به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : اول این که دیابتیها جریان خون مناسبی در پاهایشان ندارند، بنابراین زخمهایشان زود ترمیم نمیشود. دوم این که زیاد بودن قند خون محیط مناسبی برای باکتریها ایجاد میکند تا رشد کنند و سوم این که دیابت کنترل نشده دفاع ایمنی را ضعیف میکند.
ولی سوال اساسی این است: آیا بدون هرگونه آسیب، پاها زخم میشوند یا این که زخمها خود به خود به وجود میآیند؟
واقعیت این است اگرچه دیابتیها براحتی پاهایشان زخم میشود، ولی هرگز بدون هیچ عاملی این اتفاق نمیافتد. مثال واضح در این مورد آسیبهای ناشی از کفش است. وقتی شما کفش نو میخرید، بعد از پوشیدن آن به دلیل درد یا سوزشی که در قسمتی از پا احساس خواهید کرد، شماره کفش را تغییر میدهید یا کفش دیگری را انتخاب خواهید کرد. حال بیمار دیابتی را در نظر بگیرید که حس درد و فشار را ندارد. وقتی او برای خرید کفش مراجعه میکند ممکن است متوجه فشار و دردی که این کفش به قسمتی از پایش وارد میکند، نشود و با خرید و پوشیدن آن بعد از مدتی یک قسمت از پایش زخم میشود. زمانی بیمار متوجه میشود که بوضوح زخم دیده میشود. در حالی که قبل از آن به دلیل بیحسی پاها اصلا متوجه این مشکل نبوده است. مثال دیگر این که وقتی بیمار دیابتی که حس پاهایش کم شده است با پای برهنه در منزل راه میرود ممکن است یک جسم کوچک به کف پایش بچسبد و او مدتها بدون این که متوجه شود روی آن راه برود و اندکاندک آن جسم خیلی ریز، کاملا کف پایش را زخمی کند.
سوال مهم این است آیا این مشکل راه حل پیشگیرانه دارد؟
بله. مهمترین راه جلوگیری از این فاجعه وارسی پاها توسط خود بیمار است.
دیابتیها باید هر روز پاهایشان را بهدقت وارسی و تمیز و با کرمهای خاص آن را مرطوب کنند. از طرف دیگر در انتخاب کفش مناسبی که به هیچ نقطه از پای بیمار فشار نمیآورد، دقت کنند. نکته مهم دیگر این که هرگز نباید با پای برهنه حتی در منزل راه بروند و حتما جوراب و کفش مناسبی در خانه بپوشند و نکته آخر این که اگر یک زخم کوچک در پایشان ایجاد شد، سریع به پزشک متخصص داخلی یا عفونی مراجعه کنند. همیشه به خاطر داشته باشیم زخمهای دیابتی علت مشخص دارند و قابل پیشگیری هستند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبر الهی در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، و با استقامات در مسیری که پای در آن نهاده بود، توانست آیین یکتا پرستی را در یکی از جاهل ترین جوامع آن زمان گسترش بدهد و در دورههای بعد، اسلام به یک دین جهانی تبدیل شد؛ در ادامه این مطلب، خلاصه ای از زندگی پیامبر رحمت از تولد تا وفات را بخوانید.
ولادت
سال دقیق ولادت حضرت محمد(ص) مشخص نیست، ابن هشام و برخی دیگر، ولادت او را در عام الفیل نوشتهاند، اما مشخص نیست که عام الفیل به طور دقیق چه سالی بوده است؛ از آنجا که تاریخنویسان، درگذشت پیامبر اسلام (ص) را در سال ۶۳۲م نوشتهاند و او هنگام وفات ۶۳ ساله بوده، میتوان تولد پیامبر را بین ۵۶۹ تا ۵۷۰م حدس زد. در مورد ماه تولد ایشان اکثر محدثان و تاریخ نویسان معتقداند که كه تولد پيامبر، در ماه «ربیع الاول» بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. ميان محدثان شيعه معروف است كه آن حضرت، در هفدهم ماه ربيع الاول روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به دنيا گشود و در این سال حادثه اصحاب فيل اتفاق افتاد، و ميان اهل تسنن نیز اين مشهور است كه ولادت آن حضرت، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است؛ که این فاصله هفت روزه در در ایران به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است.
پیامبر اسلام(ص) در شهر مکه متولد شد و برخی منابع محل تولد را شعب ابیطالب در خانه محمد بن یوسف دانستهاند. بنابر رسمی كه در مكه رايج بود، محمد (ص) را به زنی به نام حليمه سپردند تا در فضای ساده و پاک باديه پرورش يابد، که البته برخی معتقداند که این کار برای حفظ جان ایشان از ترور یهودیان بوده است.
معجزاتی که با ولادت پیامبر(ص) اتفاق افتاد
1- ممنوع شدن شیاطین از رفتن به آسمان های هفتگانه و گرفتن خبر.
2- سرنگون شدن همه بت ها.
3- ترک برداشتن کنگره های طاق کسری و فروریختن چهارده کنگره آن.
4- خشک شدن دریاچه ساوه که برای ایرانیان مقدس بود.
5- سرنگون شدن تخت تمام سلاطین عالم و لال شدن آنها در آن روز.
6- باطل شدن سحر، ساحران و جادوی جادوگران و قطع شدن ارتباط کاهنان با همزادان شیطانی آنها.
دوران کودکی و نوجوانی
قرآن کریم بر یتیم بودن پیامبر اسلام(ص) تصریح دارد و منابع تاریخی نیز در اینباره فراوان است. پدر پيامبر(ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبيلة بزرگ قريش بودند؛ قبيلهای كه بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مكه برخوردار بودند و بيشتر به بازرگانی اشتغال داشتند. عبدالله، چند ماه پس از ازدواج با آمنه، سفری تجاری به شام رفت و هنگام بازگشت، در یثرب درگذشت. برخی سیرهنویسان، درگذشت عبدالله را چند ماه پس از ولادت محمد (ص) نوشتهاند. بنابر رسمی كه در مكه رايج بود ، محمد (ص) را به زنی به نام حليمه سپردند تا در فضای ساده و پاك باديه پرورش يابد. وقتی محمد شش سال و سه ماه (و به قولی چهار سال) داشت، مادرش او را برای دیدار با اقوام و خویشان، به یثرب برد و در بازگشت به مکه، آمنه در ابواء درگذشت و همانجا دفن شد. آمنه در وقت درگذشت، ۳۰ ساله بود. محمد(ص) از اين پس در كنف حمايت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نيز در 8سالگي وی درگذشت و سرپرستی محمد(ص) بر عهده عمويش ابوطالب گذارده شد.
پیامبر اسلام(ص) همراه با ابوطالب سفری تجاری به شام رفت و با بحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود، دیدار کرد که او وعده نبوّت حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (ص) مطلع کرد. در مورد شغل پیامبر(ص) گفتهاند که او به شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است، فعالیت داشته.
ایشان در دوران نوجوانی خود به دلیل امانت داری، به صفت امین مشهور شد و با پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه(س) و نشان دادن لیاقتهای خود در امر تجارت، باعث شد که سود خوبی به این کاروان حاصل گردد. یکی دیگر از توانمندی ها و نشانه های لیاقت ایشان، حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود، بود.
ازدواج پیامبراکرم (ص)
حضرت محمد(ص) در تجارت با شریفترین زن قریش، خدیجه کبری، دختر خویلد شرکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت، به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد(ص) رساند، آن حضرت در 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.
