهایی که به پرخاشگری منجر می‌شود را شاهد خواهیم بود. اگر خشم خود را به درون انتقال دهند با حجم سنگینی از افسردگی در دختران روبه رو خواهیم بود و یکی از شایع ترین علائم افسردگی افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی است، پس در تحلیل آمار مدیرکل آموزش‌وپرورش شهر تهران می توان گفت که ۴۰ درصد از دختران دانش‌آموز احتمالا افسرده هستند و این را مشاوران مدارس می‌توانند تایید یا تکذیب کنند ولی من زیاد دور از واقعیت نمی‌دانم.

او  با صراحت می گوید: در خصوص دو دختر اصفهانی جدا از اقدامشان باید به فیلم قبل از خودکشی آنها توجه دقیقی داشت سیلی محکمی که زیر گوش آموزش و پرورش و در سطح وسیع زیر گوش جامعه نواخته شد.

آیا معلم و مشاور وقت شنیدن مشکلات دانش‌آموزان را دارند

او ادامه می دهد: فکر می‌کنم بیش از آنکه برای آن دو دختر ماتم سرایی کنیم، باید موشکافانه این اتفاق را مورد بررسی قرار دهیم چرا که شاهد سونامی این رفتارها تا چند سال آینده در جامعه خواهیم بود، آمارها نشان می‌دهد میزان خودکشی در کشور به صورت تصاعدی در حال افزایش است و برای جلوگیری از آن باید کل جامعه را بسیج کنیم. حال اگر به ادامه گفته‌های مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که مرجع رفع این مشکلات از دید دانش‌آموزان، دوستانشان هستند یعنی در پاسخ به این سوال منبع مشورت شما برای مشکلات چه کسانی هستند ۶۶ درصد گفته‌اند که دوستانشان مهمترین منبع آنها خواهند بود.

این کارشناس مشاوره در آموزش‌وپرورش اضافه می کند: باید این سئوال را از مدیرکل آموزش‌وپرورش شهر تهران پرسید که از نظر شما این دانش‌آموزان چه پاسخی باید به این سئوال می‌دادند، باید می‌گفتند به معلمانی رجوع می‌کنیم که در کلاس ۴۰ نفره در حال تدریس هستند و حوصله و توان صحبت کردن در همان کلاس را نیز از دست می‌دهند؟ به مشاوران که آنقدر درگیر هدایت تحصیلی شده‌اند که اگر پشت دفترشان هم خودمان را حلق آویز کنیم فرصت نمی‌کنند سرشان را از روی برگه‌ها بالا بیاورند یا باید به سراغ مدیران برویم که هنوز سرانه سال گذشته مدرسه را هم نگرفته‌اند.

او بیان می کند: اگر کمک‌های مردمی نباشد آب و برق مدرسه هم قطع خواهد شد. طبیعی است در این وانفسایی که در آموزش و پرورش وجود دارد و هیچ اتاق امنی برای دانش آموز نیست که در آن بنشیند و با یک نفر صحبت کند، مهم ترین منبع کسب اطلاعات همسالان می‌شوند.

فرجی بیان می‌کند:‌ البته آموزش‌وپرورش معتقد است که دفتر آسیب‌های اجتماعی را در تمامی استان‌ها و مناطق دارد ولی باید پرسید این دفتر عملا چه کار مهمی انجام داده است جز اینکه این آمارها را منتشر و جامعه را ملتهب‌تر کند؟ اساسا این دفتر آیا نیروی متخصصی در مدارس دارد که با موج اولیه آسیب‌های اجتماعی مواجه شود ؟ بخش زیادی از این مشکلات به مشاوران مدارس ارجاع داده می‌شود البته اگر مدرسه مشاور داشته باشد چرا که می‌دانیم در حال حاضر فقط در دوره متوسطه اول مشاور داریم و آنها نیز عمدتا تمرکزشان بر روی دانش آموزان پایه نهم و هدایت تحصیلی است. 

این روزها آسیب‌های اجتماعی در انواع مختلف و حتی در پدیده‌های نوظهور همچون خون بازی دختران، نسل فردای کشور را تهدید می‌کند و با برگزاری جلسات مختلف بدون طراحی برنامه‌های عملیاتی و داشتن نیروهای اجرایی مناسب و کارآمد نمی‌توان در این عرصه موفق عمل کرد.

از سوی دیگر ماجرا نیز باید به این نکته دقت داشت که روش‌های پیش گرفته شده در مدارس و تمرکز صرف بر مسائل آموزشی در بروز این وضعیت چه نقشی داشته‌اند.

انتهای پیام/ص

آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس آسیب های اجتماعی در مدارس دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین دختران خشمگین پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر پسران پرخطر

7. آذر 1396 - 8:16   |   کد مطلب: 19663
دورانى که وعده‌هاى خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مى‌یابد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوه‌هاى عبادت پروردگار مى‌شود.
امامت امام زمان(عج),پرچمدار عدالت و توحید,انتظار ظهور,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : اندیشه مهدویت در مذهب تشیع، به‌دلیل مسأله امامت و جایگاه اعتقادى آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعى دارد. شیعه امامیه معتقد است امامت، مقامى است که از جانب خدا و به‌واسطه پیامبر، براى امت پس از او جعل شده و امام کسى است که سرنوشت امور دینى و دنیایى مردم در دست اوست. ازاین‌رو، شیعیان منتظرند در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقى را در جهان تجربه کنند و بى‌عدالتى وجود نداشته نباشد و همه‌چیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى‌شناسد و به هیچ قوم و ملتى نیز اختصاص ندارد. ازاین‌رو، همگان براساس فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرارسد که جهان در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسان‌ها از فلاکت موجود و نابسامانى و ناامنى و تیره‌روزى رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه‌اى دست‌یابند. با بهره‌گیرى از آیات و روایات، قیام مهدى موعود(عج)، آخرین حلقه مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. پیامبران الهى براى برقرارى ارتباط درست میان بنده و خالق و روابط حسنه میان بشر، بر اساس عدالت و صلح و صفا و خدمت برانگیخته شده‌اند، بنابراین، برقرارى عدالت، هدف اصلى و عمومى انبیا(ع) بوده است و آرزو و خیال نیست، بلکه واقعیتى است که دنیا به‌سوى آن پیش مى‌رود؛ یعنى سنت الهى است. خدا در نهایت، عدالت را بر دنیا حاکم خواهد کرد. به فرموده امام راحل، «ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهى را در این کشور ولى عصر(عج) حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‌بازى بپرهیزیم و رضاى خداوند متعال را در نظر بگیریم».

*    سیرى کوتاه در زندگى نامه حضرت‌
معتمد عباسى، امام حسن عسکرى(ع) را در هشتم ربیع الاول سال 260 ه. ق، به شهادت رساند و امامت مهدى موعود که رهبرى و ولایتش را پیامبر اکرم(ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. امامت حضرت مهدى(عج) در شرایطى روى داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را براى فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان به‌دور از چشم مأموران خلیفه، نامه‌هاى بسیارى درباره این مسأله مهم به شهرهاى گوناگون فرستاد. حکومت عباسى از مدت‌ها پیش، بر اساس سخن رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) مبنى بر این‌که مهدى فرزند امام حسن عسکرى(ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندى از ایشان باقى نماند. با تولد حضرت مهدى(عج) در 15 شعبان سال 255 ه ق در سامرا، امام حسن عسکرى(ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکرى(ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزادارى کردند و حضرت مهدى(عج) بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، حضرت حجت(عج) که در آن زمان 5 سال داشتند، به امامت رسید و کم‌کم خبر وجود فرزندى از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسى براى یافتن ایشان‌ بى‌فایده بود. امامت حضرت حجت(عج) در این دوران را غیبت صغرا مى‌خواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال 260 ه ق، شروع و تا سال 329 ه ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام(عج) و شیعیان را به‌عهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار مى‌دادند. این چهار نفر، عثمان‌بن سعید، محمد‌بن عثمان، حسین‌بن روح و على‌بن محمد سمرى بودند. این غیبت، 69 سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، غیبت کبرا آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون 1179سال مى‌گذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوى است‌.

*    برکات مهدوى‌
یکى از سؤالات درباره مباحث مهدویت این است که چگونه مى‌توان از فیوضات امام غایب بهره مند شد؟ امامى که در پس پرده غیبت است، مى‌تواند در حیات بشرى اثرى داشته باشد؟ جابر‌بن عبد الله انصارى با شنیدن خبر غیبت حضرت مهدى(ع) از نبى اکرم(ع) پرسید: «فَهَل یقَعُ لِشِیعَتِهِ الإِنتفاعُ فِى غَیبَتِهِ؟؛ آیا در غیبت حضرت، شیعیانش بهره و فایده‌اى از او خواهند برد؟» حضرت رسول فرمودند: «اِى و الَّذِى بَعَثَنِى بِالنُّبُوَّه إِنَّهُم ینتَفِعُونَ بِهِ وَ یستَضِیئُونَ بِنُورِهِ کانتِفاعِ النّاسِ بِالشّمسِ و إِن جَلَّلَها السِّحَابٌ؛ بله، قسم به کسى‌که مرا به نبوت برانگیخت، همانا شیعیانش از او بهره مند مى‌شوند و به نور او روشنى مى‌یابند؛ همانند بهره مندى مردم از خورشید، آن گاه که ابر آن‌را پوشانده باشد.» از آن‌جاى که مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام هستى، نظام اسباب و مسبّبات باشد؛ براى فیض وجود و دیگر فیوضات به‌واسطه‌اى نیاز بود که از طرفى بتواند با عالم ماده مرتبط باشد و در قالب انسان مادى تجلى یابد و از سوى دیگر، نزدیک‌ترین و مقرب‌ترین موجود در عالم هستى به خالق متعال باشد. به‌همین‌دلیل است اولین چیزى که به‌وسیله آفریدگار هستى خلق شد، انوار طیبه ائمّه معصومین(ع) بود و به‌واسطه آنان، فیض وجود به دیگر موجودات افاضه شد.
امام عصر(ع)، واسطه فیض بین خالق و مخلوق است و نور وجود، علم و هدایت به‌واسطه او به مخلوقات مى رسد. آن‌حضرت به‌عنوان یکى از معصومین(ع)، هدف نهایى آفرینش انسان و جهان است و مخلوقات همان‌گونه که در پیدایش خود نیازمند هدف نهایى هستند، در تداوم، استمرار و بقاى خلقت نیز به آن نیازمندند. بنابراین، موجودات عالم، هم اصل وجودشان به‌واسطه امام است و هم نعمت‌هایى را که در طول حیات خود دارند، به‌واسطه وجود بابرکت امام است. «بِبَقَائِهِ بَقِیتِ الدُّنیا و بِیمِینِهِ رُزِقَ الوَرى؛ دنیا به‌واسطه‌ى بقاى او باقى است و مخلوقات به برکت او روزى داده مى‌شوند.
 

