انقلاب اسلامی ایران مانند هر انقلاب دیگری در مرحله ی نخست خود با این چالش مواجه است که انقلابیون پس از مدتی آرمانهای انقلاب را به فراموشی بسپارند.
اتفاقات فتنه ی 88 در روزهای پر التهاب پس از انتخابات نمونه ای بسیار زیبا و شیوا از این مورد است که انقلابیون و رهبران و کارگزاران انقلاب که حتی ممکن است از ابتدا نیز اصالتا با اصل آرمانهای انقلاب همراه نبوده اند.
بلکه منافق وار خود را همراه نشان داده اند. به یکباره به انقلاب و اصول مسلم آن خیانت می کنند. بزرگترین دلیل این خیانت همانطور که در سالهای اخیر بارها مورد تاکید رهبر روشن بین و روشن ضمیر انقلاب قرار گرفته است بی بصیرتی خواص است.
این علت خود عوامل متععددی دارد که فقط به صورت موردی به آن اشاره می شود:
.دل بستن به دنیا و ظواهر فریبنده ی آن-قرار گرفن افراد چاپلوس و نفوذی در کنار این خواص-و سنجیدن حق با خویشتن به جای سنجش خویش با حقیقت-فراتر دانستن خود از مردم و دوری از خواسته های حقیقی آنان تنها بخشی از عوامل این چالش است که به یکباره خود را مانند فتنه ی عظیم 88 می نمایاند.
2-همواره در مورد انقلابها این ترس وجود دارد که با پیروزی آنها و تثبیت شدن انقلاب و تبدیل انقلاب به حکومت و نظام حکومتی روح انقلابی بودن و آرمانهای آن که قرار است جهان را به جهانی متعالی و و آرمانی تبدیل کند به بروکراسی و سیستم اداری و نهادگرایی فلج کننده و خواب آور برای متصدیان امروز یا همان انقلابی های دیروز تبدیل شود.
رجوع مکرر به آرمانهای الهی انقلاب و سنجش رفتار جمهوری اسلامی عزیز با اسلام و تشیع انقلابی که اساس همه ی رفتارهای ماست می تواند راهگشا باشد.
مردم هرگز نباید در یک حکومت بر آمده از چنین انقلاب مقدسی در راهروهای پیچ در پیچ ادارات و شوراهای دست و پاگیر و ضد انقلابی بدون یار و یاور بمانند.
اینجاست که روحیه و مدیریت بسیجی به مدد و همراهی می آید و مشکلات را اگر به او اطمینان شود از دست و پا باز می کند.
همانگونه که پیر و رهبرمان امام خامنه ای فرمودندکه:(اگر روحیه بسیجی را از دست دادیم چه؟اگر به جای توجه به تکلیف و وظیفه و آرمان الهی ،به فکر تجملات شخصی افتادیم چه؟ اگر جوان بسیجی را ،جوان مومن را ،جوان با اخلاص را ،که هیچ چیز نمی خواهد جز اینکه میدانی باشد که در راه خدا مجاهدت کند در انزوا انداختیم و آن آدم پرروی افزون خواه پر توقع را مسلط کردیم چه؟آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد.) همانطور که ایشان فرمودند از دست دادن روحیه بسیجی یعنی همان روحیه ی انقلابی بودن برای نظام و انقلاب یک آفت و چالش اساسی است.
3-نگاهی به شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی بهمن 57 بیندازینم. معروف است که شعار اصلی انقلاب ما (استقلال –آزادی –جمهوری اسلامی) بوده و است .این شعارها بدون تردید نشان دهنده ی روح اصیل دینی انقلاب ماست.
همه ی این شعارها همانطور که همه میدانیم وسیله ای بود و هست برای آن که انقلاب زمینه ساز رسیدن انسان به کمال خود یعنی همان قرب الهی شود.