درمورد چگونگی تمایل پیدا کردن حضرت خدیجه(س) به محمد مصطفی(س) اینگونه امده است:
پیامبر(ص) همانند دیگران با سرمایه اندک خود به تجارت میپرداخت و در ضمن به امانت داری و پاک دامنی شهرت یافته بود. تخصص در امر تجارت و تعهد شخصیت والای محمد امین(ص)، خدیجه را وا داشت تا برای مدیریت گروه بازرگانی خود، از وی سود جوید که به همین خاطر از محمد امین دعوت به همکاری نمود. خدیجه که زنی تجارت پیشه و ثروتمند و شرافتمند بود، مردان را برای امور بازرگانی اجیر میکرد و حقی را به آنها میداد. همچنان که گفتیم امانتداری و تخصص محمد امین را شنیده بود به سراغ او فرستاد و از او تقاضا کرد که همراه غلام او ”میسرة» برای تجارت از مکه رهسپار شام گردد، که پیامبر پیشنهاد خدیجه را پذیرفت و به شام رفت. مدیر کاروان خدیجه در این زمان بیست و پنج ساله بود. میسرة نیز در سفر کراماتی را از پیامبر دیده بود که در بازگشت همه وقایع را برای خدیجه بازگو کرد و خدیجه در ازدواج با رسول خدا رغبت نمود. در اینجا بود که علاقه مندی خود را به ازدواج با محمد امین اظهار نمود. پیامبر نیز با عموی خود نزد بزرگ خدیجه رفت و خدیجه را خواستگاری کرد.
تاریخ ازدواج، دو ماه و بیست و پنج روز پس از بازگشت از سفر شام بود. مهریه خدیجه، بیست شتر جوان و خطبه عقد را ابوطالب عموی پیامبر(ص) ایراد کرد. بعد از درگذشت خدیجه کبری، پیامبر با زنان دیگری که اکثراً بیوه بودند ازدواج کرد.پیامبر اکرم(ص) از حضرت خدیجه و نیز از سایر همسران خود صاحب فرزندانی شد اما تنها یادگار پیامبر(ص) بعد از رحلتش حضرت فاطمه زهرا(س) بود.
فرزندان پیامبر اسلام(ص)
مادر تمام فرزندان پیامبر به جز ابراهیم، خدیجه بود. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه بود. فرزندان رسول خدا(ص)، به جز حضرت فاطمه(س)، همگی در زمان حیات پیامبر درگذشتند و نسل پیامبر(ص) تنها از طریق فاطمه (س) ادامه یافت. محمد (ص) سه پسر و چهار دختر داشت:
قاسم، نخستین پسر که در کودکی در مکه درگذشت.
زینب، در ۸ق در مدینه درگذشت.
رقیه، در ۲ق در مدینه درگذشت.
ام کلثوم، در ۹ق در مدینه درگذشت.
فاطمه (س) در ۱۱ق، در مدینه شهید شد و نسل رسول خدا (ص) تنها از وی باقی ماند.
عبدالله، پس از بعثت در مکه زاده شد و همان جا درگذشت.
ابراهیم، در ۱۰ق در مدینه درگذشت.
حل اختلاف بر سر نصب حجرالسود
خانه کعبه در دوره جاهلیت هم در نظر عرب محترم بود. سالی سیل به درون کعبه راه یافت و دیوارهای خانه را شکست. قریش دیوارها را بالا بردند و وقتی خواستند حجرالاسود را نصب کنند، بین سران قبیلهها اختلاف شد. رئیس هر قبیله میخواست این افتخار را نصیب خود کند. سرانجام کار بالا گرفت. بزرگان قبیله طشتی پر از خون آوردند و دست خود را در آن فرو بردند و این کار مانند سوگندی بود که به موجب آن باید بجنگند تا پیروز شوند. سرانجام پذیرفتند، نخستین کسی را که از در بنیشیبه داخل مسجد شود به داوری بپذیرند و هر چه او گفت انجام دهند. نخستین کسی که داخل شد محمد (ص) بود. بزرگان قریش گفتند او امین است، داوری وی را میپذیریم. سپس داستان را به او گفتند. محمد(ص) گفت: «جامهای بگسترانید». و چون چنین کردند حجرالأسود را میان آن جامه گذاشت و گفت رئیس هر قبیله یک گوشه از جامه را بردارد، چون جامه را برداشتند و بالا بردند، حجرالاسود را برداشت و بر جای آن نهاد و با این داوری، از خونریزی بزرگی جلوگیری کرد. این اتفاق، نشاندهنده موقعیت محمد (ص) در میان مردم مکه است.
بعثت
حضرت محمد(ص) قبل از رسالت نیز یکتا پرست بودند و معمولا غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب مینمودند. گفتهاند نخستين نشانههای بعثت پيامبر (ص) به هنگام 40 سالگي او، رؤياهای صادقه بوده است، اما آنچه در سيره به عنوان آغاز بعثت شهرت يافته، شبی در ماه رجب است كه فرشتة وحی در غار حرا بر پيامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستين آيات سورة علق را برخواند. بنابر روايات، پيامبر(ص) به شتاب به خانه بازگشت و خواست كه او را هر چه زودتر بپوشانند. گويا براي مدتی در نزول وحی وقفهای ايجاد شد و همين امر پيامبر(ص ) را غمناك ساخته بود، ولی اندكی بعد فرشتة وحی باز آمد و آن حضرت را مامور هدايت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهای دينی و اخلاقی و پاك گردانيدن خانة خدا از بتان، و دلهای آدميان از خدايان دروغين كرد.
محمد (ص) در این باره ماجرای نزول جبرئیل گفته است: «جبرئیل نزد من آمد و گفت: «بخوان»، گفتم: «خواندن نمیدانم». دگربار گفت: «بخوان». گفتم: «چه بخوانم؟» گفت: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ»، بخوان به نام پروردگارت که آفرید.
مراحل ابلاغ رسالت
پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:
1- دعوت سری که اولین مرحله دعوت ایشان بود.
2- دعوت خویشان و نزدیکان که با نزول آیه انذار صورت گرفت و به یوم الدار معروف است. و در آن روز رسول خدا (ص)، حضرت علی (ع) را به جانشینی خود انتخاب کرد.
3- دعوت علنی.
نخستین مسلمانان
پیامبر(ص) با دریافت آیههای آغازین سوره علق که نخستین آیههای نازل شده بر اوست، و پس از مبعوث شدن به پیامبری، به داخل مکه بازگشت و به خانه رفت. در خانه، سه تن حاضر بودند: خدیجه، همسرش، علی بن ابیطالب(ع)، پسرعمویش، و زید بن حارثه. پیامبر(ص) دعوت به توحید را نخست از خانواده خود آغاز کرد و اولین کسی که از زنان به او ایمان آورد، همسرش خدیجه، و از مردان، پسرعمویش علی بنابیطالب(ع) بود که تحت سرپرستی پیامبر بود. در منابع فرق گوناگون اسلامی، از برخی دیگر همچون ابوبکر و زید بن حارثه به عنوان نخستین گروندگان به اسلام نام برده شده است.
یاران پیامبر بعد از درگیری کوتاهی برای عبادت به خانه ارقم رفته و در آنجا پنهان شدند. درگیری اینگونه آغاز شد که روزی سعد بن ابی وقاص با چند نفر از اصحاب رسول خدا(ص) نماز میگذارد که چند نفر از مشرکین با آنها به ستیز برخواستند و جنگ در میان آنان در گرفت سعد مردی از مشرکان را با استخوان فک شتری زخمی کرد و این نخستین خونی بود که در اسلام ریخته شد. پس از این واقعه رسول خدا و یارانش در خانه ارقم پنهان شدند تا اینکه دستور علنی شدن دعوت ابلاغ شد.
هر چند دعوت آغازین پیامبر(ص) بسیار محدود بود، ولی شمار مسلمانان رو به فزونی گذاشت و پس از چندی، اسلامآورندگان به اطراف مکه میرفتند و با پیامبر(ص) نماز میگزاردند.
