9. دى 1395 - 8:56   |   کد مطلب: 14490
حماسه‌ 9 دی،‌ رویدادی ماندگار در تقویم سیاسی کشور است که با وجود گذشت چند سال، هنوز بازخوانی آن می‌تواند درس‌آموز باشد. در این حماسه، مردم با حضور باشکوه خود بر فتنه‌ای که چند ماه کشور را درگیر کرده بود، نقطه پایان گذاشتند و حوادث پس از انتخابات سال 88 را خاتمه دادند.
حماسه 9 دی,اهتراز پرچم بصیرت,فتنه88,سید مرتضی نبوی,shabnamha.ir,شبنم همدان,shabnamha.ir

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : سید مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با جام‌جم به بررسی حوادث سال 88 و ریشه‌های شکل‌گیری آن پرداخته است. وی حضور باشکوه مردم در راهپیمایی 9 دی را به منزله برافراشته شدن پرچم بصیرت می‌داند و بر نقش هدایت رهبر معظم انقلاب در خلق این حماسه تاکید می‌کند. وی با بیان این‌که در شرایط فتنه، گرد و خاک برپا می‌شود و افراد نمی‌توانند دید و تشخیص درستی داشته باشند، می‌گوید: در این غائله، رهبر معظم فرصتی ایجاد کردند تا افراد به بصیرت برسند و تصمیم درستی بگیرند. مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

اهمیت 9 دی در تاریخ سیاسی کشور ما چقدر است؟

9 دی یک روز ماندگار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که آن را گرامی می‌داریم و برای کسانی که تلاش کردند با ایجاد بصیرت، گرد و غبار فتنه را بنشانند تا مردم واقعیت‌ها را مشاهده کنند و دست به اقدامی تاریخی بزنند، دعا می‌کنیم که در راس این افراد، رهبر معظم انقلاب قرار داشتند.

9 دی 88، پرچم بصیرت برافراشته شد و همه بخصوص نخبگان فراخوانده شدند تا در این فتنه پیچیده، ایجاد بصیرت و روشنفکری و روشن‌بینی کنند. لذا از نظر تاریخ سیاسی کشور 9 دی نقطه عطفی تاریخی است و از این زمان بود که جایگاه ملت ایران ارتقا یافت و مردم با آگاهی و بصیرت، توطئه بسیار پیچیده‌ای را که به قصد براندازی نظام انجام شده بود، خنثی کردند که این اقدام نشان‌دهنده اوج بصیرت ملت ایران بود.

پس از این حادثه، ملت ایران، خود را بصیرترین ملت روی زمین در پیوند با رهبری نظام نشان داد که می‌تواند از پیچیده‌ترین فتنه‌هایی که ظاهری متفاوت از باطن دارد، آگاه باشد.

چرا عده‌ای به دنبال فراموش شدن این واقعه تاریخی در کشور هستند؟

افراد یا جریان‌هایی در فتنه 88 بودند که آگاهانه یا ناآگاهانه در این حوادث شریک بودند و در برپایی این غائله، منافع سیاسی یا اهداف دیگری را دنبال می‌کردند. این افراد در برپایی فتنه سهم بسزایی داشتند. لذا وقتی این حوادث یادآوری و تذکر داده می‌شود، چهره آنها دوباره یادآوری و این حقیقت آشکار می‌شود که چه کسانی و با چه رویکردی، مشروعیت سیاسی خود را از دست دادند و تذکرات داده شده به آنان باعث نشد، چهره خود را عوض کنند. این افراد آدم‌های ساده‌لوحی بودند که گرفتار و اسیر ظواهر قضیه شدند یا تحت تاثیر فتنه قرار گرفتند.

اگر قرار باشد 9 دی را با رویداد دیگری در تقویم سیاسی کشور مقایسه کنید، چه رویدادی را انتخاب می‌کنید؟

پس از انقلاب اسلامی، حوادث زیادی اتفاق افتاد، ولی در مقیاس کوچک‌تر، فتنه 88 را می‌توان با فتنه 18 تیر 78 مقایسه و تطبیق کرد.

در فتنه سال 78 بهانه‌، مصوبه‌ مجلس شورای اسلامی درباره اصلاح قانون مطبوعات بود که منجر به حوادث کوی دانشگاه و باعث شد در تهران و برخی شهرهای کشور، فتنه‌ای به پا شود که از نوع فتنه‌های رنگی و طراحی‌های جدیدی بود که غربی‌ها آن را از افتخارات خود می‌دانند.