*    خانواده مهدوى‌
یکى از جذاب‌ترین مباحث مربوط به خانواده و مهدویت، آشنایى با معارف مشترک قرآنى بین خانواده و مبحث مهدویت است. در این باره، سوره نور، در ابتدا با ظرافت و زیبایى خاصى به مباحث خانواده اشاره کرده و در پایان به بحث منجى و تشکیل حکومت مهدوى پرداخته است.
با دقت در مضامین این سوره درمى یابیم بیشترین حجم آیات آن به آسیب‌شناسى خانه و خانواده و راهکارهاى حقوقى و اخلاقى انسجام بخشى و حفظ نظام خانواده مربوط است. البته نکته بسیار مهم این است که خداوند پس از تبیین احکام خانواده، به طرح «مسأله مهدویت» مى‌پردازد و مى‌فرماید: «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِى الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِى لَا یشْرِکونَ‌بى‌شَیئًا وَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین، جانشین خود قرار دهد؛ همان‌گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین خود قرار داد و آن دینى را که برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند.
امتزاج و تربیت مباحث خانواده و طرح آیه مهدویت در این سوره، بیانگر ارتباط تنگاتنگ فرهنگ انتظار و مهدویت با اصالت خانوادگى و استحکام بیان خانواده و توجه به «بیت» است. انسان‌هاى صالح و تربیت یافته در خانواده‌هاى اصیل، شایستگى پذیرش ولایت و امامت پیشواى آسمانى‌اى چون حضرت مهدى(عج) را دارند. به‌همین‌دلیل، در نظام سیاسى و فرهنگ علوى، یکى از ملاک‌هاى گزینش افراد شایسته، تربیت یافتن و برخاستن آنان از «بیوت صالحه» است. چنان‌که حضرت على(ع) در نامه‌اى به مالک اشتر فرمود: «ثُمُّ الصَق بِذَوِى المُرُؤاتِ و الأحسابِ و أهل البیوتاتِ الصّالِحَه و السَّوابق الحَسَنةِ...؛ در انتخاب کارگزاران خود با آنان که خانواده دارترند و شخصیت حساب شده دارند و از خاندانى پارسا و صالح و با سوابقى درخشانند، ارتباطى نزدیک تر برقرار کن و آنان را برگزین». به عبارتى مى‌توان نتیجه گرفت که اصالت‌هاى خانوادگى و رعایت احکام خانواده، چون ازدواج، کنترل چشم، روابط سالم خانوادگى، حیا و عفت، زمینه تحقق وعده الهى و تشکیل حکومت جهانى آخرین ذخیره الهى را فراهم مى‌کند و کسانى‌که لیاقت و توانایى پاک زیستى و اداره یک خانواده را داشته باشند، لیاقت مشارکت در اداره جهانى پاک و عارى از هر نوع ستم و تباهى را نیز خواهند داشت.

 

*    سیره حکومتى مهدوى‌
ظهور حضرت مهدى(عج)، شکوفاترین فصل تاریخ انسانیت است؛ دورانى که وعده‌هاى خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مى‌یابد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوه‌هاى عبادت پروردگار مى‌شود. در احادیث گوناگون، گوشه هایى از عظمت آن دوران به تصویر کشیده شده است.
پس از ظهور امام زمان(ع) گروهى بر ضد حضرت وارد جنگ مى‌شوند و مى‌کوشند از تشکیل حکومت عدل الهى بر روى زمین که وعده آن، از سوى انبیا و امامان(ع) داده شده است جلوگیرى کنند. امام(ع) ابتدا آنان را به راه حق دعوت مى‌کند و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار مى‌شود و هرگونه فساد و کژى را نابودکند.
امام باقر(ع) در تفسیر آیه «وَ قاتِلُوهُمْ حتى لا تَکونَ فِتْنَهٌ وَ یکونَ الدِّینُ کلُّهُ لِلّهِ». (انفال:39) مى‌فرماید: «تأویل این آیه هنوز نیامده است. پس زمانى که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته مى‌شوند، مگر موحّد شوند و شرکى باقى نماند.
در حدیث دیگرى مى‌فرماید: «با مشرکان جنگ مى‌کنند تا این‌که موحّد شوند و شریکى براى خدا قرار ندهند. چنان (امنیتى حاصل) مى‌شود که پیرزن کهنسال، از مشرق به مغرب مى‌رود، بدون آن‌که کسى جلوى او را بگیرد.
امام صادق(ع) نیز مى‌فرماید: «إِذا قامَ الْقائِمُ لایبْقى أَرْضٌ إِلّا نُودِى فِیهَا شَهادَةَ أَنْ لاإِلهَ إِلَّا اللهَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ؛ زمانى که قائم(عج) قیام کند، هیچ سرزمینى نمى‌ماند، مگر این‌که نداى شهادتین لا إله إلّا الله و محمّد رسول الله در آن طنین اندازد.

 

*    احیاى قرآن‌
قرآن، محور حرکت جنبش جهانى امام مهدى(عج) است و آن‌حضرت با آموزش قرآن، آن‌را سرمشق زندگى انسان‌ها قرار خواهند داد. حضرت على(ع) در این باره مى‌فرماید: «کأَنّى أنْظُرُ اِلى شِیعَتُنَا بِمَسْجِدَ الْکوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا اَلْفساطِیطِ یعَلِّمُونَ النَ‌اسَ اَلْقُرآنَ کمَا اُنْزِلَ؛ گویا شیعیان ما اهل بیت(ع) را مى‌بینم که در مسجد کوفه گرد آمده‌اند و خیمه‌هایى برافراشته‌اند و در آن‌ها قرآن‌را آن چنان‌که نازل شده است، به مردم یاددهند».
حضرت على(ع) درباره بیان احوال زمان ظهور امام مهدى(عج) مى‌فرماید: «(امام مهدى) هواى نفس را به هدایت و رستگارى برمى گرداند، زمانى که مردم هدایت را به هواى نفس تبدیل کرده باشند و رأى را به قرآن برمى گردانند، زمانى که مردم قرآن‌را به رأى و اندیشه بدل کرده باشند».

 

*    گسترش عدالت‌
مهم‌ترین شاخص قیام امام مهدى(عج)، ریشه کن ساختن ستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتى است، به گونه‌اى که مى‌توان ادعا کرد، جمله «یمْلَأُ الْأَرْضَ‌ قِسْطاً وَ عَدْلاً کم؟ا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» که در بیشتر احادیث ذکر شده، تواتر لفظى دارد.
پیامبر(ص) مى‌فرماید: «قیامت بر پا نمى‌شود، مگر این‌که مردى از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده بود.

 

*    گرایش مجدد به اسلام‌
با درگذشت پیامبر اسلام(ص)، خلفا کوشیدند از روشن شدن جایگاه اهل بیت(ع) در مقام مفسران دین اسلام که هدایت جامعه را عهده دار بوده‌اند، جلوگیرى کنند که این امر سبب شد گمراهى‌ها در میان مسلمانان گسترش یابد و برخى عناصر یهودى و مسیحى، با کمک دستگاه خلافت، اسلام را مطابق سلیقه شان و مناسب با منافع حاکمان، توجیه و تفسیر کنند و مردم، از اهل بیت(ع) جدا کنند. افرادى مانند تمیم دارى، وهب‌بن منبه، کعب الاحبار، ابوهریره، عروه‌بن زبیر و عبدالله‌بن عمر، با تفسیرهایى که بیش تر با هواهاى نفسانى و خواسته‌هاى حاکمان مطابقت داشت، از همان آغاز، موجب بروز برخى انحراف‌ها و ایجاد فرقه‌هاى کلامى در زمان هاى بعد شدند. به‌همین‌دلیل، آن گاه که امام زمان(ع) قیام مى‌کند، به پیراستن دین اسلام از انحراف‌ها و پیرایه هایى مى‌پردازد که از سوى منحرفان بر دین اسلام تحمیل شده است و مردم را به اسلامى که پیامبر آن‌را ابلاغ کرده بود، دعوت مى‌کنند. امام صادق(ع) در این باره مى‌فرماید: «زمانى که حضرت قائم(ع) قیام مى‌کند، مردم را مجدداً به اسلام فرا مى‌خواند و به امرى هدایت مى‌کند که فراموش شد و جمهور از آن منحرف شده‌اند.

 

*    عدالت فرهنگى‌
در نظام حکومتى امام مهدى(ع)، به‌طور کلى نادانى،بى‌سوادى و کم خردى، ریشه کن مى‌شود و همه انسان ها براساس توانایى خود، از بالاترین حد دانش و معرفت برخوردار مى‌شوند.
در روایتى که از امام باقر(ع) نقل شده، در زمینه رشد و توسعه خردورزى در زمان امام مهدى(ع) آمده است: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلى رُؤُسِ الْعِبادِ فَجُمِعَ بها عُقُولُهُمْ وَ کمُلَتْ بِهِ أَخْلَاقُهُمْ؛ هنگامى که قائم ما به پا خیزد، خداوند دستش را بر سر بندگان مى‌گذارد و بدین وسیله عقول آن‌ها افزایش مى‌یابد و خردهاى آن‌ها به کمال مى رسد».
عدالت مهدوى به عدالت اقتصادى یا عدالت قضایى محدود نمى‌شود و شامل حوزه‌هاى فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و حقوقى مى‌شود.

 

*    عدالت سیاسى‌
عدالت سیاسى آنگاه محقق مى‌شود که هر شهروندى به اندازه اهلیّت و توان قابلیت خود، از امکانات عمومى جامعه بتواند بهره ببرد. به عبارت دیگر عدالت سیاسى، یعنى بهره‌ورى و مدیریت به اندازه قابلیت و بر اساس اهلیت.
اصلاح ساختار مدیریتى، از مهم‌ترین شاخص‌هاى توسعه جامعه است و مدینه فاضله بدون مدیران فاضل، شعارى بى محتواست. رئیس مدینه فاضله با گماردن افاضل بر پست‌هاى حکومتى و عزل اراذل از مناصب حکومتى، حرکت جامعه به‌سوى سعادت را نهادینه مى‌سازد. عدالت مدیران، آنقدرداراى اهمیت است که نه تنها مدیران‌بى‌عدالت که حتى مدیران سازشکار و اهل تساهلى نیز در ساختار مدیریت حضرت، جایگاهى ندارند. البته اصلاح مدیران و ساختار مدیریتى جامعه، بدون اصلاح بستر و توده‌هاى مردم به توفیق نمى‌رسد؛ چراکه در جامعه ناعادل، زمینه کار براى مدیرعادل مساعد نیست. بر این اساس، یکى از راهکارهاى اصلاح مدیریت جامعه، اصلاح تفکر و فرهنگ افراد جامعه است. به نظر مى‌رسد که از مهم‌ترین سیاست‌هاى حکومت مهدوى، اصلاح فرهنگ عامه و تغییر نگرش و فهم شغلى از سیاست و تبدیل آن به تلقى معرفتى و خدماتى از آن است.
امام مهدى(ع)، در گام نخست، عدالت را به روح افراد و جان بشر مى‌رساند و هنر اول مهدى(ع)، «انسان عادل» ساختن است. عدالت جهانى مهدوى، مبتنى بر عدالت انسانى است و عدالت گسترى مهدوى به گونه‌اى است که عدالت حتى بر عاطفه‌ها و روابط حاکم مى‌شود. پس اگر مردم و ساختار جامعه با عدالت خو گرفتند، جامعه به عدالت مى‌رسد. ازاین‌رو امام، فطرت و جان‌ها را معتدل مى‌کند و جان عادل و معتدل، خواهان قانون و دین عادلانه مى‌شود. طبیعى است که در این شرایط، دینى که میزان برخورداریش از اعتدال و عدالت بیشتر است؛ فراگیر مى شود.

 

*    قضاوت مهدوى‌
در زمان حکومت امام مهدى(ع)، عدالت در مناسبات حقوقى و قضایى حاکم مى‌شود و داورى و قضاوت میان مردم از هرگونه اشتباه،بى‌عدالتى و جانب دارى پیراسته مى‌شود که این امر در عادلانه شدن همه روابط اجتماعى و جلوگیرى از ستم و تجاوز به حقوق دیگران تأثیر مهمى خواهد داشت.
امام صادق(ع)، شیوه قضاوت امام مهدى(ع) را به شیوه پیامبرانى چون حضرت داوود(ع) که قضاوت عادلانه و بدون اشتباه آن‌ها در تاریخ مشهور است تشبیه مى‌کند و مى‌فرماید:
إِذا قامَ قائِم آلِ مُحَمَّدٍ(ع) حُکمَ بَینَ النّاسِ بِحُکمِ داوُد لایحْتاجُ إِلى بَینَةٍ یلْهِمُهُ اللهُ تَعالى فَیحْکمُ بِعِلْمِهِ وَ یخْبَرُ کلُّ قَوْمٍ بِما اسْتَبْطَنوه زمانى که قائم آل محمد که بر آن‌ها درود باد به پاخیزد، در میان مردم به حکم داوود قضاوت خواهد کرد. او به بینه (شاهد) نیازى نخواهد داشت؛ زیرا خداى تعالى امور را به وى، الهام و او بر پایه دانش خود داورى مى‌کند و هر قومى را به آنچه پنهان کرده‌اند، آگاه مى‌سازد.
امام یارانى را که در بالاترین مراتب پرهیزکارى قرار دارند و در ارتباطى مستقیم، حکم قضایایى را که در آن‌ها دچار تردید شده‌اند، دریافت مى‌کنند.