دعوت علنی
بعد از سه سال تبلیغ پنهانی و جمع شدن گروهی اندک گرد پیامبر اسلام(ص)، دستور آسمانی انذار عشیره نازل شد. پیامبر(ص) در آغاز، مردم را به ترک پرستش بتها و به پرستیدن خدای یگانه میخواند. در ابتدا نمازها دو رکعتی بود. بعدها بر غیرمسافران چهار رکعت و بر مسافران دو رکعت واجب شد. مسلمانان هنگام نماز و پرستش خدا، از مردم پنهان میشدند و در شکاف کوهها و جاهای دور از رفت و آمد نماز میگزاردند.
چنانکه مشهور است، وقتی سه سال از بعثت محمد (ص) گذشت، پروردگار او را مأمور کرد تا همه مردم را به خدای یگانه بخواند:
«وَأَنذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ، وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»، و خویشان نزدیکت را هشدار ده، و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کردهاند، بال خود را فرو گستر، و اگر تو را نافرمانی کردند، بگو من از آنچه میکنید بیزارم.»
ابن اسحاق نوشته است که چون این آیهها نازل شد، پیامبر (ص)، علی (ع) را فرمود: «یا علی! خدا مرا فرموده است تا خویشاوندان نزدیک خود را به پرستش او بخوانم، گوسفندی بکش و مقداری نان و قدحی شیر فراهم کن». علی(ع) چنان کرد و در آن روز چهل تن یا نزدیک به چهل تن از فرزندان عبدالمطلب فراهم آمدند و همگی از آن خوردنی سیر شدند، اما همین که رسول خدا(ص) خواست سخنان خود را آغاز کند، ابولهب گفت: «او شما را سحر کرد»، که با این سخن، مجلس به هم خورد. رسول خدا(ص) روزی دیگر آنان را خواند و گفت: «ای فرزندان عبدالمطلب! گمان ندارم از عرب کسی بهتر از آنچه من برای شما آوردهام برای قوم خود آورده باشد. دنیا و آخرت را برای شما آوردهام». طبری مینویسد: چون رسول خدا دعوت خود را به خویشاوندان رساند، گفت: «کدام یک از شما مرا در این کار یاری میکند تا برادر من، وصی من و خلیفه من در میان شما باشد؟» همه خاموش شدند و علی (ع) گفت: «ای رسول خدا! آن من هستم». پیغمبر فرمود: «این وصی من و خلیفه من در میان شماست، سخن او را بشنوید و از او فرمان برید». این روایت را دیگر مورخان و نویسندگان سیره هم آوردهاند و از حدیثهای مشهور است.
مخالفت کافران
دشمنان پیامبر(ص) در واقع کسانی بودند که با ابلاغ رسالت محمدی منافع شان به خطر افتاد. چه اینکه بزرگان قریش نه اعتقادی به بتان داشتند و نه به آنها دل بسته بودندف بلکه تنها آنها را وسیلههایی برای مصمل به اهداف خود میدانستند و حمله به بتان را موجب از بین رفتن ابهت بتها دانسته که در نتیجه امیال و آرزوها و منافعشان را در خطر میدیدند. بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک آمیز آنان و نکوهش خدایانشان به شدت به مقابله با پیامبر اکرم(ص) پرداختند. ترس از دست دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سر سخت تر می نمود.
مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را میتوان در چهار بخش تقسیم بندی کرد: سازش و تطمیع، برخوردهای روانی، آزارهای جسمانی، برخوردهای علمی.
سران قریش برای آنکه پیشرفت دین تازه را متوقف سازند به هر حیله ای متوسل میشدند. بدگویی از پیغمبر و آزار رساندن به او، شکنجه و آسیب پیروان او، نسبت دادن شاعری و دیوانگی و ساحری به وی و… ولی هیچ یک از این اقدامات سودی نبخشید.
در یکی از اقدامات کفار، نضر بن حارث وعقبه از طرف قریش به مدینه رفتند و از دانایان یهود راهنمایی خواستند آنها گفتند: «سه مسئله از وی بپرسید تا صدق و کذب وی معلوم گردد، از اصحاب کهف و ذوالقرنین و روح». آنها به مکه بازگشتند و هر سه موضوع را از رسول خدا(ص) پرسیدند و پیامبر(ص) هر سه را جواب داد اما در عین حال ایمان نیاوردند.
شکنجه و آزار قریش نسبت به پیامبر و مسلمانان شدت گرفت. پیروان پیامبر به زندان و حبس محکوم شدند. زدن و گرسنگی و شکنجه های دردناک یاران پیامبر را فرا گرفته بود. خانواده عمار بن یاسر عنسی مورد شکنجه قرار گرفت. سمیه مادر عمار به شدت شکنجه شد و در راه اسلام با نیزه ابوجهل به شهادت رسید.
برادر عمار یعنی عبدالله و پدرش یاسر در مکه زیر شکنجه قریش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. بلال بن رباح حبشی را امیة بن خلف در گرمای شدید در بطحای مکه به پشت خواباند و سنگی بزرگ بر سینه اش نهاد تا به محمد (ص) کافر شود ولی او همچنان در زیر شکنجه احد احد می گفت.
هجرت مسلمانان به حبشه
با افزایش شمار مسلمانان، دشمنی و مخالفت قریش با محمد (ص) بیشتر شد. محمد (ص) در حمایت ابوطالب بود و قریشیان بر اساس پیمان قبیلهای نمیتوانستند به او آسیب جانی برسانند. اما نسبت به پیروان او خصوصا کسانی که پشتیبانی نداشتند، از هیچ سختگیری و آزاری دریغ نکردند. پیامبر، ناچار به این مسلمانان دستور داد به حبشه هجرت کنند و به آنها گفت: «در آن سرزمین پادشاهی است که کسی از او ستم نمیبیند، به آنجا بروید و بمانید تا خداوند شما را از این مصیبت برهاند.» وقتی قریش از هجرت مسلمانان به حبشه آگاه شدند، عمرو بن عاص و عبدالله بن ابی ربیعه را نزد نجاشی پادشاه حبشه فرستادند تا آنان را بازگردانند. نجاشی پس از شنیدن سخنان نمایندگان قریش و پاسخهای مسلمانان، از سپردن آنان به نمایندگان قریش امتناع کرد و نمایندگان قریش به مکه بازگشتند.
هجرت به مدینه
در سال یازدهم بعثت یک گروه شش نفره از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا(ص) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود.آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همان دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (ص) با یکدیگر متحد شوند.
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا(ص) بیعت کردند.
در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (ص) بعیت کردند. در این جا بود که انصار از رسول خدا (ص) خواستند تا به همراه آنها به یثرب بیاید. در این دیدار حضرت محمد (ص) به انصار گفت: «به این امر با شما بیعت میکنم که همان گونه که از زنان و فرزندان خود حفاظت میکنید، از من نیز حفاظت کنید».
پس از آن رسول خدا(ص) به مسلمانانى كه در مكه تحت شكنجه و آزار بودند دستور مهاجرت به مدينه و پيوستن به مسلمانان آن سرزمين را داد. به دنبال اين دستور مسلمانان مكه دسته دسته بهسوى مدينه مهاجرت كردند و خود آن حضرت چشم به راه فرمان خداى تعالى در مكه ماند.
پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (ص) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد. رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) گفت تا به جای او بخوابد. پس از آن رسول خدا(ص) با عنایت خداوند از خانه خارج شده و به جنوب شهر مکه یعنی مسیری کاملاً برعکس مسیر یثرب رفت. هنگامی که صبح شد، و مشرکان برای اجرای نقشه خود آماده شدند، حضرت علی (ع) از جای خود برخاست و مشرکان فهمیدند که رسول خدا (ص) از دسترس آنان خارج شده است، به تکاپو افتاده و به دنبال ایشان گشتند، و توسط یک راهنما تا پای کوه ثور که رسول خدا (ص) به همراه ابوبکر در آنجا پنهان شده بودند، آمدند، و مشاهده تارهای عنکبوبت بر در غار به داخل غار نرفتند.