امری که بارها و بارها مورد تاکیدات امام خمینی (ره)نیز قرار گرفته است.حال اگر هر یک از این شعارها به جای وسیله تبدیل به هدف شود آیا از مسیر دور نشده ایم؟
4-انقلاب اسلامی به اذعان غالب جامعه شناسان ، فلاسفه و اندیشمندان معاصر نخستین و بزرگترین انقلاب نرم جهان معاصر است.
انقلابی که با تاسی از انقلاب نرم پیامبر نور و رحمت حضرت محمد مصطفی (ص)بدون کمترین خونریزی و با بیدار کردن فرهنگی همراه بود نه مانند انقلابهای روسیه و فرانسه با خونریزی ها و کودتاها و اعدامهای فراوان.
شبکه امپراطوری صهیون به سر کردگی آمریکا این بار با معکوس سازی از همان نقطه قوت انقلاب اسلامی یعنی قدرت نرم وارد کارزار شده است.
جنگ امروز دشمن جنگ نرم است نبردی که استراتژیستها آن را جنگ مغزها و قلبها نامیدند. یکی از شاخه های اساسی این جنگ نرم ایجاد بحران هویت است. چالشی که به نظر حقیر و بسیاری از صاحب نظران عرصه ی فکر و اندیشه و فرهنگ، امروز و فردا و کیان انقلاب و اسلام و ایران عزیزمان را تحدید می کند.
بحران هویت جوانان این مرز و بوم جدی است. که همراه با تهی کردن ایرانیان مسلمان از هویت است و به دو دلیل اساسی متاسفانه شیب تندتری گرفته است.اولی نبود استراتژی مدون در باز سازی هویتی از اندیشه ی زلال انقلاب اسلامی در عرصه ی فرهنگ و هنر بین مسولان و عدم آگاهی آنان به پیچیدگی های فرهنگی است.
امروز عرصه های مختلف فرهنگی کشور صحنه ی تاخته تاز روشنفکران سکولار و حتی ضد دین است. ما چه جوابی به شهدا خواهیم داشت در مقابل این غفلت عظیم که در حوزه ی فرهنگ و هنر از خود بروز داده ایم.
هرگز نتوانسته ایم در ساختار فرهنگی کشور به مانند ساختار سیاسی تغییرات انقلابی ایجاد کنیم و همه ی آنانی که در این سی سال بر عرصه ی فرهنگ کشور بود ه اند از انقلابی تا لیبرال باید پاسخ دهند.سینما ،کتاب ،نقاشی ،مطبوعات و...در کشور به تمام معنا در راستای انقلاب قدم بر نمی دارند که هیچ اغلب در عرصه ی ضد آن هستند.
البته پس از هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ا...خامنه ای تحولاتی ایجاد شده است اما متاسفانه در نهاد انقلابی مانند سپاه نیز بعضا فهم درستی از نرمینه گی جنگ وجود ندارد.و دومی طراحی مکرر توطئه از سوی جبهه ی استکبار است.
5-اساس همه ی چالشهای موجود در کشور که به بخشی از آنها در قسمتهای بالا اشاره شد به نظر همین مورد یعنی نبود الگوی بومی اسلامی –ایرانی پیشرفت می باشد.
با گذشت سی سال از انقلاب هنوز نظلام اقتصادی ما به هیچ وجه سالم و اسلامی نیست.نظام آموزشی و تربیتی برگرفته از تعالیم اومانیستهای خداگریز است.مصداقی برایتان می آورم اگر امروز شما وارد دانشگاه یا دبیرستانی در هر نقطه از کشور شوید و از دانشجویان و دانش آموزان آنجا بخواهید که مثلا معاد را که از اصول دین است برایتان اثبات کنند به نظرتان چند درصد موفق خواهند شد ؟با جرات می گویم تعداد زیادی تنخواهن بود. آیا این ضعف مفرط در نظام آموزشی ما را نمی رساند.
6-هرگز مردم نباید احساس کنند که نظام و انقلاب به خواسته های برحق آنان بی توجه شده است.و این امر اگر روی دهد یک چالش اساسی است.مگر رهبر بزرگوار انقلاب نفرمودند بزر گترین شان ما خدمتگذاری به مردم است.مغفول واقع شدن عدالت اجنماعی از سوی مسولان انقلاب گناهی نابخشودنی در حق انفلاب است.