 

*    اقتصاد مهدوى‌
امام مهدى(ع) آخرین حاکمى است که بر کره خاکى حکومت خواهد کرد. تأمین عدالت اقتصادى، نقش و جایگاه برجسته‌اى دارد و در روایت‌هاى اسلامى نیز بر این جنبه از عدالت موعود، بسیار تأکید شده است. با استقرار حکومت مهدوى، رفاه اقتصادى همراه با قسط و عدالت بر سراسر جهان حاکم مى‌شود و بشر به آرزوى دیرین خود دست مى‌یابد.
امام محمد باقر(ع) نیز عدالت اقتصادى دوران ظهور را چنین توصیف مى‌کنند: «فَإِنَّهُ یقْسِمُ بِالسَّوِّیه وَ یعْدِلُ فِى خَلْقِ الرَّحْمنِ، الْبِرّ مِنْهُمْ وَالْفَاجِرِ؛ او مال و ثروت را به مساوات بین مردم تقسیم و در میان آفریدگان خداى رحمان، اعم از نیکان و بدان آن‌ها، عدالت برقرار مى‌کند».
در روایتى دیگر حضرت مى‌فرماید:
او بخشش‌هایش را دو بار در سال بر مردم ارزانى مى‌دارد و در هر ماه دو بار به آن‌ها روزى مى‌دهد. او میان مردم چنان برابرى ایجاد مى‌کند که هیچ نیازمند زکاتى یافت نمى‌شود. صاحبان زکات با زکات‌هاى خود به‌سوى مستمندان از شیعیان او روى مى‌آورند، اما آن‌ها از پذیرش زکات خوددارى مى‌کنند. پس صاحبان زکات، زکاتشان را در همیان‌گذارند و در خانه‌هاى مستمندان مى‌گردانند و به آن‌ها عرضه مى‌کنند، اما آن‌ها مى‌گویند: ما را نیازى به دراهم شما نیست. همه اموال اهل دنیا، چه آن‌ها که از دل زمین به دست مى‌آید و چه آن‌ها که از روى زمین حاصل‌شود نزد او جمع مى‌شود. پس او به مردم مى‌گوید: بیایید به‌سوى آنچه در راه به دست آوردن آن پیوندهاى خویشى را گسستید؛ خون به ناحق ریختید و به محارم دست یازیدید. پس او آنچنان بخششى به مردم ارزانى مى‌کند که پیش از آن هیچ‌کس ارزانى نداشته است..
از پیامبر گرامى اسلام(ص) نقل شده است:
«هنگامى که مهدى ظهور کند، خداوند تعالى‌بى‌نیازى را در دل‌هاى بندگان جایگزین مى‌سازد، تا آن‌جا که وقتى مهدى مى گوید: چه کسى مال و دارایى مى‌خواهد؟ جز یک نفر هیچ‌کس به‌سوى او نمى‌آید. پس او مى‌گوید: هرچه‌خواهى برگیر. آن مرد هم مقدارى مال برگرفته بر دوش خود گذاشته مى‌رود، تا آن‌جا که به دورترین مردم مى‌رسد. در این وقت مى‌گوید: آیا من از این مردم هم بدترم. پس باز مى‌گردد و آن مال را به مهدى برمى گرداند و مى‌گوید: مالت را بگیر نیازى به آن ندارم.

 

*    زنان حکومت مهدوى‌
حکومت عدل الهى با هدایت منجى بشریت، با یارى سیصد و اندى یار خاص، در مقام کارگزاران تشکیل حکومت، در جهان برقرار مى‌شود. این سازمان حکومتى از عناصر گوناگونى تشکیل شده است که در این مشارکت، زنان نیز مانند مردان سهیمند. امام باقر(ع) مى‌فرماید: «به خدا سوگند سیصد و اندى نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان هست.مفضل‌بن عمر مى‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست. عرض کردم: آنان چه نقشى خواهند داشت؟ فرمودند: زخمى‌ها را مداوا و از بیماران پرستارى مى‌کنند. آن چنان‌که همراه رسول خدا(ص) بودند.
دسته دیگرى از روایات نیز، تنها به همراه بودن زنان با حضرتش بسنده کرده و شمارشان را ذکر نکرده‌اند. اما مسلم است که در این تحول، حضور زنان عظیم است.

در تقسیم‌بندى کلى، یاوران امام(ع) را مى‌توان به دو گروه تقسیم کرد:
1. زنانى که در همان دوره قیام حضرت مهدى(عج) زندگى مى‌کنند و هنگام ظهور حضرت، در شمار یاران ایشان قرار خواهند گرفت؛
2. بانوانى که پیش از ظهور مولایشان از دنیا رفته‌اند و لیاقت دارند در رکاب بقیه الله الاعظم باشند و هنگام قیام حضرت، به دنیا رجعت خواهند کرد.
این زنان به‌دلیل شایستگى‌هایى که در گذشته، در دفاع از حریم دین به اثبات رسانده‌اند، جزو یاران حضرت قرارگیرند یا این‌که چون انتظار فرج امام را داشته و با این آرزو درگذشته‌اند، هنگام ظهور به دنیا باز خواهند گشت و به یارى امام خویش خواهند شتافت.
نخستین گروه از زنانى که به محضر امام زمان(عج) مى‌شتابند، کسانى هستند که در آن ایام زندگى مى‌کنند. آنان همانند دیگر یاران امام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت حضرت مى‌رسند و آمادگى خویش را براى یارى امامشان اعلام مى‌دارند.

 

*    تربیت مهدوى‌
بى گمان، والدین و خانواده در تربیت کودکان و نوجوانان، نقش بنیادى و مهمى دارند؛ زیرا کودکان آینه تمام نماى باورها، ارزش‌ها، ایمان و تربیت والدین و بزرگ ترهاى خانواده هستند و براساس نظام فکرى و عملى خانواده، تربیت مى شوند. بر این اساس، یکى از شیوه‌هاى مهم نهادینه کردن اندیشه مهدویت، رفتار والدین است. در تربیت مهدوى، کودک و نوجوان را باید از خانواده شروع کرد. پدر و مادرانى که مى‌خواهند فرزند مهدوى داشته باشند، باید صالح و منتظر باشند.
منظور از مدیریت برنامه‌هاى مهدوى در خانواده این است که مراقب باشیم شرکت در برنامه‌هاى مهدوى، کودکان را از حقوقشان محروم نکند. پدرى که صبح‌هاى جمعه در مراسم دعاى ندبه شرکت مى‌کند، نباید به‌دلیل خستگى از حضور در کنار کودکانش و توجه به تفریحات آن‌ها غفلت کند. پدر باید با برنامه‌ریزى درست از ایجاد احساس نامناسب از شرکتش در دعاى ندبه در ذهن کودکانش جلوگیرى کند.
پدر و مادرى که نسبت به تربیت مهدوى فرزندشان دغدغه داشته باشند، باید مراقب تغذیه روحى و معنوى کودکشان باشند و براى آن برنامه‌ریزى کنند، همان‌گونه که براى تغذیه جسمى و سلامت جسمانى آن‌ها برنامه‌ریزى مى‌کنند.

 

*    رسانه مهدوى‌
رسانه، ابزار اطلاع‌رسانى و داراى کارکردهاى دوگانه و متقابلى است و همان اندازه که مى‌تواند موجب بصیرت، روشنگرى و رشد فردى و اجتماعى باشد، مى‌تواند عامل جهالت، تفرقه و نابودى اندیشه و فرهنگ جامعه شود. بنابراین، داورى درباره رسانه، بستگى به آن دارد که در اختیار چه کسى و با چه اهدافى از آن استفاده شود. به این معنا که نمى‌توان در مقام ارزش گذارى، رسانه را خوب یا بد دانست؛ زیرا خوبى یا بدى رسانه به امورى بستگى دارد که داورى درباره آن مى‌باید در چارچوب ملاک‌هاى مشخصى انجام گیرد. ازاین رو، براى شناخت بیشتر رسانه در نظام ارزشى مهدوى، با بهره‌گیرى از آیات و روایات به چند مورد اشاره مى‌شود.

 

*    بصیرت افزایى‌
در آغاز برپایى حکومت مهدوى، جامعه مهدوى با انواع دسایس دشمنان روبه رو است. در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با شبکه‌اى از رسانه‌هاى دشمن و با هوشمندى تمام به مقابله برمى خیزد، زیرا رسانه دشمن واقعیات را به سود خود دستکارى مى‌کند: «مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ». (نسا: 46) که ظاهرى فریبنده و ادبیاتى نرم دارند. «وَمِنَ النَّاسِ مَن یعْجِبُک قَوْلُهُ فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِى قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ» (بقره: 203) و دستگاه اطلاع‌رسانى آن‌ها، به جامعه مهدوى آسیب مى‌رساند: «وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکتَابَ مِن قَبْلِکمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکواْ أَذًى کثِیرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِک مِنْ عَزْمِ الاُمُورِ». (آل عمران: 185) آن‌ها از پاى نمى‌نشیند، مگر این‌که امت اسلامى به تمکین به خواسته‌هایشان را وادار کنند. «وَلَن تَرْضَى عَنک الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ». (بقره: 119) اردوگاه کفر در عصر ارتباطات در جدال با دانش آسمانى، مى‌خواهد دل‌هاى مردم را با خود همراه سازد، اما حضرت جادوى رسانه‌اى جبهه کفر را با فتح قلوب، باطل مى‌کند. او مردم را مى‌شناسد و به فرموده امام صادق(ع) احدى نمى‌ماند، مگر آن‌که حضرت او را مى‌شناسد. حاصل این نبرد رسانه اى، روى آوردن مردم به خداپرستى است. در این میان، افرادى هستند که به ایمان آوردنشان هیچ امیدى نیست و به تعبیر امام صادق(ع)، افرادى ولایت حضرت را مى‌پذیرند که تا پیش از آن آفتاب پرست و ماه پرست بوده اند

 

*    ارزش آفرینى‌
یکى از راه‌هاى مبارزه با انحراف، تقویت بنیان جامعه اسلامى است. با تقویت بنیان‌هاى جامعه اسلامى، مبانى حکومت دینى نیز تقویت خواهد شد. در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با تکیه بر فطرت انسانى به یارى آن‌حضرت خواهد آمد. براین اساس، کار این رسانه گاه احیاى ارزش‌هاست. چنان‌که امام رضا(ع) فرمود: «رحم الله عبدا احیى امرنا». (عیون الاخبار، ص 275) گاه نیز تبلیغ ارزش‌ها که فرمود: «وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ». (آل عمران: 104) در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با ارزش آفرینى و تقویت ایمان مردمى، این پیوند را تقویت مى‌کند و با احیا و گسترش ویژگى‌هایى مانند وحدت، بنیان حکومت اسلامى را مستحکم مى‌سازد.

 

*    الگوسازى‌
چهره‌سازى و الگودهى، یکى از اصول تربیتى قرآن است. همواره اولیاى دین در زندگى خویش به پیروى از الگوى شخصیتى و رفتارى و اعتبار آن توجه داشته و بر این اساس، مردم را به پیروى از الگوى مناسب دعوت کرده‌اند. خداوند در قرآن اعلام مى‌کند که پیامبر الگویى نیکو براى پیروى است.
امام على(ع) که از نزدیک شاهد همه رفتارها و شیوه‌هاى زندگى پیامبر بود، ایشان را بهترین الگو و اسوه‌داند. الگوسازى در نظام ارزشى مهدوى، به‌عنوان راهبرد انسان ساز و ارزش آفرین، پى‌گیرى مى‌شود و در راستاى مبارزه با انحراف، چهره‌هاى منفى با طرد رسانه‌اى روبه رو خواهد شد. ازاین رو، رسانه مهدوى خصلت‌هایى است که خداوند و شریعت مى‌پسندد، برجسته‌سازى مى‌کند و فردى که این خصوصیت را دارد، به‌عنوان اسوه و الگو به‌وسیله رسانه مهدوى در جامعه مهدوى، مطرح و به همگان معرفى مى‌شود.