سپس رسول خدا (ص) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیر معمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. رسول خدا (ص) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (ع) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (ص) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (ص) و بنیهاشم می شد، از جمله حضرت زهرا (س) و فاطمه بنت اسد و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (ع) در مکه وظیفه پس دادن امانت هایی که مردم مکه نزد پیامبر (ص) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. پیامبر (ص) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (عع)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.
فتح مکه
پیامبر(ص) در ماه رمضان سال ۸ هجرت با ۱۰,۰۰۰ نفر روانه مکه شد. و ترتیب حرکت را طوری داده بود که هیچکس از سفر او مطلع نگردد. چون لشکر به مرّالظهران رسید، عباس، عموی پیامبر، شب هنگام از خیمه بیرون شد و خواست کسی از مردم مکه را ببیند و به وسیله او پیغام دهد که قریش پیش از آنکه هلاک شوند خود را به پیغمبر برسانند. در آن شب به ابوسفیان برخورد و او را پناه داد و نزد پیامبر(ص) آورد، که ابوسفیان مسلمان شد. روز دیگر پیامبر دستور داد عباس او را در جای مناسبی نگاه دارد تا لشکریان از پیش روی او بگذرند.
پیامبر گفت: «هر کس به خانه رود و در را به روی خود ببندد در امان است و هرکس به خانه ابوسفیان پناهنده شود در امان است، و هرکس به مسجد الحرام برود در امان است». لشکر انبوه با آرامی وارد مکه شد. ابن هشام از ابن اسحاق روایت میکند که سعد بن عباده رئیس تیره خزرج، چون به مکه درآمد گفت: «امروز روز کشتار است! امروز روز درهم شکسته شدن حرمت است». سعد به گمان خود میخواست از قریش یا از تیره عدنانی انتقام بگیرد، و داد یثرب و مردم آن را از قریش و مکه بستاند. برای اینکه این توهم در ذهن مسلمانان جای نگیرد و فتح اسلامی را به حساب کینهتوزی قبیله نگذارند، پیامبر(ص)، علی (ع) را فرستاد و بدو گفت: «پرچم را از سعد بگیر که امروز روز رحمت است». بین مسلمانان و مردم مکه جز چند درگیری مختصر رخ نداد. پیغمبر(ص) به مسجد درآمد و همچنانکه سوار بود ۷ بار کعبه را طواف کرد و بر در کعبه ایستاد و گفت: «لا اله الا الله وحده لا شریک له صدق وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده»
آخرین حج پیامبر(ص) و ماجرای غدیرخم
شيخ كلينى روايت كرده كه: حضرت رسول (ص) بعد از هجرت، ده سال در مدينه ماند و حج به جا نياورد تا آن كه در سال دهم خداوند عالميان اين آيه را فرستاد: «و اذّن فى النّاس بالحجّ يأتوك رجالا و على كلّ ضامر يأتين من كلّ فجّ عميق، ليشهدوا منافع لهم»؛ و در ميان مردم براى اداى حج بانگ برآور تا پياده و سوار بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مى آيند به سوى تو روى آورند.
وقتی حضرت رسول(ص) از اعمال حجة الوداع فارغ شد متوجه مدينه شد و حضرت اميرالمؤمنين(ع) و ساير مسلمانان در خدمت آن حضرت بودند و چون به غدیر خم رسيدند. حق تعالى اين آيه را فرستاد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، اى پيغمبر بزرگوار! برسان به مردم آن چه فرستاده شده است بسوى تو از جانب پروردگار تو. در باب نص بر امامت على بن ابى طالب و خليفه نمودن او در ميان امت خود؛ پس فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»؛ پس اگر نكنى رسالت خدا را نرسانده ای و خدا تو را نگاه مى دارد از شر مردم.
رسول اکرم(ص) در آنجا خطبه معروف غدیرخم را قرائت فرمودند و حضرت علی(ع) را به جانشینی خود معرفی کردند. سپس همه بر گرد رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) جمع شدند و با آن حضرت مصافحه كردند و بيعت نمودند.
وفات
در اوایل سال ۱۱ق، پیامبر(ص) بیمار شد. چون بیماری وی سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر سفارش نمود و فرمود: «اگر کسی را حقی بر گردن من است بستاند، یا حلال کند و اگر کسی را آزردهام اینک برای تلافی آمادهام»
مطابق نقل صحیح بخاری از مهمترین کتابهای اهل سنت، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از صحابه به عیادت ایشان رفته بودند فرمود: «قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید». بعضی از حاضران گفتند: «بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده (و هذیان میگوید) و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است». در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی میگفتند: «بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را میگفتند»، رسول خدا(ص) فرمود: «برخیزید و از نزد من بروید».در صحیح مسلم که آن نیز از مهمترین کتابهای اهل سنت است، فردی که با سخن پیامبر(ص) مخالفت کرد عمر بن خطاب معرفی شده است. در همان کتاب و همچنین صحیح بخاری آمده است که ابن عباس پیوسته بر این ماجرا افسوس میخورد و آن را مصیبتی بزرگ میشمرد.
در بسیاری از منابع، دلیل بیماری پیامبر اکرم(ص) مسمومیت توسط زن یهودی گفته شده که میتوان گفت ایشان شهید شدهاند و نه رحلت!
اخلاق پیامبر(ص)
عالیترین و بارزترین خصوصیت پیامبر(ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. قرآن در این باره میگوید که «تو بر اخلاقی بزرگ و گرانمایه تکیه داری».
در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفتهاند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمیگفت. هرگز تمام دهان را نمیگشود، بیشتر تبسم داشت و هیچگاه به صدای بلند نمیخندید، چون به کسی میخواست روی کند، با تمام تن خویش برمیگشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقهمند بود، چندانکه چون از جایی گذر میکرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمییافتند. در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد و در بسیاری موارد، بهویژه آنگاه که تازه به مدینه درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با اینهمه، چون راهبان نمیزیست و خود میفرمود که از نعمتهای دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است.
رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیرت و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئیترین گوشههای آن را سینهبهسینه نقل میکردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار میدهند.
امیرمؤمنان در توصیف سیمای پیامبر(ص) میفرماید: «هر کس بدون آشنایی قبلی او را میدید هیبتش او را فرامیگرفت. هر کس با او معاشرت میکرد و با او آشنا میشد دوستدار او میگردید. پیامبر نگاهش را میان یارانش تقسیم میکرد و به هر کس بهاندازه مساوی نظر میافکند. هرگز رسول خدا با کسی دست نداد که دستش را از دست او بردارد جز آنکه آن طرف ابتدا دستش را بکشد.»
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم ها،مطابق با آمار سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بیش از ۳۳۴ هزار و ۲۰۰ سیم کارت در راستای اجرای سیاست قطع خطوط موبایلی که مبادرت به ارسال پیامکهای تبلیغاتی میکنند، مسدود شده است.
این آمار مربوط به پایان مهرماه ۹۹ است و طی ۷ ماه گذشته حدود ۱۰۰ هزار سیم کارت به دلیل ارسال پیامکهای مزاحم تبلیغاتی از سوی رگولاتوری قطع شده است.
این در حالی است که تا پایان سال ۹۸ سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی شمار قطع سیم کارت مزاحم پیامکی را حدود ۲۴۶ هزار سیم کارت اعلام کرده بود.