شأن دموکراسی، به رای مردم است و نباید رای مردم را زیرسوال برد. حضور خیابانی چند هزار نفر برای مقابله با نظام مستقر و متکی به رای مردم، مقابله با دموکراسی است و نسخه‌ فتنه 18 تیر 78 تا 23 تیر همین سال، مقیاسی بسیار کوچک از چیزی بود که سال 88 با پیچیدگی وگستردگی دنبال شد.

دلیل شفاف نبودن مواضع برخی چهره‌های سیاسی در حوادث بعد از انتخابات سال 88 چه بود؟

بعضی‌ها بحث منافع زودگذر ـ چه منافع سیاسی و چه اقتصادی ـ برایشان مطرح بود و برخی به دلیل دنیازدگی دل به قدرت و کسب آن داشتند. برخی نیز به دلیل عدم توفیق‌ در گذشته، کینه‌هایی به دل داشتند و حاضر به پذیرش نتیجه آرا در سال 88 نبودند. سال 88 کسانی نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض کردند که منافعشان به خطر افتاده یا قدرتشان کاهش پیدا کرده بود و نتیجه آرا به نفع باند سیاسی آنها نبود.

این افراد هیچ‌گاه مواضع خود را بعد از انتخابات شفاف نکرده و در ابراز حقیقت ابا کردند؛ حتی پس از این‌که واقعیت مشخص شد و مردم به حقایق دست یافتند و رویداد تاریخی نهم دی را به نام خود ثبت کردند، مواضع خود را روشن نکردند.

شما چهره‌ای معتدل شناخته می‌شوید. آیا به نظرتان در حوادث سال 88 می‌شد رویکرد دیگری در قبال معترضان اتخاذ کرد؟

مواضعی که نظام بویژه رهبری در حوادث سال 88 داشتند، پخته‌ترین، سنجیده‌ترین و معتدل‌ترین موضعی بود که یک نظام می‌توانست داشته باشد.

رهبر معظم انقلاب در این حوادث، مراحل مختلفی را طی کردند. ابتدا پیغام‌هایی فرستادند برای کسانی که درگیر فتنه بودند و آنها را نصیحت و تاکید کردند که مواظب باشند فتنه گسترده نشود. ایشان چه مستقیم و چه غیرمستقیم حتی در نمازجمعه بعد از انتخابات 88 نصایحی را انجام دادند.

رهبر معظم در نمازجمعه حتی از کسانی که کاندیدای ریاست جمهوری بودند و شکست خورده بودند، تجلیل و آنها را نصیحت فرمودند تا حقیقت رای مردم را بپذیرند و از چنین فتنه‌ای برحذر باشند، منتها با وجود سپری شدن مراحل مختلف، کسانی که درگیر فتنه بودند و سران فتنه، قضیه را تندتر و سعی کردند اوضاع را با تحریکاتی که از طرف خودشان و هوادارانشان می‌شد، بیشتر به هم بریزند.

در این زمان، رهبری دائما با آنها مدارا کردند و در مراحل مختلف آنان را نصیحت فرمودند و با ارسال پیام، محور کارشان را ایجاد بصیرت گذاشتند تا مردم نسبت به آنچه در حال وقوع بود، آگاه باشند. در این قضیه نهایتا نقشه‌ای که سر رشته‌اش خارج از کشور طراحی شده بود، حدود 9 ماه طول کشید تا به نقطه پایانی خود ـ که 9 دی 88 بود ـ برسد.

در تمام این مدت شاهد بودیم، کمترین برخورد سخت یا فیزیکی صورت گرفت و همه تلاش‌ها بر این بود که مردم آگاه شوند.

در تعبیر رهبر معظم انقلاب از حوادث 88 به عنوان فتنه یاد شد، زیرا در شرایط فتنه، گرد و خاک برپا می‌شود و افراد نمی‌توانند دید و تشخیص درستی داشته باشند؛ لذا در این غائله رهبر معظم فرصتی ایجاد کردند که افراد به بصیرت برسند و تصمیم درستی بگیرند.

در فتنه، تا آنجا که ممکن بود، با افراد اتمام حجت شد اما برخی پس از این اتمام حجت به خودشان نیامدند و از راه غلط برنگشتند، ‌لذا نظام در کمال رافت و در برخوردی حداقلی، حصر را برای آنان به‌کار گرفت.