 

*    دفاع از مظلوم‌
عدالت‌خواهى و حرکت بر مدار عدالت، به‌معناى گریز از ستم است. انسان مؤمن و مسلمان، انسانى ستم ستیز است و مى کوشد دیگران را به‌سوى عدالت فرا بخواند و از هرگونه ستم باز دارد. ازاین رو، همواره درکنار عدالت خواهان و علیه ظالمان است و در دفاع از مظلوم و رهایى او، از جهاد مالى، جانى و علمى کم نمى‌گذارد. رسانه مهدوى، رسانه اى است که همواره در چارچوب ستم ستیزى و دفاع از مظلوم گام برمى دارد و مى‌کوشد مردم را نسبت به مصادیق و مفاهیم ظلم آگاه سازد و آنان را در مسیر عدالت کلان هستى قرار دهد و دستگیر مظلومان و دشمنان ظالمان باشد. (حدید: 25) از نظر وحى، بیان مصادیق عدالت و ظلم مى‌تواند موجبات روشنگرى بشر را فراهم آورد و او را در مسیر درست قراردهد. بسیارى از مصادیق ظلم، براى توده‌هاى مردم ناشناخته است؛ زیرا توده‌هاى مردم با بهره گیرى از رسانه مهدوى مى‌توانند با برخى مصادیق ظلم آشنا شوند.

 

*    فضیلت انتظار
انتظار قائم برابر با شهادت در راه خداست. امام صادق(ع) مى‌فرماید: «کسى‌که در حال انتظار ظهور بمیرد، همانند فردى است که با قائم در خیمه اوست.» پس از این سخن، امام قدرى درنگ کردند و فرمودند: «نه، بلکه مانند فردى است که در رکاب مهدى(عج) شمشیر زده باشد.» سپس فرمود: «نه، به خدا سوگند همانند کسى است که در رکاب پیامبر اکرم(ص) شهید شده باشد.

 

*    وظایف منتظران مهدوى‌
اول شناخت امام‌
اهمیت شناخت امام زمان(عج) به گونه‌اى است که در برخى روایات، کسب نکردن معرفت لازم درباره امام، مساوى با کفر وبى‌ایمانى است. پیامبر اکرم(ص) در این زمینه مى‌فرماید: «کسى‌که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است یا در ادعیه به این مسأله اشاره شده است: «پروردگارا حجت خودت را به من بشناسان؛ چراکه اگر حجتت را به من نشناسانى، من از دین و آیینم گمراه مى‌شوم».
دوم پیروى از نائب امام‌
در دوره غیبت کبرا، فقهاى جامع الشرایط مسؤولیت نمایندگى عام امام را پاسدارى از احکام و مقررات اسلامى برعهده دارند. امام صادق(ع) مى‌فرماید: «صاحب الامر(عج) غیبتى خواهد داشت، اگر کسى در آن دوره آخرالزمان بخواهد دین‌دار بماند، سخت در مشقت خواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقواى الهى پیشه کند و دو دستى به دین خود بچسبد».
در این باره وقتى از حضرت مهدى(عج) سؤال کردند، در دوران غیبت کبرا که به شما دسترسى نداریم، پاسخ احکام و مسائلى را که با آن‌ها مواجه مى‌شویم، چگونه به دست آوریم؟ حضرت فرمود: «در پیش آمدها و حوادثى که رخ مى‌دهد، به آشنایان با احادیث ما (مجتهدان جامع الشرایط که متخصصان متون دینى و احادیث اهل بیت(ع) هستند) مراجعه کنید. آن‌ها حجت من براى شما و من حجت خدا بر آنان هستم.
سوم خودسازى‌
بنابراین، یکى از وظایف منتظران، تلاش در راه خودسازى و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادق(ع) مى فرماید: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد، باید در انتظار ظهور آن‌حضرت باشد و در این حال، به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار کند».
حتى در توقیعى که امام زمان(عج) آن‌را براى شیخ مفید نوشته، چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مى‌زند، یکى از عوامل طولانى شدن دوره غیبت و محرومیت آن‌ها از دیدار امام است.
چهارم جامعه‌سازى‌
یکى از شرایط مهم رشد ارزش‌هاى الهى، مبارزه با نارسایى‌هاى اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منکر است، به گونه‌اى که در روایات اهل بیت(ع) آمده که تا آمادگى‌هاى لازم فکرى و فرهنگى در جامعه براى پذیرش و یارى امام زمان(عج) پدید نیاید، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوى دیگر، آمادگى هاى لازم نیازمند بسترسازى است که افراد به دست آوردن مهارت‌ها و کمالات لازم، در پاک‌سازى فضاى عمومى جامعه بیشتر بکوشند تا شرایط لازم براى ظهور آن‌حضرت فراهم شود.
پنجم دعا براى تعجیل فرج‌
با توجه به نقش و جایگاه مهمى که دعا در تفکر اسلامى دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد، همچون دیگر علل و عوامل مؤثر در نظام هستى، مى‌تواند امور تکوینى را تغییر دهد. در بخشى از روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) سفارش شده است که براى فرج امام زمان(عج) زیاد دعا کنید.

 

*    رسانه منتظر
رسانه منتظر و زمینه ساز، رسانه‌اى است که اهداف، روابط و برنامه‌هایش را هم سو با مقاصد و خواسته‌هاى امام قرار مى دهد و میزان اعتبار و مشروعیت خود را به انجام تکالیف و اهتمام و تلاش در راستاى تحقق آن وابسته مى‌داند؛ زیرا امروز رسانه‌ها، براى تحقق جامعه آرمانى و مورد نظر امام زمان(عج) نقش مهمى دارند، آن‌ها با ابزارهاى گوناگون رسانه‌اى در گسترش و نهادینه کردن فرهنگ انتظار سهم بزرگى دارند. ابزار اینترنت بسیار فراگیر و اثربخش است. فیلم‌هاى تبلیغى، رسانه‌هاى مجازى و مکتوب نیز سهم مهمى در عرصه تبلیغ دارند. در عرصه سایبرى، وبلاگ نویس‌هاى مهدوى در فضاى مجازى، فعالیت تحسین برانگیزى دارند. آن‌ها باید کیفیت تعامل با رسانه را بیاموزند. اگر به سواد رسانه‌اى مسلح نشوند،بى‌دفاع هستند و دیگران آن‌ها را شکار مى‌کنند. ازاین رو، با توجه به کارکرد و اهمیت رسانه در شیوه‌هاى انتقال پیام، باید از شیوه‌هاى خلاقانه و هنرمندانه به‌صورت غیرمستقیم، پیامشان را به مخاطبان برسانند و در برابر هجوم‌بى‌امان منکران مهدوى، پاسخ‌هاى مستند و مستدل ارائه کنند. دنیاى استکبار، با ساخت فیلم‌هاى مرتبط با اسلام و آخرالزمان، به جامعه جهانى چنین القا مى‌کند که کسى که مسلمانان منتظر او هستند، با حمله موشکى مى‌خواهد غرب را نابود کند. آن‌ها با ساختن فرقه‌هاى انحرافى در قالب فیلم‌هاى هالیوودى، مى‌خواهند آمریکا و نگاه لیبرال دموکراسى را به‌عنوان منجى معرفى کنند. آن‌ها بسیارى از کارهایشان را از طریق رسانه انجام مى‌دهند و اگر قرار باشد ما براى این تحریف‌ها و تهدیدات پاسخى داشته باشیم، بهترین ابزار، رسانه است که با بیان صحیح و منطقى، دلایل محکمه پسند ارائه شود.

 

*    یاد فراوان امام عصر(عج)
یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندى منتظر محبوب خویش هستند؛ اما نتوانسته‌اند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام مى‌کنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگرى است که منتظران واقعى احساس مى‌کنند و بدین طریق همواره نام و یاد آن‌حضرت را زنده نگه مى‌دارند.
امام على(ع) فرمود: من احب شیئاً لهج بذکره هرکس چیزى را دوست بدارد، همواره نام آن‌را بر زبان دارد.
و امام کاظم(ع) درباره غیبت امام زمان(عج) فرمود: یغیب عن ابصار الناس شخصه ولا یغیب عن قلوب المؤمنین ذکره خودش از دیدگان مردم پنهان مى‌شود، ولى یاد او از دلهاى مؤمنان مخفى نمى‌شود.
منتظران عاشق در دعاى ندبه که زمزمه‌اى عاشقانه است هر صبح جمعه با معشوق خویش ارتباط برقرار نموده و به یاد او سرشک از دیدگانشان جارى مى‌گردانند. چه زیباست نغمه‌هاى عاشقان مهدى آن‌جا که مى‌گویند: عزیزٌ علیَّ  أن أرى الخلق و لاترى و لا اسمع لک حسیساً و لا نجوى؛ بسیار بر من سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایى نشنوم.
هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء هل من جزوع فاساعد جزعه اذا خلا هل قذیت عین فساعدتها عینى على القذى هل الیک یا ابن احمد سبیل فتلقى هل یتصل یومنا منک بعدة فنحظى
آیا کسى هست که مرا یارى کند تا به همراهى او ناله و گریه را طولانى کنم؟ آیا ناله‌کننده وبى‌تابى هست که من با زارى او را در هنگام تنهائیش یارى و همراهى کنم؟ آیا در چشمى خار رفته است که چشم من در ناراحتى و اشک با او همدردى نماید؟اى زاده احمد! آیا راهى به‌سوى تو هست که به ملاقات تو منتهى گردد؟ آیا روز جدایى ما به فرداى وصال مى‌رسد که از آن حظ بریم؟
نکته شایان توجّه این‌که: البته آن امام همام(عج) نیز از یاد شیعیان خویش غافل نیست و اگر ارتباط ما با یوسف زهرعج برقرار شود و در همه امور زندگى به یاد و ذکر آن‌حضرت باشیم، به یقین مورد عنایت و لطف خاصّه آن واسطه فیض الهى قرار مى‌گیریم، چنان‌که در نامه آن‌حضرت به مرحوم شیخ مفید به این موضوع اشاره شده است. آن‌حضرت‌فرماید: انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ما از رسیدگى به حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمى‌بریم.

انتهای پیام/ص

5. آذر 1396 - 8:36   |   کد مطلب: 19634
در صورت پیشرفت سردردهای قدیمی از مصرف مکرر داروهای مُسکن پرهیز شود و حتما نیاز است بیمار به پزشک مراجعه کند. مصرف زیاد مسکن علاوه بر عوارض مختلف، باعث تشدید و تداوم سردرد نیز خواهد شد.
 رئیس انجمن سردرد ایران,سردرد ضبحگاهی,سردردهای خطرناک,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

آشنایی با سردردهای خطرناک/ دلیل سردردهای صبحگاهی

سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : دکتر منصوره تقاء متخصص مغز و اعصاب،بیان کرد: سردرد شدید ناگهانی بدون سابقه مشابه، سردرد به همراه یک نقص عصبی مثل کاهش بینایی یا اختلال تعادلی یا حرکتی، سردردهای تشدید یابنده، سردرد پیشرونده در بارداری و یا هفته های اول پس از زایمان، سردرد در سن زیر ۵ سال یا بالای ۵۰ سال، سردرد در کسانی که سابقه بدخیمی در هرجای بدن دارند و یا داروهایی که ایمنی را کاهش می دهند مثل کورتیکواستروئید ها باید جدی گرفته شوند و ممکن است در صورت بی توجهی به آنها به طور بالقوه خطرناک باشند.

وی در ادامه افزود: اگر سردرد جدید یک طرفه در فردی که فاکتورهای خطر قلبی و عروقی دارد بروز نماید ممکن است نشانه تشکیل لخته در جدار یک سرخرگ بزرگ باشد که در روزهای بعد منجر به سکته مغزی شود.