برخورد با موضوع تبلیغات پیامکی از حدود ۲ سال گذشته در قالب مسدود سازی سیم کارتهای شخصی که پیامکهای مزاحم تبلیغاتی ارسال میکنند، دنبال میشود و تا پایان سال ۹۸ سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی حدود ۲۴۶ هزار سیم کارت را به این دلیل مسدود کرد.
اجرای سیاست قطع خطوط موبایلی که مبادرت به ارسال پیامکهای تبلیغاتی میکنند، از بهمن ماه سال ۹۷ و طبق دستور رئیس جمهور در دستور کار رگولاتوری قرار گرفت. اگرچه بیش از ۳۳۰ هزار سیم کارت تاکنون به دلیل این تخلف مسدود شده است، اما شواهد نشان میدهد که مشترکان تلفن همراه همچنان از دریافت پیامکهای تبلیغاتی ناخواسته گلایهمندند و این سیاست، مشکل را به صورت ۱۰۰ درصد حل نکرده است. با این وجود، اما روند برخورد با متخلفان سرعت یافته است.
کاربرانی که از دریافت پیامکهای تبلیغاتی که با شمارههای شخصی برای آنها ارسال میشوند ناراضی هستند، میتوانند از طریق سامانه دستوری «ستاره ۸۰۰ مربع» شمارههایی که این پیامکها را ارسال کردهاند به رگولاتوری اعلام کنند.
مطابق با آمار رگولاتوری، بیشترین اعتراضات از پیامکهای تبلیغاتی مربوط به پیامکهایی است که از سمت سیم کارتهای شخصی و به صورت انبوه ارسال میشود. از آنجایی که از این سیم کارتها تنها برای ارسال پیامک انبوه استفاده شده و سرویس دیگری از آن فعال نیست، این تخلف بر مبنای حجم زیادی از پیامک که از طریق این سیمکارتها ارسال میشود قابل شناسایی است.
به همین دلیل رگولاتوری از مشترکانی که این پیامکها را دریافت میکنند خواسته که از طریق کد دستوری، مشخصات این سیمکارتهای مزاحم را گزارش دهند.
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی آذرماه ۹۸ وعده تشدید برخورد با افرادی را که با شمارههای شخصی اقدام به ارسال پیامکهای تبلیغاتی مزاحم میکنند داد و اعلام کرده بود که تصمیم دارد تمام سیم کارتهای متعلق به مشترکی که از سیمکارت خود برای ارسال پیامکهای مزاحم استفاده میکند را غیرفعال کند. البته به نظر میرسد این روش فعلاً اجرایی نشده است.
مشترکان موبایل همچنین میتوانند با شمارهگیری کد دستوری ستاره هشتصد مربع (#۸۰۰*) نسبت به درخواست قطع سرویس پیامکهای انبوه تبلیغاتی خود اقدام کنند.
در این سامانه علاوه بر امکان درخواست برای قطع خدمات و تبلیغات، گزینهای نیز برای تبلیغ از خط شخصی وجود دارد که کاربر با واردکردن شماره موبایلی که از آن پیامک دریافت میکند میتواند آن را گزارش داده تا رگولاتوری نسبت به مسدود کردن آن شماره اقدام کنند.
به گزارش شبنم ها،۱۰ ماه از همه گیری ویروس کرونا در جهان میگذرد. کووید ۱۹ تاکنون نزدیک به ۴۰ میلیون نفر را در جهان آلوده کرده و از این میان، یک میلیون و ۱۱۰ هزار نفر را به کام مرگ کشانده است. دولتها امیدوارند بتوانند با افزایش تعداد تست کرونا و شناسایی بیماران، اقدام به قرنطینه آنها کرده و از این طریق زنجیره شیوع ویروس در جامعه را قطع کنند. از این رو، دانشمندان به طور گسترده در حال کار بر روی یافتن تستهای سریع و ارزان قیمت هستند. دانشمندان انگلیسی به تازگی موفق شدند به روشی سریع برای تشخیص مبتلایان به کووید ۱۹ دست یابند.
بر این اساس، محققان دانشگاه آکسفورد انگلیس اعلام کردند یک تست سریع تشخیص کرونا را ابداع کرده اند که میتواند با دقت بسیار بالا و سرعت بیشتر نسبت به دیگر تست ها، ابتلای افراد به کووید ۱۹ را تشخیص دهد. دانشمندان در این روش نمونههای گرفته شده از بیماران را به دستگاهی میدهند که میتواند قطعات ویروس کرونا را تشخیص دهد. این در حالی است که آزمایشهای دیگر از راه شمارش گلبولهای سفید خون و یا نشانههای دیگر وجود ویروس در بدن، به ابتلای فرد به کووید ۱۹ پی میبردند.
دانشمندان میگویند یکی از مزیتهای این روش این است که میتواند با سرعتی باورنکردنی ابتلای افراد را تشخیص دهد. محققان تاکید دارند در این روش میتوان در کمتر از ۵ دقیقه از آلوده بودن فرد به کرونا اطلاع یافت. این بدان معنا خواهد بود که میتوان از این تست در اماکن شلوغ و در مقیاس بالا استفاده کرد.
متخصصان انگلیسی تاکید دارند در این روش میتوان به راحتی تکههای متعلق به ویروس را تشخیص داد. این دستگاه میتواند با تهیه یک تصویر میکروسکوپی از نمونههای افراد، با فلورسنت حضور ویروس را تشخیص دهد. این دستگاه سپس با کمک یک الگوریتم میتواند به صورت اتوماتیک اقدام به تحلیل دادهها و تشخیص ابتلای فرد به کووید ۱۹ کند.
دانشمندان امیدوارند به زودی اقدام به تجاری سازی این روش برای انجام تست کرونا در ابعاد بزرگ کنند. برآورد محققان این است که تا اوایل سال ۲۰۲۱ کسب مجوز لازم برای استفاده از این روش زمان خواهد برد و در شش ماه پس از آن میتوان در اماکن عمومی از این روش استفاده کرد.
بیشتر بخوانید
وقوع همزمان ۴ سندرم دردناک در بدن بهبودیافتگان از کرونا
استفاده از مهندسی ژنتیک برای تشخیص کرونا
پیشتر دانشمندان آمریکایی نیز موفق به کشف یک تست سریع برای تشخیص کرونا شده بودند. دانشمندان آمریکایی با استفاده از فناوری مهندسی ژنتیک کریسپر (CRISPR) به روشی برای تشخیص سریع ابتلای افراد به ویروس کرونا دست یافتند. کریسپر بخشی از دی انای پروکاریوت و حاوی تناوبهای کوتاه توالی بنیادین است. کریسپر نوعی سیستم ایمنی تطابق پذیر در باکتریهاست که آنها را قادر به کشف دیانای ویروس و نابودیشان میکند.
[تست سریع کرونا در ۵ دقیقه]
بخشی از سیستم کریسپر، پروتئینی به نام کَس۹ (Cas ۹) است که قابلیت جستجو، برش زدن و سرانجام استحاله دیانای ویروس را به روشی خاص دارد. فناوری کریسپر به دانشمندان اجازه میدهد، تغییراتی در دیانای سلولها ایجاد کنند. دانشمندان موفق شدند از همین فناوری به روشی موثر و سریع برای شناسایی ابتلای افراد به کرونا دست یابند. متخصصان میگویند یکی از مزیتهای این روش این است که افراد برای تست کرونا احتیاجی به مراجعه به آزمایشگاههای تخصصی ندارند. این تست کرونا را میتوان در مطب پزشکان، مدارس و ساختمانهای اداری انجام داد.
مکس ویلسون، استاد بیولوژی مولکولی دانشگاه کالیفرنیا در این رابطه گفت: این تست مطمئنی برای سنجش ابتلای افراد به کووید ۱۹ است و با ظرافت خاصی میتواند بیماران کرونایی را تشخیص دهد. تاکنون این روش یکی از سریعترین روشها برای تست کرونا بوده است.