آزادی های مشروع در چارچوب قانون و شرع نیز چنین است .مگر شهید مطهری نفرمودند:اگر می خواهیم انقلاب حفظ شود باید عدالت و آزادی را حفظ کنیم و در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی فرمودند:آزادی بهترین موقعیت برای نشان دادن صلابت اسلام است(نقل به مضمون).
همه می دانیم که اسلام آیین دنیا و آخرت است و آیین تامین معیشت دنیای مردم نیز هست.اسلام دین رهبانیت نیست و ائمه بارها ترک دنیا را نفی کرده اند.پس انقلاب اسلامی وظیفه ی تامین معیشت مردم را نیز دارد غفلت از معیشت مردم خیانت به انقلاب اسلامی و آرمانهای آن است.
7-نفوذ برخی افراد کم سواد یا معاند در مراکز حساس و حتی ارگانهای معمولی کشور در آینده قطعا باعث زحمات فراوان برای نظام خواهد شد.حضور برخی افراد غیر متعهد در نهادهای انقلابی نمونه ی چنین رویدادی است که می توان با تنظیم برنامه های درست از آن جلو گیری کرد بنده فردی را در یکی از نهادهای حساس کشور می شناسم که با وجود ایمان فراوان به اسلام اما از پاسخ گفتن به ساده ترسین سوالات پیرامون ماهیت ولایت فقیه عاجزند.
واما فرصتها:
انقلاب اسلامی با همه ی چالشهای پیش رو دارای دو مولفه ی اساسی است که با رجوع به آنها هرگز هیچ کدام از این چالشها نمی تواند به آن خدشه ای وارد کند
-مولفه ی اول دینی بودن است که با اصل مترقی ولایت فقیه به ظهور هر چه بیشتر رسیده است.همانطور که فرانسیس فوکویاما در کنفرانس شیعه شناسی در دانشگاه اورشلیم بیان می کند تفکر شیعی پرنده ای است با دو بال سرخ عاشورا و سبز مهدویت و مغز گرداننده ای به نام ولایت فقیه . تا عاشورا و مهدویت در کنار ولایت فقیه با ماست بز همه ی چالشها اگر بخواهیم و همت کنیم پیروز خواهیم شد.
2-مولفه ی دوم در انفلاب ما، مردم و ملت غیور ایران با فرهنگ و تمدن خدا گرا یانه ی هفت هزار ساله است.
مردمی که در این سی سال نشان داده اند که هرگاه نیاز باشد در صحنه اند و از ولایت و امامت و هویت خود حفاظت می کنند.
مردمی که همواره خواص بی بصیرت و دنیا پرست را درس بصیرت داده اند.
فتنه ی 88 و بویژه برخورد مردم با صحنه گردانان اصلی و ساکتین آن نشان داد که مردم بر تردیدها پیروز می شوند چون مقدادوار چشم در چشم ولی خود دارند نه در رسانه های تزویرگری که بودجه از خزانه ی خداگریزان وشیطان صفتان و تزویر گران دارند.
هیچ انقلابی در تاریخ نمی توان یافت که از چنین حمایت مردمی برخوردار باشد.و این نکته ی اساسی است.
باید در بر این نکته تاکید کرد تا امت(مردم) و امامت(ولایت ) در کنار هم باشند می توان براحتی بر چالشها هر چه که باشند فائق آمد .
به شرط بیداری در مسیر حقیقت.
این تفکر شیعی و انقلابی است.تفکری که مبتنی بر روح عدالت علوی و کرامت نبوی است که این دو مولفه در همه ی تاریخ و خط نورانی امامت ادامه داشته است و تا ظهور انسان کامل و مصلح قلبها و باورها و منتقم خونهایی به ناحق ریخته شده نیز ادامه خواهد داشت .
حبیب میرزایی
انتهای پیام/
دیدگاه شما