به گفته این متخصص، فاکتورهای خطر قلبی عروقی مواردی مثل فشارخون بالا، کلسترول بالا، دیابت، سابقه بیماری عروق قلب، سکته قلبی یا مغزی را شامل می شود. در کسانی که ابتلا به سکته مغزی یا خونریزی مغزی پیدا می کنند ممکن است علاوه بر نقایص عصبی سردرد نیز داشته باشند. همچنین سردرد شدید در خونریزی در پرده های مغزی نیز وجود دارد.

رئیس انجمن سردرد ایران در پاسخ به این سوال که آیا سردردهای سمت چپ سر خطرناک تر هستند گفت: چنین قانون کلی وجود ندارد. اگرسردرد به دلیل وجود لخته در عروقی که سمت چپ مغز را خونرسانی می کنند حادث شود به دلیل اینکه کنترل سخن گفتن و کنترل حرکتی اندامهای سمت راست در اکثر افراد با نیمکره چپ است، ممکن است خطرناکتر ارزیابی شود.

تقاء اظهار داشت: سردرد های ناگهانی، سردرد در حال افزایش، سردردی که همراه با علائمی همچون ضعف دست و پا، خواب رفتگی آن ها، اختلال تعادل و یا تاری دید باشد نیاز به بررسی متخصص دارد چرا که ممکن است علت مهمی داشته که در صورت بی توجهی می تواند خطرناک باشد.

وی در رابطه با علت سردردهای صبحگاهی به جام جم آنلاین گفت: علل متفاوتی می توانند سردردهای صبحگاهی را ایجاد کنند. آرتروز گردن، فشارخون بالا، ساییدن دندانها بر روی هم در خواب، خر و پف های همراه با وقفه های تنفسی از علل شایع هستند ولی افزایش فشار داخل جمجمه علت مهم و خوشبختانه کم شیوع تر است که ممکن است در زمان بیدار شدن از خواب سردرد بیشتری را باعث شود.

این متخصص در پاسخ به این پرسش که کایروپراکتیک برای درمان انواع سردردها مفید است، گفت: کایروپراتیک در سردرهای با منشا گردن ممکن است تاثیر گذار باشد ولی حتما لازم است قبل از انجام هر مانوری بر روی گردن با معاینه و تصویربرداری وضعیت گردن ارزیابی شود و از حرکات آسیب زا پرهیز شود.

وی توصیه کرد: نکته مهم این است که در صورت پیشرفت سردردهای قدیمی از مصرف مکرر داروهای مُسکن پرهیز شود و حتما به پزشک مراجعه شود. مصرف زیاد مسکن علاوه بر عوارض مختلف، باعث تشدید و تداوم سردرد نیز خواهد شد.

تقاء متذکر شد: که در صورتی که سردردهای گاه بگاه به سراغتان می آید حتما تاریخ، مدت، شدت و عوامل احتمالی را یادداشت کنید. ثبت اطلاعات سردرد به شما و پزشکتان در کنترل سردرد کمک خواهد کرد.

رئیس انجمن سردرد ایران در پایان خاطرنشان کرد: خوشبختانه اکثر سردردها در عموم مردم سردردهای خوش خیم مثل سردردهای تنشی و میگرنی است که قابل کنترل نیز هستند ولی در صورت تکرار متعدد در هر ماه لازم ست به کمک متخصص درمان شوند.‌

انتهای پیام/ص

سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردرد صبحگاهی سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک سردردهای خطرناک

 

4. آذر 1396 - 8:47   |   کد مطلب: 19620
برخی مواقع پرخاشگری نشان دهنده افسردگی و اضطراب در کودکان است. همچنین گاهی نیز کودک درخواست کمک خود را در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهد.
پرخاشگری در کودکان,کنترل خشم,رفتار خشونت آمیز,افسردگی و اضطرابshabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

علل بروز پرخاشگری در کودکان و چگونگی رفتار والدین با کودکان پرخاشگر

پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از ایسنا : امیر محمد صفرانداقی با بیان اینکه پرخاشگری در کودکان امری رایج است و نباید موجب نگرانی شدید خانواده‌ها شود،افزود: شیوه بروز پرخاشگری در کودکان با پرخاشگری در بزرگسالان به طور کامل متفاوت است چراکه بخش عمده پرخاشگری در کودکان واکنش‌های رفتاری آن ها به محیط است، اما گاهی رفتار هایی مثل عادات غذا خوردن، شب ادراری و بی‌قراری، می توانند نمودهایی از پرخاشگری در کودکان باشند.

صفرانداقی با بیان اینکه نوع پرخاشگری کودکان در دوره های سنی و تکامل آنان متفاوت است اظهار کرد: برخی از رفتار های پرخاشگرانه مانند آسیب رساندن به وسایل و یا فریاد زدن مشابه بزرگسالان است اما برخی دیگر نیز ممکن است در ظاهر به چشم اطرافیان به شکل رفتار پرخاشگرانه نمود نداشته باشد.

وی با اشاره به علل بروز پرخاشگری در کودکان ادامه داد: برخی مواقع پرخاشگری نشان دهنده افسردگی و اضطراب در کودکان است. همچنین گاهی نیز کودک درخواست کمک خود را در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهد. خود رفتار پرخاشگری می تواند ابزاری مفید برای رسیدن به اهداف و خواسته های کودکان باشد.

این کارشناس ارشد بهداشت روان با بیان عوامل تقویت کننده پرخاشگری افزود: زمانی که کودک برای رسیدن به خواسته خود از روش پرخاشگری استفاده کند و والدین به این ترتیب به خواسته او پاسخ دهند، این نوع مواجهه والدین موجب تقویت رفتار پرخاشگرانه در کودک می شوند. کودک در این حالت برای رسیدن به اهداف خود از این رفتار استفاده می کند و این الگو می تواند تبدیل به یک الگوی ثابت در طرحواره شخصیتی او شود.

صفراندقی با تاکید بر اهمیت «یادگیری مشاهده‌ای» در کودکان تصریح کرد: کودک با مشاهده رفتار اطرافیان خود، راه و رسم رفتار کردن را می آموزد. برای مثال کودکی که می‌بیند پدرش با پرخاشگری به اهداف خود می رسد و یا هنگام ناراحتی رفتاری پرخاشگرانه نشان می دهد، این الگوی رفتاری را در خود ثبت کرده و در آینده از آن استفاده می‌کند.

وی با اشاره به اینکه الگوی پرخاشگری محدود به محیط خانواده نیست و ممکن است در مدرسه نیز ادامه یابد گفت: زمانی که کودک با موانعی همچون نظم  و قوانین یا پیچیدگی های روابط بین فردی روبه‌رو می شود، ممکن است از الگو رفتاری پرخاشگرانه استفاده کند.

این کارشناس ارشد بهداشت روان با تاکید بر اینکه باید توجه داشت رفتار پرخاشگرانه می تواند بیانگر اختلال‌هایی مانند بیش فعالی، اختلال خلق ایذایی و... باشد اظهار کرد: رفتارهایی که والدین باید در هنگام برخورد با رفتارهای پرخاشگرانه ی کودک خود انجام دهند بسیار ساده اما بسیار موثر هستند. برای مثال آنها باید تلاش کنند تا حد امکان کودک را از محیط هایی که در آن مشاجره اتفاق می افتد دور کنند. همچنین باید بر محتوای تصویری که کودک آن را در قالب فیلم، بازی و... مشاهده می کند، نظارت کافی داشته باشند تا آنها شاهد رفتارهای خشونت آمیز نباشند.

وی ارائه رفتارهای جایگزین صحیح مانند روش‌های درخواست کردن، مهارت های کنترل خشم و ... از سوی والدین را برای کاهش پرخاشگری کودکان مفید دانست و افزود: زماینکه والدین  مشاهده می کنند کودک رفتارهای پرخاشگرانه‌ای را  در محیط های مختلف و حتی در بازیها و نقاشی‌های خود بروز می دهد باید یشتر او را  در مرکز توجه قرار دهند و علت زمینه‌ای  پرخاشگری وی را شناسایی کنند.

انتهای پیام/ص

پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان پرخاشگری در کودکان افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب افسردگی و اضطراب کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم کنترل خشم

3. آذر 1396 - 9:14   |   کد مطلب: 19608
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با اشاره به آسیب‌های امواج الکترومغناطیسی بر مغز و گوش افراد، دردهای مزمن، سرشدگی پا و حتی مشکلات روانی را از جمله این آسیب‌ها برشمرد.
موبایل,تاپیرات منفی,آسیب های مغزی,امواج الکترومغناطیسی,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

تأثیرات منفی‌ و جبران‌ناپذیر امواج الکترومغناطیسی بر مغز و گوش 

امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : احمد چلداوی با اشاره به آسیب‌های امواج الکترومغناطیسی ساطع‌شده از گوشی‌ موبایل به‌روی مغز و گوش کاربران در حین برقراری تماس تلفنی اظهار کرد: این امواج می‌توانند تأثیرات منفی‌  و جبران‌ناپذیر بر مغز و گوش کاربران بگذارند. گوشی‌های موبایل در حالت برقراری تماس و حتی غیر از آن در موقعیت نزدیکی به بدن افراد هم به‌دلیل موقعیت‌یابی مدام و ارتباط با شبکه اصلی کماکان تأثیرات مضری بر عملکرد مغز و حتی گوش کاربران می‌گذارد.

وی با تقسیم این تأثیرات به دو دسته کلی تأثیرات حرارتی و غیرحرارتی منفی بر افراد اظهار کرد: تأثیرات حرارتی همان طوری که از نام آن پیداست می‌تواند باعث افزایش دمای مغز و سر انسان شود، اما مسئله جدی‌تر تأثیرات غیرحرارتی این امواج است که می‌تواند باعث ایجاد رشته‌ای از اختلالات و بیماری‌ها از جمله تهوع، سرگیجه، خارش و حتی مشکلات روانی در افراد شود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با بیان این‌که هنوز بسیاری از آسیب‌های این امواج به‌روی انسان‌ها ناشناخته مانده است؛ اضافه کرد: یکی دیگر از تبعات منفی امواج الکترومغناطیسی از طریق گذاشتن گوشی‌های تلفن همراه در جیب شلوار به وجود می‌آید که در مواردی باعث سرشدگی پا در برخی افراد شده است. همچنین برخی سردردهای مزمن که به‌خاطر گذاشتن گوشی بالای سر در موقع خوابیدن به وجود آمده است.

چلداوی با اظهار این‌که بخشی از آسیب‌های امواج الکترومغناطیسی با فرهنگ‌‌سازی قابل حل است، بیان کرد: می‌توان با کاهش مدت زمان بخشی از تماس‌های غیرضروری و یا برقراری برخی تماس‌ها با تلفن ثابت و یا استفاده از هندزفری و یا حتی استفاده از سیستم پیامکی یا مجازی به‌جای تماس تلفنی از آسیب‌های بسیار جدی در این حوزه جلوگیری کرد.

وی با بیان این‌که برخی کاورهایی برای جلوگیری از برخورد این امواج با مغز و گوش انسان در کشور و در دانشگاه علم و صنعت طراحی شده است، اظهار کرد: این کاورها از 80 تا 90 درصد از آسیب‌های امواج الکترومغناطیسی به مغز و گوش انسان جلوگیری می‌کند به این صورت که جلوی برخورد امواج مضری که در انتقال صوت به گوش دخالت ندارند جلوگیری می‌کند.

چلدوای در پایان اظهار کرد: میزان اثرگذاری و نوع تأثیر امواج الکترومغناطیسی گوشی‌ تلفن همراه بر افراد بسیار متفاوت است، ‌اما نگرانی عمده ما این است که این امواج در بلندمدت حتی باعث اثرات ژنتیکی و در نهایت تغییرات ژنتیکی در نسل بشر شود.