در جریان فتنه ـ که توسط شبکه جاسوسی انگلیس طراحی شده بود ـ خانم جوانی را از خارج کشور به صحنه آوردند و بعد به صورت مشکوکی او را کشتند و از او فیلم‌های خیلی مهیج تهیه کردند و آن را در دانشگاه‌ها به نمایش گذاشتند. ‌من وقتی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، برای مناظره‌ای دعوت شده بودم، پیش از مناظره این فیلم را به نمایش گذاشتند ‌و دیدم که چقدر برای این اقدام سرمایه‌گذاری کرده بودند تا یک اثر هنری ایجاد کنند واحساسات نسل جوان و دانشجوها را علیه نظام تحریک کنند.

البته با هدایت و پختگی رهبری و با ایجاد بصیرت و سخنرانی‌هایی که ایشان و برخی نخبگان سیاسی کشور داشتند و با هوشیاری دستگاه اطلاعاتی، شبکه‌های معاند، کشف و سر رشته طراحی‌ها و تحریک‌ها مشخص و معلوم شد، این اقدامات برای آن است که آتش فتنه را برافروزند و مردم را به سبک انقلاب‌های رنگی به صحنه بکشانند تا رای مردم را زیر سوال ببرند.

یادمان نمی‌رود در جریان انتخابات سال 88، حتی رهبر معظم انقلاب پیشنهاد کردند، کسانی که معترض به نتیجه انتخابات هستند اعتراض خود را از مسیرهای قانونی پیگیری کنند و قول دادند شورای نگهبان مدت پذیرش شکایت‌ها را تمدید کند؛ حتی از طرف یکی از این کاندیداهای معترض، عده‌ای مامور شدند و آمدند که اعتراضات خودشان را بنویسند و یک فهرست چهارده، پانزده بندی تهیه کردند، ولی وقتی از آن کاندیدای معترض سوال شد که اگر آرا بررسی و نتیجه‌ روشن شود، شما نتیجه را می‌پذیرید یا نه، زیر بار نرفت و این موضوع، اوج اتمام حجت بود. لذا در این غائله مشخص شد، عده‌ای می‌خواهند فتنه ادامه یابد و این آتش، برافروخته‌تر نگه داشته شود.

در نهایت می‌خواهم بگویم با این مدارا و روشی که اتخاذ شد، بسیاری از معترضان به مسیر انقلاب بازگشتند و حتی در مراسم 9 دی شرکت کردند، ولیکن بعضی کاندیداها و برخی طرفدارانشان همچنان بر راه غلط خود پافشاری کرده و می‌کنند.

هر چند وقت یکبار مطالبی درباره چگونگی برخورد با نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات ـ که الان در حصر هستند ـ مطرح می‌شود. به اعتقاد شما چطور می‌شود این ماجرا را پایان داد؟

اگر از تجربه‌‌هایمان نتیجه نگیریم و عبرت نیاموزیم، مثل این است که بپذیریم از یک سوراخ چند بار گزیده شویم. هنوز هیچ نشانه‌ای از تنبه و بازگشت از مسیر فتنه در کسانی که فتنه 88 را با این عظمت و با هدف براندازی نظام و متزلزل کردن پایه‌های آن برپا کردند، وجود ندارد، حال چطور ممکن است یک عده انتظار داشته باشند که فتنه‌گران آزاد گذاشته شوند!

حتما این عده انتظار دارند از آنها معذرت‌خواهی و تشکر هم بشود و بگویند بیایید مسیر خودتان را ادامه بدهید. فکر می‌کنم این ماجرا وقتی پایان پیدا می‌کند که حدی از تنبه و بازگشت از مسیر فتنه ایجاد شود، اما می‌بینیم هنوز در میان این جمعیت، کسانی هستند که نه تنها نسبت به گذشته خود تنبه پیدا نکرده‌اند، بلکه حالت طلبکاری هم دارند.

آنان می‌گویند هیچ اتفاقی نیفتاده، هیچ ساختارشکنی نشده، هیچ تخلف قانونی انجام نگرفته و هیچ معارضه‌ای علیه دموکراسی نشده است. بنابراین با توجه به موضعی که این افراد هنوز بر آن تاکید دارند، نباید دستشان باز گذاشته شود تا دوباره دست به فتنه بزنند.