در گذشته دانشمندان از روش تست مبتنی بر فناوری کریسپر برای تسریع در شناسایی بیماران کرونایی استفاده کرده بودند. در تحقیقات پیشین دانشمندان موفق شدند در ظرف یک ساعت ابتلای افراد را تشخیص دهند که بسیار سریعتر از تست ۲۴ ساعته کرونا محسوب میشد. با این حال، تلاش فعلی دانشمندان باعث کاهش زمان تشخیص به ۵ دقیقه شده است.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم همدان به نقل از خبرگزاری تسنیم : شما کاربران عزیز با کپی کردن این متنها میتوانید در پیام رسانها و شبکههای اجتماعی شهادت امام رضا (ع) را به دوستان و آشنایان خود تسلیت بگویید.
عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است
شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است
به چشمهمزدنی این دو ماه هم رفت و
بهار گریه هم امشب رو به پایان است
به این فراق بگرییم و یا به دوری ِتو
بگو چه کار کنم درد و غم فراوان است
شهادت امام هشتم تسلیت باد
.
.
.
شعر شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
افتاده ای بر روی خاک و پر نداری
جز دیده ی تر مونسی دیگر نداری
آنقدر غربت می چکد از جسمت آقا
ناخواسته می گویمت مادر نداری
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
عبا کشیده به سر غربتی نهان دارد
نگاه زار به این حالش آسمان دارد
به یک قدم نرسیده دوباره می افتد
مشخص است تنی زار و ناتوان دارد
به سوز زهر پذیرایی از غریبی شد
چه یادگاری تلخی ز میزبان دارد
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
اس ام اس شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
از این مصیبت هر دلی پر شرر شد
که ثامن الائمه پاره جگر شد
فاطمه گریان این غم عظمی
واویلا واویلا آه و واویلا
شهادت امام هشتم تسلیت باد
.
.
.
این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید
هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید
در این حرم قدس که باغی ز بهشت است
هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود
معلوم بود امروز روز آخرش بود
معلوم بود آقای ما را زهر دادند
وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
پیامک شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
جوادم،بیا به بالین ِ پدر،ببین که دل شده ز کینه پر شرر
در آتش زهر جفا با چشم ِ تر،افتاده ام یاد ِ غم دیوار و در
این آتش ِ زهر جفا کجا،آن آتش و انبوه ِ شعله ها
میخ ِ در و غمدیده مادرم،بمیرم که شد محسن فدا
در پیش ِ چشم ِ امیر المؤمنین
پشت در،زهرا شده نقش زمین
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
آخر ِ صفر و عزای ثامن الحجج
سینه زن و بگو اللهم عجل فرج
یا صاحب الزّمان،شده بیت الاحزان
وادی ّ خراسان،مولا یا رضا جان...
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست
هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست
شهر جدت که مرا راه ندادند اما
بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
بیمارم و پای تا به سر دردم من
از بهر شفا سوی تو رو کردم من
مولا تو مرا شفا دهی یا ندهی
از مقصد خویش بر نمی گردم من
شهادت امام هشتم تسلیت باد
.
.
.
خادمت پشت در قصر خبر می خواهد
از شب مبهم این فتنه سحر می خواهد
کاش آن خوشه مسموم زبانش می گفت:
لب شیرین تو انگور مگر می خواهد؟
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
پر اشک است دو چشم تر تو
شده وقت نفس آخر تو
در دل حجره زمین افتاده
به روی خاک چرا پیکر تو
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
آمد از راه و کشیده است عبا را به سرش
وای از سینۀ سوزان و دل شعله ورش
همچو شمعی که بسوزد ز شرر آب شود
آب کرد آتش آن زهر ز پا تا به سرش
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
کی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم
تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم
نهادم از سعادت دست در دامن مولایی
که تاج سلطنت در کوی او ریزد زدامانم
ندارم باک از محشر، ندارم باک از میزان
که کامل با تولای رضا گردیده ایمانم
شهادت امام هشتم تسلیت باد
.
.
.
متن روضه شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
انگور می دهند که قربانی ات کنند
لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند
صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
می خواستند آینه بندانی ات کنند
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
وقت ورود در حرم تو هوایی ام
وقت خروج تازه زمین گیر میشوم
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
هر کجا خورده ام زمین گفتم
یار بی دستی ام امام رضاست(ع)
بارها گفته ام فقیرم من
همه هستی ام امام رضاست(ع)
شهادت امام رضا(ع) تسلیت
.
.
.
متن ادبی شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
به توکل نام اعظمت
*آمده ام ، آمدم ای شاه پناهم بده*
*خط امانی ، ز گناهم بده*
*ای حرمت ، ملجأ درماندگان*
*دور مران از درو راهم بده*
*لایق وصل تو که من نیستم*
*اذن به یک لحظه نگاهم بده*
***السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)***
.
.
.
میدونم شفاعت بی منتت زبون زده
به همین امید دلم به مشهد تو اومده
.
.
.
جـزر آمـده و حــال مَـرا مَـد کرده
بغض آمده، از حنجره ام رد کرده
من این چمدان، تو ساک ها را بردار
بدجــور دلـــم هــوای مشهـــد کرده...
دلم حرم امام رضا(ع) میخواد...
.
.
.
هرچند تورا ضامن آهو خوانند
ای ضامن صد قافله دل ادرکنی
.
.
.
دلم شکسته، دلم را نمی خری آقا؟
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم؛
تو آبروی کسی را نمی بری آقا ...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
.
.
.
دلنوشته شهادت امام رضا (ع)
.
.
.
باز آمدم و برابرت بنشستم
احرام طواف گرد رویت بستم
هر پیمانی که بی تو با خود بستم
چون روی تو دیدم همه را بشکستم
"السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)"
.
.
.
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است/یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است/حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای/آنجا برای عشق شروعی مجدد است
شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : به مناسبت شهادت هشتمین پیشوای شیعیان، امام رضا (ع)، دوبیتی هایی به همین مناسبت از شاعران کشورمان را در این مطلب بخوانید.