منبع: باشگاه خبرنگاران

انتهای پیام/ص

امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی امواج الکترومغناطیسی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی آسیب های مغزی

2. آذر 1396 - 8:55   |   کد مطلب: 19593
شیوع دیابت در زنان و مردان تقریبا به یک اندازه شایع است، اما نحوه تاثیر آن بر زنان متفاوت از مردان است.
بیماری دیابت,زنان دیابتی,حمله قلبی,قند خونshabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها,afkl ih;

بیماری که در زنان متفاوت‌تر از مردان است!

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : به گفته محققان زنان مبتلا به دیابت در معرض ریسک بالاتر ابتلا به بیماری قلبی، که از شایع ترین عوارض بیماری دیابت است، هستند.همچنین در زنان بعد از حمله قلبی، احتمال زنده ماندن کمتر و کیفیت زندگی پایین تر است.ریسک نابینایی و افسردگی نیز در زنان بیشتر است.

به گفته محققان، هورمونهای موجود در بدن زنان دلیل برخی از این چالش های خاصی است که زنان با آن روبرو می شوند با این وجود سایر فاکتورهای اجتماعی نیز می تواند سبب برخی از این تفاوت های خاص شود.

همچنین هورمونهای زنانه سبب مشکل شدن کنترل دیابت در زنان مبتلا به دیابت می شود به عبارت دیگر افزایش استروژن به معنای مقاومت بیشتر به انسولین است.

محققان معتقدند تفاوت بیماری دیابت در زنان و مردان ممکن است به دلیل فاکتورهای دیگری نیز باشد. پزشکانی که زنان دیابتی را درمان می کنند ممکن است از این موضوع بی اطلاع باشند که گاهی درمان شدیدتری باید برای زنان نسبت به مردان تجویز کرد.

تحقیقات نشان می دهد میزان چاقی در بین زنان بالاتر از مردان است، همچنین میزان فشار خون و کلسترول بالا در میان زنان نسبت به مردان بیشتر است. از سوی دیگر بالا بودن قند خون در زنان سبب می شود کنترل آن بسیار سخت تر از مردان شود.

محققان تاکید می کنند زنان باید نقش فعال تری در کنترل بیماری دیابت خود داشته باشند و کوشش بیشتری برای کنترل قند خون، انجام ورزش منظم و رعایت رژیم غذایی سالم، مصرف کربوهیدرات های سالم با استفاده از میوه و سبزیجات تازه و رنگارنگ انجام دهند و این یعنی مراقبت شخصی خوب که می تواند به آنها در کنترل بیماری دیابت و جلوگیری از عوارض آن کمک کند.

انتهای پیام/ص

بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت بیماری دیابت زنان دیابتی زنان دیابتی زنان دیابتی زنان دیابتی زنان دیابتی زنان دیابتی زنان دیابتی دیابت در زنان دیابت در زنان دیابت در زنان دیابت در زنان دیابت در زنان دیابت در زنان دیابت در زنان

2. آذر 1396 - 8:43   |   کد مطلب: 19592
در سال‌های نه چندان دور، رد پای زنان در جرایم خشن کمتر دیده می‌شد، اما امروزه پرونده‌های جنایی از پر رنگ شدن نقش زنان در این جرایم و سیر صعودی آن خبر می‌دهد.
جرایم زنانه,جرایم خشن,افزایش خشونت زنان,جرایم جنسی,انتقامجویی,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

ریشه جرایم خشن زنانه در عدم پشتیبانی عاطفی و اقتصادی از زنان است

جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان 

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : موضوعی که از افزایش خشونت در زنان حکایت دارد، به گفته کارشناسان، رایج‌ترین جرم زنان، جرایم جنسی است و جرایم خشن آنها نیز در سیری صعودی قرار گرفته است. تعدادی از آنها نیز همچنان کلاهبرداری، پولشویی یا سرقت را انتخاب می‌کنند. انتقام نیز مهم‌ترین انگیزه در جنایت‌های زنانه است. ریشه بسیاری از این جرایم در عدم پشتیبانی عاطفی و اقتصادی از زنان و تکریم جایگاه آنها نهفته است. جام‌جم در گفت‌وگو با حشمت‌الله توکلی، قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران، محمدحسین شاملو، بازپرس سابق ویژه قتل تهران و حقوقدان، حسن اعلایی اصل ثمرین، بازپرس جنایی کرج و محسن مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل تهران به بررسی روند صعودی جرایم خشن زنان و ریشه‌های آن پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

گرایش زنان آسیب دیده به ارتکاب جرم

قاضی محسن مدیرروستا

‌ بازپرس دادسرای جنایی تهران

زنان در گذشته بیشتر در خانه و مشغول امور خانه‌داری و تربیت فرزندان بودند. با تغییر در بافت جامعه و ورود شبکه‌های اجتماعی به خانه، حضور زنان در اجتماع بیشتر شد و این حضور به صورت فیزیکی و مجازی بود.

زنان خانه‌دار از طریق شبکه‌های اجتماعی با محیط بیرون از خانه و افراد مختلف آشنا می‌شدند در حالی که شاید تا دیروز هیچ شناختی نسبت به آنها نداشتند.

هرچند مردها نیز از این فضا استفاده می‌کنند، اما زنان در این فضا بیشتر مورد آسیب قرار می‌گیرند. بنیان خانواده، کوچک‌ترین اجتماع است که می‌تواند براثر یک اشتباه به فروپاشی کشیده شود. اگر کانون خانواده آسیب ببیند و میان زوجین اختلاف به وجود آید، باعث می‌شود، درگیری میان آنها شدت بگیرد و دو طرف نسبت به رفتار یکدیگر جبهه بگیرند و واکنش تندی از خود بروز دهند. همین مساله باعث می‌شود، زنان آسیب بیشتری پیدا کنند و به سمت ارتکاب انواع جرایم گام بردارند. به طور مثال، زنی که متوجه خیانت شوهرش و ارتباط پنهانی او با زن غریبه‌ای می‌شود، شاید نتواند مشکل به وجود آمده در خانواده‌اش را حل کند و یکباره و بدون منطق دست به جنایتی تلخ می‌زند و اعضای خانواده‌اش را به قتل می‌رساند. در پرونده‌ای، زنی به خاطر این که مورد خشونت از سوی شوهر معتادش قرار می‌گرفت، او را با ضربه‌های چاقو کشته بود تا از وی انتقام بگیرد. مشکلات اقتصادی خانواده نیز می‌تواند باعث شود که زن برای این که این شرایط را از بین ببرد، دست به سرقت بزند و مال فردی را بدزدد تا با فروش آن، هزینه زندگی‌اش را تامین کند. در سال‌های قبل، زنان به تنهایی زندگی نمی‌کردند، اما در سال‌های اخیر شاهد هستیم که زنان جوان از خانواده‌هایشان جدا شده و زندگی مستقلی را در پیش گرفته‌‌اند. آنها که شرایط اقتصادی مناسب یا کاردارند، می‌توانند به‌تنهایی به زندگی خود ادامه دهند، اما گاهی فردی که مستقل می‌شود، کاری ندارد و دچار مشکلات مالی می‌شود. بنابراین دست به جرایم مختلف می‌زند.

گاهی گرایش زنان به اعتیاد باعث می‌شود، آنها دست به جرایمی مانند سرقت و جیب بری برای تامین هزینه زندگی و خرید مواد مخدر بزنند. اعتیاد همسر و ازدواج اجباری نیز می‌تواند زنان را به‌سمت جرایم مختلف از سرقت گرفته تا جنایت سوق دهد. در پرونده‌ای، زنی چون با مردی که دلخواهش نبود و به اجبار با او ازدواج کرده بود، به قصد انتقام با اجیر کردن مرد مورد علاقه‌اش که با او ارتباط پنهانی داشت، نقشه اسیدپاشی روی یکی از اعضای خانواده شوهر خود را به اجرا گذاشته بود.

زنان اغلب به قصد انتقام مرتکب قتل می‌شوند که انگیزه انتقامجویانه آنها برای ارتکاب جنایت متفاوت است. گاهی آنها از ترس بزه یا خیانتی که انجام داده‌اند و برای فاش نشدن آن، دست به جرایمی چون جنایت می‌زنند. در پرونده‌ای، زنی با همدستی یکی از اقوام شوهرش، همسرش و فرد دیگری را به قتل رسانده بود چون می‌ترسید اگر زنده بمانند، هویت او و همدستش را فاش و از آنها شکایت کنند بنابراین به خاطر ترس از لو رفتن هویتشان به جنایت دست زده بودند. جرایم خشن مختص مردها نیست و گاهی در میان زن‌ها هم ارتکاب جرایم خشن دیده می‌شود. ممکن است یک زن در جرمی مثل قتل و آدم ربایی شرکت داشته باشد. زنان زمانی دست به انتقام خونین می‌زنند که از فرد مورد نظرشان نفرت داشته باشند. بنابراین زمانی که فرد مورد نظر را به قتل می‌رسانند، به خاطر احساس تنفری که نسبت به او دارند، جسد را بعد از جنایت مثله می‌کنند. گاهی جنایتی که مرتکب می‌شوند، ناشی از خشونتی است که به آنها اعمال شده است. گاه زنان به خاطر مصرف مواد مخدر و اثرات ناشی از آن مرتکب جرم می‌شوند. زنان زمانی که در فضای مجازی حضور می‌یابند، اغلب قربانیان جرایم این فضای مجازی می‌شوند. گاهی نیز دیده می‌ شود که زنان با سوءاستفاده از فضای مجازی مردها را فریب می‌دهند و بعد از اغفال، اقدام به کلاهبرداری و اخاذی از آنها می‌کنند. شبکه‌های مجازی به شمشیر دو لبه می‌ماند. درست است که می‌تواند باعث شود، فرد از یک تکنولوژی نوین و کاربرد آن بهره لازم را ببرد، اما می‌تواند بستر برخی جرایم شود که زنان در آن درگیر می‌شوند. یکی از این مشکلات که می‌تواند برای زنان در فضای مجازی رخ دهد، بحث روابط نامتعارف آنها با مردان غریبه از طریق فضای مجازی است که می‌تواند برای آنها و خانواده‌هایشان باعث بروز خطرات و مشکلات متعدد شود. هر چه افراد حاضر در یک خانواده روابط بهتری با هم داشته باشند و صادقانه با هم گفت‌وگو کنند اختلاف‌هایشان کاهش می‌یابد. همچنین زن گرایش کمتری به بزهکاری و ارتکاب جرایم خرد و کلان خواهد داشت.

نیاز به تکریم خانواده

حشمت‌آلله توکلی

قاضی دادگاه کیفری

هرچند زنان مجرم، روحیه جسورتر و مردانه‌تری دارند، اما در بررسی تفاوت آماری و ماهیتی جرایم آنها نسبت به مردان باید به ساختار فیزیکی و قواعد اجتماعی توجه کرد. این دو مقوله باعث ایجاد تفاوت رفتاری در فرد می‌شود و تاثیر فراوانی در ارتکاب جرم دارد. مثلا زنان برخلاف مردان، کمتر مرتکب جرایم خشن می‌شوند یا احساس نیاز به کسب درآمد و منافع مادی به دلیل عدم‌پشتیبانی از سوی خانواده یا شریک زندگی، آنها را به ارتکاب جرایم علیه اموال مانند صدور چک بلامحل یا کلاهبرداری سوق می‌دهد. در سال‌های اخیر، زنان در پرونده‌های خشن نیز نقش داشته‌اند. قتل، بارزترین جرم خشن است که بیشتر به دلیل خیانت شوهر یا انحراف اخلاقی زن رخ می‌دهد. البته در برخی جرایم مانند قاچاق مواد مخدر نیز می‌توان زنان قاتل را دید، اما این مورد به دلیل ساختار این جرم، استثناست. حضور زنان در جرایم سازمان یافته و باندی نیز معمولا به این دلیل است که سرکرده‌ها، احتمال کمتری به دستگیری این زنان می‌دهند.