یعنی تا زمانی که توبه نکنند، همین سیر ادامه پیدا خواهد کرد؟

بله. این افراد باید متنبه شوند. من تعبیر تنبه و بازگشتن به مواضع نظام را درباره این افراد مطرح می‌کنم. لذا باید روشن شود که این افراد در مقام طلبکاری از نظام و بر سر ادعاهای غلطی که به دلایل مختلف، غلط بودن آنها ثابت شده است، نایستند و بنا نداشته باشند که راه خلاف رای مردم و قانون را ادامه بدهند.

در حوادث پس از انتخابات، بحث بصیرت خواص بارها مطرح شد و مصادیق مشخصی هم داشت. امروز مولفه‌های بصیرت خواص چیست؟ آیا می‌شود گفت در این زمینه شاهد وضعیت بهتری هستیم؟

من اوایل صحبتم عرض کردم که جایگاه مردم در کشور ارتقا پیدا کرده است یعنی پس از فتنه‌ که مردم از آن سربلند بیرون آمدند، شاهد جهش بزرگی در سطح آگاهی ملت هستیم و می‌بینیم بصیرت و آگاهی در جامعه آن‌قدر بالا رفته که دوست و دشمن، بخوبی تفکیک می‌شوند.

پیوند مردم و نظام بعد از فتنه آنقدر عمیق شده که آسیب رساندن به کشور، کاری غیرممکن است.

حضرت امام خمینی(ره) در بحث شناخت دشمن، مصداق بارز آن ‌را آمریکا و انگلیس می‌دانستند و تاکید داشتند که با نگاه به عملکرد این کشورها در طول تاریخ می‌توان دوست واقعی‌ را شناخت و از عملکردهای گذشته عبرت گرفت، لذا از این منظر، بی‌بصیرت کسی است که از یک سوراخ چند بار گزیده شود.

یکی دیگر از مولفه‌هایی که به انسان بصیرت می‌دهد، این است که انسان انس با قرآن داشته باشد و کتاب خدا را که در حقیقت، نامه‌ای است که برای انسان‌ها نوشته شده، درک کند.

یعنی وضعیت الان بهتر شده و خواص بابصیرت داریم؟

بله، عرض کردم که اصولا در آن نقطه عطف و در 9 دی در سطح کلان، بصیرت ملت و آگاهی‌شان جهش پیدا کرد، و طبیعتا کسانی هم که در مسیر انقلاب و در جهت انقلاب ارتقای سطح یافتند، بصیرتر شدند. ‌9 دی آزمونی برای همه بود که یک عده رفوزه و یک عده ارتقای درجه پیدا کردند، منتها اگر بخواهیم از خواص بی‌بصیرت نباشیم، بهتر است انس خود را با قرآن بیشتر و دائمی و همین طور پیوندمان را با اهل‌بیت پیامبر بیشتر کنیم.

برای این‌که وقایع 88 تکرار نشود چه مدلی برای کشور نیاز است؟چه ساز وکارهایی بخصوص با توجه به سیاست‌های کلی انتخابات باید طراحی شود؟

تفکیک قوا یکی از دستاوردهای دموکراسی است تا در حقیقت زور حاکمان وجود نداشته باشد و مردم بر خود حکومت کنند و حاکم بر سرنوشت خود باشند.

در دورانی که این تجربه را در کشورهای مختلف آزموده‌اند، دیده شده که گاهی بتدریج قوه مجریه می‌تواند ابتکار عمل را به دست بگیرد و فعال مایشاء ‌شود، لذا اندیشمندانی که تفکیک قوا ‌کردند، به این نتیجه رسیدند که وقتی تفکیک قوا می‌شود، باز هم نمی‌توانیم آن طور که باید و شاید قدرت را مهار کنیم. لذا برای این‌که قدرت در دست یک قوه نیفتد، در کشور ما مدل ولایت فقیه ارائه شد و ما در قانون اساسی کشور ضمن این‌که تفکیک قوا را پذیرفتیم، این قوا را زیر نظر ولایت فقیه که دارای شخصیت خاص با ویژگی‌های منحصربه‌فردی چون علم، تقوا و عدالت بود، قرار دادیم تا قوا با همدیگر هماهنگ ‌شوند و زیر نظر ولایت فقیه با یکدیگر، روابط خود را تنظیم کنند تا یک قوه نخواهد بر قوای دیگر یا بر مردم سلطه یابد.