مهدی رحیمی
آمدی در خاک ایران، خاک ایران سبز شد
از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد
ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار
هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد
محمدعلی بیابانی
در اوج غربت و غم زهر کینه یارش بود
میان حجره دلش تنگ گلعذارش بود
در آرزوی جوادش دمی قرار نداشت
به آخرین نفسش چشم انتظارش بود
یوسف رحیمی
خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب
از سمت چشمهای ترت أیها الغریب
تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و برت أیها الغریب
حسن لطفی
بر آه آهِ من جگر سخت خاره سوخت
بر وای وای من دل سنگ ستاره سوخت
همچمون کبوتران ز عطش بال میزنم
لب تشنهام، دلم، جگر پاره پاره سوخت
محمد ژولیده
عبا به پایم اگر گیر میکند، غم نیست
اگر به کوچه زمین میخورم، دمادم نیست
میان کوچه فقط یک نفر زمین خورده
به غیر مادرمان این چنین در عالم نیست
حسن لطفی
امان نداد مرا این غم و به جان افتاد
میان سینهام این درد بی امان افتاد
چنان به سینۀ خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد
محمد فردوسی
آسمان است و خسوف قمرش معلوم است
غربت بی حد او از سفرش معلوم است
موی آشفته و اوضاع به هم ریختهاش
با عبایی که کشیده به سرش معلوم است
حسنا محمدزاده
تنها تو میفهمی غمِ غربت چشیدن را
وادی به وادی بر زمین، دامن کشیدن را
گفتند: خاکِ طوس بوی کربلا دارد
یاد تو آوردند فصلِ سیب چیدن را
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم ها به نقل از بانو : موضوعي که مطرح است اين است که عروس خانم در طول زندگي دلش بخواهد مهريه اش را به هر دليلي ببخشد. بخشيدن مهريه را ه و روش و نکات خودش را دارد ،که در ادامه آنها را مرور مي کنيم. بخشيدن مهريه توسط عروس خانم به آقاي داماد اولا اينکه تا قبل از ثبت عقد امکان بخشش مهريه وجود ندارد.بنابراين اگر قبل از عقد دست نوشته اي مبني بر بخشيدن مهريه خود به همسرتان داده ايد، فاقد اعتبار است. نکته دوم اينکه اصلا نياز نيست به دادگاه مراجعه کنيد مثلا شما روي يک کاغذ مي نويسد من مهريه خودم را به همسرم بخشيدم و بعد امضا و اثر انگشت مي زنيد، اين خودش يک مدرک به حساب مي آيد. با اين حال داماد براي محکم کاري بهتر است راهي دفترخانه اسناد رسمي شود و اين کار را ثبت کند. اين اقدام همان اقرارنامه ثبتي است و بعد از ثبت?نامهايبهدفتر ثبت ازدواج که قبلا آنجا ازدواجتان ثبت شده نوشته شده تا آنها هم در دفتر خود ثبت کنند و در عقدنامه نوشته شود. اما اين راه کمي درد سر دارد و اگر واقعا عروس خانم قصد دارد که مهريه اش را ببخشد، بهتر است با آقاي داماد راهي دفتر اسناد رسمي شود و اين کار را قانوني کند. محضردار اعتراف همسر براي بخشش مهريه را در قالب «اقرارنامه ثبتي» تنظيم مي کند؛ البته کار به همين جا ختم نمي شود، زيرا براي محکم کاري بايد نامه اي از آنجا براي دفترخانه رسمي ازدواج- که عقد در آن مکان ثبت شده - برده شود تا در آنجا مفاد نامه در «صفحه ملاحظات» عقدنامه ثبت شود.. عروس خانم بدون اجازه پدر هرگز مهريه خود را نبخشيد! بهتر است اگر قصد بخشيدن مهريه خود را دارين بدون اجازه پدرتان اين کار را انجام ندهيد. در اين راستا دفاتر اسناد رسمي در صورت اجازه پدر عروس خانم مهريه را به شوهر مي بخشند و آن را ثبت مي کنند. مي دانيم که طبق ماده 1082 قانون مدني شما از زماني که عقد کرديد و هنوز مُهر ازدواجتان خشک نشده است، مالک مهرتان مي شويد و مي توانيد هر دخل و تصرفي که خواستيد در آن داشته باشيد، اما اذن پدر در اين مورد خاص لازم است هر چند اين موضوع نه جنبه قانوني دارد و نه جنبه شرعي، اما دفاتر اسناد رسمي به دليل اينکه گاهي اين بخشش مهريه از روي اجبار يا از روي احساسات آني رخ مي دهد، اين شرط را براي اين موضوع مي گذارند که يک شرط لازم نيست،اما از بروز مشکلات بعدي پيشگيري مي کند. عروس خانم عزيز مراقب باشيد با ثواب کردن ،کباب نشويد! اذن پدر در اين مورد خاص لازم است هر چند اين موضوع نه جنبه قانوني دارد و نه جنبه شرعي، اما دفاتر اسناد رسمي به دليل اينکه گاهي اين بخشش مهريه از روي اجبار يا از روي احساسات آني رخ مي دهد، اين شرط را براي اين موضوع مي گذارند که يک شرط لازم نيست،اما از بروز مشکلات بعدي پيشگيري مي کند. گاهي ممکن است خانمي با بخشيدن مهريه اش، خود را دچار دردسر بزرگي کند. به عنوان مثال دختري در دوره عقد مهريه اش را مي بخشد و بعد از عروسي به هر دليلي تمايلي به ادامه زندگي با همسرش ندارد و تقاضاي طلاق مي کند! در اين ميان چون زن خواهان طلاق است که در قانون به آن «طلاق خلع» مي گويند، زن بايد معادل مهريه يا مبلغي کمتر يا بيشتر از آن را به داماد پرداخت کند. به اين ترتيب زن براي رهايي از زندگي اي که تمايلي به آن ندارد نه تنها مهريه اي نمي گيرد، بلکه بايد رقمي را نيز براي جدايي به مرد بپردازد. پس قبل از بذل و بخشش، کمي بيشتر تامل کنيد. گاهي زن و مرد در زندگي آنقدر دچار اختلاف مي شوند که زن مي گويد «مهرم حلال جونم آزاد!» اما يک سوال اگر عروس خانم مهرش را ببخشد آيا واقعا طلاق به سرعت انجام شده و کار تمام است؟ اتفاقا کاملا در اشتباه هستيد. اصلا معلوم نيست بعد از بخشش مهريه مرد حاضر به طلاق همسر شود، يا زمان عده دوباره رجوع نکند! براي اين که در اين حوزه مشکلي ايجاد نشود، شرع و قانون راه آن را پيش بيني کرده است. بد نيست بدانيد که طلاق «خلع» و «مبارات» دقيقا همين هدف شما را به طور کامل و بدون ضرر و خطر تامين مي کند. در اين نوع طلاق، زن و شوهر توافق مي کنند در عوض مهريه يا کمتر يا بيشتر از آن از يکديگر جدا شوند. در اين روش ديگر شوهر حق رجوع ندارد و به اين ترتيب زن با بخشيدن مالي معادل مهريه، يا بيشتر و کمتر از آن به شوهر، او را راضي به طلاق مي کند. البته اگر اين بيزاري از ادامه زندگي دو طرفه باشد، اما زن تقاضاي طلاق بدهد باز هم بايد مهريه اش را ببخشد تا اين طلاق که مبارات نام دارد، جاري شود. آيا بعد از بخشيدن مهريه امکان گرفتن آن وجود دارد؟ اگر بعد از بخشيدن مهريه خود پشيمان شده ايد بايد بدانيد چند فرض در اين مورد وجود دارد که بايد به آن دقت کرد. 1. اگر زن به مرد بگويد که وي تکليفي براي پرداخت مهريه ندارد، مرد ديگر اين تکليف را نخواهد داشت. 2. تصور کنيد زن مهريه را به مرد ببخشد (هبه کند)، بايد اين لفظ را بگويد که «من مهر خود را به تو بخشيدم». در اين حالت، تکليف مرد در پرداخت مهريه به طور کامل از بين نمي رود، زيرا زن مي تواند تحت شرايطي از اين هبه برگردد و مهريه خود را مطالبه کند. البته اين مسئله مشروط بر اين است که زن، طي قرارداد ديگري، اين حق را از خود نگرفته باشد، وگرنه راه ديگري وجود ندارد.
عالم به انتظار توایستاده است. تو همان آدمی که فرشتگان برپاهای تو سجده می کنند آدم نوید آمدنت را به تمام فرزندانش داده است وهمه به شوق دیدار تو و رهایی از بندهای اسارت ثانیه ها را می کُشند. تو رحمت للعالمینی و اسلام آورده ای. تسلیم در برابر خدای جهانیان. تو همان بارانی که خداوند وعده باریدنش را به جانهای تشنه داده است. تو خورشیدی هستی که از کوه حرا تابیده ای. با آمدنت تمامی کاخ های ظلم و زور به یکباره فرو ریخت. با آمدنت تمامی پابرهنگان عالم اوج گرفته اند .