عمده دلیل ارتکاب جرم از سوی زنان به تخریب نهاد خانواده، اوضاع نابسامان اقتصادی، بیکاری، اعتیاد و فقر برمی‌گردد که باعث سقوط اخلاقی جامعه شده است. وقتی معیارهای اخلاقی خانواده تنزل پیدا کند، افراد دچار انحطاط اخلاقی می‌شوند و در پی آن تمام ارکان جامعه آسیب می‌خورد. تامین نشدن خانواده‌ها، به خلأ عاطفی، مادی و... منجر می‌شود و زمینه‌های ارتکاب جرم را فراهم می‌کند. همچنین نباید از تاثیر توزیع نامناسب ثروت، امکانات جامعه و اختلافات طبقاتی در بروز جرایم غافل شد.

برای جلوگیری از ورود زنان به جرم باید همه نهادهای مسئول از جمله سازمان تامین اجتماعی، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات، بخش‌های فرهنگی شهرداری‌ها، نهادهای پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه و نیروی انتظامی وارد عمل شوند و با تکریم نهاد خانواده، آموزش اصولی به فرزندان و ایجاد بسترهای شغلی مناسب، راه را بر افزایش جرایم بست.

آموزش‌های لازم برای کاهش جرایم زنان

قاضی حسن علایی‌اصل‌ثمرین

بازپرس جنایی دادسرای کرج

از گذشته، زنان در ارتکاب برخی جرایم نقش داشتند یا به قولی رد پای آنها در بعضی جرایم دیده می‌شد. اگر سرقتی صورت می‌گرفت، آنها همراه سارقان در محل حاضر می‌شدند تا پلیس شک نکند، اما اکنون خودشان ماهرانه نقشه می‌کشند و آن را اجرا می‌کنند. آنها با ترفندی مانند مستاجر و پرستار وارد خانه سوژه هایشان می‌شوند و خیلی صبور و خونسرد در کمین می‌نشینند. زمانی که اطمینان قربانیان را جلب کردند، کلید خانه آنها را در فرصتی مناسب به دست آورده و بعد از آن که صاحبخانه مکان را ترک می‌کند، سرقت را انجام می‌دهند.

درآمد پایین، به عهده گرفتن مسئولیت وسرپرستی خانواده به دلیل طلاق، پایین بودن سطح آموزش ومهارت‌های شغلی، مشکلات ناشی از نداشتن مسکن، نبود شغل و منبع درآمد ثابت، همگی تکه‌های پازلی است که در کنار یکدیگر زمینه وقوع جرم در میان زنان را فراهم می‌کند. بنابراین مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تامین نیازهای اولیه باعث شده، برخی زنان هم وارد حوزه جرایمی شوند که تاکنون مردانه بوده است، اما آنچه اهمیت دارد، زنگ خطری است که ازسوی پلیس و کارشناسان به صدا درآمده است. آنها معتقد هستند که باید جدی‌تر به این موضوع نگاه کرد و این موضوع را بجد مورد آسیب‌شناسی قرار داد، چرا که زنان ستون و پایه بنیان خانواده هستند و این خانواده بوده که سازنده جامعه است. در تیپ‌شناسی مجرمان تاکنون سه ویژگی مرد، جوان و مجرد بودن نسبت به سایر ویژگی‌ها پررنگ‌تر و شاخص‌تر بود، اما در سال‌های اخیر شاهد شکل دیگری از تیپ‌شناسی مجرمان هستیم که شامل زن و متأهل بودن است. سرقت تنها جرمی نیست که زنان در اجرای حرفه‌ای آن به مردان رسیده‌اند. روزگاری زنان در نقش پوشش برای قاچاق مواد مخدر بودند و داخل خودروها می‌نشستند تا پلیس با دیدن آنها به خودروی حمل مواد مشکوک نشود، اما حالا گرداننده باند شده و مافیایی برای خود تشکیل داده‌اند.

درست مانند دو زن جوانی که چندی پیش در یکی از استان‌های غربی کشور در حالی بازداشت شده بودندکه محموله مواد مخدر حمل می‌کردند. زنان شاید تا دیروز تنها در نقش معاونان و دستیارانی برای اجرای یک نقشه قتل بودند ولی حالا خودشان مباشر و اجراکنندگان قتل هستند. این جنایات را خیلی حرفه‌ای‌تر، زیرکانه‌تر و حتی با قساوت بیشتری انجام می‌دهند. گاهی اوقات برای از بین بردن آثار جنایاتی که مرتکب می‌شوند، کارهایی چون دفن جسد و سوزاندن آن را انجام می‌دهند. به طور مثال در پرونده‌ای که رسانه‌ها به آن پرداخته بودند، دختر و مادری پدرشان را به قتل رساندند و یک شبانه روز با جسد او زندگی کردند یا در پرونده‌ای دیگر، زنی پس از قتل همسر صیغه‌ای خود برای آن که پلیس هویت مقتول را شناسایی نکند، صورت قربانی را سوزاند.

زنان برای سرقت از طلافروشی‌ها مانند مردان اسلحه به دست نمی‌گیرند که بگویند دست‌ها بالا و طلاها را داخل کیسه بریزند و اقدام به تیراندازی کنند. آنها خیلی زیرکانه وارد طلافروشی می‌شوند و با ترفندی بسیار ماهرانه مقدار زیادی طلا را به سرقت می‌برند، طوری‌که طلافروش متوجه نمی‌شود و فقط با بازبینی دوربین‌های مداربسته می‌توان پی به سرقت آنها برد. گاهی دیده می‌شود که برخی زنان نه بدسرپرست و بی‌سرپرست هستند و نه مشکل خاصی دارند، اما به دلیل بلندپروازی و چشم و هم چشمی سرقت‌هایی را بویژه در مهمانی‌ها انجام می‌دهند. این افراد به دنبال دیده شدن هستند و معمولا به دلیل عقده‌های روانی در کودکی به آنچه دارند، قانع نیستند و به چنین جرایمی در بزرگسالی دست می‌زنند. گاهی نیز با زنانی روبه‌رو می‌شویم که چند‌بار به زندان رفته و هر بار پس از آزادی مرتکب جرایم سنگین‌تری شده‌اند. این دسته از زنان معمولا به دلیل نیاز مالی شدید و امرار معاش دست به ارتکاب جرم می‌زنند. زنان بدسرپرست بیشتر از زنان بی‌سرپرست مرتکب جرایمی همچون سرقت می‌شوند، ابتدا با سرقت‌های خرد شروع می‌کنند و با دیگر جرایم ادامه می‌دهند. در مورد بزهکاران مانند زنان که می‌توانند دچار مشکلات روحی، روانی و مالی باشند، باید با استفاده از مکانیسم‌های کنترل اجتماعی و تدابیر اصلاحی جایگزین مجازات، ازاین افراد در فرآیند جامعه‌پذیری به گونه‌ای استفاد کرد تا ضمن این که در معرض انواع آموزش‌های سالم برای بازگشت دوباره به سمت زندگی و جامعه قرار می‌گیرند، حمایت بشوند. بسیاری از جرایم در اثر ناآگاهی، فقر تربیتی و فرهنگی، کنجکاوی و عصبانیت ناگهانی اتفاق می‌افتد که همه ما دچار آن می‌شویم.

آموزش لازم برای زنان در زندگی‌شان باعث می‌شود، به سمت و سوی جرم و حتی تکرار آن نروند‌. باید بنیان خانواده را سامان دهیم و سواد اجتماعی افزایش یابد. بانوان جامعه‌ اسلامی باید با اثرپذیری از الگوهای دینی، در تحکیم و تکامل بنیان خانواده و جامعه تلاش کنند؛ زیرا زنان، رکن اصلی خانواده‌اند و از جایگاه ویژه‌‎ای برخوردارند و همین امر باعث می‌شود، زمانی که به مسائل اخلاقی وخانوادگی پایبند باشند، گرفتار بزهکاری و جرایم نشوند.

جرایم جنسی، شایع‌ترین جرم زنان

محمدحسین شاملو

کارشناس حقوقی، بازپرس سابق جنایی

مرور پرونده‌های جنایی، افزایش جرایم زنان را در سال‌های اخیر نشان می‌دهد. شایع‌ترین این جرایم، موارد جنسی است و جرایم مرتبط با منافی عفت نیز در صدر بیشترین تعداد آن قرار دارد. ردپای زنان در جرایمی مانند کلاهبرداری و پولشویی نیز دیده می‌شود. در پرونده‌های متعدد دیده شده زنان، مبالغ کلاهبرداری شده را در قالب خرید طلا یا سکه تبدیل به پول کرده‌اند. از سوی دیگر، زنان جرایم خشن مانند قتل نیز مرتکب می‌شوند و سرنوشت خود را با طناب دار گره می‌زنند. البته آنها معمولا مستقیما در این جرایم وارد نمی‌شوند و بیشتر نقش معاون را بازی می‌کنند. انگیزه بسیاری از آنها نیز به مسائل اخلاقی و اختلافات خانوادگی با شوهرانشان برمی‌گردد. این موضوع نیز دو طرف دارد. ممکن است خود زن دچار انحراف اخلاقی شده باشد که در این شرایط، نقشه می‌کشد با همدستی مرد غریبه یا افراد دیگر، شوهرش را بکشد یا در موارد محدودتر، خودش به تنهایی وارد عمل می‌شود.

در شرایط برعکس ممکن است زن با تصور خیانت همسرش، دست خود یا دیگری را به خون آلوده کند. مثلا چندی پیش، زنی به شوهرش بدبین شد و با همدستی برادرش، او را با استفاده از اسلحه کشت و سپس برای گمراه کردن پلیس، فردی بی‌گناه را به صحنه جرم کشاند تا همه چیز را گردن او بیندازد. سرنوشت این پرونده با اعتراف متهمان به قتل در مسیر تازه‌ای افتاده است. از طرفی، زنان از خشونت به مراتب کمتری نسبت به مردان در قتل‌ها استفاده می‌کنند و اغلب وارد درگیری فیزیکی نمی‌شوند؛ اگر خودشان مباشر باشند، در وهله اول از سم و سپس اسلحه استفاده می‌کنند، اما اگر نقش معاون را داشته باشند امکان وقوع خشونت افسارگسیخته وجود دارد چون زن، خودش مستقیم وارد نشده و درگیری بین مردان است. نگاه به زندگی مجرمان زن نشان می‌دهد، بیشتر آنها از نظر اجتماعی صدمه دیده‌اند و از آسیب اعتیاد و طلاق رنج می‌برند. عدم بهره‌مندی از حمایت خانواده و مشکلات معیشتی و اقتصادی نیز باعث شده، به سمت شایع‌ترین جرم یعنی جرم جنسی سوق پیدا کنند. برخی زنان به دلیل زندگی در خانواده‌های مجرم مجبور به انجام خلاف می‌شوند. مثلا شوهر سارق یا کلاهبردار است و زن را مجبور به ارتکاب جرم می‌کند.

راه پیشگیری نیز در حمایت اززنان، بخصوص زنان بی‌سرپرست و خودسرپرست نهفته است. این افراد باید تحت پوشش اجتماعی قرار بگیرند و از نظر اقتصادی حمایت شوند. در این صورت می‌توان به کاهش آمار جرایم جنسی امیدوار بود. مجرمان زن بعد از دستگیری رها می‌شوند در حالی که حمایت از آنها باید ادامه پیدا کند. تجربه نشان داده، اکرام جایگاه زن، توجه به خواسته‌های این قشر مهم جامعه و حمایت از آنها، اولین و مهم‌ترین راه کاهش جرایم آنهاست.

انتهای پیام/ص

جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه جرایم خشن زنانه افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان افزایش خشونت در زنان 

1. آذر 1396 - 9:00   |   کد مطلب: 19577
چادر خنک کننده رطوبت را از محیط اطراف خود جذب می نماید. رطوبت جذب شده در تار و پود پارچه به سرعت نفوذ کرده، تبخیر سطحی پیدا می کند و همانند کوزه های قدیمی حس خنکی به فرد پوشاننده چادر منتقل می نماید.
چادر مشکی,چادر زنان,چادر مشکی نانو,چادر ضدآب,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : صابر قاضی پور، مدیر اجرایی موسسه حجاب و عفاف بنیتا گفت: در فصل گرما، دمای زیاد و در فصل سرما خیس وگلی شدن چادر مشکی یکی از دغدغه بانوان محترم می باشد که با تولید چادر نانو با قابلیت خنک کنندگی برای فصول گرم و ضد آب و لک برای فصول سرد که هیچ گونه مشابه خارجی ندارد به این  نیاز بانوان محترم، به خوبی پاسخ گفته ایم. 