خارج از چارچوب قوانین، مدل ولایت فقیه مدلی است که حاکمیت مردم را در چارچوب قانون اسلام تضمین کرده و ما شاهد هستیم دولت‌های مختلفی که آمدند و رفتند، پیوند عمیقی با مردم و رهبری داشتند و این امر باعث شده مسیر انقلاب و نظام تاکنون بخوبی طی شود.

در مدل حکومت اسلامی که از دل دین اسلام بیرون آمده، ما ولی فقیه، امام امت یا رهبر معظم انقلاب را داریم که شخصیتی فقیه، دانا به احکام خدا، قرآن، فقه و احکام دینی و زمان‌شناسی آشنا به دوران خود است و با ارتباطاتی که با بدنه جامعه و قوای مختلف دارد، اولین شخصی است که از فتنه‌ها و دشمنی‌ها آگاه می‌شود ‌و با اشرافی که بر مسائل دارد، می‌تواند فتنه، توطئه و دشمن را شناسایی کند.

شناسایی دشمن و دشمنی‌ها مرحله اولی است که در راس نظام ولی فقیه با ارتباطاتی که وجود دارد، شکل می‌‌دهد و سپس برای آن تدبیری مشخص می‌کند و آن‌ را با مردم و سایر دستگاه‌ها در میان می‌گذارد تا وظایف مردم و مسئولان مشخص شود و در این مرحله بصیرت در سطح ملی ایجاد می‌شود، به طوری که با این تدبیر شاهدیم در توطئه‌هایی مثل سال 88، مردم با تدبیر رهبری 9 دی به خیابان آمدند و با حضور آگاهانه در صحنه، توطئه‌ها را خنثی و چشم دشمنانی را که به کشور طمع بسته بودند کور کردند. با این تدبیر بود که دشمنان فهمیدند با مردم ایران نمی‌شود شوخی کرد و سر آنها کلاه گذاشت.

باز شاهد اجرای همین مدل در 23 تیرماه 78 هستیم و دیدیم که در سخنرانی تعیین‌کننده‌ای که رهبر معظم انقلاب پیش از 23 تیر داشتند، مردم را آگاه کردند و در تهران و در تجمعی که در دانشگاه تهران صورت گرفت، اوج آگاهی مردم به دنیا ثابت شد و فتنه پایان یافت.

اگر مراجعه‌ای به زمان حضور حضرت امام داشته باشیم، می‌بینیم که ایشان باتدبیر، غائله‌ای را که توسط خلق مسلمان در تبریز ایجاد شد، بسرعت با مردم در میان ‌گذاشتند و این مردم تبریز بودند که اولین گام فتنه را خنثی کردند.

براساس این مدل، ولی فقیه با ارتباطاتی که دارد، مسائل و توطئه‌ها را شناسایی و در دستگاه اجتهادی برای آن را‌ه‌حلی پیدا می‌کند و در اختیار مسئولان و مردم قرار می‌دهد تا وظایف، مشخص و با حضور آگاهانه مردم و مسئولان توطئه‌ها خنثی ‌شود.

گفته می‌شود در سیاست‌های کلی انتخابات باید بازنگری صورت گیرد و شورای نگهبان نیز بارها گفته ساختارهایی باید مدنظر قرار بگیرد. به نظر شما چه ساز وکار‌هایی با توجه به سیاست‌های کلی انتخابات باید اتخاذ شود؟

رهبر معظم انقلاب در دوره جدید و درباره موضوعات مهم که در جامعه وجود دارد، پیشنهادهایی می‌دهند و در مجمع تشخیص مصلحت که ما حضور داریم، این رهنمودها ارائه می‌شود و مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس خدمت ایشان ارائه می‌شود و بعد ایشان آن‌را ابلاغ می‌کنند. درباره انتخابات هم این کار انجام و سیاست‌های کلی انتخابات ابلاغ شده. فکر می‌کنم آنچه باید به قانون تبدیل شود، می‌تواند بسیاری از این بحث‌ها، یعنی ساز و کار انتخابات را هرچه بیشتر شفاف کند تا کسی نتواند شبهه‌‌ای ایجاد کند.

 

انتهای پیام/ص

دیدگاه شما

آخرین اخبار