به گزارش شبنم ها،
دیبا مبین روانشناس بالینی و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس، درباره علل مهم گرایش جوانان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر اظهار داشت: بسیاری از والدین تصور میکنند که وقتی نوجوانانی دچار اعتیاد میشوند، در خانواده آنها اعتیاد وجود دارد، فقیر و از لحاظ معیشتی مشکل دارند و یا بچه های طلاق هستند؛ درحالی که پارامترهای درگیری به اعتیاد در نوجوانان متفاوت از سایر گروههای سنی است و آنها اغلب به دلیل استرس و اضطراب، عدم اعتماد به نفس و برای کنترل خشم و عصبانیت رو به مصرف موارد مخدر می آورند.
وی تصریح کرد: بحرانهای دوران بلوغ و نوسانات شدید رفتاری که از گوشهگیری تا شور و هیجان غیر قابل کنترل گسترده است، باعث میشود تا بسیاری از نوجوانان در جستجوی آرامش باشند آنها به سرعت درحال تغییر ذائقه و سلایق خود هستند تا مسیر گم شده خود را پیدا کنند به همین دلیل مدتی به دنبال موسیقی و تئاتر و مدتی درصدد ورزش و نقاشی هستند این تغییر رفتار دینامیکی بخشی از هویتیابی نوجوان است.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی برخی از نوجوانان که مهارتهای اجتماعی را به شکل صحیحی از والدین خود نیاموختند برای کنترل روان خود به سمت آرامش های کاذب می رود تا به نوعی خود را تخلیه کنند و این سرآغاز اعتیاد است.
انگیزههای مصرف مواد مخدر شکل فانتزی به خود گرفته است
وی با بیان اینکه انگیزههای مصرف مواد مخدر شکل فانتزی و شیک به خود گرفته است، افزود: تحقیقات میدانی نشان میدهد که انگیزهها و الگوهای مصرف مواد مخدر در حال تغییر است و بهانههای عجیبی برای اعتیاد در نوجوانان و جوانان وجود دارد به طور مثال برخی از افراد به خصوص دختران برای لاغری و رسیدن به وزن مورد نظر خود به جای ورزش و یا کنترل رژیم غذایی اقدام به مصرف مواد مخدر میکنند که این زنگ خطری برای والدین و جامعه است که تغییر ارزش و سبک زندگی تا این اندازه باعث کج فهمی در نسل جدید شده است.
مبین اضافه کرد: نوجوانان به مصرف مواد توهمزا و محرک بیشتر از سایر مواد علاقه نشان میدهند و همین امر باعث شده تا مواد صنعتی با عوارض پرخطر بیش از پیش رونق بگیرد به طوری که کلکسیونی از مواد مخدر با نامها و دوزهای مختلف هر روز تولید و شناسایی شود.
این مشاوره خانواده ابراز داشت: از آن جایی که مغز نوجوان در حال پیشرفت و تکامل است، سلولهای مغزی او پیامهای بلندتری را به قسمتهای دیگر نسبت به سلولهای مغزی فرد جوان میفرستد، این پیامهای شدید کمی عقب و جلو میشود و با ایجاد احساسات شدیدی مثل رضایت از یک فعالیت رضایت بخش همراه میشود که در نوجوانان بیشتر از جوانان است. پس میتوان نتیجه گرفت که یک نوجوان به مواد حساستر و درصورت یکبار تجربه مصرف مواد مخدر میل بیشتری برای تجربههای بعدی دارد به همین خاطر والدین باید در این برهه سنی بیش از پیش مراقب رفتارها، مشکلات، دغدغهها و هیجانات فرزند خود باشند.
مبین خاطر نشان کرد: تربیت والدین تأثیر بسزایی در بروز مشکلات رفتاری نوجوانان دارد، رابطه صمیمی والدین و نوجوانان باعث میشود تا در هنگام مشکلات و بحرانهای نوجوانی به جای پناه بردن به مواد مخدر و دوستان ناباب، در محیط روانی خانواده باقی بمانند و با به کار گیری مهارتهای حل مساله مشکلات خود را برطرف کنند. همراه بودن والدین با نوجوانان باعث میشود تا از خطرات اعتیاد در امان بمانند به همین خاطر همواره توصیه میشود به جای سرزنش و تنبیه به حرفهای نوجوان گوش داده شود و او را همان طور که هست بپذیرند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از فارس در بیانیه نهمین دوره مجلس دانشآموزی آمده است: «هر آمدنی را رفتنی است و هر انتصابی را عزلی. خوشا به حال آنان که در طاعت خالق و در خدمت مخلوقند»(امیرالمؤمنین علی علیه السلام).
ما نمایندگان نهمین دوره مجلس دانشآموزی جمهوری اسلامی ایران، با یاری خداوند متعال در سال ۹۷ شروع به کار کردیم و اینک بعد از حدود دو سال تلاش برای خدمت به جامعه دانشآموزی و مطالبه برای احقاق حقوق آنها، نوبت رفتن ماست. در این دو سال، فرصتها و تهدیدهای نظام آموزشی را بیش از پیش لمس کردیم. از درد محرومیتها و مظلومیت ها گریستیم و با شادی موفقیتها شاد شدیم. بر خود واجب دانستیم که صدای رسای دانشآموزان باشیم و با نقد صحیح؛ مطالبهگری و ارائه راهکار قدمی هرچند کوچک در جهت بهبود و اصلاح نظام تعلیم و تربیت جامعه بر داریم.
در ادامه این بیانیه آمده است: با اکثریت آرای نمایندگان، «مدرسه و سلامت روان دانشآموز» به عنوان موضوع سند نهمین دوره مجلس دانشآموزی انتخاب و با همت تمامی نمایندگان، این سند با کیفیت قابل قبولی تدوین شد.
این دوره با صدور بیانیه گام دوم انقلاب قرین شد و نوجوانان دغدغهمند را بر آن داشت تا مضامین طلایی این بیانیه را سرلوحه فعالیت خود قرار دهند و به تبیین آن در جامعه دانشآموزی کمک کنند. نهمین دوره مجلس، با تشکیل و تثبیت کارگروه گام دوم انقلاب جهت بررسی عمیق، پژوهش و استخراج راهکارهای عملی، به سهم خود قدمی کوچک جهت لبیک به کلام ولی امر برداشت.
در این بیانیه افزوده است: فاصله میان متن سند تحول بنیادین تا حقیقت نظام آموزشی، فاصله میان حرف تا عمل و در یک کلام، فاصله میان بایدها تا واقعیتها، ما را به ضرورت و اضطرار اصلاح و تحول واقف کرد. دوران نمایندگی به پایان میرسد اما جوانانی سرشار از شور و اشتیاق، با روحیه مطالبهگری و تحولخواهی وارد امور مختلف جامعه خواهند شد.
مجلس دانشآموزی به عنوان نهاد رسمی فعالیت سیاسی و اجتماعی دانشآموزان ما را به باور این سخن حکیمانه رهبر انقلاب فرزانه که «هرجا جوانان ما خواستند و همت گماشتند، به هدف رسیدند و رسیدیم». در این مسیر، هر جا که احساس تکلیف کردیم و با هم متحد و یکصدا شدیم، به نتیجه رسیدیم.
امیدواریم نگاه متولیان امر، به فعالیتهای دانشآموزی، فراتر از وسیلهای برای برچسب «دانشآموز محوری»شان باشد. دانشآموز صرفا مخاطب نظام آموزشی نیست بلکه میتواند کنشگر و اثرگذار باشد. در پایان از دانشآموزان عزیز ایران، فعالان تشکلهای دانشآموزی، مسؤولینی که گوششان برای شنیدن دغدغههای دانشآموزی باز و دست مساعدتشان همراه ما بود و همه افرادی که ما را در این مسیر همراهی کردند، صمیمانه سپاسگزاریم. به امید فردای آباد ایران به همت جوانان غیرتمند.
انتهای پیام/