وی در ادامه افزود : چادر خنک کننده رطوبت را از محیط اطراف خود جذب می نماید. رطوبت جذب شده در تار و پود پارچه به سرعت نفوذ کرده، تبخیر سطحی پیدا می کند و همانند کوزه های قدیمی حس خنکی  به فرد پوشاننده چادر منتقل می نماید. 

قاضی پور با بیان اینکه چادر ضد آب و لک مختص روزهای بارانی طراحی شده است ، اظهار کرد :  با به کارگیری فناوری نانو در عملیات تکمیل چادر، قطرات مایع نمی توانند درون چادر نفوذ کند. این اثر شبیه اثر موجود در برگ های نیلوفر آبی است. این چادر در برابر نفوذ قطرات باران و لک های گل و لای زمین مقاوم است که هر دو چادر خنک کننده و ضد آب و لک دارای دو خاصیت مهم دیگر ضدالکتریسته ساکن و آنتی باکتریال هستند

منبع:تابش کوثر

انتهای پیام/ص

30. آبان 1396 - 11:38   |   کد مطلب: 19562
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایان سیطره داعش بر سرزمین‌های اسلامی را اعلام کرد.
سردار سلیمانی,رهبر,نامه,پایان داعش,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,بنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : در پی پیروزی تاریخ‌ساز جبهه مقاومت اسلامی عراق و سوریه بر فتنه تروریسم تکفیری و پایان یافتن سیطره داعش که با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی ــ صهیونیستی در "ابوکمال" رقم خورد؛ سردار سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیام مهمی به محضر مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) منتشر کرد.

 

متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انّافَتَحنا لَکَ فتحاً مُبینا

محضر مبارک رهبر عزیز و شجاع انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای مد ظله العالی

سلام علیکم

شش سال قبل فتنه‌ای خطرناک شبیه فتنه‌های زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) که فرصت و حلاوت درک حقیقی اسلام ناب محمدی(ص) را از مسلمانان سلب نمود این بار پیچیده و آغشته به سمّ صهیونیسم و استکبار همچون طوفانی ویرانگر، عالم اسلامی را درنوردید.

این فتنه خطرناک و مسموم با هدف آتش‌افروزی وسیع در عالم اسلامی و درگیر نمودن مسلمانان با یکدیگر، توسط دشمنان اسلام ایجاد گردید، حرکت خبیثانه‌ای که تحت نام "حکومت اسلامی عراق و شام" در همان ماه‌های اولیه موفق شد با اغفال دهها هزار جوان مسلمان دو کشور بسیار اثرگذار و سرنوشت‌ساز عالم اسلامی "عراق" و "سوریه" را دچار بحران بسیار خطرناکی کند و صد ها هزار کیلومترمربع از اراضی این کشورها را همراه با هزاران روستا، شهر و مراکز مهم استانی به تصرف درآورد و هزاران کارگاه و کارخانه و زیرساخت‌های مهم این کشورها از جمله راهها، پل‌ها، پالایشگاهها، چاهها و خطوط نفت و گاز و نیروگاه‌های برق و موارد دیگری از این نوع را تخریب نمودند و شهرهای مهمی همراه با آثار گرانبهای تاریخی و تمدن ملی آنها را  با بمب‌گذاری از بین برده و یا سوزاندند.

اگرچه آمار خسارت‌های وارده قابل احصاء نیست اما بررسی‌های اولیه حاکی از پانصد میلیارد دلار می‌باشد.

در این حادثه، جنایات بسیار دردناکی که غیر قابل نمایش است رخ داد؛ از جمله: سربریدن کودکان یا پوست کندن زنده زنده مردان در مقابل خانواده‌های خود، به اسارت گرفتن دختران و زن‌های بی‌گناه و تجاوز به آنان، سوزاندن زنده زنده افراد و ذبح دسته‌جمعی صدها جوان.

مردم مسلمان این کشورها متحیر از این طوفان مسموم, بخشی گرفتار خنجرهای برنده جنایتکاران تکفیری گردیدند و میلیون‌ها نفر دیگر خانه و کاشانه خود را رها کرده و آواره شهرها و کشورهای دیگر شدند.

در این فتنه سیاه، هزاران مسجد و مراکز مقدس مسلمانان تخریب و یا ویران گردید و بعضاً مسجد را به‌همراه امام جماعت و نمازگزاران آن با هم منفجر نمودند.

بیش از شش‌هزار جوان فریب‌خورده به نام دفاع از اسلام به‌صورت انتحاری با خودروهای پر از مواد منفجره خود را در میادین، مساجد، مدارس، حتی بیمارستانها و مراکز عمومی مسلمان‌ها منفجر کردند؛ که در نتیجه این اعمال جنایتکارانه ده‌ها هزار مرد، زن و کودک بی‌گناه به شهادت رسیدند.

تمامی این جنایت‌ها بنا به اعتراف عالی‌ترین مقام رسمی آمریکا که هم‌اکنون ریاست جمهوری این کشور را برعهده دارد توسط رهبران و سازمان‌های مرتبط با آمریکا طراحی و اجرا گردیده است کما اینکه همچنان این روش توسط رهبران کنونی آمریکا در حال طراحی و اجرا است.

آنچه پس از لطف خداوند سبحان و عنایت خاص رسول معظم اسلام (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت گرانقدرش باعث شکست این توطئه سیاه و خطرناک گردید، رهبری خردمندانه و هدایت‌های حکیمانه حضرت مستطاب عالی و مرجع عالی‌قدر حضرت آیت العظمی سیستانی بود که موجب بسیج کلیه امکانات برای مقابله با این طوفان مسموم گردید.

یقیناً پایداری دولت‌های عراق و سوریه و پایمردی ارتش‌ها و جوانان این دو کشور خصوصاً حشدالشعبی مقدس و دیگر جوانان مسلمان سایر کشورها با حضور مقتدرانه و محوری حزب‌الله به‌رهبری سید پرافتخار آن، جناب سید حسن نصرالله (حفظه الله تعالی) نقش تعیین‌کننده‌ای در به شکست کشاندن این حادثه خطرناک داشتند. 

قطعاً نقش ارزشمند ملت و دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی خصوصاً ریاست محترم جمهوری اسلامی، مجلس، وزارت دفاع و سازمان‌های نظامی و انتظامی و امنیتی کشورمان در حمایت از دولت‌ها و ملت‌های کشورهای فوق‌الذکر قابل تقدیر است. حقیر به‌عنوان سرباز مکلف‌شده از جانب حضرت‌عالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعه داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی ــ صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام می‌کنم و به‌نمایندگی از کلیه فرماندهان و مجاهدین گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریه‌ای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشت‌ساز را به حضرت‌عالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملت‌های مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم و پیشانی شکر را در مقابل پیشگاه خداوند قادر متعال به‌شکرانه این پیروزی بزرگ بر زمین می‌ساییم.

وَ مَاالنَّصر الّا مِن عِندِالله العَزِیزِ الحَکِیم

فرزند و سربازتان

قاسم سلیمانی

انتهای پیام/ص

29. آبان 1396 - 12:21   |   کد مطلب: 19549
رهبر معظم انقلاب در بازدید از مناطق زلزله‌زده در سرپل ذهاب:
من با یکایک دل‌های داغدار شما همدردم/مسئولان تلاش‌های خود را مضاعف کنند
رهبر انقلاب فرمودند: من با یکایک دل‌های داغدار شما همدردم؛ شما‌ها مردانگی، استقامت و پهلوانی خودتان را در دوران جنگ تحمیلی نشان دادید، امروز هم نشان بدهید.
 رهبر معظم انقلاب,مناطق زلزله زده,حضور رهبر انقلاب در مناطق زلزله زده,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین ساعات صبح امروز (دوشنبه) برای بازدید از مناطق زلزله‌زده به صورت سرزده وارد کرمانشاه شدند.

رهبر انقلاب اسلامی ابتدا در شهر سرپل ذهاب حضور یافتند و از مناطق خسارت‌دیده بازدید کردند.

ایشان سپس در جمع مردم داغدار و مصیبت‌زده سرپل ذهاب حاضر شدند و دقایقی در جمع آنان سخنرانی کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به مردم گفتند: بسیار مایل بودم که در زمان شادی دلها و خرمی زندگی به شهر شما مردم مهربان و باوفا بیایم نه در شرایطی که دچار غم و بلا و چنین مصیبت شدیدی هستید.

رهبر انقلاب اسلامی با ابراز همدردی با یکایک دلهای داغدار در شهرها و روستاهای آسیب‌دیده، افزودند: با غم شما، دلهای ما پر از غم و افکار ما نیز گرفتار شد.

ایشان با اشاره به مقاومت و ایثار و ایستادگی مردم استان کرمانشاه در دوران دفاع مقدس، خاطرنشان کردند: این اولین باری نیست که شهر شما مردم صبور و مهربان و شهرهای اطراف آن دچار چنین مشکلاتی شده است بلکه شما در دوران جنگ تحمیلی نیز محکم و استوار، مردانگی و استقامت و پهلوانی خود را در مقابل درد و رنج ها نشان دادید و امروز نیز نشان خواهید داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: انسان‌های بزرگ و دلاور در مقابل حوادث می‌ایستند و آن حوادث را مغلوب اراده خود می‌کنند، بنابراین اگر چه زلزله، بلا و مصیبت بزرگی است که با ویرانی، همه را داغدار و مصیبت‌زده می‌کند اما همین زلزله در اثر ایستادگی مردم و تلاش آنان برای تجدید حیات و آبادانی و عمران می‌تواند به یک نعمت تبدیل شود.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه می‌توان با ایستادگی در مقابل مشکلات و بهره‌گیری از ظرفیت‌های عظیم ملت در مقابل بلایای طبیعی و تحمیلی ایستادگی کرد، افزودند: این حادثه، ملت ایران را به حرکت در آورد و مردم در همه نقاط کشور، با احساس اینکه دلشان در کرمانشاه است و به کرمانشاه مدیونند، به قدر وسع و توان خود به وظیفه کمک‌رسانی عمل کردند.

ایشان افزودند: مسئولان بویژه در برخی بخش‌ها در این حادثه خوش درخشیدند و کار و تلاش کردند و در همان ساعات اول حادثه، ارتش در شهرها و سپاه در روستاها با حضور موثر، به یاری افرادِ زیرِ آوارمانده شتافتند اما من به این حد از تلاش‌ها قانع نیستم بنابراین مسئولان بخش‌های مختلف باید تلاش و مجاهدت خود را مضاعف کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مردم را به تلاش برای آباد ساختن منطقه و رقم زدن روزگاری بهتر فرا خواندند و خطاب به آنان گفتند: چشم امید را به نیرو، تلاش و قدرت خود معطوف کنید و با تکیه به غیرت خدادادی، زندگی شاد و باطراوتی بسازید.

 

 رهبر انقلاب اسلامی پس از سخنرانی در جمع مردم سرپل ذهاب عازم روستاهای زلزله‌زده‌ی استان کرمانشاه شدند.

ایشان با حضور در چادرهای اسکان زلزله‌زدگان در روستای کوئیک، از نزدیک در جریان مسائل مردم زلزله‌زده قرار گرفتند.

انتهای پیام/ص

 

 رهبر معظم انقلاب,مناطق زلزله زده,حضور رهبر انقلاب در مناطق زلزله زده,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;
 رهبر معظم انقلاب,مناطق زلزله زده,حضور رهبر انقلاب در مناطق زلزله زده,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

صفحه‌ها

اشتراک در شبنم ها RSS